فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۷۵ مورد.
گلخوشناسی گونه ای گل حسرت جوغاسِم (جی غال اِسمک، پیشوک، پیغوک، ...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاه مردم شناسی"" شاخه نوپا و برون رشته ای از حوزه دانش و فن آوری های سنتی مردم شناسی است. حوزه دانش و فن آوری سنتی، حاصل هزاران سال تجربه آدمی در ارتباط با خود و دیگران (جامعه) و طبیعت در بستر تاریخ و فرهنگ محلی، منطقه ای و جهانی بوده که بخش اندکی از آن در دوران خط به نگارش درآمده؛ اما بدنه اصلی آن به دلایل گوناگون شفاهی و نانوشته باقی مانده و بخش دانش ضمنی آن ناخودآگاه و ناهشیار بوده و به سختی قابل درک و به زبان شعر ایرانی ""من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش""می باشد. گیاه مردم شناسی روابط انسان و گیاه را در پیوندگاه فرهنگ بازگو می کند. ""گل خوشناسی""سرشاخه نورسته از گیاه مردم شناسی است که در تعامل با دیگر شاخه های گوناگون علم و بویژه علوم اجتماعی و به شکل میان رشته ای و حتی در پیوند با دیگر معرفت های بشری همچون فلسفه و هنر قرار دارد. منظور از ""گل خوشناسی""صرفاً از منظر رفتارشناسی گیاهان نیست، بلکه توجه به آن بر آنگونه است که در فضای کلامی شعرا و نوشتارهای آدمیان تصویر شده، یا در ادبیات شفاهی مردم بازتاب یافته و در فضای فرهنگی تصور و بازگو شده است.
الی ها رهایی بخشد. این نوشته به جز کار مردم نگاری طولانی مولف و حدود 51 تن از دانشجویانش در سال های اخیر بر روی این گیاه ویژه و حاصل کار زمان گیر مؤلف بر روی گل ها و گیاهان خودروی ایران، نتیجه تاملات جی -غال -اِسمک (پیشوک ، جوغاسِم و ...) گیاهی شگفت آور در منطقه کوچکی از ایران است که در آذربایجان، کردستان، ایلام، استان مرکزی و بخشی از استان اصفهان می روید، که در این مناطق و در هزاره ها توانسته ساکنان این مناطق و بخشی از عراق و ترکیه را از مرگ زودرس در خشکسالی ها و گرانسهنری و میان معرفتی وی از این گیاه ظاهراً خرد و فروتن بوده است.
مطالعات فرهنگی؛ رهیافتی انتقادی به فرهنگ و جامعه نو
منبع:
رسانه بهار ۱۳۷۹ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
مطالعات فرهنگی در باب زندگی علم در ایران
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
معرفی و نقد کتاب: گفتارهایی درباره زبان و هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلس فرهنگی ایران؛ مؤلفه محوری در پیوست نگاری و مهندسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های تحلیل پدیده های فرهنگی در حوزه سیاست گذاری فرهنگی تهیه اطلس فرهنگی است. در کشورهای توسعه یافته مانند فرانسه، آمریکا، انگلستان و روسیه داده های پایه فرهنگی و مردم شناختی در مهندسی فرهنگی (کلان) کشورشان به طور مستمر مورد استفاده قرار می گیرد و نتایج آن در اطلس فرهنگی ارائه می شود. به هر حال، هر گونه اقدام و فعالیتی در دایره ارزیابی تأثیرات اجتماعی و یا پیوست نگاری فرهنگی و در نگاهی کلان تر تدوین چارچوب سیاست گذاری فرهنگی در کشور مانند تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور، نیازمند خوانشی فرهنگی در قالب شاخص ها و مؤلفه هایی فرهنگی است که یکی از آن ها اطلس فرهنگی می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تدوین اطلس فرهنگی در سیاست گذاری ها و مهندسی فرهنگی کشور است. ازاین رو، سؤال تحقیق این است که شرایط و شاخصه های فرهنگ ملی و منطقه ای تا چه اندازه می تواند در بازنمایی ابعاد مختلف فرهنگ مؤثر باشد و این امر تا چه میزان در چرخه سیاست گذاری و مهندسی فرهنگی نقش دارد. همچنین، آیا می توان در این زمینه با تدوین اطلس فرهنگی ایران به نتایج مطلوبی در ارائه الگوی مهندسی کشور دست یافت؟ لذا با این پرسش ها می توان به تفاوت های فرهنگی در نواحی جغرافیای فرهنگی کشور که در نظرگاه هافستد مطرح شده به میان آورد. در این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و سندپژوهشی در کنار فراتحلیل پژوهش های ملی و بین المللی صورت گرفته، ابعاد و مؤلفه های اطلس فرهنگی ایران را که مبنایی برای پیوست نگاری ها و ارزیابی تأثیرات اجتماعی است، تبیین می شود. این پژوهش با تصویر بایسته هایی از آمارها و مطالعات صورت گرفته مانند مطالعات هافستد، گلوب و ... ، نشان می دهد که توجه به این عناصر می تواند، علاوه بر ارائه تعریفی جدید از اطلس فرهنگی، حیطه پیوست نگاری و ارزیابی های فرهنگی و اجتماعی در ایران را متحول و ابعاد جدیدی را بر آن بگشاید.
تحلیل بر عوامل موثر بر نگرش دانشجویان نسبت به تشکل ها و نهادهای فرهنگی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر با افزایش تعداد دانشجویان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور و نیز گسترش فعالیتهای جمعی و سازمان یافته در نهادهای فرهنگی و تشکلهای دانشجویی آگاهی از نگرش دانشجویان نسبت به اهداف، روشها و برنامه های این نهادها، پاسخگویی به نیازهای آنان و کمک به مسئولان و برنامه ریزان جهت افزودن بر غنای فعالیتها و نشاط فضای دانشجویی ضروری می نماید...
تمایز و تفاوت فرهنگی
حوزههای تخصصی:
شکاف های جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب شکاف های جامعه ایرانی به قلم محمد رضایی استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس نوشته شده است. نخستین چاپ این کتاب در سال 1394 و در 353 صفحه به همت نشر آگاه منتشر شده است. این کتاب، به قول مؤلف آن، «پرده از تناقضاتی برمی دارد که در سه قلمرو مهم اجتماعی (با تمرکز بر مفهوم قانون)، فرهنگ و سیاست (با تمرکز بر مفهوم دموکراسی و توسعه سیاسی) به شکل گران جانی در کشور وجود دارد». درواقع، نویسنده شکاف های جامعه ایرانی را به ویژه در دهه 1380 و اوایل دهه 1390 خورشیدی و حول محور سه قلمرو مزبور بررسی می کند.
نویسنده با نقد کوتاهی بر مفهوم ""جامعه کلنگی"" برای توضیح درباره جامعه ایران، بر دگردیسی پیوسته به منزله مفهومی مرکزی برای تحلیل جامعه ایران تأکید کرده و مفهوم “ناجامعه” را مطرح می کند. مفهوم ""ناجامعه"" بر سرشت مجموعه مناسباتی در زیست بوم ایرانی تأکید دارد که، برخلاف مفهوم ""جامعه کلنگی""، از ابتدا وجود نظم و جامعه مطلوب را مفروض نمی گیرد. اجتماعات انسانی، به طور پیوسته، با متغیرهای تازه ای روبه رو هستند که مدار حرکت و تحول آنها را دستخوش تغییرات جدی و بنیادی می سازد. ازنظر نویسنده، مشکل اصلی این ناجامعه ها، ازجمله ناجامعه ایران، اتصال به دنیایی دیگر است که شتاب تحولات آنها، بر منطق درونی اشان اثر می گذارد و درنتیجه، قاعده های خودتنظیمی این جوامع را به هم می زند.
