فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۶۱ تا ۱۰٬۰۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
برنامه ریزی تحصیلی و نقش آن در کاهش اضطراب دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل موثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان در تعلیم و تربیت نوین برنامه ریزی تحصیلی است در نظام های آموزشی یک برنامه ریزی تحصیلی پربار می تواند نقش مهم و به سزایی در موفقیت دانش آموزان در زمینه های مختلف داشته باشدبرنامه ریزی تحصیلی به عنوان یک ابزار، این بستر را فراهم می سازد تا مسیر تحصیلی دانش اموزان مشخص شود و به آنان کمک می کند تا با صرفه جویی در وقت با آرامش بیشتری اهداف تحصیلی خود را دنبال کنندبه جرات می توان گفت یکی از مهمترین وظائف خانواده ها و مدارس کمک به دانش آموزان برای از بین بردن اضطراب به ویژه در دوران تحصیل است که گاها این مهم چندان مورد توجه قرار نمی گیرد .اضطراب در دوران تحصیل از جمله مسائلی است که به ویژه در تعلیم و تربیت نوین همواره مورد تاکید بوده و کارشناسان و صاحبنطران علوم تربیتی و روان شناسی بر آن بوده و هستند تا بتوانند با استفاده از روش ها و راهکارهای علمی اثر آن را در زندگی تحصیلی دانش آموزان به حداقل برسانندبرنامه ریزی تحصیلی اگر بر اساس اصول و قواعد علمی و مبتنی بر توان و استعداد دانش آموزان و سایر ویژگی های فردی آنان طراحی شود نه تنها باعث موفقیت و پیشرفت تحصیلی می شود بلکه استرس و اضطراب را نیز از دانش اموزان دور می سازد و به آنان کمک می کند تا اهداف آموزشی خود را با نگرانی و دغدغه کمتری دنبال کنند.از این رو در این مقاله سعی بر آن است تا با پرداختن به اهمیت برنامه ریزی تحصیلی نقش آن برنامه ریزی تحصیلی را در کاهش اضطراب به اختصار مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران بخش روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی سطح بالایی از استرس را در زندگی حرفه ای خود تجربه می کنند، بنابراین استفاده از روش های پیشگیرانه و کارآمد، ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران شاغل در بخش روان می باشد.
روش کار: نمونه ی این پژوهش مداخله ای با گروه آزمون و شاهد را 60 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در بهمن 1391 تشکیل می دادند که تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی استرس شغلی کارازاک بود که در سه مرحله ی قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل شد. کارگاه دو روزه ی 6 ساعته به فاصله ی یک هفته برای گروه آزمون اجرا شد. در گروه شاهد نیز طی دو جلسه ی 6 ساعته به فاصله ی یک هفته، نشانه ها و اصطلاحات روان پزشکی آموزش داده شد. داده ها با آزمون های مجذور خی، تی، تحلیل واریانس، فریدمن و با نرم افزار SPSS نسخه ی 5/11 انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره ی استرس شغلی کلی گروه آموزش تفکر انتقادی از 6/7±1/92 به 4/6±8/84 در یک ماه بعد و 9/6±5/81 در مرحله ی پی گیری دو ماه بعد از مداخله تغییر یافته که به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد است (001/0P<). درگروه شاهد نیز میانگین نمره ی استرس شغلی در مرحله ی یک ماه و پی گیری دو ماه بعد به طور معنی داری نسبت به مرحله ی قبل از مداخله افزایش یافت (001/ 0P<).
نتیجه گیری: آموزش تفکرانتقادی می تواند شیوه ی موثری برای کاهش استرس شغلی باشد، لذا پیشنهاد می شود مورد توجه مدیران قرار گیرد.
