فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۱۴ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه توسعه کالبدی شهرها به صورت روزافزون در حال افزایش است. مدیریت صحیح این توسعه از جهات گوناگون در زمره مسائل مهمی است که باید مدنظر قرار بگیرد. روش های متعددی برای پیش بینی و تعیین جهت توسعه شهری وجود دارد که یکی از این روش ها در تعیین مناطق مناسب، روش مبتنی بر شبکه های عصبی است. هدف تحقیق: هدف این پژوهش مدل سازی توسعه شهر رشت طی بیست سال اخیر و پیش بینی جهات توسعه این شهر تا سال 2032 می باشد. روش شناسی تحقیق: با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ لندست 7 و8 سال های 2002، 2012 و 2021 شهر رشت و با نرم افزار GIS تصاویر با ترکیب باندی مناسب آماده و سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) تصاویر طبقه بندی شده اند. شاخص های در نظر گرفته شده برای مدل همسایگی مناطق شهری، فاصله از نقاط شهری، فاصله تا مناطق مرکزی شهر و فاصله تا خیابان ها و راههای اصلی می باشند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت، مرکز استان گیلان و در ۴۹ درجه و ۳۵ دقیقه و ۴۵ ثانیه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و مساحت آن حدود ۱۰۲۴۰ هکتار می باشد. یافته ها: در این مدل در حالت آموزش مرحله اول (ورودی اعمال چهار شاخص بر تصاویر سال 2002)، شبکه 104 تکرار انجام داد و کمترین میزان خطا که با معیار آنتروپی متقاطع ارزیابی می شود در تکرار 98ام برابر با 058526/0 گردید. در مرحله دوم ورودی مدل اعمال چهار شاخص بر روی تصاویر 2012 بوده که کمترین میزان خطا 076657/0 ارزیابی شد. نتایج: در مجموع مدل توانسته است برای پیش بینی توسعه شهر رشت در سال 2012، 9/95 درصد و برای سال 2021، 8/93 درصد برآورد درستی داشته باشد که این عددها می تواند قابل قبول باشد. خطای مدل در این بخش اول 1/4 درصد و در بخش دوم 2/6 درصد بوده است. با بررسی دوره بیست ساله روند توسعه کالبدی، جهات توسعه شهر رشت در سال 2032 پیش بینی شد.
تحلیل برخورداری و الگوی فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری (مورد مطالعه: منطقه 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر هستند و بنابراین الگوی نامتوازن توزیع آنها، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار محلات شهری خواهد داشت. هدف: در این پژوهش برخورداری و الگوهای فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری منطقه 15 شهرداری تهران مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری داده های اسنادی و مشاهده ای و استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و اجرای مدل ویکور انجام شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده شهری منطقه 15 شهرداری تهران با مساحت 8/27 کیلومترمربع و حدود 66 هزار نفر جمعیت، قلمرو جغرافیایی این تحقیق است. تحقیق در سطح محلات شهری که 19 محله تشکیل دهنده این منطقه هستند، صورت گرفته است. یافته ها: 19 محله مورد مطالعه به لحاظ تعداد و وزن خدمات در چهار دسته قابل گونه بندی هستند. در گونه برتر، سه محله ابوذر، مشیریه و مسعودیه قرار دارند که در دهه های اخیر تکوین یافته و توسعه یافته اند. در پایین ترین رده، سه محله مسگرآباد، شوش و مظاهری را شامل می شود. محله نخست یک محله حاشیه ای است و دو محله دیگر جزء محلات بافت قدیم تهران هستند. 4 محله در گونه سطح بینابین نزدیک به محلات گونه برتر و 9 محله در دسته بینابینی نزدیک به رده پایین قرار دارند. الگوی توزیع خدمات، جز در خصوص مراکز خدمات مذهبی که تصادفی است، حالت خوشه ای دارد. نتایج: شکل گیری نیازهای خدماتی بیشتر و متنوع تر در گذر زمان ایجاب می نموده که فضاهای بیشتری برای استقرار خدمات اختصاص یابد. از این رو در محلات بافت قدیمی شهر که فضا از گذشته همه اشغال شده بوده است، در مقایسه با محلات جدید، نارسایی بیشتری در استقرار خدمات عمومی وجود دارد. حرکت در مسیر ایجاد الگوی متوازن در توزیع خدمات، مستلزم اجرای رویکرد نوین مشارکت عمومی در مدیریت شهری است.
