فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که ساخت پیاده راه خیابان 15خرداد (واقع در منطقه ی 12 شهرداری تهران) چه پیامدهای اجتماعی به دنبال خواهد داشت و با چه تغییرات یا تعدیل هایی می توان به بهترین وجه نظر ذی نفعان و متاثرین را تامین نمود. این پژوهش از نظر مسیر توصیفی و از نظر هدف کاربردی بوده و برای گردآوری اطلاعات نیز از روش میدانی و اسنادی استفاده گردیده است. در بخش اسنادی، کلیه ی اسناد موجود تمام شماری شده و در بخش میدانی نیز 880 نفر از بین ساکنان، کسبه ی فعال در محدوده ی اجرای طرح و مراجعان به بازار به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه ی مد نظر برروی آن ها اجرا گردیده است. در عین حال با مدیران محلی و نهادهای ذی نفع نیز به صورت هدفمند و در دسترس و با گروه های مردمی به صورت گلوله برفی مصاحبه صورت پذیرفته است. ابزار به کار رفته در این پژوهش، فیش های اطلاعاتی، پرسش نامه ی پژوهش گر ساخته، مصاحبه ی نیمه باز و مشاهده بوده است. یافته های پژوهش گویای آن است که اگر چه این پیاده راه می تواند به رونق اقتصادی محدوده و یا گسترش فضاهای فراغتی، سیاحتی و فعالیتی منجر گردد، در عین حال می تواند به انتقال آلودگی های زیست محیطی به دیگر نقاط شهر و تغییر هویت محله های اطراف نیز دامن زند. در انتها ایجاد پهلوگاه جهت بارگیری، استفاده از مبلمان و المان های تاریخی تهران قدیم و... نیز به عنوان راه کار جهت حصول به اهداف پروژه به عنوان فضای عمومی قابل بیان خواهند بود.
تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله آبکوه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث کیفیت در محیط های سکونتی خاص هم چون بافت های فرسوده شهری به واسطه برخورداری این سکونت گاه ها از ویژگی هایی هم چون سطح بالای تراکم جمعیتی و ساختمانی و تمرکز در محیطی بعضاً فاقد ارتباطی ارگانیک با ساختار شهر، دارای حساسیت و پیچیدگی مضاعفی نسبت به سایر بافت های شهری است. بدین منظور، با هدف شناخت و بررسی شاخص های کیفیت محیط شهری و سنجش وضعیت فعلی آن در بافتی فرسوده و مسئله دار، شناسائی مؤلفه های تأثیرگذار بر میزان ادراک ساکنان از کیفیت محل سکونتشان و هم چنین تأثیر متغیرهای اجتماعی و اقتصادی ساکنان هم چون سن، نوع مالکیت، سطح تحصیلات، بعد خانوار، مدت زمان سکونت در محله بر نحوه ادراک فردی از این مؤلفه ها و در نهایت ارائه راهکارهای مناسب جهت ارتقاء کیفیت محیط زندگی، محله آبکوه واقع در شهر مشهد که دارای بافتی با هسته روستایی، ارگانیک و بسیار متراکم می باشد، به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردید. یافته های پژوهش حاکی از رضایتمندی پایین ساکنان از کیفیت محیط در محدوده مورد مطالعه و تأثیرات ناشی از ویژگی های فردی در ادراک رضایتمندی و یا نارضایتی آنان می باشد. ویژگی های فردی نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک ساکنان به مقوله کیفیت محیط، را دارند و متغیرهای سن، مدت زمان سکونت در محله و سطح تحصیلات، بیشترین ارتباط را با ادراک افراد از کیفیت محیط محله خود دارا می باشند. به طوری که با بالا رفتن سطح تحصیلات، میزان رضایتمندی از کیفیت محیط پایین می آید. هم چنین با افزایش سن و مدت زمان سکونت در محله، رضایتمندی نیز افزایش پیدا می کند.
ارزیابی توزیع فضایی خدمات بهداشتی- درمانی و ارائه الگوی توزیع بهینه مورد شناسی: استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مسائلی که در زمینه توزیع فضایی خدمات در کشورهای درحال توسعه وجود دارد، نظیر فقدان سلسله مراتب مراکز توزیع در سطح منطقه، موضوع توزیع فضایی خدمات بیش از پیش مورد توجه قرارگرفته است؛ بنابراین، هدف این مقاله مشخص کردن چالش های موجود براساس مؤلفه های بهداشتی-درمانی از طریق رتبه بندی شهرستان های استان خوزستان و همین طور ارائه الگوهای بهینه سازی در توزیع فضایی خدمات است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و مبتنی بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. برای سطح بندی از روش تصمیم گیری ویکور و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، GISو Excelاستفاده شده است. نتایج پژوهش، نشان دهنده توزیع نابرابر خدمات بهداشتی- درمانی در شهرستان های استان خوزستان است که شهرستان اهواز با امتیاز صفر در بالاترین سطح توسعه و شهرستان باوی با امتیاز 1 در پایین ترین سطح قرارگرفته اند. همچنین ضریب همبستگی شاخص ویکور با تعداد جمعیت 0.652 و با درصد شهرنشینی 0.642 بوده که همبستگی بالایی است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل، الگوی توزیع فضایی بهینه خدمات بهداشتی- درمانی در استان خوزستان پیشنهاد گردیده است.
