فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹۶۶ مورد.
دو ردّیه بر فلسفه
حوزههای تخصصی:
دو ردّیه که یکی مبتنی بر کلام اشعری و دیگری مبتنی بر کلام معتزلی است، در فاصله کوتاهی از یکدیگر در قرن ششم نگاشته شده اند و با رویکردهای مختلفی به نقد آراء فلاسفه در حوزه مسائل فلسفی مرتبط با معتقدات دینی، پرداخته اند. این دو ردّیه هم به جهت انگیزه نویسندگان آنها و هم به لحاظ روش نقد مسائل فلسفی و هم به لحاظ محتوا و مضمون و هم به جهت میزان تأثیرگذاری، با یکدیگر تفاوت های عمده ای دارند. نگارنده در این مقاله دو اثر مزبور را در محورهای چهارگانه فوق با یکدیگر مقایسه کرده است.
نیم نگاهی به ترجمه نهج البلاغه دکتر سید محمد مهدی جعفری
حوزههای تخصصی:
فلسفی شدن علم کلام ، رویکرد ناموجه یا روند گریز ناپذیر ؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موجه بودن فلسفی شدن دانش کلام از مسائلی است که درباره آن، مواضعی از نفی تا اثبات اتخاذ شده است. بدون توجه به معانی مختلف فلسفی شدن، نمی توان درستی یا نادرستی نگرش ها را اثبات کرد. این امر، گاه به معنای اتخاذ روش فلسفی در تبیین آموزه های دینی، گاه به معنای برگزیدن فلسفه خاصی به عنوان قالب تبیین معارف وحیانی، گاه به معنای به کارگیری برهان های فلسفی در اثبات آموزه های دینی و گاه به معنای تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی و... به کار رفته است.
مخالفان این روند در دو دسته می گنجند. برخی از ریشه با رویکرد عقلی در تبیین معارف دینی به هر نحوی مخالف اند. عده ای دیگر به دلیل پیامدهای منفی، آن را ناخوش می دارند و مخالفت شان به دلیل امور عارضی است. موافقان نیز نگاه های متفاوت داشته اند. برخی به لحاظ روشی آن را درست انگاشته اند و برخی دیگر، به لحاظ محتوایی نیز به درستی این روند حکم کرده اند.
در این نوشتار، اثبات شده است روندی که به تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی انجامیده است و بدون معیار به تاویل های ناروا و احیاناً انکار برخی از آموزه های دینی منتهی شده است، چه در به کارگیری روش فلسفی ریشه داشته باشد و چه در معانی دیگر، ناموجه است، ولی به طور کلی مقتضای تعالیم دینی و هویت دانش کلام، تولید یک دستگاه مفهومی معتبر و فرافرهنگی یا بهره گیری از دستگاه مفهومی مستقر بوده است. متکلمان به هردو رهیافت توسل جسته اند. گرچه خشنودی از دستگاه فلسفی خاص یا هر دستگاه مفهومی دیگر فاقد دلیل موجه است. فلسفی شدن دانش کلام نیز در رکود فلسفه تاثیر نداشته، یا دست کم نقش آن کم رنگ بوده است.
شفاعت از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیرى کلامى از علامه حلى
حوزههای تخصصی:
بررسی آرای کلامی قاضی بیضاوی در تفسیر انوار التنزیل و اسرار التاویل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تازه های آثار مهدویت
درآمدی بر فلسفه دین از دیدگاه شهید مطهری (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ماهیت ایمان دینی از دیدگاه غلامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
سخن از «ایمان» و جایگاه آن در ادیان و توجه به نقش بنیادین آن در شکل گیری باور دینی از عمده ترین مباحث فلاسفه دین و متکلمان هر دین به شمار می رود. این جستار در نظر دارد تا ماهیت ایمان دینی را از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) مورد بررسی قرار دهد. ایشان فیلسوف و متکلمی هستند سرشناس و متبحر در تحلیل اندیشه دینی که این بر ارزش کار می افزاید. علامه طباطبایی ایمان را باوری تمکن یافته در قلب می داند؛ به گونه ای که باعث مصونیت انسان از شک می شود. بنابراین، ایمان از سنخ باور متمکن در قلب خواهد بود. از دیدگاه ایشان متعلق ایمان امری عینی و خارجی است و بین ایمان و عقل تعارضی نیست. ایمان در مراحل ابتدایی همراه با شک بوده و نهایتا به یقین منجر می شود.
تحلیل مساله شر با تاکید بر آرای فلسفی و کلامی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی آرای کلامی و فلسفی امام خمینی(ره) در مساله شر به دست می آید که در عالم هستی، شر محض یا کثیرالشر، محقق و مجعول بالذات نیست و برخی از این شبهات، ناشی از عدم تفکیک صحیح شر ذاتی از عرضی است.
ایشان ضمن تقسیمی نو از مساله شر معتقد است هر موجودی را می توان با سه دسته از موجودات مقایسه نمود: علل، معالیل و موجودات هم عرض آن. دو دسته اول به علت تلائم کامل میان آنها نمی توانند به یکدیگر شر برسانند و مضر باشند. تنها در موجودات هم عرض است که اضرار یا تنقیص یکدیگر ممکن است؛ اما اینکه این دو موجود، ضرر و شرشان به موجودات مساوی و هم عرض خویش، بیش از نفع آنها باشد، مردود است. ایشان با اشاره به اقسام متصور شر، که نخستین بار ارسطو آن را ارائه کرد و میرداماد تکمیل نمود، اقسام دیگری را به آن افزوده اند. سپس با اقامه دلیل عقلی، عدم امکان وجود شر واقعی را اثبات می نمایند. هم چنین نظریه علامه مجلسی در بحث مخلوق بودن خیر و شر را تفصیلاً به چالش می کشند.
بررسی معناشناختی صفات خدا در کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث صفات خداوند، پس از اثبات وجود او مهم ترین مبحث کلام است که به دو لحاظ می توان آن را بررسی کرد؛ یکی به طورکلی و دیگری به طورخاص. در نگرش نخست نیز می توان دوگونه بررسی انجام داد؛ یکی «وجودشناختی» و دیگری «معناشناختی». این تحقیق مربوط به بررسی معناشناختی می باشد که به دنبال پاسخ به پرسش از وجود واقعی صفات نیست؛ بلکه درپی ساختار معنایی تعابیر متکمان از صفات و نوع تفسیر و تبیین ایشان در قالب یک فرمول کلی است.
این مطالعه درباره متکلمان امامیه در سده های دوم و سوم هجری است که در یک طبقه بندی کلی به سه دوره: پیش از هشامَین، هشامین (هشام بن حکم و هشام بن سالم) و پس از هشامین تقسیم شد ه اند. در این تحقیق، گزارش های نقل شده از این متکلمان بررسی می شود تا به ساختار های معنایی صفات پی برده شود. مهم ترین ساختار معنایی به دست آمده، ساختاری است که هشام بن حکم ارائه نموده است که در قالب فرمول «صفات نه خدایند و نه غیر او» بیان می شود.