فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۷۴ مورد.
سعدی و اساطیر ایرانی
حوزههای تخصصی:
نویسنده این مقاله با اشاره به بهره جویی سعدی از شاهنامه در آوردن نام اساطیر در اشعار و حکایات وی به برخی از این نمونهها اشاره می کند و علاوه بر این به استفاده از فضای حماسی، نام و اوصاف جنگافزارها، استفاده از وزن شاهنامه در داستانها و حکایات منظوم و اوزان حماسی غزل و بیانهای حماسی در اوزان دیگر میپردازد و سپس نثرهای حماسی سعدی را معرفی نموده و در پایان اشارهای به شاهنامهخوانی در گلستان سعدی دارد.
بررسی تطبیقی اندیشه های اصلاحی سیّد جمال الدّین اسدآبادی و سِر سیّد احمد خان(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی و مقایسه تحلیلی وجه دین ناصرخسرو و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه تحلیلی آثار بزرگان علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر می تواند در طبقه بندی و تقسیم جریان های فکری و ادبی یک فرهنگ مفید باشد. ناصرخسرو قبادیانی و جلال الدین مولوی بلخی ظاهرًا هم در اصول فکری و بنیان های اعتقادی و هم در تمثیل ها، تشبیه ها و تأویل ها همانندی های تأمل برانگیزی دارند. هدف این مقاله نشان دادن این اشتراکات با توجه به دو کتاب وجه دین ناصرخسرو و مثنوی مولوی است. این دو متفکر بزرگ همچنان که خود بیان کرده اند شعر و نثر را در راه بیان اندیشه ها و افکارشان به کار گرفته اند. با وجود تفاوت اساسی در حوزه اندیشه و خاستگاه فکری این دو شاعر، زمینه های مشترکی در آثارشان وجود دارد که توجه به خاستگاه جغرافیایی مشترک، تأویل گرا و معناپرداز بودن هر دو و نیز احاطه مولوی به آثار پیشینیان این اشتراکات را توجیه می کند. مواردی همچون لزوم تمکین و فرمانبری از مردان حق و ضرورت حضور صاحبان باطن برای هدایت خلق، اهمیت باطن و معنا در دوگانه بزرگ ظاهر- باطن (جسم - معنا)، پیوسته دانستن اطاعت از مراتب صاحبان دعوت و مرشدان حق، بلندی مقام علم و شرف آدمی بر دیگران به سبب داشتن علم، اهمیت فراوان جهاد اکبر، نادان دانستن بیشتر خلایق، اکتسابی نبودن علوم اولیا و انبیا، نکوهش تقلید، لزوم دست یابی به باطن قرآن، تقسیم امور به دو وجه کلی علم و عمل، یکی دانستن حقیقت ادیان و کتب آسمانی، وابسته دانستن شریعت های آسمانی به رمز و مثل، نشان حق داشتن همه چیز عالم (حتی جمادات)، تقسیم انسان ها در سه دسته کلی و تقدم شرفی جهان دیگر بر جهان مادی، از جمله این همانندی ها هستند. علاوه بر اشتراک در درون مایه ها، بعضاً تمثیل ها و تأویل ها و استشهادها و به طور کلی مایه های سخن مشابهند مانند تمثیل آیینه ناصرخسرو در برابر تمثیل مشهور شکار سایه مرغ مولوی و تمثیل درخت جوز.
عطار شیرازی
حکیم رازی و ناصرخسرو
مقایسه رباعیات دو مجموعه کهن/ «نزهة المجالس» جمال خلیل شروانی و «خلاصة الاشعار» ابو المجد تبریزی
جامی و حافظ
قاضی نظام الدین اصفهانی و هم سخنی با شاعران پارسیگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به سرچشمه مضامین شعری سرایندگان، و نشان دادن تاثیر و تاثر آنان از یک دیگر اگر چه کاری است ارجمند ولی به سبب همانندی اندیشه های بشری سخت دشوار می نماید. در این میان آن چه دیریاب است اما ناممکن نیست، نمودنِ همسان اندیشی ها و همسان سرایی هاست.در مقاله «قاضی نظام الدین اصفهانی و هم سخنی با دیگر شاعران پارسیگو»، نگارندگان پس از مقدمه ای کوتاه در بیان مسلماتِ زندگی و آثار این دانشورِ ادیب و شاعر ذولسانین اصفهان در قرن هفتم هجری، با استناد به دست نویس هایآثارِ او نمونه های گونه گون تاثیر و تاثر این شاعر را در آثار منظوم فارسی نشان داده و کوشیده اند مضامینِ مشترک شعر عربی و فارسیِ او را با شاعران پارسی گو بیابند.
مقایسه کلیم کاشانی و محتشم کاشانی از منظر بلاغت شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی، مطالعه هوشمندانه اثر ادبی و توصیف و تحلیل آن است. کسی که بنا بر این فرایند و درباره اثری داوری می کند، او را منتقد یا ناقد ادبی می نامند. منتقد ادبی بنا بر شیوه ایی شناخته شده، به نقد اثر می پردازد و گاهی نیز بنا بر طبقه بندی تازه ای که خود ارائه می دهد، به گونه ای اثر را در منظر سنجش قرار می دهد که حکمش مقبول مخاطب عام و بیشتر منتقدان دیگر قرار گیرد. یکی از مسیرهایی که در میان انواع و اقسام شیوه های نقد ادبی، مسیری روشن و همگان پذیر است، شیوه مقایسه است. بدیهی است که مقایسه، زمانی مقبول می افتد که دو اثر یا دو پدیده، وجوه مشترکی داشته باشند. این وجوه البته تنوع دارد؛ امّا بررسی جهان پیام اثر و جهان شکل اثر، کلّی ترین تقسیم بندی برای موضوعات مقایسه پذیر در حوزه نقد ادبی است. در این مقاله، سروده های کلیم کاشانی و محتشم کاشانی که هر دو از شاعران یک دوره به شمار می روند، از منظر بلاغی، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این مقایسه، طی گزینش و تشریح برخی از آرایه ها که در گستره شعر آن شاعران، کاربرد فراوان داشته است؛ چنین نتیجه گیری شده که کلیم کاشانی در بازنمود شعری آن آرایه ها، از محتشم، استوارتر، شاعرانه تر، سنجیده تر و در یک کلام، هنری تر عمل کرده است.