تحلیل و بررسی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری شهر لاهیجان، بر مبنای ضوابط و مقررات پیشنهادی سامان دهی تابلوهای شهری در ایران با روش تحلیل سوات (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ایران و بیشتر نقاط جهان، منظر خیابان ها و مراکز فعال شهرها از بیلبوردهای تبلیغاتی رنگارنگ و مختلف پوشیده شده است، تا آنجا که برخی از متخصصان این فراوانی و تنوع را نوعی آشفتگی و آلودگی بصری به شمار آورده اند. در حقیقت، وجود تابلوهای آگهی، به ویژه بیلبوردهای تبلیغاتی لازمه زندگی شهری است و جلوگیری از آلودگی بصری ناشی از تبلیغات و حاکمیت زیبایی در منظر شهرها نیز ضرورت دارد؛ لازمه حاکمیت زیبایی نیز برخورداری از قانون و قواعد مدون است. هدف این پژوهش شناسایی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری لاهیجان است و در انجام آن از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. در این پژوهش، ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه منظر و تبلیغات بررسی شده است؛ در ادامه، مجموعه ای از معیارها و شاخص ها در ارتباط با تبلیغات و منظر شهری در قالب جداولی استخراج گردید؛ سپس از طریق مشاهده و جمع آوری اطلاعات، به روش میدانی (مصاحبه، برداشت اطلاعات میدانی و عکس برداری و استفاده از سر شماری ها) شاخص ها با وضع موجود مقایسه شدند. پس از آن، نقاط قوت و ضعف موجود در منظر شهر لاهیجان که به دلیل وجود بیلبوردهای تبلیغاتی ایجاد شده است، با روش SWOT، بررسی شد. در انتها، این نتیجه حاصل شد که بیلبوردهای تبلیغاتی لاهیجان با اینکه در بیشتر موارد استانداردها و شاخص ها را رعایت کرده اند، به علت نصب در مکان نامناسب، عدم رعایت استاندارد مشخصات فیزیکی، عدم رعایت استاندارد حریم تابلوهای تبلیغاتی و نورپردازی نامناسب و کم توجهی به زمینه فرهنگی و تاریخی، مطلوبیت بصری لازم را ندارند، در نتیجه ضرورت دارد در این زمینه اصلاحاتی صورت پذیرد. به منظور انجام این اصلاحات، در این پژوهش رویکرد تدوین ضوابط عام کمی و کیفی و ارائه الگوها و نمونه های مناسب مطرح و پیشنهادهایی برای طراحی و سامان دهی بیلبوردهای تبلیغاتی شهر لاهیجان ارائه شد.
اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه با تلفیق شیوه طراحی آزمایشات تاگوچی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون تعداد اتومبیل باعث اختصاص سهم عمده ای از مساحت خیابان ها، معابر، فضاهای باز و مسکونی به اتومبیل می شود. از این رو شهرهای بزرگ، امروزه با کسری پارکینگ در سطح شهر و محدودیت فضای پارک حاشیه ای روبه رو هستند. استفاده از پارکینگ های مکانیزه در پاسخ به افزایش تقاضا برای پارکینگ مطرح می شود. یکی از حوزه های تصمیم گیری در سازمان ها که از اهمیت زیادی برخوردار است، تصمیمات مرتبط با اولویت بندی و انتخاب محصولات است. در این پژوهش از تلفیق دو روش تاگوچی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) به منظور اولویت بندی محصولات مربوط به پارکینگ های مکانیزه، استفاده شده است. بنابراین مدیریت شرکت ها در این زمینه قادر خواهند بود با داشتن منابع محدود سازمان خود و افزایش تقاضا برای نصب این پارکینگ ها نیاز مشتری خود را برآورده سازند. بدین منظور ابتدا عوامل مؤثر بر اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه با مرور متون پژوهش و نظر خبرگان شناسایی شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه یکی به منظور تعیین اهمیت هر یک از معیارهای مؤثر بر اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه به روش تاگوچی فازی و دیگری پرسشنامه مقایسات زوجی محصولات با توجه به معیارها به روش AHP فازی استفاده شد. پرسشنامه روش تاگوچی و AHP فازی به ترتیب براساس طیف پنج تایی و شش تایی فازی است. سپس میزان تأثیر این معیارها با استفاده از روش تاگوچی فازی تعیین شد و در نهایت با استفاده از وزن های به دست آمده از روش تاگوچی فازی با به کارگیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، محصولات اولویت بندی شدند. نتایج روش تاگوچی نشان داد معیار کیفیت، خدمات پس از فروش و هزینه سرمایه گذاری به میزان 173/0، 155/0 و 118/0 اهمیت وزنی بیشتری نسبت به سایر معیارهای مؤثر بر پارکینگ های مکانیزه دارند. نتایج روش AHP فازی نشان داد از بین 5 نوع پارکینگ مورد بررسی شامل برجی 40 تایی، برجی 30 تایی، آسانسوری دوتایی، چرخ و فلک 16 تایی و چرخ و فلک 12 تایی به میزان 254/0، 231/0، 194/0، 165/0 و 114/0 حایز رتبه اول تا پنجم شده اند.
تحلیل فضایی رابطه میان کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: محله های شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضاهای شهری به عنوان ابزار طراحان شهری درجهت ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهمکردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای سرمایه اجتماعی را دارند. وظایف فضاهای عمومی و شهری را می توان ابزاری برای ارتباطات شبکه های اجتماعی، مکانی برای رویارویی مراسم شهروندی و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. هدف از این پژوهش، ارزیابی رابطه میان کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی در شهر یزد است. این پژوهش، توصیفی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و در آن، به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی، آزمون همبستگی، آزمون رگرسیون و آزمون واریانس) در نرم افزار SPSS استفاده شد. جامعة آماری، شامل ساکنان شهر یزد با جمعیت 582,652 نفر است که 322 نفر از آنها در پنج محله به عنوان نمونه درنظر گرفته شدند. براساس یافته ها، بین کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی، رابطهای به میزان 748/0- وجود دارد. بهعبارتی، در محلههایی با کیفیت محیط شهری بالا، میزان سرمایه اجتماعی پایین و در محلههایی با کیفیت محیط شهری پایین، میزان سرمایه اجتماعی بالاست. در زمینه عوامل تشکیل دهندة سرمایه اجتماعی در کیفیت محیط شهری، اعتماد نهادی با میزان 275/0 بیشترین تأثیر را بر تبیین تغییرات کیفیت محیط شهری دارد. همچنین از میان عوامل تأثیرگذار بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی در کیفیت محیط شهری، نوع اشتغال با میزان 414/0 بیشترین ارتباط را با کیفیت محیط شهری داشته است.
تحلیل راهبردی تحولات فضایی-کارکردی در پهنه حریم جنوبی کلانشهر تهران (مطالعه موردی: شهرستان های ری و اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی و از آن جمله نواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آن ها، به مرور منجر به تغییرات مختلف در عرصه های گوناگون آن ها می گردد. تغییرات ساختار جمعیتی (مهاجرت روستا-شهری، تخلیه جمعیتی روستاها و ....) و تغییرات ساختار کارکردی و اقتصادی (متزلزل شدن اساس و بنیاد تولید کشاورزی و گسترش فعالیت های حاشیه ای و غیرتولیدی و....) ازجمله ی آن هاست. در این میان، ازجمله تغییرات مهمی که عمدتاً متأثر از شهرها بوده و در دهه های اخیر بخصوص در نواحی روستایی کلان شهر تهران قابل مشاهده است، ادغام روستاهای حریم شهر در بافت فیزیکی شهرها، افزایش واحدهای صنعتی، تولیدی، خدماتی و مسکونی، زمین خواری و تغییر الگوی مصرف زمین و مهم تر از همه سوء مدیریت که باعث گستردگی بیش از حد فیزیکی شهرها و تغییر کاربری اراضی حریم آن ها شده است. هدف از این مقاله تحلیل راهبردی تحولات فضایی کارکردی شهرستان های ری و اسلامشهر در پهنه حریم جنوبی کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش مطالعه مبتنی بر مطالعه میدانی و پرسشنامه می باشد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل ترکیبی (SWOT-AHP) بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد عدم انتقال پادگان های نظامی در جایگاه نخست، عدم هماهنگی بین دهیاری ها و روستاهای داخل محدوده در جایگاه دوم و مستقل بودن و افزایش بارگذاری ساختمانی و جمعیتی در مهروموم های آتی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف تلقی گردیده، و همچنین مؤلفه هایی مانند توجه روزافزون به حریم شهرها و روستاها بخصوص در سال های اخیر و دسترسی مناسب به خدمات و بالا بودن سرمایه اجتماعی درون گروهی به عنوان مهم ترین نقاط قوت قابل ذکر می باشند. در همین راستا مهم ترین مؤلفه ها استفاده از پتانسیل های فضای باز در اطراف شهرهای اسلام شهر و غیره در جهت گسترش خدمات اجتماعی مانند بیمارستان و ...، رعایت اصول ساخت وساز در روستاهای مجاور حریم کلان شهر تهران به دلیل وجود ساختارهای مناسب نظارت و کنترل و لزوم اخذ مجوزهای قانونی جهت هرگونه ساخت وسازهای جدید در محدوده حریم، به عنوان نقاط فرصت شناخته شده و در نهایت مؤلفه هایی مانند عدم نظارت مستقیم شهرداری ها بر پادگان های نظامی، تغییر کاربری ها با انگیزه منافع اقتصادی و همچنین عدم مطالعات جامع در زمینه خطرات احتمالی (مخاطرات طبیعی) در محدوده حریم، به عنوان مهم ترین نقاط تهدید در منطقه شناخته شده اند.
بررسی و اولویت بندی ویژگی های محیطی تأثیرگذار بر انتخاب محلّ سکونت (مطالعه موردی: شهر کهنوج)
حوزههای تخصصی:
انتخاب مسکن، موضوع مهمّی برای خانوادهها محسوب می شود؛ زیرا دارایی و نیز کیفیت زندگی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. در میان عواملی که در انتخاب مسکن نقش دارند، ویژگی های محیطی از اهمیّت خاصی برخوردار است. با شناخت ارزش های محیطی مؤثر در انتخاب محل سکونت، می توان به شناخت جامعی از محیط-های مسکونی قابل قبول برای خانواده ها رسید تا با توجه به آن، کیفیت محیط های مسکونی و به تبع آن، کیفیت زندگی خانواده ها را افزایش داد؛ بنابراین با توجه به اهمیّت موضوع، این تحقیق در پی بررسی و اولویت بندی ویژگی های محیطی تأثیرگذار بر انتخاب محل سکونت در شهر کهنوج است. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و ۱۰ نفر از مشاوران املاک شهر کهنوج با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. از مدل دیمتل فازی برای وزن دهی، رتبه بندی و تحلیل شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که شاخص فاصله از محل کار و تحصیل با داشتن بیش ترین وزن، بیش ترین اهمیّت را برای خانوارها جهت انتخاب محل سکونت دارد و شاخص سیل خیزی و شوره زار بودن زمین، با کم ترین وزن، کم ترین اهمیّت را برای انتخاب محل سکونت دارا می باشد.
کاربست تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای در مکان یابی پارک های جدید مورد شناسی: منطقه سه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرنشینی، فضای سبز بسیار مورد توجه قرار گرفت و به عنوان یک نماد مهم سلامت اکوسیستم های شهری شناخته شد. پارک و فضای سبز در ارتقاء کیفیت زندگی افراد ساکن در محدوده های شهری نقش بسزایی دارد؛ اما توزیع نامتوازن پارک ها و کم توجهی به معیارهای مطلوب در مکان یابی پارک ها، موجب می شود که مزایای پارک ها، به طور شایسته و بایسته محقق نگردد. منطقه سه شهر اهواز نیز به دلیل توزیع نامتوازن و عدم رعایت اصول مکان یابی پارک، با همین مسأله مواجه است؛ بنابراین، این پژوهش با هدف مکان یابی پارک جدید در منطقه سه شهر اهواز انجام شده است. برای دستیابی به هدف پیش گفته، با رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی از شش شاخص حاصل از مطالعات و نظرات خبرگان استفاده شد که اطلاعات مورد نیاز با مطالعه ادبیات موضوع، پژوهش های پیشین، طرح های توسعه و عمران شهر اهواز جمع آوری شد و به وسیله مدل فرایند تحلیل شبکه ای و ابزار تحلیل شبکه در محیط نرم افزار Arc GIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. محاسبات نشان داد که یازده محله منطقه سه اهواز فاقد پارک است. با مقایسه سرانه پارک در محله ها و سرانه استاندارد طرح تفصیلی مصوب 1376 (4/13 متر مربع) معلوم شد که 78/76 درصد محله ها از لحاظ برخوداری از پارک در وضعیت محروم و بسیار محروم قرار دارند. بررسی شعاع عملکرد پارک های موجود نشان داد که 53 درصد پارک ها در ارائه خدمات به ساکنان محله های مقصد، در وضعیت مطلوب قرار دارند و 47 درصد مابقی دارای وضعیت نامطلوبی هستند. حاصل مکان یابی پارک های جدید، بیست مکان شد که به وسیله نرم افزار Super Decisions اولویت احداث آنها مشخص شد. نتایج پژوهش، حاکی از این است که توزیع پارک ها در منطقه سه شهر اهواز بسیار نامتوازن و بی توجه به تراکم جمعیت و عدم رعایت اصول مکان یابی پارک است و برای مرتفع ساختن این خلل، نیاز به احداث پارک جدید می باشد؛ اما احداث پارک جدید باید بر اساس استانداردهای موجود باشد تا ضمن کارآیی بالاتر، کیفیت زندگی و رضایت مندی شهروندان را تضمین کند.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت های شهری با استفاده از ANP و GIS (مطالعه موردی: شهر سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی با هدف مدیریت بحران و تخمین ریسک زمین لرزه همواره یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. شناخت و تعیین میزان آسیب پذیری بافت های شهری در برابر زلزله به منظور برنامه ریزی مدیریت بحران قبل از وقوع زلزله الزامی به نظر رسیده است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی مناسب جهت ارزیابی وضعیت آسیب پذیری بافت های شهری در برابر زلزله، بافت های شهر سمیرم در استان اصفهان را مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و بررسی در آن به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. به منظور نیل به اهداف پژوهش ابتدا معیار های مؤثر در آسیب پذیری بافت های شهری در برابر زلزله شناسایی گردیده، سپس با بهره گیری از مدل تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار آن، ارزش و اهمیت هر یک از معیار ها تعیین شده، در مرحله بعد نتایج حاصل از فرآیند تحلیل شبکه ای با لایه راه های شریانی درجه یک، درجه دو و درجه سه، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، شیب زمین، فاصله از گسل، فضای باز و سبز، مراکز درمانی، مراکز فرهنگی، مراکز آموزشی و مسکونی، تلفیق و نقشه میزان آسیب پذیری بافت های شهری در شهر سمیرم تهیه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده که از میان معیارهای تأثیرگذار، معیارهای تراکم جمعیت، راه شریانی درجه 2 و فاصله از گسل دارای بیشترین اهمیت بوده و نیز فاصله از مراکز فرهنگی و مراکز آموزشی کمترین اهمیت در میزان آسیب پذیری بافت های شهری را داشته اند. همچنین نتایج پژوهش نشان داده است که میزان آسیب پذیری در قسمت شمالی و مرکزی شهر سمیرم به علت نزدیکی به خط گسل و فرسوده بودن بناها بیشتر از سایر مناطق این شهر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از لایه رقومی بافت های شهری سمیرم با انجام برنامه ریزی های صحیح قبل از وقوع و نیز داشتن طرح های مدیریتی پس از بحران می توان به میزان قابل توجهی از تلفات وخسارات ناشی از پیامدهای خسارات ناشی از زلزله کاهش داد. همچنین لازم به ذکر است که یکی از عوامل مورد غفلت قرار گرفته در طول تاریخ، عامل تکتونیک بوده، از این رو توجه به مبحث شیب و سایر عوامل، همواره در شهرسازی سیر تکاملی داشته اند.
بررسی نقش مدرنیسم در بافت قدیمی شهرها (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر، بحران معنا اعم از اجتماعی و غیر اجتماعی، در مکان است؛ بحرانی که در ایجاد فضاهای شهری فاقد هویت، فاقد تاریخ و فاقد ارتباط تبلور یافته است. این پدیده، حقیقتاً یکی از محصول های روند تحولات خطیر و سریع قرن بیستم است؛ زیرا در نیمه اول قرن بیستم، جهان بینی مدرنیسم بر جامعه غربی حاکم بود و به همین دلیل، شهرسازی مدرن به عنوان تجلی فضایی جامعه مدرن شکل گرفت. از آنجا که حس مکان از عوامل تعلق به هر مکان و از مفاهیم کلیدی در جغرافیای انسانی و به ویژه جغرافیای فرهنگی محسوب می شود، بررسی عوامل مؤثر بر ارتقا یا تضعیف حس مکان که نقشی پررنگ در القای حس تعلق مکانی و هم بستگی دارد، ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات جنبش مدرنیسم و پیدایش شهرسازی مدرن بر ایجاد حس بی مکانی و ازبین رفتن حس تعلق به مکان در بخشی از بافت قدیم شهر ارومیه است. این نوشتار از نوع مقالات بنیادی و با روش مروری تحلیلی است. لذا سعی شده است با تکیه بر منابع معتبر و مرتبط با موضوع و با تکنیک مطالعات کتابخانه ای، مقوله بی مکانی و مدرنیسم و ارتباط میان ظهور مدرنیسم و حس مکان بررسی شود. نتایج پژوهش با استفاده از انجام مصاحبه های عمیق و مشاهده های محققان در زمان های مختلف براساس تکنیک مکان سنجی و تحلیل محتوای کیفی و مقایسه نتایج در دو محدوده واقع در بافت قدیمی شهر تحلیل و ارزیابی شده است. ارزیابی نتایج نشان می دهد محدوده قدیمی بازار ازنظر حس مکان در مقایسه با همتای خود، یعنی خیابان امام خمینی که با گذشت زمان دستخوش تغییرات مدرنیستی شده است، در وضعیت بهتری قرار گرفته است. از عوامل مؤثر در ضعف حس مکان در محور امام عبارت است از: یکنواختی محیط و استانداردشدن بافت، کاهش هویت بومی، ضعف در ارتباطات غنی انسانی، فقدان حس زندگی جمعی، نوسازبودن محدوده و انس نداشتن با محیط.
موقعیت مساجد جامع و ارتباط آن ها با سایر فضاهای مهم در شهرهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان و موقعیت استقرار مساجد جامع در شهر و چگونگی ارتباط و همجواری آنها با سایر فضاهای مهم شهری مانند دارالاماره، بازار و آرک و همچنین نحوة قرارگیری کف مسجد نسبت به محوطة پیرامون آن، موضوع این پژوهش است. اهمیت این موضوع در این است که اغلب بهنظر می رسد رابطة مسجد جامع با سایر فضاهای شهری در شهرهای اسلامی همانند و یکسان بوده است؛ درحالی که چنین نیست. هدف از این تحقیق، بررسی موقعیت مسجد جامع در شهر و رابطة آن با سایر فضاهای مهم شهری است. پرسش پژوهش آن است که مسجد جامع در چه نقاطی از شهر و در چه ارتباطی با سایر فضاهای مهم شهری مانند دارالاماره، بازار و آرک ساخته می شد و رابطة آن با بافت همجوار خود چه بود. مبانی نظری تحقیق بر این نکته استوار است که چگونگی استقرار مسجد جامع در نسبت با سایر فضاهای مهم شهری، از عوامل و پدیده هایی مانند ویژگی های محیط طبیعی، کارکرد اصلی شهر و بعضی از ویژگی ها و ساختار نظام دیوانی تأثیر پذیرفته است. روش تحقیق، تاریخی- تفسیری است و جامعة آماری آن، بعضی از شهرهای جهان اسلام را دربرمی گیرد. نتایج نشان می دهد بسیاری از مساجد جامع نخستین، در شهرهای تازه ساز در قرن های نخست هجری قمری در نزدیکی دارالاماره ساخته می شدند. رابطة مسجد جامع با آرک در بعضی از موارد به شکلی بود که جامع در بیرون آرک، اما با فاصله ای گاه اندک از آن قرار داده می شد.
ارزیابی شاخص های کالبدی بافت های فرسوده شهری و مسائل آن، مورد مطالعه: شهر اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق فرسوده که روزگاری بخش مهمی از شهرها را تشکیل می دادند و هویت شهرها به حساب می آیند، اکنون به دلیل توان پایین و عدم وابستگی ساکنان، امکان حفظ حیات و بازسازی ساختمان ها وجود ندارد. این مقاله با هدف ارزیابی شاخص های کالبدی بافت های فرسوده شهری و مسائل آن صورت گرفته و روش تحقیق تحلیلی- توصیفی می باشد. جامعه آماری ساکنان محدوده مورد مطالعه می باشد و بنابر فرمول کوکران 317 عدد پرسشنامه در بین ساکنین تکمیل شده است. انتخاب نمونه با توجه به متجانس بودن افراد جامعه آمار با استفاده از روش نمونه گیری منظم یا سیستماتیک صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل شاخص های کالبدی در محدوده از نرم افزار Arc GIS و برای آشکارسازی میزان تاثیر فرسودگی بافت بر ساکنین از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 16 حوزه محدوده بافت فرسوده، 4 حوزه (25% حوزه ها)، هر سه فاکتور ریزدانگی قطعات، کیفیت پایین ابنیه و دسترسی های زیر 6 متر را دارند و 6 حوزه یعنی 5/37% از کل حوزه ها دارای 2 فاکتور می باشند. بنابراین میزان فرسودگی در این 10 حوزه ملموس تر بوده است. هم چنین مشخص شد که حدود 5/54% از ساکنین از مدت ها قبل ساکن محله خود بوده اند، به طوریکه حدود 6/47 % آن ها بیش از 10 سال سابقه سکونت در محله را داشته اند.
تحلیل نقش پیاده راه های شهری در ارتقای سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه موردی: پیاده راه 17 شهریور، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویة شهرها و اهمیت و نقش روزافزون اتومبیل در شهر، به تدریج نقش عابر پیاده در فضاهای شهری کم رنگ شده است. این امر موجب کاهش سرزندگی فضاهای عمومی و کاهش فضایی مناسب برای تعاملات اجتماعی در شهر شده است. به دنبال ایجاد سرزندگی بیشتر و تبدیل سکونتگاه های شهری به شهرهای انسان محور، بسیاری از شهرها فضاهای بدون وسیلة نقلیه ای به نام «پیاده راه» ساختند. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نقش پیاده راه 17 شهریور به منزلة فضای عمومی در سرزندگی فضای شهری است. برای جمع آوری داده ها و تجزیه وتحلیل آن ها روش توصیفی- تحلیلی به کار گرفته شد. جامعة آماری تحقیق تمام افرادی است که در محدودة پیاده راه حضور دارند. پس از انتخاب نمونه تعداد 289 پرسشنامه در محدودة پیاده راه و در میان کسبة محلی، ساکنان اطراف و بازدیدکنندگان از فضا توزیع و نتایج آن با استفاده از نرم افزار SPLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان می دهد پیاده راه 17 شهریور با توجه به کارکرد و ساختار کنونی خود نتوانسته موجب سرزندگی محیط شود و در ایجاد فضایی برای تداوم حضور عابران و فعالیت های انسانی ناموفق بوده است، زیرا میزان اثرگذاری هر کدام از ابعاد پیاده راه به حدی نبوده است که در کنار سایر عوامل بتواند موجب سرزندگی محیط شود. در بین ابعاد پیاده راه دسترسی با ضریب 226/0 بیشترین اهمیت را در سرزندگی داشته است. اما وضعیت سایر شاخص ها ازجمله کیفیت کالبدی با وزن 186/0 و امنیت اجتماعی با 189/0 در محدودة پیاده راه نامناسب است. در بین ابعاد سرزندگی هم تعامل و حس مکان با وزن 178/0 و ایمنی و امنیت با وزن 177/0 نسبت به سایر شاخص ها در وضعیت بهتری قراردارد و ابعاد تنوع و جذابیت محیط با وزن 153/0 و برد و دامنة پیاده راه با وزن 155/0 نامناسب است.
بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد پایداری اجتماعی مورد شناسی: محله دریادل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تعیین نحوه مداخله در بافت فرسوده، به یکی از چالش برانگیزترین مباحث مدیریت شهری تبدیل شده است. از آنجا که در مباحث مدیریت برنامه ریزی شهری، توجه به موضوعات اجتماعی، اجتناب ناپذیر و جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری شمرده می شود؛ بنابراین، با تعیین و استفاده از ابعاد پایداری اجتماعی می توان رویه های مؤثّر بر مباحث اجتماعی را در جهت ساماندهی بافت فرسوده مورد بررسی و شناسایی قرار داد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. به این منظور، پس از تعیین شاخص های پایداری اجتماعی و تهیه پرسش نامه، وضعیت این شاخص ها در محله دریادل شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه به کمک یافته های توصیفی و استنباطی حاصل و با استفاده از مدل SWOT، نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدید مورد شناسایی قرار گرفته و براساس آن راهبردهایی جهت مداخله در محله مورد نظر پیشنهاد شده؛ همچنین، از تلفیق تحلیل SWOT با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، جهت تعیین بهترین نحوه مداخله استفاده شده است. بر این اساس و بر پایه نظرات بالغ بر 15 نفر از کارشناسان، از میان گزینه های قابل انتخاب، معرفی موقعیت ویژه و ارزش های اقتصادی؛ محله دریادل در جهت جلب مشارکت ساکنان با امتیاز نرمال شده (302/0) به عنوان بهترین راهکار برون رفت، از مشکلات این بافت شناخته شده است.
