فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
39 - 54
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی اکثر شهرها به مرور زمان و در اثر تحولات جدید، عملکرد گذشته خود را از دست داده و رفته رفته رو به اضمحلال گذارده و امروزه نیز به عنوان بزرگ ترین معضل در شهرها مطرح هستند. در همین راستا، تحقیق حاضر به دنبال احیاء بافت فرسوده شهرسرخس برای رسیدن به شاخص های توسعه پایدار شهری می باشد. روش به کار گرفته در این پژوهش از نوع توصیفی -تحلیلی است و اطلاعات به دو طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی( مصاحبه و مشاهده) جمع آوری شده است. جامعه ی آماری این تحقیق، ساکنین بافت فرسوده باجمعیتی بالغ بر 13241 نفر هستند. در این تحقیق ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی محدوده ی مورد مطالعه و همچنین مشکلات و معضلات کالبدی ساکنین بافت، مورد بررسی قرار گرفته که سهم عمده ای از مشکلات مشارالیها را نیز در بر دارد. البته سهم 84 درصدی مالکین در این بافت نسبت به کل شهر که دارای سهم زیادی از اراضی موقوفه می باشد شرایط را برای احصاء بهتر فاکتورهای احیاء بافت فرسوده با ملاحظات توسعه پایدار فراهم آورده است. در انتها براساس تحلیل یک پارچه (SWOT) و سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. در این پژوهش سعی گردیده براساس یافته ها، پیشنهادات عمومی، قانونی و اجرایی بر پایه شاخصه های توسعه پایدار و با محوریت مشارکت هدفمند و مداخله سازمان یافته ساکنین بافت در اجرای پروژه های احیاء منطقه ارائه گردد که بدلیل عدم فعالیت زیاد پژوهشگران در این خصوص قابل استفاده و بهره برداری است.
ارزیابی پایداری پارامترهای مدلی پارامتریک در کالیبراسیون لیزراسکنر زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل گوناگونی بر کیفیت نتایج حاصل از لیزراسکنر زمینی اثرگذارند و از آنجا که دقت اسکنر تا حد زیادی با خطاهای دستگاهی سیستماتیک محدود می شود، باید کالیبره شود. کالیبراسیون در عمل پیش نیازی است برای استخراج اطلاعات دقیق و قابل اعتماد سه بعدی از ابرنقاط. تاکنون مدل های مختلفی که هر یک چند پارامتر فیزیکی را در بر می گیرند برای بهبود کیفیت داده های لیزر اسکنر ارائه شده است. در ادامه بعد از مشاهدة نمودار مقادیر باقی مانده، پارامترهای تجربی به مدل های آنها اضافه شده است. این مسئله سبب ایجاد این ضعف در مدل می شود که فقط برای همان دسته از مشاهده ها قابل استفاده اند، چون ممکن است این پارامترهای تجربی در جای دیگری کارساز و پایدار نباشند و می بایست پارامترهای دیگری را جایگزین آنها کرد. در مطالعات گذشتة نویسندگان مدل جدیدی ارائه شد که به صورت پارامتریک است و با استفاده از آن امکان کالیبراسیون لیزراسکنر به طور عام وجود دارد. ازآنجاکه پایداری پارامترهای مدل ها اهمیت زیادی دارد، در نوشتار حاضر براساس ساختار داخلی دستگاه، پایداری پارامترهای یک مدل پارامتریک که برای کالیبراسیون ابرنقاط به دست آمده ارائه شده است و وابستگی آنها با تغییر ساختار دستگاه به طور دقیق و از طریق آزمایش های متعدد در این مقاله بررسی شده است. با محاسبة پارامترهای مدل و ارزیابی وابستگی آنها و اعمال آنها بر داده های ابرنقاط مشاهده می شود که این مدل با پایداری نسبی پارامترها، می تواند دقت داده های لیزراسکنر زمینی را بهبود بخشد. کلید واژه ها : لیزراسکنر زمینی، کالیبراسیون، ابرنقاط، مدل پارامتریک.
نقش تبدیل مراتع کم بازده به باغات در اراضی شیبدار درکاهش میزان فرسایش و رسوب با استفاده از مدل RUSLE و GIS (مطالعه موردی : منطقه کش و لهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
47 - 54
حوزههای تخصصی:
یکى از عوامل اصلى وموثر در ایجاد فرسایش خاک پو شش گیاهی یک حوزه می باشد. به طورى که با شناخت و ارزیابى این عوامل بهتر مى توان از طریق راه کارهاى اصولى از زیان هاى مختلف فرسایش جلوگیرى کرد و یا آن را به حداقل ممکن رسانید. در این مقاله مدل فرسایش و رسوب RUSLE در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای بررسی نقش پوشش گیاهی در میزان فرسایش و رسوب مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله با ثابت در نظر گرفتن سایر پارامترهای موثر در میزان فرسایش و رسوب R . K. L. S. P به بررسی نقش عامل C پرداخته شد. در حوزه آبخیز کش و لهران در حدود 5 % مساحت حوزه دارای مراتع ضعیف است. که میزان فرسایش در این واحد کاری در حدود 12.3 تن در هکتار در سال براورد گردید.سپس با تغییر کاربری این واحد اراضی به باغات میزان فرسایش به 9.9 تن در هکتار در سال رسید. میزان فرسایش کل حوزه با کاربری فعلی 10.6 تن در هکتار در سال براورد گردید که زمانی که مراتع ضعیف به باغات تبدیل گردید به میزان فرسایش کل حوزه به 10.3 تن (0.3 تن در هکتار در سال) کاهش پیدا کرد.
