فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مغولان اقوامی صحراگرد بودند که به صورت قبیله ای زندگی می کردند. آن ها مجبور بودند برای دوام آوردن در زندگی سخت کوچ نشینی، رابطه خود را با قبایل دیگر مستحکم کنند. یکی از راه های حصول به این هدف، ازدواج های سیاسی بود که زنان نقش مهمی در آن داشتند. چنگیز خان که از میان همین قبایل مغولی برخاسته بود، توانست تمام قبایل مغولی و غیر مغولی ساکن در مغولستان و اطراف آن را با پیوندهای سیاسی به خود نزدیک کند و به وسیله آن ها به سرزمین های متمدن آن روز (چین- ایران) حمله کند. در این پژوهش تأثیر ازدواج های سیاسی بر ساختار قدرت در دوره چنگیزخان (623 ه .ق) مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین شده است.
سلیمان شاه ایوه و حملة مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت ترکمانان ایوایی، به زعامت آل پرچم، در نیمة دوم سدة ششم هجری در بخش غربی منطقة جبال، شکل گرفته و با حاکمیت سلیمان شاه ایوه در نیمة اول سدة هفتم به اوج قدرت رسید. در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی (و بعد از آن خوارزمشاهی)، موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شد. پس از حملة مغول و نابودی حکومت خوارزمشاهی، ترکمانان ایوایی به سرکردگی شهاب الدین سلیمان شاه ایوه با پیوستن به جلال الدین خوارزمشاه به مقابله با مغولان برخاستند. بعد از مرگ خوارزمشاه با خلافت عباسی متحد شده و قریب به سی سال در برابر پیشروی مغولان به سوی بغداد ایستادگی کردند؛ ولی سرانجام با فتح بغداد در 656 ق، و قتل سلیمان شاه، امارت ایوه نیز از هم پاشید.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش و جایگاه امارت ایوایی و سلیمان شاه ایوه در تحولات سیاسی- نظامی جهان اسلام در آستانة سقوط بغداد را بررسی می کند.
فاجعه آفرینی مغولان در جهان اسلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
وقتی کودک دبستانی بودم، در کتب فارسی یا تاریخ نیم قرن پیش، در باب عملکرد مغولان، این سخن پرمغز و موجز جهانگشای جوینی نقل شده بود که مغولان در بخارا چه کرده اند؟، آن شخصی که سالم از آن قتلگاه جان به سلامت بِدر برده بود، پاسخ داده بود: «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند...»مغولان هشت قرن پیش به بهانه های واهی راهی بلاد آباد و پرجمعیت و متمدن اسلامی گشتند و به جنایاتی دست یازیدند که در همه تاریخ بشریت نظیر و مانند نداشته است. آنها روی آشوریان را که در سفاکی و ددمنشی در جهان باستان شهره آفاق بودند، سفید کردند. یادآوری آن همه جنایت و تبهکاری برای وجدان های بیدار واقعاً دردناک و غیرقابل تصور است.عجیب است که در روزگار ما و در آغاز قرن بیست و یکم هم وغم دولت جمهوری مغولستان یافتن مقبره عامل این همه جنایات شگرف است، آنها گروهی فرصت طلب بیگانه را اجیر کرده اند که با هواپیما و هلیکوپتر در پهن دشت مغولستان و تپه و ماهورهای آن به جستجو و کند و کاو بپردازند تا شاید بتوانند گور آن سپیدموی گربه چشم (چنگیزخان) را بیابند و هدایای گرانبهایی دریافت دارند، شاید هم حق با آن دولت باشد، خدا می داند... ما نمی خواهیم همه صفحات تاریخ پرماجرای مغولان را در اینجا بگشاییم و از معایب و محسنات آنان سخن بگوییم، تنها به برخی از نکات مهم تاریخ آنها من جمله جنایات هولناکی که به دست چنگیز و فرزندان و کسان وی انجام شده اشارات مختصری می نمائیم.