گذر از جامعه شناسی روان به روان شناسی جامعه: پیشنهاد یک تقسیم بندی نو از انواع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی خود دیالوژیک، ذهن انسان را به مثابه ی جامعه ای درونی می داند که اعضای آن (انواع خود)، همانند اعضای یک جامعه ی بیرونی، مشغول دیالوگ و تسلط جویی هستند. این نظریه، ""خود"" را به انواع سنتی (اسطوره ای)، مدرن و پست مدرن، تقسیم کرده و ویژگی های هر یک را متناسب با دوره ی تاریخی مرتبط، برمی شمارد. مهم ترین اهداف پژوهش تحلیلی حاضر، پیشنهاد تجدید نظر در تقسیم بندی مذکور به منظور کاربردی تر شدن و رهایی از قید دوره های تاریخی خاص و بدین ترتیب، ارائه ی یک تقسیم بندی جدید است. در پژوهش حاضر، ضمن پذیرش ایده ی اصلی نظریه ی خود دیالوژیک و ارزش های اجتماعی-تاریخی اش، من یا خود، به انواع اجدادی، والدینی، شخصی، آینده نگر و منعطف تقسیم شده است. به نظر می رسد که این تقسیم بندی جدید، نسبت به دسته بندی قبلی، شناخت بهتری را در مورد جامعه ی ذهنی انسان ها در تمام اعصار، فراهم می آورد. مهم ترین پیشنهاد این مقاله، آزمون علمی تقسیم بندی پیشنهادشده، در پژوهش های تطبیقی و کارآزمایی های بالینی فردی یا گروهی است.
بازیهای ویدیویی و جامعه پذیری در راستای اهداف طراحان
حوزههای تخصصی:
فرمول اعتماد به نفس
رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تاب آوری با رضایت از زندگی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
217-224
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تاب آوری با رضایت از زندگی در بین دانشجویان بود. این پژوهش، از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در سال تحصیلی 95-1394 (به تعداد 6000 نفر) تشکیل دادند که از این تعداد، 360 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، تاب آوری کانور و دیویسون (2003) و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید و داده ها به وسیله نرم افزار 20 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تاب آوری با رضایت از زندگی ارتباط معناداری در بین دانشجویان وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه و تاب آوری قادر به پیش بینی معنادار رضایت از زندگی در بین دانشجویان می باشد.
مناسبات روان شناسی و علوم اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقایسه همدلی در افراد افسرده غیر بالینی و افراد بهنجار
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر سلامت روان در میزان همدلی، این پژوهش با هدف مقایسه همدلی و زیرمقیاس های آن در افراد افسرده غیر بالینی و افراد بهنجار صورت گرفته است. در این راستا از طریق مطالعه علی مقایسه ای 20 نفر از افراد افسرده غیر بالینی مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی استان گیلان و 20 نفر از افراد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و آزمون تصاویر (آزمون رفتاری محقق ساخته) و پرسشنامه واکنش های بین فردی دیویس (IRI) جهت سنجش همدلی و مقیاس افسردگی بک (BDI) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل داده ها با آزمون U من ویتنی نشان داد تفاوت دو گروه افسرده غیر بالینی و بهنجار در نمره کلی همدلی و زیر مقیاس های آن اعم از دیدگاه گیری، خیال، توجه همدلانه و ناراحتی شخصی معنادار نیست (05/0< P). یافته های مطالعه حاضر بیانگر این نکته است که در جمعیت ایرانی، ویژگی های روان شناختی افراد افسرده غیر بالینی در توانایی همدلی آنان اختلال ایجاد نکرده و عمدتاً همدلی تحت تأثیر عوامل دیگر تعدیل می یابد.
تأثیر مداخله های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تأثیر مداخله های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران و پرسشنامه کمرویی استنفورد، 30 نفر از دانشجویان دختر که از احساس تنهایی و کمرویی بالایی برخوردار بودند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه MBCT را به طور گروهی بر اساس بسته آموزشی سگال و همکاران (2002) دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله ای در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای MBCT، مجدداً احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تجزیه و تحلیل داد ه ها استفاده شد. F محاسبه شده برای فرضیه اصلی (11/18) و برای هر یک از متغیرهابه طور جداگانه، تفاوت معناداری را در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه نشان داد (001/0>P). نتیجه گیری: این پژوهش در همگرایی با نتایج تحقیقات مشابه بیان می دارد، MBCT در کاهش احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان دختر نقش مؤثری داشته است.