ارزیابی موقعیت انبارهای توزیع با استفاده از تصمیم گیری چندمعیارة مکانی به روش تلفیقی ANP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبارهای توزیع در اقتصاد کشور اهمیت فراوانی دارند و درصد معتنابهی از دارایی ها در انبارها انباشته شده است. انتخاب بهترین مکان تأثیر مهمی در عملکرد و بازدهی اقتصادی انبارها و کاهش هزینة زنجیرة تأمین دارد. ارزیابی موقعیت انبارها مسئلة تصمیم گیری چندمعیاره، شامل معیارهای کمی و کیفی است. در این پژوهش، یک مدل تصمیم گیری مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی، برای ارزیابی موقعیت های بالقوه مناسب جهت جانمایی انبارهای توزیع محصولات در سطح استان تهران، مطرح شده است. فرایند ارائه شده شامل چهار مرحلة اصلی است. در مرحلة اول، معیارهای گوناگون استخراج و داده های مورد نیاز در بستر GIS جمع آوری شد. در گام دوم، کارشناسان و متخصصان مورد نظر شاخص های ارزیابی را مشخص و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP)، آنها را وزن دهی و تلفیق کردند. سومین مرحله اجرای مدل و نیز تعریف سناریوهای متفاوت مبتنی بر روش میانگین وزن دار ترتیبی (OWA) برای لحاظ کردن میزان ریسک و جبران شدگی در فرایند تصمیم سازی است. درنهایت، با استفاده از داده های استان تهران، کارآیی مدل ارزیابی و نتایج تحلیل شد. در پایان، ازطریق تلفیق خروجی حاصل از سناریوهای گوناگون، مکان هایی که در بیشتر سناریوها به منزلة گزینة خوب تعیین شده بودند، گزینه های مناسب با پایداری در نتایج تصمیم در نظر گرفته شدند. استفاده از روش تلفیقی ANP-OWA در تولید و ارزیابی سناریوهای متفاوت مبتنی بر میزان ریسک در تصمیم گیری و تحلیل حساسیت، در قالب تولید نقشة جدید حاصل از تلفیق سناریوهای گوناگون، ازجمله نوآوری های این تحقیق است که به بهبود انجامیده است.
مقایسه استخراج عارضه راه در مناطق شهری از تصاویر با حد تفکیک بالای TerraSAR-X و آیکونوس با استفاده از اطلاعات بافت در الگوریتم های شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسل جدید سنجنده های راداری فضایی با حد تفکیک مکانی بالا، امکان استفاده از این تصاویر را به منظور استخراج خودکار عوارض، به ویژه عارضه راه فراهم آورده اند. در پژوهش حاضر، استخراج عارضه راه از تصاویر راداری و اپتیک با حد تفکیک بالا با یکدیگر مقایسه شدند. بدین منظور از تصاویر آیکونوس و TerraSAR-X استفاده شد و بین تصاویر هم مرجع سازی انجام گرفت. سپس ویژگی های بافت استخراج شدند و طبقه بندی با استفاده از شبکة عصبی بازپس خور خطا انجام پذیرفت. با مقایسة نتایج حاصل از اجرای الگوریتم با داده های مرجعی که عامل انسانی آنها را تهیه کرده است، برای داده های TerraSAR-X و آیکونوس، به ترتیب مقادیر 10/46 و 72/57 درصد برای پارامتر RCC، 58/46 و 27/93 درصد برای پارامتر BCC و مقادیر 61/0 و 31/0 برای پارامتر RMSE به دست آمد. مقایسه تصویر خروجی حاصل از دو الگوریتم نشان می دهد که هرکدام از تصاویر اپتیک و راداری نواقصی در استخراج راه دارند. به عنوان مثال، الگوریتم های اپتیک به مناطقی از تصویر که ویژگی های طیفی و بافتی مشابه با راه دارند ازجمله محل پارکینگ ها و سقف بام های بزرگ حساس هستند، درصورتی که این مناطق در تصاویر راداری ظاهری روشن و بافتی متفاوت دارند. بنابراین تصاویر راداری در مناطقی با بافت شهری به ویژه توأم با راه های کم عرض و کوچه ها مناسب اند. از طرفی دیگر تصاویر راداری در مناطقی با پوشش گیاهی انبوه به خوبی عمل نمی کنند، درحالی که تصاویر اپتیک کاملاً قادر به تمایز این مناطق از راه ها هستند. در نتیجه با توجه قابلیت های مکمل این تصاویر در استخراج راه، تلفیق ویژگی های این دو منبع به منظور رفع نواقص و افزایش دقت الگوریتم های حاضر، روشی کارآمد در توسعه الگوریتم ها به نظر می رسد.
ارزیابی و دقت سنجی روش های زمین آماری در برآورد سطح بهینه ایستابی آب های زیرزمینی، مطالعه موردی: شمال غرب دشت کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
44 - 59
حوزههای تخصصی:
مدیریت صحیح منابعآبزیرزمینی مستلزم در دست داشتن مشخصات صحیح مربوط به ویژگی های سفره آب زیرزمینی، توزیع فضایی مشخصات آن و عمق پیوسته سطح ایستابی و نوسانات آن می باشد. هدف تحقیق حاضر ارزیابی و دقت سنجی روش های زمین آمار در برآوردیک سطح پیوسته ایستابی بهینه برای آب های زیرزمینی محدوده ای به مساحت 999کیلومتر مربع در شمال-غربدشتکرمانشاه می باشد. بدین منظور از آمار سطح ایستابی مربوط به 50 حلقه چاه در محدوده مطالعاتی استفاده شد،دراین راستا با استفاده از گزینش نیم تغییر نمای بهینه از بین 4 نیم تغییر نمای نمایی، خطی، گوسین و کروی به تحلیل ساختار و همبستگی فضایی سطح ایستابی چاه ها اقدام گردید.از 3 مدل درونیاب زمین آماری کریجینگ معمولی، ساده و عمومی به منظور برآورد سطح ایستابی محدوده مطالعاتی استفاده گردید. سپس با به کار گیری الگوریتمارزیابی متقابلو از طریق شاخص هایجذر مربع خطای میانگین، خطای سیستماتیک و غیر سیستماتیک مدل، خطای مطلق و بایاس میانگین، شاخص قابلیت پذیرش و ضریب تبیین،به ارزیابی و دقت سنجی مدل های درون یاب مذکور در براورد سطح ایستابی منطقه مورد نظر اقدام گردید. نتایج نشان داد که مدل کریجینگ معمولی با نیم تغییر نماینمایی و در نظر گیری 8 همسایهبهترین درونیاب در مدل سازیسطح ایستابی محدوده مطالعاتی می باشد. خروجی کار میتواند راهنمای برنامه ریزان در مکان یابی بهینه حفر شبکه چاه های کشاورزی باشد. برنامه ریزان می توانند از طریق به روز کردن داده های این مدل، از آن به عنوان یک مدل بهینه برای پایش نوسانات سطح ایستابی آب منطقه مورد مطالعه و برنامه ریزی در مورد میزان بهره برداری از سفره، استفاده کنند.
استفاده از تلفیق تصاویر نوری و راداری برای تیپ بندی مراتع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش از دور را می توان به عنوان ابزاری قدرتمند با به کارگیری داده از منابع مختلف و تلفیق آنها با یکدیگر برای طبقه بندی انواع پوشش گیاهی و کاربری اراضی به کار گرفت. طبقه بندی انواع مراتع، اطلاعات اصلی را برای آنالیز بهره وری کشاورزی، محاسبة کربن و شناسایی تنوع زیستی فراهم می کند. نخستین مجموعه داده های استفاده شده در مطالعة حاضر، تصویر لندست (Thermatic Mapper) TM و دومین مجموعة داده ها، تصویر راداری ENVISAT ASAR برای منطقة مورد مطالعه واقع در محدودة شمال غربی شهر تهران (البرز جنوبی) است. در پژوهش حاضر، پس از اعمال چندین روش تصحیح توپوگرافی تصویر نوری که همگی جزو روش های غیرلامبرتی اند و با توجه به معیارهای ارزیابی این روش ها، تصحیح توپوگرافی تصویر نوری انجام شد. در ادامه، سودمندی و بهبودی که با استفاده از ویژگی های استخراج شده از تصویر راداری و نوری که شامل بافت آنهاست و در تلفیق با باندهای طیفی تصویر نوری به کار رفته است. روی نتایج طبقه بندی نهایی بررسی شد. برای انتخاب ویژگی های مستقل که منتج به بالاترین صحت نتایج شود از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. تأثیر استفاده از داده های ارتفاعی منطقه و شاخص های گیاهی تصویر نوری بر نتایج نهایی طبقه بندی در بخش دیگری از تحقیق بررسی و باندهای بهینه انتخاب شدند. نتایج به دست آمده نشان دهندة افزایش صحت کلی و ضریب کاپای طبقه بندی بیشترین شباهت از 04/77 و 7317/0 برای تصویر نوری اولیه به 1/78 و 7495/0 در حالت استفاده از الگوریتم ژنتیک و 37/83 و 8036/0 در حالت استفاده از داده های ارتفاعی و شاخص های گیاهی است. کلید واژه ها : تلفیق تصاویر، طبقه بندی مراتع، تصحیح توپوگرافی، بافت تصویر، سنجش از دور.
مروری بر روش های مبتنی بر سنجش از دور در شناسایی و پایش آتش سوزی جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات متعددی که طی چندین دهه اخیر درمورد پدیده آتش سوزی انجام شده، مجموعه گسترده ای از داده های ورودی و روش های اجرا و ارزیابی را فراهم کرده است. بااین حال این مجموعه گسترده نتایج و تحقیقات، به صورت ساختاریافته، به منظور ارائه نقشه راه به کاربران جدید این حوزه و راهنمایی در زمینه کاربردها و شرایط گوناگونی فراهم آمده است که تا کنون تحلیل نشده اند. به عبارتی دیگر، خلأ تحقیقی منسجم درمورد عملکرد نسبی فرایندهای گوناگون سنجش از دور در این حوزه، به منظور تولید اطلاعات متفاوت و مرتبط با کاربری ها، احساس می شود. برای رفع این خلأ، در این تحقیق، تحلیلی نسبتاً جامع از مطالعات انجام شده درباره آتش سوزی در نشریات سنجش از دور صورت پذیرفته است. چند عامل کلی مورد ارزیابی در مطالعات پیش، حین و پس از آتش سوزی، تغییر در داده های ورودی، بررسی الگوریتم ها و توسعه آنها بودند زیرا تحلیلگران می توانند این عوامل را کنترل کنند تا دقت نهایی تحلیل ها و نتایج حاصل را بهبود بخشند. یکی از مسائل مهم در موضوع آتش سوزی، پس از شناسایی و کشف آتش، با توجه به تغییرات دائمی ایجادشده در ساختار و ترکیب پوشش گیاهی، بررسی نحوه بازیابی پوشش گیاهی و میزان رشد آن طی سالیان پس از آتش سوزی است. براساس بررسی انجام شده درباره مطالعات آتش سوزی در کشور، حدود 48% از این پژوهش ها به شناسایی و گسترش آتش سوزی و حدود 52% دیگر به احیا و بازیابی پرداخته اند. در بررسی تحقیقات درباره مطالعات شناسایی، مشخص شد که تقریباً 5% از آنها با استفاده از روش های یادگیری و 43% دیگر با روش های سنتی انجام شدند. درعین حال از سهم مرتبط با مطالعات احیا نیز، تقریباً 21% به بررسی پوشش گیاهی و 31% به بررسی خاک زیر سطح آتش پرداختند. یافته های این تحقیق می تواند به محققان، برای تصمیم گیری در انتخاب داده ها و الگوریتم های مورد استفاده، با توجه به هدف مطالعه، در شاخه های گوناگون مطالعات مرتبط با آتش سوزی کمک مؤثری برساند. بااین حال تحلیلگران می توانند، علاوه بر این دستورالعمل های کلی، ترجیحات شخصی یا مزایای الگوریتم ویژه ای را که ممکن است به برنامه ای خاص مربوط باشد، در نظر بگیرند.
مکان یابی بهینه دفن پسماندهای زباله های شهری با استفاده از مدل منطق فازی (مطالعه موردی شهر میانراهان( استان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
38 - 51
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهری تولید زباله جامد در مقیاس بزرگ امروزه یک موضوع مهم در جهان بوده است. عدم وجود یک سیاست ملی مطمئن برای مدیریت پسماند جامد (SWM) عواقب منفی زیست محیطی منفی را در ایران ایجاد کرده است. مدیریت پسماندها و انتخاب مکان مناسب دفن زباله فرایندی است که نیاز به داشتن دانشی درمورد شمار زیادی از پارامترها، و مقرارت دارد. هدف از این مطالعه مکان گزینی اراضی مناسب جهت دفن بهداشتی مواد زائد جامد در شهر میانراهان در استان کرمانشاه بر پایه معیارها و ضوابط طبیعی و انسانی می باشد. به منظور رسیدن به این هدف از 8 معیار طبیعی و اجتماعی از جمله شیب، زمین شناسی ،گسل ،لایه-های کاربری اراضی، پراکندگی چاه ها، عمق آب زیرزمینی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاده به کار گرفته شده است پس از آماده سازی و استاندارد سازی لایه ها و استفاده از روش مدل منطق فازی و انجام عملگر(AND) اقدام به پهنه بندی مکان مناسب دفن زباله شده است که با توجه به نتایج به دست آمده و تقسیم بندی نقشه نهایی سه منطقه که شامل: منطقه کاملا مناسب با مساحت 2 کیلومترمربع، منطقه مناسب با مساحت 7 کیلومتر مربع و منطقه کاملا نامناسب با مساحت 722 کیلومترمربع محاسبه شده است که 98 درصد منطقه جز منطقه کاملا نامناسب به دست آمده است، که عمده مناطق مناسب و کاملا مناسب در حدود 2 درصد منطقه را شامل شده که در قسمت شرق و جنوب شرق بخش دینور در مسیر جاده سنقر- کرمانشاه قرار گرفته است
استفاده از الگوریتم سه باندی برای تخمین میزان کلروفیل a و فسفر کل در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتاب طیفی آب های داخل خشکی ها ازجمله تالاب ها در هر طول موج می تواند ناشی از مقادیر مختلف کلروفیل a باشد. عمل ریاضی سادة نسبت گیری بازتاب های طیفی پدیده ها در طول موج های مختلف که در سنجش از دور به شاخص طیفی معروف است می تواند موجب تشدید اختلاف هایی نظیر بازتاب پدیده ها و کاهش اثر عوامل منفی به ویژه عوامل محیطی شود. ازجمله شاخص های طیفی که در مطالعات آب ها به خصوص تخمین میزان کلروفیل a به کار گرفته می شود، می توان به نتیجة حاصل از شاخص سه باندی اشاره کرد. در این پژوهش از نمونه های آب تالاب انزلی با میزان کلروفیل a بین 07/2 تا 9/23 میلی گرم در لیتر استفاده شده است. بررسی رابطة مقدار کلروفیل a با شاخص سه باندی، رابطه ای قوی را بین مقدار این شاخص با مقدار کلروفیل a در دو عمق 15 و 30 سانتی متری نشان داد. البته این رابطه در عمق 15 سانتی متری آشکارا قوی تر است. در این تحقیق حداکثر حساسیت به جذب ذرات کلروفیل a در طول موج 680 نانومتر و حداقل حساسیت به انعکاس کلروفیل a در طول 700 نانومتر است. برای محاسبة شاخص سه باندی از باند جذبی آب در محدودة طول موج مادون قرمز نزدیک به منظور نرمال کردن استفاده شد در اینجا برابر با 757 نانومتر در نظر گرفته شده است. در این مطالعه رابطة بین فسفر کل با میزان شاخص سه باندی نیز به دلیل رابطة مستقیم میزان کلروفیل a با فسفر کل بررسی شد، که همانند میزان کلروفیل a در عمق 15 سانتی متری رابطة قوی تری را در مقایسه با عمق 30 سانتی متری نشان می دهد.
مقایسة روش های تلفیق مبتنی بر PCA و IHS به منظور تلفیق تصاویر هایپریون و Cartosat-1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بهره مندی هم زمان از اطلاعات داده های چندمنبعی، از تکنیک های عددی یا تحلیلی تلفیق استفاده می شود. تلفیق باعث تفسیر بهتر، کاهش ابهام و بهبود طبقه بندی می شود. روش های گوناگونی برای تلفیق گسترش داده شده است؛ ازجمله روش های مبتنی بر IHS، Wavelet و PCA. در این پژوهش، قابلیت روش های تلفیق مبتنی بر IHS و روش های تلفیق مبتنی بر PCA بررسی شده است. در این راستا، از روش های FFT-PCA، Wavelet-PCA، Wavelet-IHS و FFT-IHS برای تلفیق روی داده های Hyperion L1R با اندازة پیکسل 30 متر و تصویر پانکروماتیک سنجندة Cartosat-1 با اندازة پیکسل 5/2 متر استفاده شده است. همچنین برای ارزیابی نتایج این روش ها، معیارهای ضریب همبستگی، ضریب همبستگی فیلتر شده، خطای کمترین مربعات و شاخص ERGAS و معیار SAM به کار رفته است. نتایج معیار خطای کمترین مربعات به ترتیب برای FFT-PCA، Wavelet-PCA، Wavelet-IHS و FFT-IHS برای باند 15 برابر با 020/0، 022/0 و 025/0 و 024/0، برای باند 25 برابر با 032/0 و 035/0 و 038/0 و 036/0، و برای باند 34 عبارت اند از 040/0 و 043/0 و 044/0 و 041/0. نتایج این معیار و نیز دیگر معیارها بیانگر دقت بالای روش های مبتنی بر PCA در تلفیق تصاویر بود. درواقع روش های مبتنی بر PCA مزایایی بیشتر از روش های مبتنی بر IHS دارد؛ مانند نداشتن محدودیت باندی. از بین تمامی این روش ها نیز، روش FFT-PCA و Wavelet-PCA دارای نتایج دقیق تر و بهتری بود و در حفظ اطلاعات طیفی و مکانی عملکردی بهتر از دیگر روش ها دارد.
آسیب پذیری شهر تربت حیدریه نسبت به شاخص های پایداری شهر با تاکید بر نقش گسل درونه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
23 - 38
حوزههای تخصصی:
شهرسازی با رویکرد توسعه پایدار ابزاری جهت کنترل و هدایت توسعه شهر و فعالیت ها و ارتقای کیفیت های محیطی شهر به شمار می رود. استفاده از رویکرد پایداری توسعه شهری فرصت هایی را برای خلق سیستم های جغرافیای کاربردی که از طریق این سیستم ها، می توان فرآیندهای طبیعی، محیط های شهری و فعالیت های انسانی را با یکدیگر ادغام نمود پدید می آوردبررسی های این مقاله توسعه شهر تربت حیدریه با تاکید بر اثر گسل درونه نسبت به میزان سهم آسیب پذیری شاخص های مختلف در ابعاد مختلف توسعه را نشان می دهد روش تحقیق این مقاله توصیفی – تحلیلی بر پایه روش جمع اوری کتابخانه ای و تحلیل بر اساس روش وزن دهی و انتخاب معیار با استفاده از تکنیک AHP است. دراین تحقیق 12 معیار برای انتخاب شاخص توسعه پایدار شهری تربت حیدریه با تاکید بر نقش گسل درونه در ابعاد توسعه کالبدی ، ژئومرفولوژی و زیست محیطی در نظر گرفته شد و سپس به این عوامل وزن داده شد نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مجموع و با طیف های متفاوت، درصد قابل توجهی از مناطق و محلات مختلف شهر آسیب پذیر می باشند که درخصوص کاهش خطرات احتمالی بایستی برنامه ریزی متناسب در این محلات صورت پذیرد.
بهبود الگوریتم میدان تصادفی مارکوف با هدف آشکارسازی نظارت نشدة تغییرات تصاویر SAR چندکاناله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از داده های چندکانالة1 سنجنده های رادار با روزنة مجازی (SAR)2، به دلیل مستقل بودن از شرایط جوی و نور خورشید و نیز دارابودن قابلیت بالا در استخراج تغییرات، در مقایسه با حالت تک کاناله، در کاربردهای متفاوتی مانند نظارت بر محیط زیست و مدیریت بلایای طبیعی بسیار توجیه پذیر است. با این حال، بهره برداری از این قابلیت ها به استفاده از روش های دقیق و اتوماتیک برای تولید نقشه های تغییرات از تصاویر اخذشده از منطقة جغرافیایی یکسان، در پلاریزاسیون ها یا فرکانس های گوناگون مربوط به زمان های متفاوت، نیاز دارد. از سوی دیگر، حساسیت به بافت صحیح برای یک پیکسل می تواند به حذف خطاهای برچسب گذاری پیکسل های منفرد کمک کند و نقشة تغییرات را بهبود بخشد. حذف نویز لکه ای و ماهیت ایزوتروپیک مدل سازی میدان های تصادفی مارکوف موجب نرم شدن مرزهای مکانی بین مناطق تغییریافته و تغییرنیافته در نقشة تغییرات نهایی می شود. به منظور حذف یا دست کم کاهش این اثر نامطلوب، استفاده از مدل مارکوف با هدف دخیل کردن اطلاعات لبه ها در فرایند برچسب گذاری پیشنهاد می شود. این روند دقت لبه ها در محل مرزهای مکانی را بهبود می بخشد و دقت آشکارسازی تغییرات را ارتقا می دهد. در این تحقیق، یک مدل مارکوف به منظور تشخیص نظارت نشدة تغییرات، ازطریق ترکیب اطلاعات موجود در هریک از کانال هایSAR ، اطلاعات بافت مکانی و نیز اطلاعات لبه، معرفی شده و با استفاده از «توابع انرژی» فرموله شده است. به منظور برآورد پارامترهای مدل، الگوریتم بیشینه سازی امید ریاضی (EM)3 با روش مشتقات لگاریتمی (MoLC)4 ترکیب شده است. الگوریتم پیشنهادی با استفاده از تصاویر ASAR-ENVISAT به روش شبیه سازی ارزیابی شده است. براساس نتایج، روش پیشنهادی دقت کلی را، در مقایسه با روش های موجود آشکارسازی تغییرات (با میانگین 12%)، افزایش داده و قابلیت شناسایی هر سه نوع تغییرات (اندک- متوسط- زیاد) را داراست. این در حالی است که، با درنظرگرفتن اطلاعات باندها و بافت مکانی، قدرت شناسایی تغییرات اندک و متوسط بسیار پایین برآورد شده است. همچنین، با توجه به تعداد دفعات تکرار پایین، زمان اجرای الگوریتم بسیار کاهش یافته است. به طورکلی، بیشترین دقت الگوریتم، براساس روش پیشنهادی، 67/99% برآورد شد.