جغرافیای تاریخی ایران
حوزه های تخصصی:
وزارت در فترت اولیه حکومت ایلخانی: از ارغون تا بایدو 694-683 ﻫ.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ایلخانی و در پایان کار خاندان جوینی، تا روی کار آمدن غازان نهاد وزارت وارد دوره ای پر فراز و فرود شد. ارغون که در واکنش به دوره ی احمد تگودار و برتری خاندان جوینی به ایلخانی رسید، امیری مغولی را به مقام وزارت برگزید. روی کار آمدن امیر بوقا وقفه ای درفرآیند سازماندهی دیوانسالاری ایلخانی توسط ایرانیان و همسازی دولت ایلخانی با الگوی ملکداری ایرانی ایجاد کرد. با این حال ضرورت های اداره قلمرو ایلخانی و پیامدهای تمرکز امارت و وزارت در دست امیری مغول بدون پیشینه ی دیوانسالاری, به کار بوقا پایان داد. پس از بوقا در دوره ارغون, گیخاتو و بایدو، وزیران برجسته ی ایرانی در حکومت ایلخانی به قدرت رسیدند. در این زمان سعدالدّوله یهودی و صدرالدّین خالدی زنجانی از وزیران برجسته ایرانی بودند که با وجود کفایت در اداره امور قلمرو ایلخانی, به سبب پاره ای ناهمسازی ها و رقابت های درونی حکومت ایلخانی و گرایش های تمرکز گریز امرای مغول، دوران وزارت ایشان با وجود بارقه هایی از امید برای سامان حکومت ایلخانی و امور ایران چندان نپایید مع ذلک ایشان توانستند راه را برای همسازی مغولان با جامعه ایرانی بوسیله دستگاه دیوانسالاری هموار کنند. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی وزیران این دوره ی تاریخ ایلخانی و تکاپوهای ایشان را مورد بررسی قرار می دهد.
مرتبه شاهزادگی فرزندان جوجی قسار و تلاش طغاتیمورخان برای مقام ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به پادشاهی رسیدن طغاتیمورخان در عصر ایلخانان رقیب (756-736ه.ق) را باید پدیده ای جالب و استثنایی در تاریخ مغولان دانست. زیرا او از تبار جوجی قسار برادر چنگیزخان بود؛ در حالی که بر اساس سنت سیاسی مغولان تنها فرزندان و نوادگان چنگیزخان می توانستند به پادشاهی (خانی) برسند. این در حالی است که طغاتیمورخان از میان هم مدعیان سلطنت (ایلخانی) نسبی روشن تر و مشخص تر دارد. لذا ادعای نسب چنگیزخانی نکرده است و همین امر مشروعیت حکومت او را نزد مورخان آن عصر محل بحث و گفت و گو قرار داده است.
واقعه ی اترار
حوزه های تخصصی:
تأملی بر رویکردهای اساسی در مناسبات احمد تگودار با مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت جوان و نیرومند مغول در آغاز راه جهان گشایی مبهوت چشم نوازیهای سرزمین های آباد و مراکز مدنی دور دست آسیای غربی و حوزه مدیترانه گردید. تسلط بر فلات ایران، بین النهرین (عراق کنونی) شامات و مصر از جمله مهم ترین اهداف مغولان در غرب بود. اگر چه در نخستین تهاجم های ویرانگر مغول به سوی آسیای مرکزی و ایران و تکاپوهای بعدی پیشرفت های نظامی مغول در ایران و بین النهرین تثبیت نگردید و فتح شامات و مصر نیز محقق نشد، امّا در مهم ترین اقدام نظامی امپراطوری مغول جهت تحکیم فتوحات غربی پس از سرکوب کانون های مقاومت در ایران و بین النهرین، ادامه پیشروی ها تا شامات و مصر نیز محقق نشد، امّا در مهمترین اقدام نظامی امپراطوری مغول جهت تحکیم فتوحات غربی پس از سرکوب کانون های مقاومت در ایران و بین النهرین، ادامه پیشروی ها تا شامات و مصر و تسلط بر حوزه مدیترانه در زمره برنامه های اصلی مأموریت هلاکو به سوی غرب قرار گرفت. اگر چه در دوران فرمانروایی ایلخانان بر ایران، پیگیری اهداف نظامی در غرب، به سبب پاره ای تحولات درونی امپراطوری پهناور مغول و تغییرات داخلی نظام سیاسی ایلخانی، چشم اندازهای متفاوتی یافت، امّا همواره دست یابی بر شامات و مصر از دغدغه های اصلی حکومت ایلخانی و اشراف ایلی مغول بود. تجزیه سیاسی امپراطوری مغول، تشکیل حکومت مقتدر ممالیک در مصر و تجدید نهد خلافت عباسی در قاهره از جمله عوامل مهم در تغییر شرایط تاریخی در پایان دوره نخست حکومت ایلخانی بود که علاوه بر اهمیت در مناسبات خارجی، در پاره ای تغییرات درونی حکومت ایلخانی نیز قابل تأمل است. بدین روی مناسبات با مصر به عنوان عرصه ای در روابط خارجی ایلخانان به سبب پیوند ویژه با تحولات داخلی حکومت ایلخانی باید با تأمل بر پاره ای رویکردهای اساسی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد. این مقاله به سبب شرایط و پاره ای ویژگی های دوران ایلخانی به خصوص بروز جدّی تأثیر گذاری های متقابل عوامل خارجی و داخلی در دوران سلطنت احمد تگودار (683-681 هـ) به رویکردهای اساسی در مناسبات ایلخانان و مصر، به ویژه در دوره مورد نظر بر پایه منابع موجود، خصوصا مکاتبات فی ما بین ایلخان مسلمان و سلطان مملوک می پردازد.
