فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
685 - 696
حوزههای تخصصی:
بحران آب به همراه اثرهای منفی تغییر اقلیم یکی از دغدغه های بشر در سطح جهانی است. تغییرات بلندمدت فراسنج های اقلیمی در نتیجه انتشار گازهای گلخانه ای تأثیر معنی داری در منابع آب تجدیدپذیر داشته است. در این پژوهش به بررسی تغییرات زمانی تبخیر- تعرق واقعی (ETa) و ارتباط آن با دما و بارش استان آذربایجان شرقی پرداخته شد. برای این کار از داده های فرآورده دورسنجی MOD16A2 سنجنده مودیس در بازه زمانی ۲۰۰۰ ۲۰۱۴ استفاده شد. تفکیک اسمی داده های به کارگرفته شده سنجنده مودیس 1000 متر است. در این پژوهش، علاوه بر داده های فرآورده MOD16A2، داده های دماهای بیشینه، کمینه، و بارش 11 ایستگاه همدید استان نیز به کار گرفته شد. هدف از این پژوهش مقایسه مقادیر ETa پایگاه ntsg با دما و بارش استان است. نخست میانگین داده های رقومی تبخیر- تعرق واقعی استان بر روی 124548 یاخته برآورد شد. سپس، به روش همبستگی و تحلیل رگرسیون پیوند بین دماهای بیشینه، کمینه، و بارش ایستگاه های همدید با تبخیر- تعرق واقعی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که همبستگی خطی دماهای بیشینه و دمای کمینه با تبخیر- تعرق واقعی یاخته نماینده ایستگاه ها به صورت مستقیم و منفی بوده و با افزایش هر C°1 دما، مقدار تبخیر- تعرق واقعی به اندازه 02/0 میلی متر در روز کاهش می یابد.
بررسی پراکنش فصلی و روند بی هنجاری دمای سطح زمین روز و شب ایران با استفاده از داده های سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
351 - 364
حوزههای تخصصی:
بی هنجاری دمای سطح زمین ( LSTA ) متغیر ی کلیدی در مطالعات اقلیمی، کشاورزی ، و مدیریت منابع آب است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات فصلی و روند بی هنجاری دمای سطح زمین روز و شب ایران است. بی هنجاری دمای سطح زمین برگرفته از سنجند ه MODIS ماهوار ه Terra طی دو باز ه زمانی روز و شب برای دور ه 2001-2018 بررسی شد ه است . برای درستی سنجی داده های دمای سطح زمین از داده های هشت ایستگاه همدید با روش رگرسیون خطی استفاده ش د که نتایج نشان از دقت بالای این داده ها در کشور را داشته است. نتایج نشان داد بی هنجاری منفی در مناطق خشک کم ارتفاع و بی هنجاری مثبت در مناطق مرتفع و عرض های جغرافیایی بالا دیده می شود. تحلیل روند نشان داد بی هنجاری دمای سطح زمین روز و شب با سرعت متوسط 01 / 0 و 02 / 0 درج ه سلسیوس به ازای هر سال در حال افزایش است. بیشین ه نمر ه Z آزمون من- کندال (روند مثبت) با 80 / 3 در فصل تابستان برای شب و روز اتفاق افتاده است. برعکس، روند منفی در بی هنجاری ها برای مناطق خشک جنوب شرقی و داخلی و کوهپایه های زاگرس و البرز جنوبی ب ه دست آمده است.
مقایسه و ارزیابی روش های طبقه بندی نظارت شده در استخراج و آشکارسازی تغییرات لند فرم های ژئومورفولوژی حوضه آبریز سجاسرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت لند فرم های ژئومورفولوژی و بررسی تحولات و تغییرات آن در همه مناطق بخصوص مناطق کوهستانی در جهت مدیریت محیطی در زمینه های مختلف از نیازهای مهم و ضروری علم ژئومورفولوِژی است. عوامل دینامیک درونی و بیرونی زمین دائماً باعث ایجاد تغییرات در لند فرم های ژئومورفولوژی می شوند. بنابراین شناخت این تحولات و تغییرات جهت مدیریت بهتر در زمینه های مختلف طبیعی و انسانی ضروری است. مناطق کوهستانی به علت صعب العبور بودن مطالعات میدانی را دچار چالش می کنند. علم ژئومورفولوژی نیز همگام با سایر علوم از فنّاوری های روز دنیا مانند علم سنجش از دور جهت تسریع در پیشبرد اهداف و نیازها استفاده می کند. در همین راستا جهت شناسایی لند فرم های سطحی و مهم حوضه آبریز سجاسرود و بررسی روند تغییرات آن در طول سال های 1986 تا 2018 از تصاویر ماهواره ای لندست TM و OLI استفاده گردید. جهت شناسایی لند فرم ها، ضمن بررسی های میدانی از تصاویر نرم افزار گوگل ارث و نقشه های توپوگرافی کمک گرفته شد. سپس از طریق روش های طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان لند فرم های اصلی استخراج گردید. نتایج ارزیابی دقت طبقه بندی را نشان داد. روش حداکثر احتمال با صحت کلی 70/97 و ضریب کاپای 96 درصد در سال های 1986 و 2018 نسبت به دو روش دیگر عملکرد بهتری در تهیه نقشه ژئومورفولوژی و روند تغییرات دارد. برای بررسی روند تغییرات لند فرم ها و آشکارسازی تغییرات در بازه زمانی 32 ساله از نقشه طبقه بندی حداکثر احتمال و الگوریتم MNF در محیط نرم افزار ENVI استفاده گردید. نتایج نهایی نشان داد، پهنه های پوشش گیاهی و دشت آبرفتی به ترتیب با 159/479 و 26/572 درصد افزایش مساحت داشتند. در مقابل کوه ها و تپه ها، پادگانه های آبرفتی، مخروط افکنه ها و آبرفت های جدید با کاهش مساحت مواجه بودند. همچنین نتایج الگوریتم MNF نشان داد بیشترین شدت و سرعت تغییرات مربوط به دشت های آبرفتی، کوه ها، تپه ها و کمترین سرعت تغییرات مربوط به مخروط افکنه ها است.
