فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
بینش انسان محورانه که از دورة رنسانس به بعد شالودة تفکر غربی را تشکیل میدهد، در اندیشة دینی الاهیات غربی نیز نقش اساسی و بنیانی بازی میکند؛ اما این نقش:
1. گاهی با ادیان الاهی مانعة الجمع است؛
2. زمانی با اصالت بخشی به عقل انسان فقط دین عقلانی را میپذیرد؛
3. و زمانی قابل جمع با ادیان وحیانی و الاهی است.
به بیانی دیگر:
در رابطة سلبی اومانیسم با خداپرستی انسان آن چنان در زمینة اختیار، آزادی و قدرت، خود را توانا مییابد که به نحو بالقوه یا بالفعل ادعای خدایی میکند و این نهایت درجه طغیان انسان است. در رابطة ایجابی اومانیسم با خداپرستی:
أ. عقل آدمی آن چنان فربه تلقی میشود که از وحی الاهی اظهار بینیازی میکند و قوای درونی و بیرونی انسان و طبیعت بهترین راهنما برای برای دستیابی به حقایق الاهی و سعادت دنیایی و آخرتی معرفی میشود.
ب. با تأکید بر ارزش، اختیار، آزادی و قدرت انسان، وی در مقابل عظمت پروردگار چون قطرهای در مقابل اقیانوس مشاهده میشود و میکوشد تا تمام وجود خود را در معرض انکشاف الاهی و کلمه ا قرار دهد تا با تجربة دینی و تماس وجودی با تعالی در هویتی مؤمنانه، خود را از برهوت نیستی و عدم که وجود محفوف به آن است، در یک جهش ایمانی به طرف هستی و وجود بیپایان سوق دهد و نوعی اومانیسم خدا مرکزانه را به نمایش گذارد.
نگاهی به دین پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از رویکردهای گوناگون به دینپژوهی را ارائه دهد. در ابتدا به تعریف و ابعاد مختلف دین اشاره شده، سپس برخی از رویکردهای مهم دینپژوهی مطرح و مورد نقادی قرار گرفته است. این رویکردهای دینپژوهی عبارتند از: 1. رویکرد مردم شناختی؛ 2. رویکرد پوزیتیویستی و طبیعتگرایانه؛ 3. رویکرد اخلاقی؛ 4. رویکرد جامعه شناختی؛ 5. رویکرد پراگماتیستی؛ 6. رویکرد پدیدار شناختی؛ 7. رویکرد تحلیلی. نقص مشترک همة این رویکردها این است که فقط به جنبه و ساحتی از ابعاد دین توجه کرده و از ابعاد و ساحتهای دیگر دین غفلت ورزیدهاند. در پایان، انواع رویکردهای دین پژوهی در اسلام، مطرح و ارزیابی شده است که عبارتند از: 1. رویکرد اهل حدیث؛ 2. رویکرد معتزله؛ 3. رویکرد اشاعره؛ 4. رویکرد شیعه.
از چیستى علم به سوى چگونگى علم
حوزههای تخصصی:
قرآن و پلورالیزم دینى
مردم سالاری خود ویژه (تأملی در مؤلفه مرکزی مردم سالاری دینی)
حوزههای تخصصی:
عقلانیت باور دینی ، از نگاه برون گرایان
حوزههای تخصصی:
دفاع از عقلانیت باور دینی در طول تاریخ، بسته به نوع رویکردهای فلسفی و معرفتی حاکم بر اندیشه ی بشر، رنگ های مختلفی به خود گرفته و انواع گوناگونی پیدا کرده است. بسط و توسعه ی برون گرایی در معرفت شناسی معاصر، سبب شده است تا عده ای از اندیشمندان دینی، که در باب معرفت، دیدگاهی برون گرایانه اتخاذ کرده اند، نگاهی جدید به باورهای دینی بیندازند و عقلانیت آن را از نگاهی برون گرایانه به اثبات رسانند. در این نگاه برون گرایانه، نقش استدلال در توجیه باور دینی تضعیف میشود و استدلال مداری حاکم در الهیات طبیعی و قرینه گرایی کسانی مانند لاک و دکارت انکار میشود. باور دینی در این نگاه میتواند بدون ابتنا بر هر گونه استدلالی، عقلانی و موجه باشد. به بیان دیگر، باور دینی در زمره ی باورهای پایه قرار میگیرد. تجربه گرایی آلستون و ادعای واقعاً پایه بودن باور دینی از سوی پلنتینگا هر دو ناشی از برون گرایی آن ها در مساله ی معرفت است. به طور کلی میتوان گفت ظهور مکتب معرفت شناسی اصلاح شده در اندیشه ی دینی، هم زمان با ظهور یا احیاء برون گرایی در معرفت شناسی معاصر بوده است و از آن بسیار مایه میگیرد.
پسا مدرنیسم و آموزش عالی
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
اشکال جاودانه زیستى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خیر انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلسفه شهودی ریاضیات (عددمحوری)
حوزههای تخصصی:
شرح و نقد آراء «لایب نیتس» درباره رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در این مقاله این مسأله مورد بحث قرار گرفته است که نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس از یک جنسند یا نه؟ و آیا در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و انطباق آنها چگونه تبیین مىشود؟ به بیان دیگر، آراء لایب نیتس درباره ارتباط نفس و بدن بررسى و نقد شده است. به این منظور برخى مقالات لایب نیتس، بویژه منادولوژى و گفتار درباره مابعدالطبیعه و بعضى از نامههاى او مانند نامههاى او به کلارک و آرنو و همچنین آثار شارحین او از قبیل شرح لاتا، راسل و ایشیگورا به دقت مطالعه و مطالب مربوط به رابطه نفس و بدن استخراج و سپس تجزیه و تحلیل و نقد شده و نتایج زیر به دست آمده است:
1ـ از نظر لایب نیتس نفس و بدن هر دو از یک جنسند؛ نفس مناد حاکم و بدن مجموعه بىنهایت منادهاى تابع است، اما با این نظریه لایب نیتس نمىتوان موافقت کرد، زیرا هیچ برهان صحیحى براى اثبات مناد وجود ندارد و لازمه منادِ حاکم بودن نفس این است که در برخى موارد بدن باید نفس محسوب شود.
2ـ نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس هیچ گونه تأثیر و تأثرى بر یکدیگر ندارند و انطباق آنها صرفاً با اصل هماهنگى پیشین بنیاد تبیین مىشود، ولى این نظریه مستلزم قول به جبر و از دست رفتن بهترین دلیل اثبات نفس است.
3ـ ترکیب نفس و بدن در سطح منادها انضمامى و در سطح پدیدارها اتحادى است و صحت این نظریه بر صحت نظریه مناد و تعریفى مبتنى است که لایب نیتس در مورد نفس و بدن ارائه کرده است.
4ـ نفس براى تمام بدن حاضر است، اما حضور آن به معناى انتشار نیست.
بازگشت خدای بانو
حوزههای تخصصی:
پوچیِ پوچى نقدى بر مقاله (پوچى)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شرق سودای غرب،پرسش از «شرق شناسی»
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
نگاهی فلسفی به زیبایی شناسی و هنر
حوزههای تخصصی: