سفر حج از راه روسیه و عثمانی، که اغلب صاحب منصبان، اعیان و اشراف و دیوان سالاری بلندپایه قاجار آن را برای ادای این فریضه برمی گزیدند، جنبه بسیار مهم در خود داشت: اول اینکه سبب می شد نوعی حلقه معنوی میان مردم و مقامات محلی در طی مسیر به وجود آید و به ویژه در قسمت هایی که طی جنگ های ایران و روس از ایران جدا شده و تحت حکومت روسیه غیرمسلمان قرار گرفته بودند، نوعی حس نوستالژیک دینی و ملی در این مسافران حج به وجود می آورد؛ دوم اینکه به نوعی سبب گسترش و تعمیق اندیشه اتحاد مسلمانان می گردید؛ سوم اینکه نخبگان ایرانی، در مسیر عبور خود از شهرهای روسیه، عثمانی و مصر، با مهم ترین تحولات منطقه آشنا می شدند و درجه پیشرفت و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشورها را از نزدیک می دیدند؛ چهارم اینکه امنیت بالای این مسیر برای شاهزادگان و اشراف ایرانی دلیل اصلی انتخاب آن بود و اگرچه سبب می شد هزینه ها و مدت مسافرت نسبت به دیگر راه ها افزایش یابد، آرامش خاطر بیشتری را به همراه داشت. در مقاله حاضر با مسیر کاروان حج از خاک روسیه از طریق پنج سفرنامه ایران آشنا خواهید شد.
تاریخ نویسان عصر قاجار از آغاز ورود ایران به میدان سیاست جهانی در سال های نخست قرن 19م./13ق. با پدیدهٔ اروپا و فرنگ روبه رو شدند که به سرنوشت ایران و دولت قاجار مربوط می شد. شناخت اروپا و تمدن جدید غرب برای تاریخ نویسان آن دوره دشوار بود، اما آنها به ضرورت زمانه باید علاوه بر آشنایی با دستاوردهای اقتصادی، نظامی و فکری غرب به برنامه های استعماری شان که جنبهٔ دیگر تمدن آنها بود نیز توجه می کردند. ازاین رو رویکردهای متفاوت و حتی تک بعدی ای برگزیدند که از نبود شناخت درست و دقیق ناشی می شد. این مقاله به بررسی رویکردهای تاریخ نویسان قاجاری نسبت به اروپا و جنبه های مختلف تمدن آن می پردازد.
پایه گذاران حکومت های سلطنتی در تاریخ ایران عمدتا از جوامع قبیله ای بر خاسته اند و پس از رسیدن به اوج قدرت به صورت ناخواسته فرآیند نزول و خروج از صحنه قدرت را طی کرده اند. این امیران برخاسته از میان قبایل، با ورود به عرصه یکجانشینی و تغییر شیوه زندگی، بناچار باعث تغییر در بنیان های مادی و معنوی قدرت و یا علت فروپاشی این بنیان ها می گردیدند و لاجرم مدتی بعد مدعی تازه ای از راه می رسید و قدرت را تصاحب می کرد. قاجارها نیز با چنین ساز و کار به قدرت رسیدند؛ اما زوال و سقوط آنان نه بر پایه ی ساز وکار فوق که با ساز و کاری بی سابقه ای در تاریخ ایران روبرو گردید. یافته های این تحقیق نشان می دهد که قاجارها علی رغم ایستادگی در برابر نوسازی، به اجبار به نوسازی نظامی تن در دادند؛ اما عدم دریافت صحیح آنان از نوسازی نظامی و پیامدها و نتایج مترتب بر آن، موجبات سقوط و زوال آنان را به دست واحد نظامی نوین فراهم ساخت.
132 ش.)، به سبب - مرتضی قلی خان اقبالا لسلطنه ماکوئی، در طول حکمرانی خویش ( 1277
موقعیت خاص ماکو در مجاورت با روسیه و عثمانی، روابط نزدیکی با آن دو قدرت سیاسی
بویژه روس ها برقرار کرد تا قدرت خویش را در این ناحیه از ایران تحکیم بخشد. او در این
سیاست، ادامه دهنده راه اجداد خویش بود. موقعیت سردار ماکو در آغاز جنگ جهانی اول، به
علت ورود عثمانی و روسیه به جنگ، بسیار حساس شد. این امر، به دلیل مجاورت ماکو در
مرز آن دو قدرت و نقش این شهر به عنوان پل ارتباطی میان آن دو کشور بود. اقبالا لسلطنه
با توجه به مسافرتی که قبل از جنگ به برلین داشت و با تبلیغات اتحاد اسلام از یک سو و از
طرفی دیگر، با تحریکات شدید عثمانی ها در میان کردهای منطقه - که قدرت نظامی سردار را
شکل می دادند - و حملات آن ها به منافع روسیه، برای حفظ منافع خود، در آغاز جنگ جهانی
به عثمانی ها گرایش یافت و این رفتار خود را در اشکال مختلف بویژه در جلوگیری از امتداد
خطآ هن تبریز - جلفا تا ماکو نشان داد. این سیاست سردار، سبب سوءظن روس ها و تبعید وی
به تفلیس گردید. با تبعید حاکم ماکو، تلاش دولت ایران برای بازگرداندن وی به نتیجه نرسید،
تا این که روس ها، وی را بعد از دو سال و نیم تبعید، به ایران بازگرداندند. او بعد از بازگشت به
کشور و به دنبال عقبن شینی روس ها از خاک ایران به علت انقلاب 1917 م. روسیه، سیاست
گرایش به عثمانی را به شکل ملموست ری ادامه داد. این اقدامات وی، تاییدی بر گرایش او
به عثمانی در آغاز جنگ جهانی بود؛ گرایشی که همانند گرایش اغلب ایرانیان به متحدین در
طول جنگ به اشکال مختلف سرکوب شد و به نتیجه مشخص نرسید.