انجمن معارف اسلامی

انجمن معارف اسلامی

انجمن معارف اسلامی سال اول بهار 1384 شماره 2

مقالات

۱.

نگاهی پدیدارشناسانه به کاربردهای مفهومی عرفان

کلیدواژه‌ها: عرفان پدیدارشناسی تجربه عرفانی نجات سیر و سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۹
این جستار بر آن است تا از بازشناخت و وارسی کاربردهای مفهومی عرفان، در رویکردی پدیدارشناختی و با فرض اینکه عرفان در ذات خود پدیده ای است انفسی که عموماً فهم بسیط و مجملی از آن دارند، به ایضاح مفهومی عرفان نزدیک گردد و چنان که مقتضای این رویکرد است، بعد از بازشناسی ابعاد، اجزا و ویژگی های این پدیده پرابهام، فروع و اصول آن را معلوم گرداند، و در نهایت از این همه، به جوهره اصیل و اصلی عرفان عبور کند. از جمله نتایجی که از این بررسی فراهم آمده اینهاست: عرفان را در زبان های گوناگون و با نام های مختلف دست کم به شش مفهوم کلی فهم کرده و به کار برده اند که هر کدام شامل تقریرها و تلقی های مختلفی است. عرفان را به مثابه آموزه، تجربه علم، راه نجات، نوعی معرفت ویژه، فرآیندی از تغییر و تحول فهم کرده اند. این کاربردها حکایت از وجود دو بعد معرفتی و وجودی ـ انفسی برای عرفان دارد. و نیز معلوم می کند عرفان مشتمل بر مؤلفه هایی همچون، تجربه ای مستقیم از حقیقت، فرآیند سیر و سلوک، آموزه های نظری و عملی، و ویژگی هایی مانند توصیف ناپذیری، گرایش به تفسیر معنوی و وحدانیِ هستی، رازوارگی و مؤلفه ها و ویژگی های فرعی دیگر است. عرفان در ذات و جوهره خود همانا نوعی معرفت مستقیم و تحققی (وجودی) به حقیقت وحدانی هستی می باشد. این بررسی، مؤلفه ها و ویژگی های فرعی و عارضی عرفان را بازشناخته و دورنمایی از شبکه مفهومی عرفان فراهم آورده است.
۲.

خردورزی در ماجرای ذبح فرزند توسط ابراهیم خلیل

کلیدواژه‌ها: قرآن تورات خردورزی ابراهیم ذبح فرزند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۶
پس از اینکه نقد تاریخی کتاب مقدس در سده های هجدهم و نوزدهم ایمان مسیحی غرب را متزلزل کرد، کسانی برای این ایمان تلاش کرده، راه حل هایی ارائه کردند. از جمله این افراد سورن کرکگور دانمارکی بود که بر «ایمان گرایی» تأکید داشت. او بر روی ماجرای ذبح فرزند توسط حضرت ابراهیم، آن گونه که در تورات روایت شده، متمرکز شده، با خردستیز شمردن این داستان، بر نظریه خود پافشاری می کند. در این نوشتار برآنیم که اولاً روایت قرآن از ماجرای ذبح فرزند با روایت توراتی آن کاملاً متفاوت است؛ ثانیاً روایت قرآن به هیچ وجه خردستیز نیست؛ و ثالثاً اساساً ابراهیمِ قرآن بر خرد متکی است و در پی آن است که از این طریق خدای خود را بیابد و هرگز به امر خردستیز تن در نمی دهد.
۳.

دینداری در دوران مدرن از منظر هانس کونگ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سکولاریسم پست مدرنیته مسیحی بودن مدرن بودن انسان بودن مدرنتیه تدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۸ تعداد دانلود : ۸۴۶
مسئله دیندار بودن و مدرن بودن یکی از مسائل بسیار مهم دوران جدید و معاصر است. برخی معتقدند که در این مسئله نوعی تناقض نمایی وجود دارد؛ زیرا مدرن بودن دارای مؤلفه هایی است که اساساً با دیندار بودن سازگاری ندارد. اغلب الاهیدانان جدید و نیز فیلسوفان دین به نحوی به این مسئله پرداخته اند و راه حل های مختلفی برای آن ارائه داده اند. هانس کونگ، الاهیدان معروف کاتولیک، با یک رویکرد جدید مدعی است که توانسته یک راه حل معقول ارائه دهد. او این مسئله را تحت عنوان «مسیحی بودن» به تفصیل مورد بحث قرار داده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مسیحی بودن یعنی «انسان بودن» و بدین معنا «مسیحی بودن» با هر نوع «دینداری» دیگر سازگاری دارد. در این نوشتار رویکرد او به مسئله و نیز راه حلی که ارائه داده است مورد تبیین و بررسی و نقد قرار میگیرد.
۴.