امیران مغول (نویانها) در مسائل شورایی عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راس هرم قدرت قبیله ای و ایلاتی مغول امیران (نویانها) شبکه گسترده و با نفوذی را تشکیل می دادند که اختیارات وسیعی از قبیل شرکت در شورای تعیین خان، ریاست بر سپاهان و فرماندهی لشکرها به هنگام جنگ، داوری و قضاوت، حل اختلافات قبایل، بازرسی مالی و سفارت و امور چترداری و تشریفات مجالس خان و سایر موارد را در بر می گرفت. آنان در همه تحولات سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی و فرهنگی جامعه مغول نقش فعالی داشته و کمتر رویداد مهمی بوده است که دست کم رد پای امیران (نویانها) در آن دیده نشود. برای درک میزان تاثیر و کارآیی و چگونگی عملکرد امیران در نظام حکومتی مغولان، در درجه اول باید جایگاه آنها را در هرم قدرت سیاسی و نسبت به سایر اجزای آن مشخص کرد، سپس به نقش آنها در امور شورایی پرداخت. چنانکه خواهیم دید ترسیم یک مرز دقیق میان گستره فعالیت امرا با دیگر ارکان قدرت حکومت در این دوره به راحتی ممکن نیست و یا بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا که با توجه به زمینه های اجتماعی، قومی و شرایط سیاسی زمان تغییراتی داشته است. اما آنچه قطعی به نظر می رسد این است که جایگاه امیران در ارتباط با دیگر صاحبان قدرت در حکومت مغول ممتاز بوده و در گذر زمان روند رو به رشدی داشته است.
بررسی تحلیلی روند و راهبرد تکاپوهای سیاسی قراختاییان کرمان در دوران فترت اولیه مغول در ایران (656-619 هـ)
حوزه های تخصصی:
تهاجم اولیه مغول (619ـ616 هـ) و مرگ سلطان محمد خوارزمشاه (617 هـ) یکپارچگی سیاسی ایران را در چارچوب قلمرو خوارزمشاهیان پایان داد. از این رو، افزون بر حکومتهای محلی بازمانده از دوره سلجوقی، پاره ای شاهزادگان و امرای دستگاه سلطنت خوارزمشاهی نیز در قلمروهایی محلی از جغرافیای پهناور ایران بساط ملکداری گستراندند. قراختاییان کرمان از زمره این حکومتهای محلی است که پس از فروپاشی سلطنت خوارزمشاهی تاسیس شد. دوران فترت اولیه مغول در ایران که از پایان تهاجم اولیه مغول آغاز گردید و با لشکرکشی هلاکوخان و تشکیل حکومت ایلخانی پایان پذیرفت، دوره ای پرالتهاب و بحرانی بود که حکومتهای محلی درون ایران به سختی آن را سپری کردند. بی تردید تنظیم مناسبات با بازماندگان سلطنت خوارزمشاهی، خلافت عباسی و چگونگی برخورد با تهدید فزاینده مغولان و دربار مرکزی مغول، حکومت های محلی ایران را وارد عرصه پیچیده ای ساخت که افزون بر جنبه عملی آن که معطوف به حفظ موجودیت و گذار از این دوران بحرانی بود، از جنبه نظری نیز با توجه به مبانی مشروعیت حکومتهای محلی ایران در چارچوب نظریه سلطنت و خلافت اسلامی قابل تامل است. از این رو، این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای، با چنین رویکردی به بررسی حکومت محلی قراختاییان کرمان به عنوان نمونه ای مهم از حکومتهای محلی ایران در دوران مغول می پردازد.