این مطالعه سعی دارد تا به بررسی تبعات الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی (wto) بر بازار کار بپردازد . برای این منظور با استفاده از الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (cge) آثار کاهش نرخ نرخ های تعرفه به واسطه ورود به سازمان تجارت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفته است . ...
استراتژی توسعه صادرات به عنوان یکی از راهبردهای محوری اقتصاد کشور مطرح بوده و از طرفی بهره وری کل عوامل تولید نیز در نظریه های رشد اقتصادی به ویژه در نظریه های جدید رشد، یکی از منابع عمده رشد اقتصادی به شمار می رود. این مقاله اثر توسعه صادرات را بر رشد بهره وری کل عوامل تولید در زیر بخش های صنعتی چهار استان تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی و خراسان با استفاده از مدلی که هم در بردارنده سمت عرضه و هم سمت تقاضای اقتصادی می باشد، به منظور تعیین فعالیتهای صنعتی (که از استراتژی فوق بیشترین تاثیرپذیری را دارند) مورد بررسی قرار داده و متعاقب آن، رشته فعالیت های صنعتی اولویت دار این چهار استان را در تاثیرپذیری از توسعه صادرات از مجرای رشد بهره وری کل عوامل تولید، معرفی می نماید. یافته های این مقاله نشان می دهد که رشد صنایع غذایی، فلزات اساسی، شیمیایی در استان تهران، صنایع فلزات اساسی، شیمیایی و غذایی در استان اصفهان، صنایع فلزات اساسی، غذایی و متفرقه در استان آذربایجان شرقی از مجرای رشد بهره وری عوامل تولید بیشترین تاثیرپذیری را از توسعه صادرات دارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که زیر بخش های هر چهار استان که رشد آنها بیشترین حساسیت را نسبت به توسعه صادرات دارند، عبارتند از: صنایع کاغذ، شیمیایی، فلزات اساسی و غذایی.
«تئوری همگرایی» در شکل اولیه پیش بینی می کند که درآمد سرانه و بهره وری نیروی کار در بین کشورهای مختلف جهان همگرا می شوند. امّا در واقعیت با چند قطبی شدن اقتصادهای جهان، پیش بینی این تئوری تحقق نیافت. در نتیجه تئوری اولیه به تئوری همگرایی شرطی و تئوری جهش اقتصادی تغییر و تعدیل یافت. این مقاله نشان می دهد که کل کشورهای جهان دو نقطه همگرایی کشورهای ثروتمند و کشورهای کم درآمد دارند. به نظر می رسد اقتصاد ایران به کشورهای کم درآمد همگرا شده است و اگرچه در کل دوره 1975- 2002 شکاف درآمدی آن افزایش داشته است؛ امّا در دهه آخر این دوره اندکی این شکاف کاهش یافته است و به منظور جهش به سمت کشورهای ثروتمند باید توانایی های اجتماعی (تکنولوژیکی) را افزایش دهد.
یکی از دغدغه های اساسی اکثر کشورهای دنیا به خصوص کشورهای در حال توسعه،فرایند رو به گسترش جهانی شدن و چگونگی رویارویی با این فرایند است.آگاهی از میزان ادغام تجاری کشور در اقتصاد جهانی می تواند به درک موقعیت و توانایی های اقتصادی کشور در پیوستن به روند جهانی شدن کمک شایانی کند.اندازه گیری میزان ادغام تجاری کشور با استفاده از شاخص تجارت درون صنعتی(IIT)برای دوره ده ساله(82-1373)نشان می دهد که در یک سوم فصل های تعرفه ای،میانگینIIT صفر و یا نزدیک به صفر است که این بیانگر میزان جهانی شدن و ادغام تجاری بسیار پایین ایران در اقتصاد جهانی است.محاسبه های صورت گرفته برای تعیین مزیت های نسبی اقتصاد کشور با استفاده از شاخص مزیت نسبی آشکار شده بالانس حاکی از آن است که در ایران در تولید و صدور کالاهای مبتنی بر مزیت نسبی ایستا(طبیعی) دارای مزیت است.