الاهیات بارت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الاهیات الاهیات مسیحی الاهیات لیبرال مسیحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۱ تعداد دانلود : ۷۹۰
کارل بارت[1] (1968 ـ 1886) برجسته ترین الاهیدان پروتستان در قرن بیستم است. تأثیر اندیشه های او بر مسیحیت چنان عظیم بود که دیدگاه های او را انقلابی در الاهیات مسیحی نامیده اند؛ (مک کواری، 1378: 475) این تأثیر، تنها در الاهیات و بر الاهیدانان مسیحی نبود، بلکه بسیاری از مردم عادی مسیحی را هم شیفته خویش ساخت. امروزه در الاهیات مسیحی نوشته یا تحقیقی را نمی توان یافت، مگر اینکه به نحوی به آرا و نظریات بارت اشاره کرده باشد و به همین جهت شناخت الاهیات مسیحی معاصر بدون آگاهی از دیدگاه های بارت ناتمام است. همچنین نشانه های وجود نوعی قرابت میان نگاه و روش الاهیاتی بارت با روش اشعری ها، اخباری ها و تفکیکی ها در کلام اسلامی اهمیتی مضاعف به شناخت الاهیات بارت می دهد. با این همه، حجم گسترده آثار بارت و تحولات اساسی در حیات الاهیاتی او ارائه گزارش و تحلیلی دقیق از الاهیات بارت را دشوار می سازد. (هوردرن، 1368: 110) این دشواری را می توان به روشنی در تحلیل های متنوع از الاهیات بارت مشاهده کرد. در این نوشتار سعی ما بر این است تا از میان این گزارش ها و تحلیل ها با الاهیات بارت آشنا شویم.
۵.

شبیه سازی انسانی از دیدگاه کلامی اهل سنت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین کلام اهل سنت مهندسی ژنتیک شبیه سازی انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۰ تعداد دانلود : ۷۵۳
شبیه سازی انسانی یکی از چالش های جدید مهندسی ژنتیک است که مسائلی در حوزه دین، اخلاق، و حقوق و دیگر عرصه های اندیشه برانگیخته است. شبیه سازی (Cloning) عبارت است از تولید مثل و ایجاد موجودی مشابه نسخه اصلی به طریقه ای غیر جنسی. در این شیوه که به وسیله آن، یان ویلموت موفق به ایجاد گوسفندی به نام «دالی» شده است، به جای لقاح طبیعی و نفوذ اسپرم به درون غشای تخمک، هسته سلول غیر جنسی برگرفته و به جای هسته تخمک گذاشته و از طریق تحریک الکتریکی تخمک به تقسیم سلولی می پردازد. سپس این تخمک را در رحم می گذارند تا موجود زنده ای بدون نیاز به پدر به وجود آید. بسیاری کسان کاربست این تکنیک را در باره انسان محکوم می کنند و بر این باورند که این کار شأن و کرامت انسانی را خدشه دار ساخته و او را تا سطح کالایی بی ارزش فرو می کشد. مخالفان شبیه سازی انسانی دلائل فراوانی به سود نظریه خود اقامه می کنند. مسلمانان اهل سنت نیز قاطعانه این کار را خلاف دین و حرام می شمارند و از دلائل متعددی استفاده می کنند. در این نوشته تنها دلائل کلامی بر ضد شبیه سازی انسانی گزارش و بررسی شده است. دلائل کلامی ششگانه در حرمت شبیه سازی انسانی عبارتند از: شبهه خلق، تحدی با خداوند، نقض سنت زوجیت، نقض سنت تنوع، تغییر خلق الله و دستکاری ژنتیکی و بازی با مخلوقات. نگارنده پس از نقل و تحلیل این دلائل به این نتیجه می رسد که هیچ یک از این دلائل نمی تواند شبیه سازی انسانی را تحریم کند. زیرا برخی دلائل، خارج از موضوع است و در صورت قبول برخی نیز آن ها، شاهد تعارض در فتواهای متضاد اهل سنت در عرصه های مختلف مهندسی ژنتیک خواهیم بود.
۶.

تحلیلی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مساله حدوث نفس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس قدم حدوث جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۲۴۷۹ تعداد دانلود : ۹۷۴
در این نوشتار، با هدف بررسی دیدگاه ارسطویی افلاطونی ابن سینا در خصوص مسأله حدوث نفس انسانی و مقایسه آن با دیدگاه صدرالمتالهین، با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی معلوم شد که ابن سینا در اغلب آثار خود از دیدگاه ارسطویی حدوث نفس و روحانیه الحدوث بودن آن و ثنویت دفاع نموده و تنها در برخی آثار متأخر، از دیدگاه افلاطونی قدم نفس سخن گفته است. این امر، نظریه او و مفسرانش را با چالش هایی مواجه نمود. صدرالمتألهین با تکیه بر اصل حرکت جوهری، نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته، و با حذف ثنویت سینوی بسیاری از چالش ها را برطرف ساخته است. وی بر آن است که وجود پیشین نفوس انسانی، تنها به معنای وجود آنها در مبادیشان، در علم الهی، آن هم به لحاظ وجود مفارقی شان، پذیرفتنی است، نه به لحاظ وجود تعلقی. این نظریه علاوه بر رفع بسیاری از چالش ها، در تفسیر مسأله مرگ و معاد نیز طرحی نو درانداخت. البته ارائه نظریات جدید و منطقی در زمینه مسأله نفس، همواره نه تنها ممکن است، که مفید نیز خواهد بود.