شناخت و تحلیل عوامل جغرافیایی و معماری در پایداری کاربری مسکونی(نمونه موردی: خانه های سنتی شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود که در دوره های تاریخی مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این راستا، عوامل گوناگونی می توانند در پایداری کاربری های مسکونی شهری مؤثر باشند که عوامل فرهنگی، اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی از مهم ترین آنها محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل محیطی، اقلیمی و جغرافیایی مؤثر در پایداری کاربری مسکونی به صورت مطالعه موردی خانه های سنتی کرمانشاه است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد ۴۶۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناهای مسکونی دوره قاجار در منطقه غرب کشور تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان ۲۱۳ نفر محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل اقلیمی و جغرافیایی شامل ویژگی های زمینه ای منطقه، ویژگی های مشترک، عوامل اقلیمی، مدرنیزاسیون و ویژگی های فرهنگی منطقه در سطح کمتر از 05/0 معنادار و در معماری و پایداری کاربری مسکونی دوره قاجاریه در شهر کرمانشاه تأثیرگذار بوده است. نتیجه رگرسیون تأیید نمود که عوامل بررسی شده، مجموعاً توان تبیین ۶۶ درصد از تغییرات (واریانس) معماری و پایداری بناها یا کاربری مسکونی این دوره را دارند. در این زمینه، ویژگی های زمینه ای (جغرافیا، طبیعت و اقلیم) با مقدار بتا برابر با 664/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر معماری و پایداری کاربری مسکونی در منطقه غرب کشور داشته است.
پایش دمای سطح زمین و تحلیل دمای بازیابی شده در سطح کاربری اراضی در پارس آباد مغان با استفاده از تصاویر سنجنده ETM و OLI(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
34 - 51
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین از کلیدی ترین پارامترهایی است که می تواند اطلاعات باارزشی از خصوصیات فیزیکی سطح زمین و هوای اطراف آن مهیا کند. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی دمای سطح زمین و تحلیل آن دررابطه با کاربری اراضی توسط الگوریتم پنجره مجزا در شهرستان پارس آباد با دو تصویر ماهواره ای لندست 5 و 8 برای روز 24 آگوست 1990 و 2020 انجام شد. نتایج نشان داد که در سال های 1990 و 2020 عموماً بخش های غرب و شمال غرب شهرستان، دارای پوشش های جنگلی و پوشش گیاهی نسبتاً متراکم درحالی که بخش های جنوب غرب عموماً اراضی کوهستانی و بایر است. شاخص پوشش گیاهی سال های 1990 و 2020 در بخش های شرقی محدوده موردمطالعه دارای شاخص NDVI بالاتر از 3/0 بوده که گویای پوشش گیاهی با تراکم متوسط به بالا است. بیشینه شاخص پوشش گیاهی در سطح محدوده در ماه آگوست به 55/0 رسیده که عموماً مربوط به اراضی باغی و کشاورزی و یا محدوده های جنگلی متراکم در شمال و شمال شرق محدوده است. از طرف دیگر بخش های وسیعی از شهرستان پارس آباد به ویژه در جنوب و جنوب غرب این شهرستان فاقد پوشش گیاهی بوده و درواقع اراضی بایر به شمار می روند. همچنین نتایج ارزیابی دمای سطح زمین نشان داد دمای بازیابی شده میانگین فضایی سطح زمین در روز 24 ماه آگوست سال 1990 که برای ساعت 11.30 دقیقه به وقت محلی با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا به دست آمده است، در محدوده شهرستان پارس آباد برابر 8/31 درجه سانتی گراد بوده است درحالی که این دما در همین روز و همین ساعت در سال 2020، برابر 33 درجه سانتی گراد بوده است.