تبیین اثر و فرایند ژئومورفولوژیکی پدیده فرونشست در تغییر الگوی لند فرم های ژئومورفولوژیکی مطالعه موردی دشت یزد- اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین باعث تغییردر پدیده های ژئومورفولوژی می شود . باتوجه به واقع شدن عوارض انسان ساخت روی لند فرم های مختلف،بررسی تغییرات ناشی ازفرونشست دراین گونه پدیده ها،حائز اهمیت است. دراین پژوهش، تغییرات سطحی دشت یزد اردکان دربازه ی زمانی 2003 تا 2018 مورد بررسی قرارگرفته است. بدین منظور از تصویر سه سنجنده راداری ( Sentinel 1 , ENVISAT ASAR , ALOS PALSAR ) درسال های 2007 و 2009 و همچنین ازتصاویر ماهواره لندست درسال های 2011،2003 و 2018 به منظور بررسی تغییرات پوشش سطح زمین استفاده شده است.سپس با استفاده از تکنیک تداخل سنجی رادار با روزنه مصنوعی، اقدام به تعیین میزان فرونشست زمین شد. پس از استخراج و شناسایی عوارض منطقه، سه لندفرم آبراهه، شق و گالی برای مطالعه تفضیلی انتخاب گردید. به منظور استخراج این لندفرمها فیلتر CANNY به کارگرفته و با مقایسه این پدیده ها در بازه های زمانی 2003 تا 2018 الگوی تغییرات آنها استخراج گردید. برای درک ارقام تغییرات ارتفاعی متأثر از پدیده فرونشست اقدام به انتخاب سه محدوده واجدتغییرات درالگو و توامأ حدوث فرونشست شد. برابر ارقام حاصل، طول شقوق در محدوده مورد مطالعه با رشد 202درصدی از 18 کیلومتر درسال 2003 به 54 کیلومتردرسال 2018،سطح گالی بارشد50درصدی از 4 هکتار درسال مبدأ به6 هکتاردرسال انتهایی و آبراهه با افزایش سطوح دراشغال از 165 هکتار به 241 هکتار حدود 47 درصد رشد داشته،که تغییرات شق ازهمه بیشتربوده است. بر اساس یافته های این پژوهش مشخص شدکلیه مناطقی که به پدیده فرونشست دچار می شوند سرانجام تحت تأثیر تغییرات فرم والگوها ژئومورفولوژی قرار می گیرند این تغییرات بسته به نرخ ودوره زمانی رخدادفرونشست، تغییردر زایش و روندفرم دهی پدیده های مورفولوژیکی راپیامد دارد.
ارزیابی اثرات زیست محیطی توسعه ژئوتوریسم در جزیره هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم گزینه شاخص بخش گردشگری است که اهم اهداف آن، پایداری، افزایش سودمندی، کاهش اثرات مخرب حین استفاده از منابع زمین شناسی و ژئومورفولوژیک و ایجاد کمترین تغییرات در محیط طبیعی است. هدف از این پژوهش ارزیابی اثرات زیست محیطی توسعه ژئوتوریسم در جزیره هرمز است. برای نیل به این هدف، طی مطالعات کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی، ویژگی های محیط طبیعی و انسانی جزیره هرمز به عنوان داده های پژوهش، در قالب فرم های شناسنامه مکان گردآوری شده و ارزیابی اثرات توسعه ژئوتوریسم بر پایداری محیط به روش RIAM اصلاح شده انجام گرفت. بر اساس نتایج، توسعه ژئوتوریسم آثار مثبت زیادی بر عدم مهاجرت جمعیت از جزیره، توسعه مشاغل، حفظ آثار تاریخی، آسایش مردم، توسعه زیرساخت ها، اقتصاد جوامع محلی و نیز تبادلات فرهنگی در جزیره داشته و باعث شده است که کیفیت اثرات بر محیط انسانی جزیره در طبقه متوسط تا خوب قرار گیرد. اگرچه محیط های فیزیکی و بیولوژیکی جزیره هرمز ماهیتاَ شکننده اند، ژئوتوریسم نه تنها خسارتی بر این اجزاء وارد نکرده، آثار مثبتی نیز بر آن ها داشته است. ژئوتوریسم، کمترین تغییرات را بر محیط فیزیکی باعث شده است. در مجموع با توجه به تغییرات جزئی و عمدتاَ مثبت محیط ، می توان نتیجه گرفت که توسعه ژئوتوریسم در هرمز با اهداف اکوتوریسم و توسعه پایدار هماهنگ بوده و پتانسیل بالایی برای ایجاد اثرات سودمند زیست محیطی در جزیره هرمز دارد. در این راستا با تقویت مدیریت و لحاظ ضوابط و استانداردهای خاص بهره برداری نشأت گرفته از ماهیت ژئوتوریسم می توان از اثرات جزئی مخرب آن کاسته و اثرات مثبتش بر محیط های طبیعی و انسانی جزیره را تقویت کرد.
