مفهوم «اقلیت» و «اکثریت» در علم سیاست کاربرد وسیعى دارد و از بنیادهاى تحولات جامعه بشرى در عرصه قدرت و حکومت به شمار مىآید. مقاله حاضر به ارزیابى این دو مفهوم از منظر قرآن کریم پرداخته و تلاش دارد بستر و جایگاه هر یک را نشان بدهد. همچنین استدلال شده است که از دیدگاه قرآن، میان اکثریت و کجاندیشى ملازمه برقرار نیست، بلکه بین اکثریت غیررشید و کج اندیشى ملازمه برقرار است.
نجمالدین رازى از جمله اندیشمندان قرن هفتم هجرى است که در شرایطى که خلافت عباسى رو به افول رفت و بنیان تازهاى براى جامعه اسلامى گذارده شد، نظریات خود را در مورد حکومت بیان نمود.
در اندیشه نجمالدین رازى، حکومت عطیه الهى به حاکم است، بنابراین او باید این عطیه را به بهترین نحو حفظ کند و وظایف ناشى از داشتن حکومت از جمله اجراى شریعت و عدالت را به خوبى انجام دهد. وى براى اداره بهتر جامعه، از تشکیلاتى چون وزارت و قضاوت و شرایط متولیان آنها نیز یاد مىکند.
درباره چرایى وقوع انقلاب اسلامى ایران مباحث و مناقشات بسیارى بر اساس نگرش ها و چارچوب هاى نظرى مختلف انجام گرفته است. در این مقاله, نقش کارویژه حفظ الگو از طریق جامعه پذیرى سیاسى در پیدایش انقلاب اسلامى ایران, بر اساس نظریه کارکردگرا ـ ساختارى تالکوت پارسونز مورد بررسى قرار گرفته است. در این راستا, نویسنده, ضمن بیان سه الگوى فرهنگى ((ایران گرایى)), ((مذهب گرایى)) و ((غرب گرایى)), از طریق روش تحلیل محتوا, به تفسیر داده ها پرداخته و به این جمع بندى رسیده است که رژیم پهلوى نتوانست از طریق جامعه پذیرى سیاسى به حفظ الگو بپردازد; در نتیجه با ایجاد تعارضات ارزشى بین دو نیروى سیاسى و اجتماعى, انقلاب اسلامى پدید آمد.