افزون براین، ناجامعه به معنای پذیرش سیالیت دائم است. باوجوداین، نمی توان از تناقضاتی که در این ناجامعه وجود دارد غافل ماند. درواقع، منظور از تناقضات، آن دسته از نیروها و مناسباتی است که ازقضا خلاف منطق درونی ناجامعه ها عمل می کند. مهم ترین این ناسازه ها تلاشی است که، بی اعتنا به خصلت همیشه سیال ناجامعه، می کوشد تا منطق همسانی را در آن حاکم کند. این درک یکسان ساز مخل عملکرد ناجامعه هاست. این کتاب نشان می دهد که چگونه این نحوه ادراک از مسائل جامعه امروز و راه حل های برآمده از آن، از درک تفاوت ها و سیالیت ناجامعه ایران دور مانده است. همچنین، اثر حاضر در اساس با شیوه های سیاست گذاری هم دل است. بنابراین، اصرار دارد که پیشنهادهایی برای اداره این سه قلمرو ارائه کند.
تحلیلی با رویکرد سیستمی از نشانه شناسی اجتماعی در قالب چهار نظام معنایی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد یا نگرش سیستمی در دهه های اخیر همواره به عنوان ابزاری کارآمد، مکمل مطالعات تخصصی پدیده های مختلف در حوزه های گوناگون دانش بوده و موجب درکی جامع و چند وجهی از چرایی و چگونگی روندهای حاکم بر رخدادها و پدیده ها می گردد؛ به خصوص در سده اخیر که علم با تولید و انباشت حجم عظیمی از داده های تخصصی بسیار متنوع روبرو بوده و بنا بر سنت دانش کلاسیک با تکیه بر تحویل گرایی مبتنی بر روش های تحلیلی سعی در تجزیه عناصر سیستم و کشف روابط بین آن ها داشت تا بتواند رفتار کل مجموعه را تبیین کند. این روش تحلیلی بر مبنای دو پیش فرض بود، نخست آن که اندرکنش بین اجزا وجود نداشته یا بسیار ضعیف باشد تا عناصر مجموعه قابلیت تفکیک دقیقی داشته باشند و دوم آنکه روابط میان اجزا با معادلات خطی ساده قابل توصیف باشد؛ امروزه به خصوص با مطرح شدن نظریه آشوب و ریاضیاتِ غیر خطی متصل به آن دیگر بدیهی است که اندرکنش اجزای تمامی سیستم ها از دو شرط یاد شده تبعیت نمی کنند؛ بنابراین نگرشی کل گرایانه در تحلیل سیستم ها لازم می باشد. در این مقاله بر اساس تعریفی سیستمی از فرآیند تولید معنا[1] توسط سیستم های پیچیدة سازگار[2]، نحوه اندرکنش بین سوژه و ابژه(فرد با دیگری در نظام اجتماعی) در چهار نظام معنایی لاندوفسکی[3] در مطالعه ای تطبیقی با حالات چهارگانه اندرکنش سیستم ها، مقایسه و پس از تبیین ساز و کار خلق معنا با رویکردی سیستمی در آن، نظام مبتنی بر کنش برنامه مدار را با وضعیت بازنده-برنده و نظام مبتنی بر کنش مجاب ساز را با وضعیت برنده-بازنده و نظام مبتنی بر تطبیق را با وضعیت برنده-برنده و نظام مبتنی بر تصادف را با وضعیت بازنده-بازنده منطبق شده است. دستاورد این پژوهش ارایه تحلیلی با رویکرد میان رشته ای در سه حوزه مختلف تئوری پیچیدگی، نشانه شناسی اجتماعی و علوم اجتماعی است که به ما نشان می دهد با رویکردی سیستمی می توان بسیاری از پدیده های نشانه شناختی با رویکرد اجتماعی و پدیدارشناختی را در سطحی اجتماعی – فرهنگی تحلیل کرده و به تبیین چرایی نتایج حاصل از روابط پیچیدة میان آن ها، از زاویه دید سیستمی پرداخت. در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.