ارائه الگویی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک نمونه موردی : شهرهای کوچک شمال استان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا با روشن ساختن ظرفیت های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدارشهرهای کوچک، به پی یافتن پاسخ این پرسش بپردازد که مؤلفه های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک کدامند؟ تا برای ارائه راهکارهای اجرایی بهره ببرد. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و اکتشافی – تبیینی با روش ترکیبی(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان اجرایی شهرهای کوچک شمال استان همدان و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی و تاکتیک تحلیل محتوای مصاحبه(تحلیل تم) و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 و نرم افزار iMindMap 9 مؤلفه های شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک و نمودار شبکه مضامین ارائه شد. در بخش کمی تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است و جهت سنجش نسبت روایی محتوایی و انجام مراحل تکنیک دلفی از آزمون های T تک نمونه ای و ضریب کندال تحت نرم افزار کمی SPSS نسخه 26 استفاده شد و جهت سنجش مطلوبیت برازش الگوی کمی پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک آزمون های روایی همگن بودن، روایی همگرا و واگرا و آزمون پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تحت نرم افزار PLS نسخه 3 انجام شد. نمونه آماری بر مبنای اشباع نظری و تئوریکی بر اساس کدهای استخراجی از مصاحبه با پنل خبرگان و 384 نفر از شهروندان و شهرهای کوچک شمال استان همدان که شامل شهرهای کبودرآهنگ، رزن و دمق انتخاب شد. در پژوهش انجام شده شهرسازی وکالتی با 7 مولفه مالی، مسئولیت پذیری، مشارکتی، توانمندسازی، عدالت، تصمیم سازی و آموزشی معرفی شدند. در بین ابعاد شهرسازی وکالتی، بیشترین میانگین با مقدار 65/3 مربوط به ابعاد مسئولیت پذیری و آموزشی بوده و کمترین میانگین با مقدار 42/3، مربوط به بعد تصمیم سازی بود که در بین نظر عموم مردم با نخبگان و مسئولین تفاوت معنی داری در مولفه های موثر شهرسازی وکالتی، وجود نداشت. باتوجه به نتایج به دست آمده الگوی شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک از برازش مطلوبی برخوردار بودند تا با استفاده از این الگوها راهکارهای اجرایی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک ارائه شود.
مدل ارزیابی رضایتمندی سکونتی آپارتمان های مسکونی (مطالعه موردی: محدوده کوه آتشگاه-ناژوان در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایتمندی سکونتی یک شاخص مهم در ارزیابی احساس رضایت فرد از محیط مسکونی، برای برنامه ریزان، معماران، توسعه دهندگان و سیاست گذاران است که از طریق عوامل متنوعی ارزیابی می شود. هدف: هدف این پژوهش، شناخت مؤلفه های رضایتمندی سکونتی در ابعاد مختلف، اولویت بندی آن ها و رسیدن به مدلی جهت ارزیابی رضایتمندی سکونتی در آپارتمان های مسکونی است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق این پژوهش با رویکردی کمی، در دو مرحله شامل یافتن مؤلفه های رضایتمندی سکونتی از طریق تحلیل محتوای پژوهش های انجام شده و ارزیابی رضایتمندی سکونتی بر اساس مؤلفه ها از طریق پیمایش است. پیمایش با جامعه آماری ساکنین آپاتمآن های مسکونی و حجم نمونه، 250 نفر از ساکنین آپارتمان های زیر 10 واحدی به صورت تصادفی، صورت گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه مورد تحلیل، منطقه 9 اصفهان در محدوده مابین کوه آتشگاه و منطقه ناژوان است که در سال های اخیر، ساخت وساز در این منطقه با روند تصاعدی افزایش یافته است. همین امر، اهمیت بررسی رضایتمندی سکونتی در این منطقه را نشان می دهد. یافته ها: یافته ها در دو بخش نتایج تحلیل آنووا و مدل یابی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس جامعه آماری موردبررسی، سن، میزان تحصیلات و درآمد، تأثیر چندانی بر رضایتمندی سکونتی ندارد. همچنین مدل رضایتمندی سکونتی در سه بعد عینی، ذهنی و رفتاری با بار عاملی بین 3/0 تا 4/0 به دست آمده است. در این مدل، بعد ذهنی دارای بیشترین بار عاملی در بین ابعاد و تعاملات اجتماعی دارای بیشتر بار عاملی در بین مؤلفه های رضایتمندی سکونتی است. نتایج: بنا بر یافته ها نتیجه گیری می شود که رضایتمندی سکونتی، مفهومی به هم پیوسته بر اساس سه بعد عینی، ذهنی و رفتاری با درجه اهمیت تقریباً برابر و تحت تأثیر یکدیگر است. این مفهوم، همچنین دارای مؤلفه هایی با درجه اهمیت تقریباً برابر است. سهم هر یک از ابعاد در مدل رضایتمندی سکونتی، حدود 30 تا 40 درصد و دارای اهمیت زیاد و سهم هر یک از مؤلفه ها حدود 3 تا 4 درصد است.