آثار ترکیبات بیوفیزیکی در شکل گیری جزایر حرارتی شهری (مطالعة موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة جزیرة حرارتی شهری، با توجه به دگرگونی های هواسپهری همراه با افزایش شهرنشینی، طی سال های واپسین شدت یافته است. الگوهای فضایی- زمانی ترکیبات بیوفیزیکی که دربرگیرندة پوشش گیاهی، سطح نفوذناپذیر و نوع خاک در شهرند جزایر حرارتی شهری را تحت تأثیر چشمگیری قرار می دهند. هدف از این پژوهش مطالعة نقش پارامترهای بیوفیزیکی شهری در شکل گیری و خوشه ای شدن جزایر حرارتی شهری مشهد مقدس است. به منظور دستیابی به هدف مطرح شده، تصاویر حسگرهای OLI و TIRS ماهوارة لندست 8 برای اوت سه سال 2013، 2014 و 2015 استفاده شد. برای استخراج مقادیر UHI از LST، از یک رویکرد نوآورانة شیء گرا استفاده شد؛ به طوری که پس از محاسبة دمای سطح زمین (LST) با استفاده از شاخص محلی همبستگی مکانی (LISA) خوشه های گرم و سرد جزایر حرارتی مشهد استخراج شدند. برای ارزیابی ترکیبات بیوفیزیکی شهر مشهد نیز سه شاخص NDVI، NDBI و NDBal به کار برده شد. نتایج نشان داد در تحلیل همبستگی دوبه دو پارامترهای بیوفیزیکی با دمای سطح زمین، با شدت مقدار LST، ناهمگنی فضایی خوشه ها به شکل غیرخطی افزایش می یابد. تحلیل های مکانی سه نوع جزیرة حرارتی شهری را آشکار کرده است: جزایر حرارتی پیرامونی، جزایر حرارتی کانونی و جزایر حرارتی خطی. تحلیل خودهمبستگی فضایی با شاخص های موران و گری نشان از مقداری کاهشی دارد که مبین ازبین رفتن نظم فضایی دمای سطح زمین شهر مشهد است. همبستگی مکانی با شاخص موران محلی بر افزایش وسعت جزایر حرارتی گرم در طول دوره های مورد مطالعه تأکید داشته است.
استخراج تاج پوشش درختان شهری با روش طبقه بندی شیء پایه و الگوریتم های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از میزان تاج پوشش درختان در مناطق شهری به علت تأثیرات آن در کاهش آلودگی های هوا، کاهش آلودگی صوتی، جلوگیری از باد، ذخیره نزولات آسمانی، و کاهش و کنترل رواناب های شهری بسیار ضروری است. ازآن جا که استخراج تاج پوشش درختان با روش های دستی بسیار وقت گیر و پرهزینه است، تکنیک های سنجش از دور می توانند ابزار مناسبی برای تأمین این داده ها باشند. در طبقه بندی شیء پایه، انتخاب پارامترهای بهینه قطعه بندی، به ویژه پارامتر مقیاس، اهمیت بسیاری دارد و معمولاً با شیوه آزمایش و خطا تعیین می شود که کاملاً تجربی است. بنابراین، یکی از اهداف این پژوهش انتخاب مقیاس بهینه قطعه بندی به صورت خودکار است. همچنین، پس از استخراج قطعات، لازم است با یک روش طبقه بندی، قطعات استخراج شده تعیین کاربری/ پوشش زمین شوند و در این زمینه، انتخاب نوع روش طبقه بندی در نتیجه نهایی طبقه بندی شیء پایه بسیار اهمیت دارد. ازاین رو، پس از قطعه بندی با استفاده از داده های لیدار و تصاویر هوایی از شهر واهینگن در آلمان و تعیین ویژگی های مهم مستخرج از قطعات، با استفاده از روش انتخاب ویژگی برمبنای جنگل تصادفی، قطعات مربوط به تاج پوشش درختان از سایر قطعات تفکیک شد. این کار با بهره گرفتن از شیوه های یادگیری ماشین شامل ماشین بردار پشتیبان، جنگل تصادفی و درخت تصمیم گیری صورت گرفت. نتایج نشان دهنده برتری الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، به منزله برترین الگوریتم طبقه بندی کننده، و مقیاس 25، به منزله بهترین مقیاس انتخابی، بود و در نهایت، الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان، جنگل تصادفی و درخت تصمیم گیری در مقیاس 25، به ترتیب، با شاخص های کیفیت 79.90 و 79.16 و 76.90 توانستند تاج پوشش درختان را استخراج کنند.
