اصلاخ خطّ دنیای اسلام یا تغییر آن از مسائل موضوع توجه اندیشمندان ایران دوره ی ناصری بود. آن ها دشواری های خط جهان اسلام را یکی از عوامل عقب ماندگی مسلمانان می دانستند و اصلاح یا تغییر آن را برای نیل به ترقی ضروری می شمردند. میرزا ملکم خان ناظم الدوله از برجسته ترین نمایندگان جنبش اصلاح خط در دوره ی ناصری بود که در چند اثر به مسئله ی خط جهان اسلام پرداخته و تأثیر دشواری های خط دنیای اسلام را برای ترقی مسلمانان ارزیابی کرده است. این مقاله ضمن بررسی نظر ملکم درباره ی دشواری خط جهان اسلام و ارتباط آن با عقب ماندگی و ترقی مسلمانان، قصد دارد به روش تحقیق تاریخی و با استفاده از آثار این اندیشمند و منابع دست اول عصر به این مسئله پاسخ دهد که ملکم و همفکران او تا چه حد در افکارشان درباره ی ارتباط خط و ترقی مسلمانان محق بودند.
قانون اساسی مشروطیت که در دیماه 1285 خورشیدی پس از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی به تصویب مظفرالدین شاه قاجار رسید و به مدت 72 سال رسمیت داشت، نخستین قانون اساسی ایران به شمار میآید که اگر نه در حیطه عمل، لااقل در چارچوبهای نظری دگرگونیهای شگرفی را در ایران موجب شد.
علل تحول فکری میرزا یوسف خان مستشارالدوله، ماهیت قوانین مورد نظر او و مبانی نظری آن ها در رویکرد به نظام مشروطه غربی، مسأله مشکله تحقیق حاضر است که با روش تاریخی و با استفاده از منابع اصلی به تحلیل آن پرداخته می شود. مستشارالدوله از اندیشه گران ایران عصر ناصری بود که به دنبال آشنایی با نظام های مشروطه غربی، راز پیشرفت و ترقی دولت های فرنگی را در قانون و قانونمندی و علت عقب ماندگی ایران را در نبود آن می فهمید و تغییر نظام سیاسی در ایران را ضروری می دانست. شکل حکومتی پیشنهادی او برای ایران آن زمان، سلطنت مقننه بود که قوانین آن از اعلامیه حقوق بشر مندرج در مقدمه قانون اساسی فرانسه اخذ می شد و در چارچوب اصول شریعت اسلام قرار می گرفت.