تحلیل الگوهای همدید دو رخداد سنگین ترین بارش های حوضه سد زاینده رود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
116 - 125
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از مهمترین عناصر اقلیمی است و به خصوص زمانی که بارش های سنگین رخ دهد اهمیت آن بیشتر می شود. بررسی بارش و یا بارش های سنگین یک منطقه نیازمند تحلیل الگوهای همدید می باشد. این پژوهش با هدف بررسی بارش های سنگین حوضه آبریز سد زاینده رود صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارش روزانه ایستگاه های کوهرنگ، فریدون شهر، شهرکرد، داران، پل زمان خان، فرخ شهر، چادگان و سامان طی دوره آماری 2019-1958 استفاده شد. پس از بررسی داده ها دو رخداد بارش در تاریخ های 7/1/2004 و 12/3/2005 که بارش های سنگین (بارش بالای 20 میلی متر) در منطقه مورد مطالعه رخ داده انتخاب و الگوهای همدید آن مورد تحلیل قرار گرفته است. داده های مربوط به ارتفاع ژئوپتانسیل سه تراز 500، 700 و 850 هکتوپاسکال از سایت نوآ دریافت و در نرم افزار Arc Gis نقشه های آن ترسیم شد. نتایج به دست آمده نشان داد بارش های سنگین در حوضه مورد مطالعه زمانی رخ می دهد که هوای سرد در عرض های بالاتر به سمت عرض های پایین تر حرکت کرده و بر روی دریای سرخ و مدیترانه رطوبت لازم را کسب کرده باشند. زمانی که محور تراف در شرق مدیترانه قرار گیرد و رطوبت فراوان نیز داشته باشد باعث ایجاد بارش های سنگین در منطقه مورد مطالعه می شود. در مجموع می توان بیان نمود که شدیدترین بارش ها در منطقه مورد مطالعه در اسفندماه رخ می دهد و سیستم های مدیترانه ای و سودانی مسبب رخداد بارش های سنگین در این منطقه می باشد.
تبیین نقش میانجی رفتارهای فضایی در توسعه پایدار محیط های شهری موردپژوهی: محلات مسکونی شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار محله محور از زیرمجموعه های توسعه پایدار شهری است که با به کارگیری ابزارها و سرمایه های گوناگون فیزیکی، انسانی، اقتصادی و فرهنگی در تلاش است با همبستگی رفتاری-فضایی، سطح زندگی ساکنین را ارتقا دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین نقش میانجی رفتارهای فضایی در تعمیم نظریه رفتار برنامه ریزی شده به منظور تحقق اهداف پایداری در محلات مسکونی شهر شیراز بوده است. دست یابی به این هدف نیازمند پاسخ به این سوال بود که رفتار فضایی شهروندان چگونه بر انگیزش، نگرش، هنجارها و نیازهای رفتاری افراد در مسیر پایداری تاثیر می گذارد؟ مطالعات پیشین جای خالی بررسی این فرضیه را نشان می دادند که قابلیت های رفتاری-فضایی یک محیط نیز می تواند یک کاتالیزور رفتاری برای ارتقای بازدهی سایر متغیرها باشد. برای اثبات این فرضیه، پرسشنامه محقق ساخته ای بر مبنای مولفه های این نظریه تهیه شد. گویه های طراحی شده توسط 11 متخصص حوزه رفتار و روان شناسی به لحاظ روایی مورد تایید قرار گرفت. جامعه مورد آزمون شهروندان شهر شیراز بوده اند که به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. این افراد جامعه ای معادل 600 نفر را شامل شده اند. برای انجام پژوهش مدل معادلاتی در نرم افزار AMOS طراحی شد. این مدل نخست با نقش میانجی رفتار فضایی و در ادامه با بررسی تعدیلگری ساختار و نظم فضایی (محوری یا مرکزی) تکمیل شد. نتایج با تایید تاثیر رفتارهای فضایی در تبدیل رفتار پایدار به الگوی رفتار همیشگی ساکنان، نشان داد هنجارها با ضریب رگرسیون 810/0 بیشترین تاثیر را بر رفتار افراد دارند و بیشترین تاثیر را از قابلیت های محیطی می گیرند. رفتارهای فضایی با ضریب رگرسیون 721/0 بر رفتارهای روزمره اقراد تاثیرگذارند و با تقویت سایر متغیرهای رفتاری، افراد را در مسیر پایداری قرار می دهند. نتایج همچنین نشان داد به لحاظ ساختاری، الگوهای مرکزگرا تاثیر بیشتری بر رفتارهای فضایی و پایدار افراد داشته است در حالیکه در ساختارهای محورگرا، افراد بیشتر بر اساس ویژگی های فردی و درونی خود رفتار می کنند.
