فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۹ مورد از کل ۵۹ مورد.
بلبشوی فرهنگ نویسی (پیرامون دو فرهنگ لغات جدید الانتشار)
حوزه های تخصصی:
کاوش در واژه های روان شناختی (هیجان، شناخت، آسیب شناسی، درمان و شخصیت،) در لغت نامه (فرهنگ)های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی آن است تا به تعیین واژه های روان شناختی(هیجان، شناخت، آسیب شناسی، درمان و شخصیت) و نسبت های خوشایندی/ناخوشایندی، جسمی/غیرجسمی و رایج/غیررایج این واژه ها در فرهنگ های معتبر زبان فارسی (معین، عمید و فارسی امروز ) بپردازد.
نمونة مورد مطالعة این تحقیق، کلیة ورودی های درج شده در فرهنگ های سه گانه بود. نظر تخصصی سه روان شناس مستقل و یک زبان شناس به عنوان معیار سنجش و ارزیابی واژه ها به لحاظ اهداف تعیین شده، به کار گرفته شد تا ویژگی های کیفی و توصیفی واژه ها استخراج شود.
با استفاده از نرم افزار آماری SPSS برای ویندوز، یافته ها گویای آن بود که عناصر روان شناختی مورد هدف در این مطالعه، از یکدیگر متفاوت است. همچنین، برآوردهای مربوط به شناخت و درمان به ترتیب در تقابل با برآوردهای هیجان و آسیب شناسی روانی قرار دارد.
در پایان یافته ها با توجه به نظریه های روان شناختی و زبان شناختی در زمینه های هیجان مورد بحث قرار خواهد گرفته اند.
جواب استفتاء
منبع:
کاوه مهر ۱۲۹۰ شماره ۴۹
حوزه های تخصصی:
وارسی بند پنجم آیین نامه ی واژه گزینی فرهنگستان
حوزه های تخصصی:
لزوم تدوین «فرهنگ» فارسی
حوزه های تخصصی:
نقد و معرفی کتاب: فرهنگ توصیفیِ آسیب شناسیِ گفتار و زبان (انگلیسی- فارسی)، رضا نیلی پور و دستیاران، ویراستار علمی: حیات عامری. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، 1392
حوزه های تخصصی:
دست یابی به زبانی مشترک، در عرصة علم، از اهدافی است که متولیان امر آموزش و پژوهش درپی آنند (یوسفی، 1383). آنها بر آنند تا خوانندگان و کاربرانِ متون علمی، به دور از هرگونه ابهام، در درکِ مشترکی از مفاهیم سهیم، و با آگاهی بیشتری آنها را به کار گیرند. واژه نامه ها و فرهنگ ها از مهم ترین منابعی هستند که می توانند در امر تحقق این هدف، مؤثر واقع شوند (بیجن خان، 1391: 4- 1). فرهنگ ها با اهداف متفاوتی تولید می شوند (معین، 1353: 46) و یکی از انواع آنها، فرهنگ توصیفیِ تخصصی است که دربرگیرندة اصطلاحات فنی و تخصصی و متداول در یک یا چند حوزة مختلف اما مرتبط با هم است. هر فرهنگ، مخاطبانِ خاص خود را دارد و تدوین آن حاصل کار مشترک و نظام مند گروهی از متخصصان در حوزه های مربوطه است (ریچارد و دیگران، 1372: یادداشت مترجمان) مؤلفانِ فرهنگ توصیفی تلاش می کنند با به کارگیریِ کم ترین تعدادِ جمله یا عبارت، توصیفی بسنده و جامع برای هر اصطلاح به دست دهند.
Структура словарной статьи и структура значений многозначного слова в ментальном лексиконе (на примере слова форма) (ساختار مدخل و ساختار معانی کلمات چندمعنایی در مجموعه واژگان ذهنی (بر پایه کلمه форма))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مقایسه ساختار مدخل های فرهنگ ها و ساختار معنایی کلمات در مجموعه واژگانی ذهنی انسان می پردازد. ساختار مدخل را می توان به عنوان یک ساختار سلسله مراتبی کلمات چندمعنایی که بر اساس تجزیه و تحلیل متون تهیه شده است، بررسی کرد. این ساختار سلسله مراتبی در فرهنگ های گوناگون به اشکال مختلفی تجلی یافته است؛ ولی معانی گوناگون مربوط به یک کلمه چندمعنایی دارای سلسله مراتب قرارگیری ویژه خود هستند. تعیین این معانی به میزان کاربرد گویشوران بستگی دارد و معمولاً با سلسله مراتب موجود در فرهنگ های لغت مطابقت ندارد. بر پایه معانی و تصورات همگانی از کلمه форма برای پنج گروه اجتماعی نشان داده شده است که تعداد معانی پرکاربرد و سلسله مراتب آنها در مجموعه واژگان ذهنی برای گروه های اجتماعی گوناگون متفاوت است.