مروری بر تحقیقات اخیر در زمینه تلفیق مدل سازی اطلاعات ساختمانی (BIM) و سامانه های اطلاعات مکانی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فنّاوری مدل سازی اطلاعات ساختمانی، یا به اختصار BIM، به بستری مهم و کاربردی به منظور تحقق اهداف شهرهای هوشمند تبدیل شده است. بااین حال، این فنّاوری ساختمان ها را به تنهایی و بدون توجه به فضای بیرونی شان و دیگر ساختمان های شهر در نظر می گیرد و نیز فاقد ابزارهای لازم برای تحلیل های مکانی گوناگون است. در این زمینه، اشتراک ذاتی میان BIM و سامانه های اطلاعات مکانی، یا به اختصار GIS، نشان می دهد که با تلفیق آنها می توان دانش یکپارچه ای در کاربردهای گوناگون شهری، هم در فضای داخلی ساختمان و هم در فضای بیرونی آن، ایجاد کرد. اگرچه BIM و GIS هریک به منظور دست یابی به اهداف جداگانه ای ایجاد شده است، هر دو به مدیریت اطلاعات در قالب مدل سازی سه بعدی می پردازند؛ با این تفاوت که BIM اطلاعات ریزدانه را در زمینه ساختمان و فضای داخلی آن، با عنوان اطلاعات ساختمانی، تهیه می کند و نمایش می دهد و منبع غنی اطلاعات ساختمانی شناخته می شود اما، در مقابل، GIS اغلب به تهیه و نمایش اطلاعات درشت دانه در فضای بیرونی ساختمان، با عنوان اطلاعات جغرافیایی، می پردازد و دارای ابزارهای مکانی مناسب است. به طورکلی، تلفیق BIM و GIS موجب مدیریت بهتر اطلاعات مکانی در زمینه کاربردهای گوناگون شهری و در نتیجه، تصمیم سازی بهتر در حل مسائل مرتبط می شود و تحقیقات متنوعی، در این باره، در سال های اخیر انجام شده است. مقاله حاضر، ضمن بررسی اجمالی فنّاوری BIM و استانداردهای تبادل اطلاعات در BIM و GIS، برخی تحقیقات درباره تلفیق BIM و GIS از سال 2008 تا 2020 را مرور می کند. در این مقاله، تلاش شده است با استخراج و دسته بندی روش ها و زمینه های کاربردی تلفیق BIM و GIS، وضعیت کلی پژوهش ها در این زمینه مشخص و دید جامعی به آنها به محققان ارائه شود.
ارزیابی و تحلیل اثرات خانه های دوم گردشگری بر مکان های روستایی(نمونه موردی : روستای قلعه حاج عبدالله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثرات خانه های دوم گردشگری در روستای قلعه حاچ عبدالله پرداخته شده است.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه و مبتنی بر پیمایش میدانی در اشکال پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه است.جامعه آماری تمام ساکنان روستای قلعه حاج عبدالله بوده است که در سرشماری سال 1395 برابر 950 نفر بوده اند. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که مطابق این فرمول تعداد نمونه 381 نفر برآورد شده است. همچنین از روش نمونه گیری تصادفی ساده در سطح روستا استفاده شده است.اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که اثرات خانه های دوم گردشگری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی- زیست محیطی در بردارنده نقاط مثبت و منفی و متضادی بوده است. که در بعد اجتماعی اثرات مثبت آن در قالب افزایش امنیت اجتماعی و کاهش مهاجرت های ساکنین روستا بوده است. و همچنین اثرات منفی همچون افزایش سبک زندگی شهری، نابودی آداب رسوم روستا، گسست اجتماعی را در بین ساکنین روستا در برداشته است.همچنین در بعد اقتصادی به مراتب اثرات بهتر از ابعاد اجتماعی و کالبدی بوده است. به گونه ای که ساکنان اظهارکرده اند با ایجاد و گسترش خانه های دوم وضعیت اشتغال و درآمد روستا بهبود یافته است و با افزایش داد و ستد اقتصادی در منطقه و تقویت پایه اقتصادی روستا زمینه اشتغال ساکنان فراهم شده و از شدت مهاجرت های روستاشهری کاسته شده است.ودرآخر از نظر بعدکالبدی- زیست محیطی اثرات خانه های دوم بصورت گسترش بافت مسکونی روستا و رشد قارچ گونه خانه های دوم در بین مزارع و باغات منطقه که پیامدهای آن در تغییر کاربری اراضی و تغییر چشم انداز روستا از یک حوزه کشاورزی به یک حوزه مصنوع با واحدهای ویلایی بوده است.