واکاوی مؤلفه های شکوفایی شهری در ایجاد رضایتمندی سکونتی با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر بررسی رضایتمندی سکونتی ساکنین از مهم ترین موضوعات پژوهشی در رشته های مختلف محسوب شده است. در این راستا آگاهی از رضایتمندی سکونتی در چهارچوب شکوفایی شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است، تا به وسیله آن بتوان رضایتمندی سکونتی در شهر را افزایش داد. هدف: هدف این پژوهش واکاوی مؤلفه های شکوفایی شهری در ایجاد رضایتمندی سکونتی با رویکرد آینده پژوهی در شهر رشت می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش انجام، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیز با نظر خبرگان و متخصصان شهر رشت با استفاده از تکنیک دلفی و با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع، صورت پذیرفته است. همچنین با استفاده از نرمافزار میکمک و سناریو ویزارد به تحلیل رضایتمندی سکونتی در چارچوب شکوفایی شهری در شهر رشت پرداخته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت می باشد. یافته ها: در نهایت 12 عامل کلیدی شناسایی شد و تعداد 28 وضعیت احتمالی برای عوامل کلیدی در نظر گرفته شد. مسولیت پذیری مسئولین و مردم، تولید شهر به ازای هر نفر و دسترسی به خدمات عمومی بیشترین ارزش سازگاری را بین عوامل کلیدی در بهبود وضعیت رضایتمندی سکونتی شهر رشت در چهارچوب شکوفایی شهری دارند. نتایج: رضایتمندی سکونتی در شهر رشت به عوامل اقتصادی و اجتماعی مانند اشتغال، درآمد خانوار، و مشارکت مردم و بخش خصوصی وابسته است. به منظور بهبود این رضایتمندی، سناریوهای آینده پژوهی با تمرکز بر حکمروایی شهری و مشارکت مردمی، به پایداری و ارتقای شرایط سکونتی کمک می کنند.
مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
92 - 115
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به عنوان هفتمین کلان شهر ایران با دارا بودن مرکزیت صنایع، مرکزیت سیاسی، موقعیت مرزی و امنیتی، تنوع قومیتی، فرهنگی اجتماعی به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته می شود اما توجه به بحث دفاع غیرعامل شهری در آن مورد غفلت واقع شده است. مجتمع های ورزشی نیز از جمله کاربری های مهم در هنگام وقوع بحران و آسیب در شهرها هستند. بنابراین، از دیدگاه پدافند غیرعامل شهری ضرورت توجه به توزیع و جانمایی مناسب کاربری های حیاتی از جمله مجتمع های ورزشی برای شهر اهواز امری اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهر اهواز است در این راستا در این پژوهش با استناد به منابع موجود معیارهای مناسبی به منظور تشخیص و تعیین مکان بهینه مجتمع های ورزشی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل تعیین گردد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود شهر اهواز و همچنین با روش پیمایش مبنی بر نظر سنجی و مصاحبه با کارشناسان بوده است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انجام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معیاره SAW اقدام شده است. در گام بعدی با استفاده از ابزار پرسشنامه AHP-FUZZY اقدام به وزن دهی به شاخص ها گردید. بدین ترتیب جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اهواز و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. نتایج پژوهش نشان داد که 60/0 درصد از مساحت شهر کاملا نامناسب،74/3 درصد نامناسب، 44/21درصد متوسط، 92/46 درصد مناسب و 30/27 درصد کاملا مناسب می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که بخش های مرکزی و شمالی شهر اهواز گستره مناسبی برای مکانیابی مجتمع های ورزشی هستند و این بخش ها می توانند برای ساخت مجتمع های ورزشی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی و ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان خلخال با استفاده از مدلهای هادزیک و فیولت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 12