مدل سازی پیامد های توسعه ی باغ شهر ها با استفاده از نظریه ی مبنایی مورد مطالعه: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع باغ شهر از ابتدای پیدایش تاکنون همواره با نظرات موافق و مخالف بسیاری روبرو بوده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل پیامد های توسعه ی باغ شهر ها و ارائه ی راهکار هایی برای بهبود این طرح صورت گرفت. در این پژوهش از روش تحقیق نظریه مبنایی یا داده بنیان استفاده شد که در آن گرد آوری اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با نمونه ای 32نفره از اعضای هیأت علمی دانشگاه زنجان و کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان زنجان صورت گرفت. با تحلیل محتوای متن مصاحبه ها تعداد 101 گزاره ی مفهومی در ارتباط با موضوع توسعه ی باغ شهر ها استخراج شد. مفاهیم طیّ سلسله مراتب کد گذاری در نظریه ی مبنایی در قالب 23گزاره ی مقوله ای و سه دسته موضوعی شامل پیامد های مفید، پیامد های منفی و راهبرد های بهبود گروه بندی شدند که هر یک جنبه ای از موضوع توسعه ی باغ شهر ها را بیان می کنند. نتایج نشان داد پیامد های مفید ناشی از توسعه ی باغ شهر ها بیشتر متوجه صاحبان باغ شهر ها است در حالیکه پیامد های منفی این طرح کل افراد جامعه را در بر می گیرد. بر اساس نتایج تحقیق، راهبرد های بهبود پروژه ی باغ شهر ها در زنجان در هفت دسته شامل محوریت بحران آب در صدور مجوز و نحوه ی بهره برداری، اعمال دقیق مدیریت پیشگیری از احداث و توسعه ی غیر اصولی، اقدامات نظارت - علمی قبل از احداث، کاهش تقاضای شهروندان برای احداث باغ شهر ها، ترویج تولید محوری در کنار تفریح، استفاده از توانمندی های فارغ التحصیلان کشاورزی و تلفیق آموزش و گردشگری در مدیریت باغ شهر ها طبقه بندی شد.
ارائه الگوی بهینه فضای سبز شهری با توجه به شاخص های توسعه پایدار شهری مورد شناسی: منطقه 8 شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه پایدار مبتنی بر ایجاد تعادل در محیط است و شهرها به لحاظ مکانی مهم ترین نقطه تلاقی انسان و محیط است. لذا توجه به شیوه زیست شهری و برنامه ریزی در راستای برقراری تعادل زیست محیطی در شهرها از ضروریات توسعه پایدار شهری است. در بین مناطق دهگانه کلانشهر تبریز، محدوده منطقه 8 به جهت تاریخی، فرهنگی، میراثی و گردشگری بودن، یکی از مناطق شهری استراتژیک و مهم به شمار می رود. موقعیت این منطقه به عنوان بافت مرکزی تبریز اهمیت گسترش فضاهای سبز و پارک های شهری را دوچندان کرده است. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی است که با ماهیت کاربردی ارائه شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده تلفیقی از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تاپسیس و با توجه به شاخص های توسعه پایدار شهری، الگوی مناسب از چیدمان مکانی-فضایی فضای سبز شهری در محدوده مورد مطالعه ارائه گردد. در این پژوهش پس از انتخاب معیارهای مؤثر و وزن دهی به معیارها، با تلفیق این معیارها با روش تاپسیس که از مدل های جبرانی سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره است، به انتخاب مکان های بهینه برای کاربری فضای سبز در منطقه 8 شهرداری تبریز اقدام شد. با توجه به نقشه خروجی مدل تاپسیس و مقایسه آن با نقشه کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه، مشخص شد که زمین های مناسب برای ایجاد فضای سبز تناسب زیادی با کاربری اراضی دارند. در ادامه با توجه به آلودگی بالای هوا و صوت در محدوده مورد مطالعه به لحاظ موقعیت مرکزی و مهم آن در سطح شهر، اقدام به معرفی گونه های بومی مناسب برای آلودگی هوا و صوت شده است. استفاده از گونه های گیاهی بومی و برنامه ریزی صحیح فضای سبز شهری باعث تنوع و زیبایی و ارتقای اکولوژیکی محیط خواهد شد و درنهایت پایداری زیست محیطی شهرها را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین، برنامه ریزی در جهت ایجاد یک فضای سبز پایدار در این منطقه با هدف رسیدن به محیط زیست شهری پایدار امری ضروری است و این برنامه ریزی باید به سمت و سویی سوق داده شود که پایداری و کاهش هزینه را به دنبال داشته باشد.