ارزیابی افتراق های فضایی کیفیت منابع آب زیرزمینی (مطالعه موردی: بخش های دولت آباد، دشتاب، سلطانی و صوغان در استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت ویژه اقلیمی و ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و نیمه خشک موجب شده است که منابع آب زیرزمینی، منبع اصلی تأمین آب این مناطق تلقی شوند. بر اساس این، مدیریت منابع آبی یادشده مستلزم ارزیابی دقیق کمیت و کیفیت ذخیره های آبی، میزان دسترسی به آن ها در هر منطقه و شناخت فرایندهای محیطی حاکم بر آنهاست. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی و مطالعه کیفیت منابع آب زیرزمینی بخش های دولت آباد، دشتاب، صوغان و سلطانی در استان کرمان، اختلاف بین شاخص های کیفی مختلف به شکل کمی اندازه گیری و مقایسه شده است. نتایج آنالیز واریانس، اختلاف معنادار بین شاخص های مختلف را نشان می دهند. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد (01/0α<) برای هر یک از شاخص ها، منابع آب زیرزمینی بخش های مختلف را در گروه های متمایزی تفکیک می کنند؛ به طوری که بر اساس شاخص های EC، TDS، Cl، SO 4، Mg، Na، SAR و TH، منابع آب زیرزمینی بخش های دولت آباد و دشتاب در گروه اول و بخش های صوغان و سلطانی در گروه دوم قرار می گیرند. بر اساس شاخص Ca، منابع آب زیرزمینی بخش های مطالعه شده در سه گروه مختلف قرار می گیرند: گروه اول شامل بخش های سلطانی و صوغان، گروه دوم شامل بخش دولت آباد و گروه سوم شامل بخش دشتاب. همچنین، قرارگرفتن منابع آب زیرزمینی همه بخش ها در یک گروه بر اساس شاخص HCO 3نشان می دهد که تفاوت معنا داری در کیفیت منابع آب زیرزمینی مناطق مطالعه شده بر اساس شاخص یادشده مشاهده نمی شود. آزمون آنالیز همبستگی بین شاخص های مختلف سنجش کیفیت منابع آب زیرزمینی در مناطق مطالعه شده، بیشترین میزان همبستگی را در سطح احتمال یک درصد بین شاخص های pH و سطح آب زیرزمینی نشان می دهد.
بررسی روند تغییرات خصوصیات بیوفیزیکی سطح ناشی از فعالیت معدن مس سونگون با تلفیق قابلیت های سنجش از دور انعکاسی و حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر خصوصیات بیوفیزیکی سطح زمین یکی از مهم ترین اثرهای منفی فعالیت های انسانی است. هدف از پژوهش حاضر تلفیق قابلیت های سنجش از دور انعکاسی و حرارتی برای بررسی و پایش روند تغییرات خصوصیات بیوفیزیکی سطح منطقه معدن مس سونگون ناشی از فعالیت های معدنی طی سه دهه گذشته است. بدین منظور، از مجموعه داده های انعکاسی و حرارتی تصاویر ماهواره ای، ایستگاه های هواشناسی، و بازدید زمینی استفاده شده است. در این پژوهش، برای طبقه بندی کاربری اراضی از الگوریتم طبقه بندی بیشترین شباهت، محاسبه دمای سطح از الگوریتم تک کاناله و مدل سازی خصوصیات بیوفیزیکی روشنایی، سبزینگی، و رطوبت سطح بازه زمانی ۱۳۶۸-1396 به ترتیب از پارامترهای آلبیدو، NDVI، و NDWI استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بر اثر گسترش و توسعه فعالیت های معدنی مساحت جنگل ها از 94/995 هکتار به 27/594 هکتار کاهش یافته است. طی بازه زمانی ۱۳۶۸-1396 مقدار میانگین پارامترهای آلبیدو، NDVI، و NDWI به ترتیب 1/0 افزایش، 08/0 کاهش، و 12/0 افزایش یافته است. همچنین، تغییر کاربری جنگل به معدن به صورت میانگین سبب افزایش 8/5 درجه کلوین دمای سطح شده است. نتایج پژوهش حاکی از کارایی بسیار بالای تلفیق قابلیت های سنجش از دور انعکاسی و حرارتی برای پایش و مدیریت پدیده های مختلف انسانی، محیطی، و طبیعی است.