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان خلخال در استان اردبیل می باشد. در این پژوهش اقدام به مطالعه موردی 6 منطقه: غار هفت خانه، آبشار نره گر، جاده اسالم-خلخال ، چشمه ازناو ، اندبیل، پل معلق پیرتقی شده است. روشهای مورد مطالعه تحقیق روش فیولت و روش هادزیک است. نتایج مدل هادزیک نشان داد ؛ که بر اساس نتایج ارزش علمی، مازاد و آسیب پذیری از نظرکارشناسان و بازدیدکنندگان مناطق ژئوتوریستی؛ غار هفت خانه، آبشار نره گر ، جاده اسالم-خلخال ، چشمه ازناو ، اندبیل و پل معلق پیرتقی به ترتیب امتیازات و هر کدام با مقادیر (093/36) ، (895/47) ، (248/49) ، (691 /67) ، (965/28) ، (944/39) به خود اختصاص دادند. بالاترین امتیاز در این مدل مربوط به«چشمه ازناو» بوده است. همچین نتایچ مدل فیولت نیز نشان داد، بر اساس زیرشاخص های مورد مطالعه منطقه ژئوتوریستی جاده اسالم-خلخال با (25/11) بیشترین امتیاز و سایر مناطق مورد مطالعه در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتیجه گیری می شود؛ 3 منطقه چشمه ازناو، جاده اسالم-خلخال و آبشار نره گر از نظر توانمندی ژئوتوریستی نسبت به سایر مناطق، قدرت جذب بیشتری برای توسعه ژئوتوریسم می باشند.
بازشناسی عوامل موثر بر مدیریت هم افزا شهری در بازآفرینی سکونتگاههای غیررسمی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت مدیریت هم افزا شهری در بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. هدف: در این راستا تحقیق حاضر با هدف بازشناسی عوامل موثر بر مدیریت هم افزا شهری در بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی در شهر کرمان انجام شده است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان و متخصصین در حوزه شهری بر اساس نمونه گیری گلوله برفی است که 40 عامل یا محرک با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش چهار سکونتگاه غیررسمی شهرک پدر، شهرک صیاد شیرازی، شهرک صنعتی، شهرک فیروزآباد یا پشت بند مملکت شهر کرمان است. یافته ها: یافته ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی عوامل در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی عوامل حاکی از تمرکز در خوشه تاثیرپذیر و مستقل است. از میان 40 نیروی پیش برنده، عوامل تسهیلگری میان نهادی در بازآفرینی بافت اسکان غیررسمی، اطلاع رسانی و آکاهی بخشی نهادی ، مشارکت ساکنان در نهادسازی بازآفرینی بافت های سکونتگاه غیررسمی، همبستگی جمعی ساکنان، میزان مشارکت بین نهادی و همپوشانی قوانین و مقررات بیشترین میزان تاثیرگذاری مستقیم را داشتند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی پیشران ورودی و باثبات است که نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. نتایج: در نتیجه، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند و مدیریت هم افزا شهری در بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی شهر کرمان بیشتر به عملکرد آن ها وابسته است.
