این کار ترجمه ای است از مقاله ی دیوید تستن که حاصل بحث هایی است که در سمینار زمستان 1992 در دانشگاه شیکاگو برگزار شد و موضوع آن چهار برگردان از کتیبه ی بیستون بود.
در این مقاله، تستن بحث دستوری جدیدی را درباره واژه های x-ap و ran-a در عبارت< x---p-v(a)-a-r-a r-(-a)-u-c-p-t(ai)-i-v-a که در خط بیستم ستون اول کتیبه بیستون آمده مطرح می کند.او با مقایسه موارد مشابهی در زبان های اوستا و سانسکریت نظر دستوری جدیدی متفاوت با آنچه کنت و سایر صاحب نظران مطرح کرده بودند ارائه می دهد.
این گفتار یافته های مهم هیأت های باستان شناسی در تورفان چین و نقش هیأت آلمانی را در این ناحیه توصیف می کند و خطاها و دستاوردهای ایشان را نیز یادرآور می شود.
بر اساس نظریات متخصصان خواندن، اگر دانش آموزان، دانشجویان و دیگر افراد علاقه مند به مطالعه بتوانند از کتاب هایی استفاده کنند که از لحاظ میزان سطح دشواری با دانش و معلوماتشان همخوان باشد، در آن صورت با اشتیاق بیشتر و صرف زمان کمتر خواهند توانست بیشترین بهره برداری را از کتاب مورد نظر بنمایند. تعیین میزان سطح دشواری کتاب و طبقه بندی آن بر اساس درجه سختی، مساله ای است که درباره زبان فارسی تاکنون به طور جدی و وسیع به آن پرداخت نشده است. سوالی که اغلب برای بسیاری از کتابداران و مدرسان مطرح می شود این است که به اتکای چه ضوابط یا معیارهایی می توان بدون صرف وقت زیاد، کتاب ها را بر اساس درجه سختی شان از یکدیگر متمایز ساخت.در زبان انگلیسی فرمول های بسیاری وجود دارد که برای تعیین سطح خوانایی متون، مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر نشان می دهد که فرمول تعیین سطح خوانایی جدید «رادولف فلش» و فرمول «فاگ» برای استفاده در زبان فارسی کاربردی تر و موثرتر از سایر فرمول ها است. بررسی به عمل آمده نشان می دهد که با اعمال تغییری مناسب در فرمول جدید «فلش» می توان این فرمول را برای تعیین سطح خوانایی ترجمه های فارسی به کار برد ولی فرمول «هاگ» بدون نیاز به هر گونه تغییری می تواند برای این منظور مورد استفاده قرار گیرد ...