واکاوی تغییرات توزیع فراوانی چهار دهه بارش روزانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تغییرات زمانی - مکانی توزیع فراوانی بارش روزانه روزهای بارشی ایران است. به این منظور، از داده های بارش روزانه میان یابی شده به روش کریگینگ 1437 ایستگاه هم دید، اقلیمی و باران سنجی ایران طی دوره آماری 01/01/1340 تا 29/12/1382 پایگاه داده اسفزاری استفاده شد. برای بررسی تغییرات توزیع فراوانی بارش کل، داده ها به دو دوره تقسیم شدند. با برنامه نویسی در محیط نرم افزار متلب، توابع توزیع خانواده نرمال (نرمال استاندارد و لوگ نرمال) و گاما (گامای دوفراسنجی و نمایی) بر تک تک 7187 یاخته در هر دوره جداگانه برازش داده شدند و شاخص های برازنده ترین تابع توزیع فراوانی محاسبه و پراکنش مکانی و تغییرات آنها در هر دوره بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند فقط دو توزیع خانواده گاما با سطح اعتماد 95 درصد شرایط لازم آزمون آماری کلموگراف - اسمیرنف در هر دو دوره را احراز کرده اند. تغییرات گسترده زمانی و مکانی در توزیع بارش به عنوان یکی از مؤلفه های ردیابی تغییر اقلیم تأیید نمی شود. محاسبه شاخص های برازنده ترین توزیع با روش گشتاور خطی، تغییرات جزئی در الگوی پراکندگی فضایی این شاخص ها را نشان می دهد؛ برای نمونه، شاخص انحراف معیار نشان می دهد در 63 درصد مساحت کشور ازجمله ایران مرکزی و جنوب ایران، اعتماد به بارش در دوره دوم نسبت به دوره اول کاهش یافته است و افزایش یافتن نبود اطمینان به بارش، زنگ خطری برای آسیب پذیری اکوسیستم های حساس این مناطق است.
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع آب سطحی تجدیدپذیر سی حوضه آبریز کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
351 - 373
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر مقادیر بارندگی و جریان های سطحی سی حوضه آبریز ایران نسبت به نیم قرن گذشته به شدت کاهش یافته است. در این پژوهش حوضه های مذکور به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و هدف از اجرای آن ارزیابی اثرهای احتمالی تغییر اقلیم در بارندگی و منابع آب سطحی تجدیدپذیر است . برای بررسی این موضوع، مقادیر بارندگی و آبدهی اندازه گیری شده این حوضه ها از سال 1347 تا 1397 در سه دوره آماری از 1347-1397، 1347-1377، و 1377-1397 طبقه بندی شد. سرانجام، با آزمون های آماری t استیودنت، من- ویتنی، من- کندال گرافیکی روند تغییرپذیری داده ها در سطح اطمینان 95درصد و 99درصد با SPSS محاسبه شد. به موجب نتایج این پژوهش، معلوم شد روند بارندگی بلندمدت همه حوضه ها منفی بوده و میانگین حجم جریان های سطحی تجدیدپذیر بیست سال اخیر نسبت به میانگین پنجاه سال بین 13- تا 61- درصد کاهش یافته و آماره U ( ti ) همه آن ها منفی است. به نظر می رسد علت آن تغییر اقلیم است . به عنوان مثال، آماره U ( ti ) بارش ها در حوضه کارون 2.77-، مارون جراحی 2.18-، در کرخه 1.98-، غرب ایران 1.78-، و قره سو- گرگان 2.70+ است . در مقایسه با آن آماره U ( ti ) آبدهی آن ها به ترتیب 3.35-، 3.07-، 4.51-، 2.87-، و 3.29- است .
بررسی تغییرات تراز دریا در اثر پارامترهای اقلیمی با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم در سواحل شمالی دریای عمان (مکران ساحلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
برخی عناصر اقلیمی، مانند دمای هوا، فشار هوا، و سرعت باد، در زمره شدیدترین تغییرات کوتاه مدت تراز سطح آب قرار می گیرد. در این پژوهش، تغییرات تراز آب بر پایه داده های ایس تگاه هواشناسی و ایستگاه ثبت جزرومد با هدف ارزیابی کارآیی از مدل درخت تصمیم گیری (آنالیز غیرخطی) در برآورد و چگونگی اثرهای پارامترهای مستقل بارومتری، نیروی باد، و دمای هوا بر پیش بینی روند پارامتر وابسته میانگین تراز دریا (MSL) سواحل شمالی دریای عمان (مکران ساحلی- جنوب شرق ایران) در ایستگاه های جزرومدی مناطق جاسک و چابهار در یک دوره بیست ساله (1997-2016) ارزیابی و محاسبه شده است. براساس رابطه مدل نهایی در منطقه جاسک ((71/0)W 208/7 + (195/0) P 092/11 – (102/1) T 619/5+ 197/13MSL=) و در منطقه چابهار ((316/0) W776/2+(87/0) P596/1-(089/1) T529/1+520/4MSL=) حاصل از الگوریتم درخت تصمیم گیری در پیش بینی MSL با استفاده از داده های موجود تا 95درصد قابل اطمینان است. با توجه به دامنه نوسان جزرومد، به طور متوسط، در منطقه چابهار 1 تا 5/1 متر و در منطقه جاسک بیش از 3 متر برابر بازه زمانی به دست آمده در نمودارها با بررسی اجمالی اشکال ژئومورفولوژیکی در منطقه مطالعاتی از لحاظ آثار مورفولوژیک و داغ آب نیز به خوبی مطابقت می نماید.