فقدان تناسب در ابعاد پایگاه اجتماعی و پیامدهای روانی و اجتماعی آن
حوزههای تخصصی:
مطالعات جامعه شناختی در زمینه قشربندی اجتماعی کمتر به پدیده ناسازگاری پایگاهی (فقدان تناسب در ابعاد پایگاه اجتماعی) و تبعات روانی- اجتماعی آن توجه کرده است. و پژوهشگرانی که این پدیده را مورد توجه قرار داده اند، اغلب، بین ناسازگاری پایگاهی و پیامدهای روانی- اجتماعی آن، رابطه خطی را در نظر داشته اند. در این مقاله رابطه بین دو متغیر مزبور را سهمی درجه دو می پنداریم و برای قسمتهای مختلف دامنه ناسازگاری پایگاهی آثار روانی- اجتماعی گوناگون را قائل می شویم. روش این تحقیق به شیوه پیمایش اجتماعی است که با حجمی برابر 705 نمونه برای خانواده های ساکن در شهر تهران صورت گرفته است. یافته های این مطالعه فرضیه غیر خطی بودن ِ (سهمی درجه دو) دو متغیر مذکور را تأیید می کند.
بررسی پیوستگی نگاره های درخت با باورهای اساطیری و مذهبی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاره ی درخت، از کهن ترین نگاره های رایج در هنر هند است که پیوستگی قابل ملاحظه ای با باورهای مذهبی و اسطوره ای رایج در این سرزمین دارد. کهن ترین تجلیات درخت در فرهنگ و هنر هندی بیش تر در قالب سه شکل: درخت کیهانی (واژگون)، درخت زندگی و درخت بودهی (درخت تنویر بودا) دیده می شود. این پژوهش با توجه به مساله ارتباط قابل ملاحظه ی باورهای مذهبی رایج در هند با نگاره ی درخت و بنا به اهمیت آن در نگارگری و هنر بودایی، مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش که مبتنی بر شیوه ی توصیفی و تحلیلی است، موضوع درخت مقدس در سه مبحث: 1- ارزش و قداست درخت در هند. 2- انواع درختان مقدس در این سرزمین. 3- تجلی بودا به شکل درخت در هنر بودایی، مد نظر قرار دارد. نتیجه ی این بررسی ضمن آن که حاکی از اهمیت و قداست جایگاه درختان مقدس در بین پیروان ادیان گوناگون موجود در هند می باشد، نشان از آن دارد که پیوستگی حضور خدایان و شخصیت های اسطوره ای با درخت، از عوامل اصلی گسترش نگاره های مربوط به درخت در هنر هندو بودایی است.
جایگاه تحلیل گفتمان در بررسی اندیشه انقلاب اسلامی (مقایسه با چارچوب تحلیلی ایدئولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی 1357 را در وجه فرهنگی و اندیشه ای آن جست و جو کنیم پرسش اصلی مقاله حاضر این است که تحلیل گفتمان نسبت به رهیافت های رقیب ( هرمنوتیک و چارچوب تحلیلی ایدئولوژی) که به تحلیل و تبیین جنبة فکری انقلاب ها و در اینجا انقلاب اسلامی پرداخته است، از چه رجحانی برخوردار است؟ در این نوشتار، ابتدا به بیان مسئله پرداخته سپس به بررسی رجحان تحلیل گفتمان در بررسی اندیشه انقلاب اسلامی نسبت به رهیافت هرمونتیک و چارچوب تحلیلی ایدئولوژی اقدام می نماییم و نوشتار خود را با جمع بندی یافته های تحقیق به پایان می رسانیم. ما به این علت رهیافت گفتمان نسبت به رهیافت هرمنوتیکال را در بررسی اندیشه انقلاب اسلامی دارای ارجحیت می دانیم که نگاه گفتمانی بهتر می تواند به پیوند اندیشه انقلاب اسلامی با مقوله قدرت –دانش و قدرت-حقیقت بپردازد. نوشتار حاضر، با بررسی امتیازها و قابلیت های تحلیل گفتمان نسبت به ایدئولوژی، به این یافته رسیده که نظریه گفتمان از حیث روش از قابلیت و رجحان ویژه ای برخوردار است و چشم اندازهای جدید و متفاوتی در بررسی اندیشه انقلاب اسلامی از جمله بررسی اندیشمندان غیرسیاسی، تکثر اندیشه انقلاب، ارائه تاریخ هستی شناسانه از اندیشه انقلاب اسلامی می گشاید.