تاب آوری شهر با تکیه بر حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بیشترکشورهای درحال توسعه از جمله ایران، نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری به صورت متمرکز است و نظارت و توسعه شهرها از طریق سازمان های دولتی و در سطح ملی و محلی انجام می پذیرد. مداخله ی قاطع دولت مرکزی در سیاست گذاری و برنامه ریزی های اجتماعی در این کشورها ضعف شدید مدیریت های محلی و نهادهای جامع مدنی را در شهرها به دنبال داشته است. علاوه بر آن آنچه امروزه به عنوان مفهومی دربرگیرنده و برنامه ریزی شده برای مواجهه پذیری شهرها و ساختارهای شهری در برابر تهدیدات انسانی و طبیعی مطرح می شود مقوله تاب آوری می باشد هدف: هدف این پژوهش ارزیابی نقش حکمروایی خوب شهری بر تاب آوری شهری در تهران است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها جز پژوهش های توصیفی- تحلیلی است.در این پژوهش از 36 سؤال برای متغیر حکمروایی خوب شهری (مشارکت، عدالت محوری، توافق و اجماع محوری، کارایی و اثربخشی، قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی) و تاب آوری شهری (اقتصادی، اجتماعی، نهادی-مدیریتی و زیرساختی-کالبدی) استفاده شده است. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی ، مدیران و کارشناسان آشنا به موضوع پژوهش در شهر تهران می باشند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند ٤٠ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمروه جغرافیایی این پژوهش شهر تهران است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند در شهر تهران شاخص های مشارکت، عدالت محوری، توافق و اجماع محوری، کارایی و اثربخشی، قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی که انعکاس دهنده حکمروایی خوب شهری می باشند بر ابعاد تاب آوری شهری تأثیر بالایی (ضریب تأثیر 69/0) دارند. بنابراین بهبود شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر تهران منجر به افزایش تاب آوری شهر و شهروندان می شود. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که در شهر تهران شاخص های مشارکت، عدالت محوری، توافق و اجماع محوری، کارایی و اثربخشی، قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی که انعکاس دهنده حکمروایی خوب شهری می باشند بر ابعاد تاب آوری شهری تأثیر زیادی دارند. در این تحقیق متغیر حکمروایی خوب شهری براساس ۸ بعد اصلی و ۲۴ شاخص مورد بررسی قرار گرفته است این ۲۴ شاخص نشان دهنده وضعیت حکمروایی خوب شهری در شهر تهران می باشند.
تغییر اقلیم و ناپایداری شهری: ارزیابی پیامدهای مهاجرین اقلیمی بر شهرها، مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
126 - 141
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی در جوامع انسانی می تواند منجر به مهاجرت میلیونها انسان شود. عواقب ناشی از آب و هوا بر تغییر توزیع جمعیت انسانی مشخص نیست و غیر قابل پیش بینی می باشد. بازتاب جابه جایی جمعیت، در شهرها نمود پیدا می کند و سبب شکل گیری محلات مهاجرین در اراضی پیرا شهری شهرهای بزرگ می شود. هدف اصلی در این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر روی ناپایداری شهر زاهدان بوده است. برای دستیابی به این هدف از داده های میانگین بیشینه و کمینه عناصر دما و رطوبت نسبی و مجموع بارش در مقیاس ماهانه مربوط به ایستگاه هواشناسی همدید زاهدان در دوره آماری 30 ساله از 1990 تا سال 2020 میلادی استفاده شد. در این تحقیق از روش ناپارامتریک آزمون سنس جهت ارزیابی روند بهره گرفته شد. برای آزمون داده های پرسشنامه از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. نتایج در بخش روندیابی دما نشان داد که در کمینه بیشترین تغییرات مربوط به ماه های فروردین، اردیبهشت، شهریور و مهر و بیشینه دما بیشترین تغییرات در ماههای فروردین، مرداد و مهر رخ داده است. در رطوبت نسبی همچنان بیشترین تغییرات بصورت کاهش میزان رطوبت نسبی مربوط به ماه آبان بوده است. نتایج تحقیق براساس داده های پرسشنامه در خصوص پایداری محله ای نشان می دهد که بالاترین میزان میانگین 2/3 مربوط به بعد زیست محیطی و کمترین میزان میانگین 5/2 مربوط به بعدکالبدی است. میانگین کلی پایداری محله ای برابر با 8/2 می باشد. که این رقم نشان از پایداری ضعیف (ناپایداری) محلات مورد بررسی تحقیق است، می توان گفت پایداری محله ای در محلات مورد مطالعه از وضعیت خوبی برخودار نیست و شهروندان در این خصوص رضایت ندارند.در واقع تغییر اقلیم (کاهش بارندگی و افزایش دما) منجر به ناپایداری محلات شهر زاهدان شده است.