مقایسه آسیب پذیری زیرحوضه های آبخیز سامیان بر اساس تغییرات مؤلفه های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی آسیب پذیری اقلیمی آبخیز سامیان در استان اردبیل انجام شد. در این راستا، نخست شاخص های مهم اقلیمی و فیزیکی در سطح 27 زیرحوضه محاسبه و سپس به تعیین آستانه ها اقدام شد. نتایج نشان داد که شاخص های فصل خشک و مرطوب به ترتیب در محدوده 05/48 (زیرحوضه 21) تا 63/86 (زیرحوضه 12) و 99/254 (زیرحوضه 16) تا 83/130 (زیرحوضه 3) میلی متر متغیرند. همچنین، شاخص های دوره سرد و گرم به ترتیب بین محدوده 87/5- (زیرحوضه 8) تا 07/2 (زیرحوضه 3) و 03/13 (زیرحوضه 8) تا 96/16 (زیرحوضه 3) درجه سانتی گرادند. شاخص های حداکثر سرعت باد بین محدوده 20/34 (زیرحوضه 8) تا 48/78 (زیرحوضه 1) کیلومتر بر ساعت، ارتفاع از سطح دریا بین محدوده 1326 (زیرحوضه 21) تا 2596 (زیرحوضه 14) متر، و SPI در محدوده 0006/0 (زیرحوضه 16) تا 0111/0 (زیرحوضه 8) نیز قرار گرفتند. در مجموع، ضمن تأیید تغییرپذیری مکانی زیاد شاخص های آسیب پذیری در دوره زمانی مورد مطالعه، نتایج حاصل از تلفیق همه شاخص ها نشان داد که زیرحوضه های 15، 16، و 17 واقع در غرب دارای آسیب پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه های 20، 21، و 24 واقع در بخش هایی از شمال و مرکز دارای کمترین آسیب پذیری اند و در طبقه برگشت پذیر از لحاظ نقطه آسیب پذیری کلی (OVP) قرار دارند.
واکاوی رخداد و الگوهای همدید موج های سرمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موج های سرمایی از رویدادهای فرین دمایی هستند که در آن ها مقادیر غیرمعمول دمای کمینه مشاهده می شود. این موج ها در دوره سرد سرما و در دوره گرم سال خنکی هوا را در پی خواهند داشت. هدف از پژوهش حاضر مطالعه موج های سرمایی- خنک ایران و تحلیل همدید الگوهای گردشی ایجادکننده آن است. ازاین رو، با استفاده از داده های کمینه دمای روزانه (ERA-Interim -ECMWF) در دوره 2004-2013 و محاسبه نمره استاندارد آن ها، ناهنجاری های کمتر از 1- به عنوان روزهای دارای موج سرمایی و خنک شناسایی شد. با استفاده از داده های فشار تراز دریا در روزهای دارای موج های سرما و خنک و همچنین روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، پنج خوشه به عنوان الگوهای بهاره، تابستانه، پاییزه، اواخر پاییز- اوایل زمستان، و زمستانه استخراج شد. موج های سرمایی و خنک ایران در بیشتر موارد از فرارفت هوای سرد از طریق جریانات ورودی از سمت شمال، شمال شرق، و شمال غرب ناشی می شوند. این جریانات حاصل استقرار پُرفشار بر روی سرزمین های همسایه های شمالی از شمال دریای سیاه تا شمال شرق دریای خزر هستند. در الگوهای اول و دوم (بهاره و تابستانه)، علاوه بر وجود سامانه های پُرفشار در موقعیت های ذکرشده، شیب فشاری ناشی از حضور کم فشارهای سطحی در نیمه جنوبی در این زمان جریانات شمالی را سبب شده است.
بررسی فرونشست زمین با استفاده از سری زمانی تصاویر راداری و ارتباط آن با تغییرات تراز آبهای زیرزمینی (مطالعه موردی: کلان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
138 - 155
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارتفاعی رخداده در سطح زمین که غالباً به صورت فرونشست و گاهی بالا آمدگی ظاهر می شود، به عنوان یک مخاطرات خاموش ولی جدی در محدوده شهرها به حساب می آید. در پژوهش حاضر با استفاده از روش سری زمانی SBAS در بازه زمانی 2014 تا 2021 در محدوده کلان شهر کرج با انتخاب 25 تصویر Sentinel-1 با فاصله زمانی و مکانی مناسب، متوسط سرعت فرونشست و برخاستگی زمین در محدوده مورد مطالعه برآورد شد. نتایج آنالیز سری زمانی تصاویر تداخل سنجی نشان می دهد در کلان شهر کرج مقدار تغییرات سطح زمین بین 145- تا 15+ میلی متر بوده است و مناطق دارای فرونشست در بخش شمال غربی منطقه مورد مطالعه یعنی مهرشهر می باشد که بین 100 تا 145 میلی متر فرونشست را ثبت کرده است. برای تعیین عوامل اصلی این رخداد، منطقه مهرشهر به طور دقیق تری از نظر بهره برداری از معادن، فعالیت تکتونیکی، کاربری زمین از نظر ساخت بنا و سازه های عظیم و در نهایت تغییرات سطح تراز آب های زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد تنها تغییرات تراز آب زیرزمینی در منطقه روند متناظری با رخداد فرونشست در منطقه مهرشهر دارد . برای بررسی علل و عوامل روند کاهشی سطح تراز آب های زیرزمینی ، بارش منطقه نیز طی 6 سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان از کاهش بارش میانگین در این دوره زمانی دارد که می تواند در کنار برداشت آب زیرزمینی حتی با حفظ روند ثابت، آثار نامطلوبی بر تغذیه آب های زیرزمینی و در نهایت رخداد فرونشست برجای گذارد.