فراتحلیل رابطه هویت ملی و هویت قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین رابطه بین هویت ملی و هویت قومی در کشور است. این مقاله تلاش دارد با استفاده از روش فراتحلیل پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، تصویر و شمای کلی از این مطالعات و روش شناسی آنها ارائه دهد. جامعه آماری این مقاله محدود به پژوهش هایی است که در قالب پایان نامه و مقاله در دهه 1370 و 1380 انجام شده است. نتایج نشان می دهد: استفاده از روش های کمی و به ویژه روش پیمایش از محبوبیت بیشتری در بررسی این موضوع برخوردار است. دیدگاه کنش متقابل نمادین، تئوری استعمار داخلی و مکتب نوسازی به عنوان چارچوب مفهومی مطالعه است. یافته ها حاکی از آن است که تعداد پژوهش ها در دهه 1380 نسبت به دهه 1370 از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است و این موضوع توجه افراد و صاحب نظران مختلف را برای پژوهش در این حوزه را تحت تأثیر قرار داده، ولی به شکل گیری مطالعات بین رشته ای در این حوزه منجر نشده است.
ویژگی های اجتماعی فیلم سازان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، ویژگی های اجتماعی فیلمسازان ایرانی بررسی شده است. این بررسی با استفاده از رویکرد جامعه شناختی به هنر و نظریه جانت ولف در این زمینه انجام شده است. روش تحقیق این بررسی تحلیل محتوای اسناد مکتوب درباره فیلمسازان ایرانی است. فرضیه اصلی تحقیق این است که عوامل اجتماعی در کنار عوامل ذاتی، مانند خلاقیت هنری، در ورود افراد به عرصه فیلمسازان و نیز موفقیت در این عرصه نقش بازی می کنند. این عوامل شامل ویژگی های جمعیت شناختی، مانند جنس، محل تولد و میزان تحصیلات و ویژگی های اجتماعی مانند حمایت های دولتی و خصوصی می شوند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که اگر چه داشتن استعداد و خلاقیت هنری در موفقیت هنرمندان نقش اساسی دارد، ولی برای هنرمند شدن کافی نیست، بلکه در کنار آن عوامل اجتماعی موافق نیز باید وجود داشته باشند تا امکان حضور فرد را در عرصه هنر فراهم کنند. تنها در این شرایط است که استعداد و خلاقیت هنری به کمک آمده و فرد را در هنر مورد نظر موفق می گرداند
آینده نگاری فرهنگی
نقش اعتمادسازی در افزایش مشارکت عمومی از دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تا ایده اساسی امام خمینی در رابطه با لزوم ارتقای سطح اعتماد اجتماعی و مشارکت جویی، به مثابه رویکردی در سیاست ورزی در ایران مورد تامل قرار گیرد. از دید ایشان در صورت گسترش مشارکت آگاهانه و توام با اعتماد به نفس مردم، حقوق و تعهدات برابر و متقابل بین آحاد مردم و دستگاه حکومتی برقرار شده و روابط قدرت از شکل عمومی و یکسویه (از بالا به پایین) تبدیل به همکاری متقابل جامعه و نهاد سیاسی می گردد. به تبع این وضعیت شهروندان در قالب افراد برابر، با یکدیگر مرتبط می شوند. امام خمینی به نقد نظراتی می پردازد که توده را خیره سر و معجب دانسته و اعتقادی به سپردن کارها به بخش ها و انجمن های مردمی و غیر دولتی ندارند. اما صرفا به نظریه پردازی اکتفا نکرده و به عنوان رهبر سیاسی درگیر در امور، راهبردهای عملی ارایه داده و در تحقق آنها می کوشد. بدیهی است که ترسیم خطوط چنین جامعه ای با ویژگی مشارکت جویی به معنای نفی نهاد سیاسی، که یکی از نهادهای مهم در هر جامعه جهت نیل به اهداف سیاسی می باشد، نیست. بلکه توجه به این امر است که چنانچه کنش های سیاسی و اجتماعی معطوف به شبکه هایی با میزان (خود بودگی) بالا باشد، که در بین آنها اعتماد به توانمندی خود و دیگران وجود دارد، جامعه مدنی آسان تر به فرصت های متصور نایل میگردد، و حکومت نیز مسئولیت خود را در زمینه سازی برای شکل گیری این خواست انجام می دهد.