بررسی تأثیر وقف بر کالبد شهرهای اسلامی (مطالعه موردی شهر میامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وقف سنتی اسلامی است که بر اساس آن افراد حقیقی و حقوقی بخشی یا همه ملک خود را به سازمانی دولتی یا خصوصی می بخشند این سنت حسنه در ایدئولوژی اسلامی ریشه دوانده و نقش بارزی در توسعه شهرهای اسلامی داشته است.انسان بر اساس جهان بینی خود با محیط همواره در کنش متقابل بوده و از همدیگر تاثیر پذیرفته اند. تاثیر جهان بینی منتج از دین بر خلق چشم اندازهای جغرافیایی، بویژه در شهرهای اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. پدیده وقف به عنوان یکی از نیروهای شهر آفرین و چهره پرداز شهر های ایرانی-اسلامی، تاثیر بسزایی در شکل دهی به محیطهای مصنوع انسانی و تشکل فضاهای کالبدی شهرها داشته است. اراضی وقفی ضمن تاثیر گذاری در توسعه فیزیکی شهرها متقابلا نیز از آن تاثیر پذیرفته اند چرا که در جریان توسعه فیزیکی شهر از حالت اولیه خود (بایر، کشاورزی، باغات و …) خارج و به بافت شهری تبدیل گردیده اند. طی این مقاله شهر میامی به عنوان شهر کوچک اندام در استان سمنان، که قسمت عمده اراضی آن وقفی است مورد بررسی قرار می گیرد. با تبدیل شهر به عنوان مرکز شهرستان، شهر به سرعت گسترش یافت و اراضی کشاورزی وقفی، تغییر ماهیت داده و تبدیل به اراضی شهری با کارکرد جدید گردیدند. این مقاله سعی دارد تا با تکیه بر روش میدانی، و استفاده از تکنیک GIS چگونگی نقش وقف در شکل یابی فضای عمومی شهرهای اسلامی به ویژه شهر مورد مطالعه را مورد بررسی قرار دهد.
مقایسه شاخص های آب به منظور تفکیک خودکار رودخانه های کم عرض و کم عمق در تصاویر لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار و خصوصیات رسوب گذاری رودخانه های منتهی به مخازن سدهای بزرگ باعث سهولت تصمیم گیری های راهبردی درمورد احداث سازه های مهندسی در طول رودخانه برای مدیریت رسوب ورودی به مخزن سد خواهد شد. فناوری سنجش از دور با داده های چندزمانه و چندطیفی تا حد زیادی سهولت کشف تغییرات ریخت شناسی رودخانه ها را در طول زمان به همراه داشته است. با وجود این، ماهیت خاص رودخانه های کم عرض و کم عمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات بررسی ریخت شناسی چنین رودخانه هایی، با استفاده از داده های موجود شده است. در این مطالعه قابلیت خودکار شش شاخص پرکاربرد آب شامل: شاخص تفاضل بهنجار آب، شاخص تفاضل بهنجار آب اصلاح شده، شاخص استخراج خودکار آب با سایه، شاخص استخراج خودکار آب بدون سایه، شاخص آب پیشرفته و شاخص آب 2015 مستخرج از دو سنجنده ETM+ و OLI ماهواره لندست در تفکیک رودخانه های کم عرض و کم عمق بررسی شد. آستانه بهینه هر یک از این شاخص ها با استفاده از نمودار ROC تعیین شد. فرایند اعتبارسنجی نیز با استفاده از تصاویر گوگل ارث مربوط به آگوست سال 2013 انجام پذیرفت. صحت نتایج با آمار های متفاوت شامل خطای ترکیبی، صحت تولیدکننده، صحت کاربر، خطای omission و خطای commission بررسی شد. نتایج نشان می دهد اگرچه صحت شاخص های مستخرج از سنجنده ETM+ به نسبت بیش از سنجنده دیگر است، به طور کلی بیشترین صحت تفکیک عارضه مورد نظر مربوط به شاخص تفاضل بهنجار آب اصلاح شده و شاخص استخراج خودکار آب با سایه است و شاخص استخراج خودکار آب بدون سایه نیز کمترین صحت را در تفکیک عارضه رودخانه داشته است.
ارزیابی تناسب اراضی مبتنی بر روش های تصمیم گیری چند معیاره مکانی جهت استقرار نیروگاه های بادی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین تناسب اراضی، برای استقرار توربین های بادی به منظور بهره برداری مناسب از پتانسیل های موجود و بالقوه انرژی بادی، به عنوان یکی از منابع انرژی تجدید پذیر، در مناطق مختلف کشور دارای اهمیت است. تعیین مناطق با تناسب بالا جهت استقرار توربین های بادی تأثیر زیادی در کارایی تجهیزات و وسایل تولید برق بادی دارد. تاکنون تحقیقات صورت گرفته در منطقه خراسان رضوی، تنها به تحلیل آماری داده های سرعت و جهت باد بسنده کرده و معیارهای مکانی تأثیرگذار در محل احداث نیروگاه بادی را کمتر مدنظر قرار داده است. این تحقیق به دنبال تحلیل تناسب اراضی، برای احداث نیروگاه بادی با استفاده از معیارهای محیطی (شامل شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از مناطق حفاظت شده)، فنی (شامل متوسط سرعت باد، پیوستگی باد و تراکم باد) و اقتصادی (شامل فاصله از شهر، فاصله از روستا، فاصله از فرودگاه، فاصله از منابع طبیعی و فاصله از جاده) و با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ANP، ANP-DEMATEL و ANP-OWA است. هدف، ارزیابی نتایج هر یک از مدل ها و تولید نقشه تناسب اراضی برای احداث نیروگاه بادی در سناریوهای مختلف تصمیم گیری است. بر این اساس، ابتدا با استفاده از توابع تحلیلی سامانه اطلاعات مکانی، کل محدوده برای هر یک از معیارها پهنه بندی شده و سپس نقشه تناسب اراضی با استفاده از هر یک از روش های تصمیم گیری چندمعیاره ذکرشده، تولید و با یکدیگر مقایسه شده اند. با بررسی نقشه های تناسب اراضی مشخص شد که در سناریوهای مختلف تصمیم گیری، ناحیه جنوب شرقی استان دارای بیشترین پتانسیل برای احداث نیروگاه بادی است. نتایج این تحقیق، ابزار مناسبی برای تصمیم گیری درباره انتخاب مکان مناسب، به منظور احداث نیروگاه بادی در اختیار این صنعت قرار می دهد.