تحلیل اثر توسعه شهری تهران بر چرخه هیدرولوژی و ژئومورفولوژی رودخانه اوین-درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی که به مطالعه لندفرم ها می پردازد، نقش اساسی را در زمینه برنامه ریزی، توسعه و مدیریت مناطق شهری بویژه در ارزیابی مناطق قبل و بعد از توسعه شهری بازی می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثرات گسترش فیزیکی شهر بر ویژگی های هیدرولوژیکی، دبی و رسوب رودخانه و ویژگی های کانال رود حوضه آبریز اوین – درکه طی دوره زمانی 20 ساله(1998-2018) می باشد. این پژوهش در سه گام، مطالعات هیدرولوژی با استفاده از مدل نیمه توزیعی SWAT، مطالعات دبی و ر سوب و مطالعات ژئومورفولوژی، می باشد. نتایج حاصل از مطالعات هیدرولوژی مبتنی بر سناریوی توسعه فیزیکی شهر، نشان می دهد که میانگین بارش در حوضه برابر با 4/430 میلی متر می باشد که از این مقدار بارش در دوره قبل 6/142 میلی متر و در سال 2018، به میزان 8/146میلی متر به صورت تبخیر و تعرق واقعی از سطح زمین و گیاه تبخیر می گردد. میانگین شماره منحنی و رواناب سطحی به ترتیب در سال 1998 برابر با 01/84 و 66/106میلی متر و در سال2018 این مقدار به 76/84 و 28/116 میلی متر افزایش داشته است. براساس نتایج تغییرات رسوب و دبی، روند رسوب به مرور کاهش یافته که متعاقب با آن دبی نیز تغییرات نزولی را نشان می دهد. نتایج بررسی شاخص های مورفولوژیکی و مشاهدات میدانی نشان داد که تغییرات مورفولوژی کانال رودخانه اوین- درکه به صورت کاهش مقطع و عرض کانال در بازه های شهری، تغییر نیمرخ عرضی و طولی، جابجایی مسیر رودخانه و افزایش مئاندر و فرسایش جانبی در بازه های در حال تعدیل و قابل بازیابی طی دوره زمانی بیست سال می باشد.
ارزیابی شاخص های ژئومورفوکلیمایی بر مکان گزینی مراکزحیاتی، حساس و مهم با رویکرد دفاع-غیرعامل (مطالعه موردی: سواحل مکران ازجاسک تا خلیج گواتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ویژگی های ژئومورفولوژیکی و اقلیمی نقاط مختلف کشور یک اصل مهم و ضروری به حساب می آید و عدم شناخت آنها جز ارتکاب به اشتباهات خطرناک، کاردیگری انجام نخواهد شد. این مقاله به بررسی ویژگی های جغرافیایی و به ویژه ارتباط و پیوند میان عوامل ژئومورفوکلیمایی بر مکان گزینی مطلوب مراکز حیاتی، حساس و مهم منطقه سواحل مکران از جاسک تا خلیج گواتر با رویکرد دفاع غیرعامل می پردازد. با توجه به ضرورت مکان گزینی مراکز و تأسیسات حیاتی، مهم و حساس با رویکرد دفاع غیر عامل بصورت مؤثر و هوشمندانه با ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژیکی و اقلیمی سواحل مکران(بندرجاسک تا خلیج گواتر) بمنظور دست یابی به پایداری امنیتی در این ناحیه از کشور ایران بر اساس نقشه طرح توسعه سواحل مکران ترسیم شده توسط دبیرخانه توسعه سواحل مکران، دراین پژوهش متناسب با تفکیک واحدهای ژئومورفولوژی منطقه مکران، خط ساحلی و جلگه ساحلی تا شعاع 50 کیلومتر را به عنوان منطقه عملیاتی ودشت های پایکوهی وکوهستان تا شعاع 200 کیلومتر درعمق را منطقه راهبردی در نظر گرفته شده است. ابزارهای تحقیق پژوهش را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر هوایی و ماهواره ای منطقه تشکیل داده است. همچنین با ارائه و تنظیم پرسشنامه ها، مصاحبه با افراد کارشناس به شناسایی عوامل مؤثر اعم از طبیعی و انسانی در مکان یابی مراکز حیاتی، حساس و مهم با تأکید بر دفاع غیرعامل پرداخته و پس از مشخص شدن آنها، داده های عوامل ژئومورفولوژیکی و عناصر اقلیمی را با استفاده از روش تحلیلی بهترین- بدترین(BWM) بمنظور انجام مقایسه معیارها به صورت بهترین و بدترین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و عوامل و عناصر تأثیرگذار در مکان گزینی با رویکرد دفاع غیرعامل رتبه بندی و وزن دهی نهایی گردید که از بین شاخص ها، میزان شیب با وزن نهایی (257/0) و رطوبت نسبی با وزن نهایی (030/0) به ترتیب