مقالة حاضر حاصل مطالعهای درباب ارتباطات میانفردی و بررسی نقش آن در مشارکت سیاسی و مقایسة تأثیر ارتباطات میانفردی و رسانهها در انتخابات است. به این منظور، نظریة جریان دومرحلهای ارتباطات لازارسفلد، که رابینسون آن را تکمیل و اصلاح کرده است، مبنا قرار گرفت. براساس نظریة رابینسون، جامعه دستکم به سه بخش رهبران، پیروان و افراد غیرفعال تقسیم می شود و جریان اطلاعات انتشاریافته از سوی رسانه همة بخش ها ی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوهبرآن، اطلاعات ونفوذ از رهبران به پیروان جریان مییابد. نمونة آماری این مطالعه 840 نفر تعیین شد که با روش پیمایش و تکنیک مصاحبة ساختمند، دادهها از مناطق 22 گانة شهر تهران در انتخابات مجلس « ارتباطات میانفردی » جمعآوری شدند. طبق نتایج به دست آمده شورای اسلامی در سال 90 قویتر و مؤثرتر از رسانه ه ای جمعی بوده است. علاوه براین، شهروندان در این تحقیق براساس ارتباطات میان فردی در رفتار سیاسی به پنج دستة فردگرا، منفعل، پیرو، رهبر و گفتوگویی تقسیم شدند و مشارکت سیاسی و مصرف رسانه ای هریک بررسی شد.
با آغاز دور دوم مجلس شورای ملی، احزاب رسما کار خود را در ایران شروع کردند. اما ساختارهای اجتماعی – اقتصادی، بدون تغییرات محسوسی، همان ساختارهای سنتی قبل از پیروزی جنبش مشروطه بودند. غلبه جمعیتی با شیوه شهرنشینی نبود، طبقه متوسط نیز رشد نکرده بود و مناسبات اجتماعی - اقتصادی کاملاً بر پایه مناسبات سنتی قرار داشت. در واقع، کمتر نشانه ای از نشانه های عصر مدرن در آن به چشم می خورد. باتوجه به شرایط یاد شده، احزاب نتوانستند دردوره اول تحزب (1304-1287 ه . ش) به حیات پویا و اثر گذار خود ادامه دهند؛ زیرالازمه این استمرار و پویایی، پاسخ گویی به نیازی از نیازهای جامعه و وجود زیرساخت های مناسب بود. اما چون هنوز ""نیاز"" تعریف نشده بودومناسبات اجتماعی - اقتصادی نیز متناسب با جوامع دارای حزب، تغییر نکرده بود، طبیعی می نمود که احزاب نتوانند ادامه حیات دهند. از این رو، در مقاله حاضر، به بررسی شرایط اجتماعی - اقتصادی مورد نیاز برای ادامه حیات احزاب و مقایسه با شرایط اجتماعی - اقتصادی ایران در دوره اول تحزب پرداخته شده است.
مشروعیت یکی از ارکان اساسی تداوم نظام سیاسی است. براساس تعریف بیتهام، هر کجا قدرت، مطابق قواعد توجیه پذیر و با شواهدی از رضایت، کسب و اعمال شود آن را قدرت حق یا مشروع می نامیم. گیدنزمعتقد است؛ مشروعیت نظام های سیاسی تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و مظاهر آن از جمله اینترنت و ماهواره، دچار تزلزل و بحران می شود. این مقاله درصدد است که رابطه استفاده از اینترنت و ماهواره را با میزان مشروعیت نظام سیاسی بسنجد. تحلیل رابطه یاد شده در میان جوانان و با روش پیمایشی انجام شده است. جمعیت نمونه 376 نفر از جوانان شهر خمین (29-18 سال) می باشند. برای نمونه گیری نیز از روش تصادفی ساده بهره گرفته شده است. نتایج بیانگر آن است که مدل نظری از شواهد تجربی برخوردار است، به طوری که بین ابعاد کمی و کیفی استفاده از ماهواره شامل: میانگین استفاده در طول هفته، سابقه دسترسی، نوع استفاده و الگوی استفاده و ابعاد کیفی استفاده از اینترنت، شامل نوع استفاده و الگوی استفاده با میزان مشروعیت نظام سیاسی رابطه وجود دارد.براساس تعریف پذیرفته شده (بیتهام) میزان مشروعیت نظام سیاسی در شهر خمین 59 درصد می باشد.