مطالب مرتبط با کلیدواژه

کیجاتکیه بابل


۱.

شمایل شناسی نقش مایه زن در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوارنگاره سقانفار شمایل شناسی کیجاتکیه بابل نقش مایه زن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۴۸
سقانفارها بناهایی مربوط به دوره قاجارند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل، مضامین تصویری با محوریت زن به وفور دیده می شود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل و علل اهمیت نقش مایه زن و تحلیل بار معنایی این نقوش براساس رویکرد شمایل شناسی صورت گرفت. سؤالات پژوهش عبارت اند از: 1. چه مضامینی در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل قابل مشاهده است؟ 2. دلایل ظهور و وفور نقش مایه زنانه در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل چیست؟ 3. بار معنایی لایه های نقش مایه زن در سقانفار کیجاتکیه بابل براساس رویکرد شمایل شناسی چیست؟ این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. از هر تقسیم بندی نقوش سقانفارها به شیوه غیرتصادفی (حماسی، ماورایی، نمادین و فعالیت روزمره) یک تصویر شاخص با رویکرد شمایل شناسی تشریح شده است. مسئله بازتعریف نقش زن در جامعه، خانواده و عرصه هنر در دوران قاجار اوج گرفت. از سوی دیگر، تأثیر منطقه جغرافیایی و شیوه امرارمعاش، مفهوم جنسیت را در مناطق شمالی ایران متحول کرد. در ظهور نقش مایه زنان، عوامل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حائز اهمیت هستند. هم زمانی برهه تاریخی بنای تکیه با دوره قاجار، تغییرات بنیادین در روابط اجتماعی، سبک پوشش، جایگاه سیاسی و تعدد تصاویر زنان در دوره قاجار گویای پیوند مستقیم این نقوش با تحولات سیاسی-اجتماعی حاکم بر جامعه زمان خود است و تأثیرپذیری هنرمندان بومی در انعکاس از شرایط سیاسی و اجتماعی را در یک بافت تاریخی خاص روایت می کند.
۲.

بازتاب مفهوم فرودست اسپیواک در نمایشنامه های نه بخش از میل هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان از نغمه ثمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوارنگاره سقانفار شمایل شناسی کیجاتکیه بابل نقش مایه زن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۷
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراورتی اسپیواک در حوزه مطالعات فرودستان به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی می پردازد. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتاً همگام با منطق جهانی سازی در عصر سرمایه داری انجام می گیرد و تحت سلطه قدرت های جهانی قرار دارد، پژواکی درست از تاریخ و تجربیات جهان شمول نیست و مختص تفکرات غرب است. او در هنگام پرداختن به سوژه های فرودست، به خصوص جنسیت زنانه، صرفاً ظاهری از آن را در جهت اهداف خود ارائه می دهد و به یک سیاست آرمانی و ذات گرایانه محدود می رسد. حال آنکه سوژه فرودست هنگامی که در مقام یک زن سخن می گوید و عمل می کند می داند که جنسیت در حال رشد و فراگیری، بهترین حالت ممکن برای اوست. در سایه این بازی بداقبال است که تاریخ فرودستی که مورد بی اعتنایی قرار گرفته است، باید توسط خود فرودستان و افراد در حاشیه آشکار شود. در پژوهش پیش رو، با تمرکز بر داده های نظری اسپیواک در مرگ یک رشته، «آیا فرودست می تواند سخن بگوید» و «بازاندیشی بر تطبیق گرایی»، نشان داده می شود که فرودست می تواند از خلال ادبیات، خود و تجربیات نابش را بدون کمک، اصلاح و قدرت های جهانی به بیان و نمایش درآورد.