مهمترین و کم اهمیت ترین شاخص ها مشخص شدند. در نهایت در محیط نرم افزار Arc GIS با هم پوشانی لایه ها، نقشه ای که در آن مناطق مناسب برای احداث مراکز حساس و مهم در آن مشخص شده اند را بدست آوردیم. نتایج نشان می دهد که مناطق شرقی ساحلی منطقه مورد مطالعه برای مکان یابی شرایط مناسب تری را نسبت به مناطق غربی دارد. همچنین با توجه به نقشه نهایی که بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است، مساحت پهنه های مطلوب برای مکان گزینی مراکز حساس و مهم در بخش شمالی نسبت به مناطق جنوبی بیشتر است، به عبارت دیگر می توان گفت که ویژگی های ژئومورفولوژیکی از جمله شرایط توپوگرافی، فیزیوگرافی رودخانه ها و... منطقه در بخش شمالی شرایط مطلوبتری نسبت به مناطق جنوبی و نیز در ناحیه جلگه ساحلی در بخش شرقی نسبت به بخش غربی برای انتخاب مکان بهینه مراکز حساس و مهم برخوردار هستند.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر زمان رخداد آستانه زیستی و مرحله گُل دهی درخت انگور در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
129 - 145
حوزههای تخصصی:
درختان میوه، به دلیل ساختار بیولوژیکی شان، به تغییرات آب و هوایی حساسیت بسیار زیادی دارند. مطالعه حاضر در دو دوره گذشته (2005-1985) و دوره آینده (2090-2020) بررسی شد. در دوره آینده از مدل های BCC-CSM1.1، MRI.CGCM3، GFDL-CM3، MIROC-ESM، و GISS-E2-Rاز سری مدل های CMIP5 پایگاه داده MarksimGCM در خط سیر سناریوهای RCP8.5 و RCP4.5استفاده شد. نتایج نشان داد مدل MRI.CGCM3 از وزن و توانایی بیشتری در شبیه سازی آینده نسبت به دیگر مدل ها برخوردار است. در مناطق کشت درخت انگور در ایران به طور متوسط دمای کمینه در خط سیرهای واداشتی RCP8.5 و RCP4.5 در دوره های 20۲۰- 20۵۵ و 20۵۶-20۹۰، به ترتیب 6 / 1 و 2 / 4 و 2 / 1 و 3 / 2 درجه سانتی گراد نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. با توجه به افزیش دمای هوا، زمان رخداد آستانه زیستی و مراحل فنولوژیکی درخت انگور در دوره آینده نسبت به دوره گذشته در زمان جلوتری تکمیل خواهد شد؛ به طوری که در الگوی واداشتی بدبینانه، زمان رخداد آستانه زیستی در آینده میانی و دور 8 تا 16 روز و زمان گُل دهی نیز 6 تا 16 روز، جلوتر رخ خواهد داد. بنابراین، یکی از اثرهای عمده تغییر اقلیم در قالب تغییر رخداد مرحله فنولوژیکی گُل دهی درختان میوه ظاهر خواهد شد.
پیشینه فرهنگی، تاریخی روابط ایران با کردستان عراق از دوران قاجار تا معاصر
حوزههای تخصصی:
مردم اقلیم کردستان عراق امروزی که نژادی آریایی و اصالتی ایرانی دارند از 8000 هزار سال پیش بخشی از تاریخ و فرهنگ ایرانزمین محسوب می شوند و پیوستگی های زبانی، نژادی، دینی، سیاسی و اجتماعی با مردم و دولت های ایرانی خود را همواره تا به امروز حفظ کرده اند مردم و دولت های ایرانی نیز همواره این منطقه را بخشی از تاریخ و فرهنگ کهن خود می داند و در تمام حوادث تلخ و شیرینی که برای آن ها رخ داده در کنار آن ها بوده اند. با به قدرت رسیدن صفویه در اوایل قرن ده هجری (907 هجری) تا به امروزه (1398 انقلاب اسلامی ایران) در ایران، این منطقه نقش اساسی و کلیدی را در تحولات داخلی و روابط خارجی ایران با دولت های هم جوار عثمان، عراق، اسرائیل غاصب و فرا منطقه ای امریکا و انگلیس ایفا کرده است و باوجودآنکه با ضعف برخی از دولت های ایرانی درگذشته ازنظر سیاسی از حکومت مرکزی ایران جداشده اند اما شاکله های ارتباطی خود با ایران را همچنان حفظ کرده اند به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران نسبت به اتفاقات و دخالت های دولت های دیگر در این منطقه همواره حامی این مردم بوده است و با حساسیت خاصی تحولات این منطقه را مورد برسی قرار می دهند هرچند کردستان عراق را بخشی از عراق واحد می داند و از ایجاد یک دولت مستقل کردنشین که باعث تغییر در جغرافیایی سیاسی منطقه شود استقبال نمی کند.
