"در این مقاله مشارکت روستاییان در بازسازی مناطق زلزله زده و نیز نظام بازسازی مساکن و بناهای تخریب شده، در جریان وقوع زلزله، در سه دوره مختلف و در طول 50 سال گذشته، بررسی شده است. واقع شدن بخش عمده ای از ایران روی کمربند زلزله سبب شده است که زلزله های ویرانگر در دهه های اخیر صدمات و خسارات بیشتری به مناطق روستایی و مردم روستانشین وارد کند. عدم استفاده از مصالح ساختمانی مرغوب و مستحکم از یک طرف و فقدان دانش مناسب برای احداث بناها از طرف دیگر موجب بروز خسارات فراوانی به ساختمان های روستایی شده است. در 90 سال گذشته در ایران حدود 90 بار زلزله نسبتا شدید به وقوع پیوسته که تلفات انسانی آن بیش از دهها هزار نفر بوده است. برای نمونه در 25 سال گذشته زلزله حدود 60 هزار نفر از هموطنانمان را به کام مرگ برده است (عملکرد سال 1371 ستاد حوادث غیر مترقبه).
بازسازی مناطق آسیب دیده، خاصه در مناطق روستایی، همواره نیاز به کمک دیگران داشته است، زیرا روستاییان به هنگام بروز سوانح، به علّت نامناسب بودن وضعیت اقتصادیشان و گرفتاری های ناشی از مصائبی که به دلیل مصدومیت و یا فوت بستگان و عزیزان خود و ضرورت رسیدگی به امور مزرعه و … پیدا می کنند، نیازمند کمک و مساعدت دیگران می شوند. معمولا دولت و یا مردم در این مواقع به کمک آنها می شتابند.
تجربه بازسازی در این مقاله در سه دوره متمایز یعنی دوره ارباب و رعیتی، دوره پس از اصلاحات ارضی ودوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در نهایت مشارکت روستاییان در زمینه بازسازی بررسی شده است"
"هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و ذهنی بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان در جامعه شهر شیراز میباشد. پس از بررسی تحقیقات داخلی و خارجی و مروری بر نظریههای فمینیستی، کارکردگرایی و کنش متقابل نمادی، یک چارچوب نظری تلفیقی با استفاه از نظریه کالینز برپا گردیه که بر پایه آن یک مدل تجربی، شامل تأثیر 12 متغیر مستقل بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان جامعه، به دست آمد/ روش تحقیق در این مقاله، پیمایشی است.جامعه مورد مطالعه، مردان 18 سال به بالای ساکن در خانوارهای شیراز اعم از متأهلین و مجردین است که یک نمونه 700 مردی، از 700 خانوار براساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند.در این تحقیق 12 فرضیه از الگوی پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از آمار استنباطی رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته عبارتند از:بین منزلت شغلی و نگرش مردان رابطه معنیدار است، بین طبقه اجتماعی و نگرش نیز رابطه معنیدار میباشد؛مردان با تحصیلات بالا نسبت به نقش زنان در جامعه نگرش مثبتتری دارند، تفاوت تحصیل مردان با زنان، دو عامل ذهنی انتظار فایده و ارزیابی فایده، دارای رابطه معنیداری با نگرش مردان میباشد؛همچنین کسانی که دارای مشاغل بالاتری میباشند، دارای نگرش مثبتتری نیز هستند؛بالاخره اینکه بین سن، تفاوت سنی، درآمد، تفاوت منزلت شغلی، وضعیت تأهل و بعد خانوار پاسخگو با نگرش وی نسبت به نقش زنان در جامعه، رابطه معنیداری وجود ندارد.
"