ارزیابی پایداری فضاهای سبز شهری در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارگرفتن در فضای مدرن، افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، شهرها را به کانون تجمع های زیستی و فعالیت های مختلف تبدیل کرده و آن ها را با کمبود فضاهای سبز عمومی روبه رو ساخته است. از سوی دیگر، گذر از مدرنیته و قرارگرفتن در جهان پسامدرن و نیز به وجودآمدن حس نوستالژیک در این فضا، نیاز شهروندان برای گذران اوقات فراغت را افزایش داده و سبب گرایش به بازگشت به فضاهای سبز در شهرهای مدرن شده است که این خود آثار اجتماعی، روانی و فرهنگی زیادی را شهرنشینان این فضاها دارد. اهمیت فضاهای سبز شهری تا حدی است که امروزه وجود این کاربری، یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی فضاهای سبز درجهت رسیدن به استانداردها و وضعیت مطلوب و نیز ارزیابی پایداری شهری از منظر پارک ها و فضاهای سبز عمومی در شهر اصفهان است و در آن، به صورت تطبیقی، مناطق پانزده گانة کلان شهر اصفهان بررسی شده است. پژوهش، اسنادی- تحلیلی است و جمع بندی داده های کمی در قالب مدل ضریب پراکندگی، نتیجة نهایی تحقیق را به دست داده است. یافته ها در زمینه چگونگی توزیع فضاهای سبز شهری در مناطق پانزده گانة اصفهان نشانگر آن است که توزیع فضاهای سبز شهری در شهر اصفهان، متعادل است؛ به نحوی که از این منظر، مناطق شهری 2، 4، 5 و 6 در شرایط پایدار، مناطق 7، 9، 12 و 13 در شرایط نیمه پایدار و سایر مناطق در شرایط ناپایدار به سر می برند.
بررسی توزیع فضایی مکانی پارکینگ های عمومی و مکان یابی بهینه آن (مطالعه موردی: منطقه 2 و 8 شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل، پارکینگ های عمومی هستند که نقش مناسبی در کاهش ترافیک دارند. پارکینگ می تواند بر کارایی ترافیک و کیفیت زندگی شهری تأثیر بگذارد. بعد از گذشت چندین دهه و افزایش اتومبیل، نبود فضای کافی برای پارک و در نهایت هزینه زیاد ساخت پارکینگ، ارزیابی دقیق برای مدیریت و مکان یابی پارکینگ ضروری گشته است. این پژوهش امکان سنجی مکان مناسب پارکینگ در مناطق 2 و 8 شهرداری شیراز، و مکان یابی آن را بررسی می کند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. ابتدا جهت تدوین مبانی نظری از روش کتابخانه ای استفاده شده است. سپس از روش توصیفی برای شناخت محدوده مورد مطالعه و جهت بررسی وضع موجود پارکینگ های موجود از روش میدانی و نقشه های طرح تفصیلی و جامع استفاده گردیده. جهت بررسی پارکینگ عمومی، ابتدا وضع موجود را بررسی، سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان کمبودها و نحوه توزیع فضایی پارکینگ ها مشخص شده است. تعیین سرانه پارکینگ عمومی با توجه به استاندارد وزارت راه و شهرسازی انجام شده است. به طور کلی در این بخش از پژوهش با توجه به نوع کاربری مورد مطالعه، از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی از جمله شاخص همپوشانی (Overlay) استفاده شده است. برای تعیین محدوده های مناسب جهت احداث پارکینگ، ابتدا معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی را شناسایی، سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی که برای نرم افزار قابل خواندن باشد تبدیل کرده و برای هر یک از معیارها (لایه ها) فاصله های مورد نیاز (حریم ها) ایجاد شده است. سپس با توجه به میزان تأثیر هر یک از لایه ها و مقایسه زوجی آنها توسط نرم افزار SuperDecisions وزن هریک از لایه ها را محاسبه کرده، سپس با روی هم گذاری لایه های اطلاعاتی، محدوده های مناسب مشخص، و در 5 دسته از خیلی ضعیف تا بسیار خوب تقسیم بندی شده است.
ارزیابی اولویت های تخصیص کاربری اراضی شهری با تأکید بر پیاده سازی سیستم شهر الکترونیک (نمونه موردی: مناطق ده گانه شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر الکترونیک از طریق خرید الکترونیک، خدمات الکترونیک، ارتباط الکترونیک، آموزش الکترونیک، بانکداری الکترونیک، دورکاری و تفریح الکترونیک برکاربری های مختلف شهر تأثیر می گذارد. شهر تبریز نیز از این مقوله مستثنی نبوده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مدل AHP، ابتدا میزان تأثیر شهر الکترونیک بر هر کدام از کاربری های اراضی شهری در سطح مناطق شهر تبریز مورد سنجش قرار گرفته است و ضریب اهمیت هر کدام تعیین شده است. سپس با توجه به اینکه شهر الکترونیک در تمامی کاربری ها موجب کاهش سطح می گردد و تنها در کاربری مسکونی نیاز به افزایش فضا می باشد، ادامه روند تحقیق در دوسناریو دنبال شده است. در سناریو یک فرض بر این بوده است که تمامی نیاز به کاربری زمین در سطح مناطق، در سطح خود منطقه تأمین گردد و در سناریوی دوم، تأمین مازاد نیازی که به کاربری مسکونی ناشی از شهر الکترونیک به وجود می آید، در خارج از محدوده شهر در نظر گرفته شده است و در نهایت در هر یک از مناطق، اولویت اختصاص اراضی صرفه جویی شده به کاربری های مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهدکه اولویت های اساسی تخصیص فضاها در مناطق ده گانه شهر تبریز مربوط به کاربری های ورزشی، فرهنگی و فضای سبز است. و روند کنونی توسعه کاربری زمین، توانایی تأمین نیازهای شهروندان را بر اساس فضاهای واقعی ندارد و لزوم استفاده از خدمات شهر الکترونیک و تأمین مجازی آن ها ضروری به نظر می رسد.