بررسی فرونشست آبخوان دشت نورآباد با استفاده از روش تداخل سنجی راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین در طی سال های گذشته به دلایل مختلف از جمله رشد بی رویه جمعیت، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به همراه عوامل دیگر سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان به زمین های کشاورزی، ساختمان های مسکونی، جاده ها، خطوط انتقال نیرو و ... شده است. در این پژوهش به منظور بررسی وضعیت فرونشست در دشت نورآباد از داده های سنتینل 1A در بازه زمانی (2018-2015) و روش تداخل سنجی راداری که با مقایسه فازهای دو تصویر راداری که از یک منطقه در دو زمان مختلف اخذ شده اند، قادر به تعیین تغییرات سطح زمین در آن بازه ی زمانی می باشد در محیط نرم افراز( SNAP) استفاده شد. جهت تهیه نقشه های افت و سطح آب زیرزمینی در سال های حداقل 1382 و حداکثر1394 از روش درونیابی IDW استفاده شد و سپس میان دو پارامتر افت آب زیرمینی و لایه فرونشست همبستگی گرفته شد و نتایج حاصل از همبستگی ضریب R2 برابر 72% و سطح معناداری 99% به دست آمد ونشان داد که ارتباط مستقیمی بین افت و میزان فرونشست وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که، در محدوده دشت در بازه زمانی 12 ساله بیشترین میزان افت آب زیرزمینی حدود 22- متر در بخش های شرقی، جنوبی و مرکزی آبخوان واقع در چاه ها پیزومتری اسکان عشایر، خومه زار، شهرک صنعتی ، تل مشکی و شور می باشد. نقشه های حاصل از فرونشست نشان داد که نرخ نشست در هر سال میانگین 4 سانتی مترو طی بازه زمانی 4 ساله حدود 16 00/0متر(16 سانتی متر ) می باشد.
تحلیل کمّی و مورفولوژیکی نیمرخ طولی رودخانه های البرز شمالی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
597 - 611
حوزههای تخصصی:
نیمرخ طولی رود یکی از مؤلفه های اساسی سیستم رودخانه ای است. در این تحقیق نیمرخ طولی 15 رودخانه در البرز شمالی، که بخشی از حوضه آبریز دریای خزر هستند، بررسی شده اند. نخست، با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی، با قدرت تفکیک 12.5 متر شبکه های رودخانه ای شناسایی و نیمرخ طولی آن ها ترسیم شد. شکل نیمرخ طولی رود با شاخص تقعر (CI) و شاخص SLK اندازه گیری شد. سپس، شاخص گرادیان طولی رود (SL) برای هر قطعه از نیمرخ طولی محاسبه شد و با استفاده از نقشه های سنگ شناسی و گسل ها تفسیر شد. نتایج نشان می دهد که شکل نیمرخ طولی رودخانه های البرز شمالی در دره های عرضی به صورت مقعر با چندین شکستگی است که بیانگر غلبه فرسایش در بلندمدت است. در دره های طولی البرز شمالی، نیمرخ طولی رودخانه ها به صورت محدب است که ناشی از ساختار چین خوردگی و بالاآمدگی سنگ هاست. بررسی شاخص SL نشان می دهد که عامل سنگ شناسی و گسل ها به ترتیب 53 و 45درصد در ایجاد شکستگی در نیمرخ طولی این رودها نقش داشته اند. از مجموع 98 خط گسلی، که به صورت عرضی رودخانه ها را قطع کرده اند، فقط بیست درصد آن ها موجب شکستگی در نیمرخ طولی رود شده اند. اثر گسل در نیمرخ طولی رودخانه های غرب و شرق استان مازندران به ترتیب 70 و 30درصد بوده است.
شبیه سازی شبه دو بعدی جریان سیلاب رودخانه لیقوان با تاکید بر دشت سیلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات فراوانی به بررسی و مدلسازی جریان های سیلابی رودخانه لیقوان چای با نگرش های متفاوت پرداخته اند ولی در این مطالعات از مدل های یک بعدی در جهت مدلسازی استفاده شده است که یکی از ابعاد مهم در شبیه سازی که همان دشت سیلابی است در نظر گرفته نشده است. این مدل ها جزئیاتی از پخش سیلاب و تغییرات جریان میان کانال رودخانه و سیلاب دشت ها را ارائه نمی دهند. در این مقاله از مدلسازی شبه دوبعدی در محیط نرم افزار Mike 11 جهت شبیه سازی جریان سیلاب در رودخانه لیقوان چای استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که مدل شبه دوبعدی با وجود زمان اجرای بسیار کوتاه تر ، دقت قابل قبولی در ارزیابی دبی، شبیه سازی روند پخش و کاهش حجم سیلاب دارد، که با واقعیت ذخیره شدن بخشی از سیلاب در دشت های سیلابی انطباق دارد و قادر است مشخصات جریان را در کانال اصلی رودخانه و دشت سیلابی به تفکیک ارائه دهد. نتایج بدست آمده از شبیه سازی شبه دوبعدی نشان می دهد که، سرعت سیلاب بر اساس دامنه شیب رودخانه کترل می شود و از آنجا که رودخانه لیقوان در محیط کوهستانی جاری است و شیب نسبتا بالایی دارد سیلاب های آن از یک سوء دارای زمان تمرکز کمتر و از سوی دیگر از سرعت بالایی برخوردار می باشند که بر توان تخریب آن با وجود دبی کم می افزاید. بیشترین توان تخریب سیلاب در مقطع 6 و 7 در مقابل کمترین توان تخریب در مقطع شماره 1 و 2 است.