بررسی اثربخشی درمانهای رفتاری- شناختی، شناختی، دارویی و تلفیقی و کاهش علائم اضطراب صفت و حالت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باسپیرون و باربیتوراتها و برای درمان تلفیقی، ترکیبی از دارو درمانی و فنون شناختی- رفتاری مورد استفاده قرار گرفته است. گروه کنترل طی 17جلسه هیچگونه مداخله ای را دریافت ننمودند. اجرای پس آزمون بر روی گروههای آزمایشی و کنترل، در یک زمان، یعنی یک هفته بعد از اتمام مداخله های درمانی انجام شده است. نتایج حاصله با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شواهد حاصل نشان داد که بین اثربخشی روشهای درمانی بر اضطراب صفت تفاوت معنیداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین درمان رفتاری- شناختی و شناختی ، بین درمان شناختی و دارویی ، بین درمان شناختی و تلفیقی و بین درمان شناختی و گروه کنترل ، همچنین بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی ، بین رفتاری- شناختی و کنترل و همچنین بین درمان دارویی و گروه کنترل و بین درمان تلفیقی و کنترل تفاوت معنیداری براساس نمرات افتراقی پیش آزمون و پس آزمون وجود دارد. در موارد رفتاری به شناختی و تلفیقی و دارویی و تلفیقی تفاوت معنیدار(P>0.05)به دست نیامد. نتایج تحلیل آنرا نشان داد که بین گروههای درمانی در اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین گروههای درمان شناختی و رفتاری- شناختی ، شناختی و دارویی ، شناختی و تلفیقی ، شناختی و کنترل و همچنین درمان رفتاری- شناختی و تلفیقی ، رفتاری- شناختی و کنترل ، دارویی و تلفیقی ، دارویی و کنترل و تلفیقی و کنترل تفاوت معنی داری اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت وجود دارد. اما بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی در این مورد تفاوت معناداری ((P>0.05 به دست نیامد. در مجموع به اضطراب صفت به ترتیب اثربخشترین روشهای درمانی عبارت بودند از رفتاری - شناختی، تلفیقی، دارویی و شناختی و در اضطراب حالت به ترتیب درمانهای تلفیقی، رفتاری - شناختی، دارویی و شناختی قرار داشتند.
تعیین اولویت های سلامت روان کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اولویت های سلامت روان کشور و به سفارش شبکه تحقیقات سلامت روان کشور انجام شد. مهم ترین فایده اولویت بندی، سرمایه گذاری و بودجه بندی اثربخش در مورد معضلات سلامت روان است. با اولویت بندی دقیق، هزینه- اثربخشی مداخلات افزایش می یابد و از هدر رفتن منابع ملی جلوگیری می شود. روش: متخصصان از رشته های گوناگون مرتبط، برنامه ریزان و مسئولان، مدیران اجرایی و ارائه کنندگان خدمات در این امر مشارکت داشتند. در مرحله اول، از طریق مرور منابع و بارش فکری، فهرست جامعی از موضوعات بهداشت روان کشور تهیه و حیطه بندی شد. در مرحله دوم، شاخص های اولویت بندی موضوعات به تفکیک هر حیطه و ضریب تأثیر هر یک تعیین شد. در مرحله سوم، با استفاده از روش گروه اسمی، تعداد 50 موضوع به دست آمده غربال و 25 موضوع انتخاب شد. این 25 موضوع به زیرموضوع هایی تقسیم شد و سپس فرد یا افرادی که در آن موضوع صاحب نظر بودند، شواهد داخلی و در صورت نیاز، شواهد خارجی مربوط به شاخص های تعیین شده برای هر زیرموضوع را مرور و ارائه کردند. با استفاده از شواهد موجود، دوباره با استفاده از روش گروه اسمی، رتبه بندی موضوعات در هر حیطه و بر اساس شاخص های اولویت بندی انجام شد. یافته ها: در نهایت، 25 موضوع انتخاب شد. 10 موضوع اول منتخب به عنوان اولویت های ملی سلامت روان، عبارت بود از: سه موضوع از میان اختلالات روان پزشکی، شامل اعتیاد، افسردگی و خودکشی؛ دو موضوع از میان مشکلات و عوامل تعیین کننده سلامت روان، شامل خشونت خانگی و رفتارهای پرخاشگرانه، فشار روانی و بلایا؛ سه موضوع از میان سیاست ها و نظام ارائه خدمات سلامت روان و سوء مصرف مواد، شامل ادغام خدمات سلامت روان و اعتیاد در مراقبت های بهداشتی اولیه، خدمات بهداشت روان شهری و خدمات فوریتی روانپزشکی؛ و دو گروه از میان جمعیت های خاص، شامل کودکان و نوجوانان و زنان آسیب پذیر. نتیجه گیری: وجود سند اولویت های سلامت روان که مورد پذیرش افراد صاحب نفوذ این حیطه باشد، موجب حمایت و ارتقای هرچه بیشتر سیاست ها و برنامه-های سلامت روان کشور در جهت اولویت های تعیین شده می شود.