فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهمیت مدیریت ریسک سیلاب در برنامه ریزی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"با بروز پدیده تغییر اقلیم و دخالت روزافزون بشر در اقلیم جهانی دو سانحه طبیعی خشکسالی و سیل، بخش های مختلف کره زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. کشور ما نیز در چند سال اخیر به تناوب شاهد وقوع سیلاب ها و خشکسالی های شدید در برخی نقاط بوده است، بویژه آنکه بروز توام این دو سانحه طبیعی یکدیگر را تقویت می کنند به گونه ای که در اثر وقوع خشکسالی های شدید، پوشش گیاهی و رطوبت خاک از بین می رود که این خود عامل تسهیل کننده جریان یافتن سیلاب های مخرب می باشد و از سوی دیگر بروز سیلاب های شدید نیز باعث از بین رفتن اراضی زراعی و شسته شدن خاک های حاصل خیز می شود که این امر اثرات خشکسالی را در این منطقه تشدید می کند. در این حوضه آبریز که از پتانسیل سیل خیزی نسبتا بالایی برخوردار است، با اعمال یک مدیریت صحیح و جامع، علاوه بر آنکه اثرات و صدمات سیلاب را می توان کاهش و یا تخفیف داد می توان از سوانح طبیعی، برای افزایش پتانسیل آبی موجود در منطقه نظیر افزایش رطوبت خاک منطقه، تغذیه ی آبخانه های زیرزمینی و افزایش ذخیره آب دریاچه پشت سدها نیز بهره برد که لازمه این امر وجود یک مدیریت ریسک سیل جامع و بهینه در این حوضه آبریز می باشد.
در این تحقیق، حوضه آبریز (کارده) که در نزدیکی شهر مشهد واقع شده است، به عنوان مطالعه ی موردی در نظر گرفته شد و ریسک سیلاب های جریان یافته در این حوضه با استفاده از سه نوع مدل آماری:
1- توابع توزیع احتمال 2- مدل رگرسیونی 3- مدل سری زمانی ARIMA مدل سازی شد. طبق نتایج حاصل از آزمون مدل های به دست آمده، توابع توزیع احتمال، بخوبی قادر به مدل سازی ریسک سیلاب های حوضه نبودند. مدل رگرسیونی نیز به علت اینکه از یک روند کلی تبعیت می نمود، جواب های قابل قبولی ارایه نمی کرد. در نهایت مدل های سری زمانیARIMA از مراتب مختلف، مورد آزمون قرار گرفتند که در نهایت مدل ARIMA(1,2,3) بهترین برازش آماری را ارایه کرد. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، با استفاده ترکیبی از این سه مدل آماری، می توان یک مدل مناسب برای مدیریت ریسک سیلاب برای حوضه ی کارده بدست آورد که به صورت کاربردی و عملیاتی قابل استفاده بوده، همچنین نتایج این تحقیق برای سایر حوضه های آبریز مشابه نیز قابل بسط و استفاده است."
نقش بارش و ارتفاع در تعیین مناطق مساعد برای کشت گندم دیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشت گندم دیم در تامین غذای مورد نیاز کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. حدود 15 درصد از سطح زیر کشت استان اردبیل به گندم دیم اختصاص دارد. ثابت شده است که روند کاشت و عملکرد این محصول استراتژیک، به توزیع بارش ماهانه (طول دوره رشد)، بارش سالانه و ارتفاع منطقه بستگی دارد. هدف این تحقیق بررسی مقادیر بارش در طول دوره رشد و همچنین نقش ارتفاع در تعیین مناطق مستعد برای کاشت گندم دیم در استان اردبیل است. به همین منظور، ابتدا داده های بارندگی 15 ایستگاه هواشناسی از سال 1355 الی 1382 ( 28 سال) جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. سپس با بهره گیری از نقشه های توپوگرافی رقومی استان در مقیاس 1.250000 مناطق مساعد برای کشت گندم دیم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شناسایی شد. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که اولا: مقادیر بارش و ارتفاع از شاخص های موثر در فرآیند کشت گندم دیم محسوب می شوند. ثانیا: از طریق انطباق لایه های موثر در فرایند کشت گندم دیم در محیط GIS ، امکان شناسایی دقیق مناطق مستعد برای کشت گندم دیم وجود دارد.
بررسی خشکسالی ها – ترسالی ها و امکان پیش بینی آنها با استفاده از مدل سری زمانی هالت وینترز در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در بخشی از استان هرمزگان به منظور بررسی تغییرات زمانی بارش، تعیین خشکسالی ها و امکان پیش بینی آنها در آینده منطقه انجام شده است. دوره های خشکسالی، تر سالی، تداوم و شدت آنها از طریق شاخص استاندارد z محاسبه شده و با استفاده از مدل سری زمانی هالت وینترز پیش بینی سال های آینده صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارندگی ماهانه سه ایستگاه هواشناسی استان به مدت 37 سال، (1381-1345)، استفاده شده است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که 3 دوره خشکسالی و 2 دوره ترسالی در منطقه رخ داده است، به طوری که خشکسالی ها ضعیف و متوسط اما با تداوم زیاد بوده، در حالی که تر سالی ها شدید و بسیار شدید اما با تداوم کم ظاهر شده اند. بررسی مقادیر فصلی مشاهده و پیش بینی شده داده ها، با استفاده از مدل سری زمانی مذکور، دو چرخه سینوسی افزایش و کاهش بارندگی را ارایه می کند. اولین چرخه شامل 20 سال(45 تا 65) و دومین چرخه نیز 17 سال (66 تا 81) بوده که با پیش بینی روند کاهشی بارش در دو سال بعد (82 و 83) تقریبا چرخه کامل می گردد.
فرایندهای آبرفتی، باد و تغییر مخروط ها در دشت لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از تصویر ماهواره ای لندست ( با مقیاس: 1000000:1) و نقشه های 000,50:1 توپوگرافی و کارهای میدانی تهیه شده است. در دشت لوت پرشدگی های درّه ای و تشکیل مخروط ها دو چشم انداز مهم اشکال آبرفتی محسوب می شود. ارتفاع متوسط واحد لوت حدود 980متر است و دارای مخروط های بزرگ و کوچک قدیمی و جدید می باشد. مخروط های قدیمی تر در وضعیت ارتفاعی بالاتر قرار دارند؛ در صورتی که مخروط های جدید در نقاط پست مشاهده می شوند. در بعضی مکان ها این مخروط ها روی مخروط های قدیمی تر تشکیل شده و به عبارتی رسوبات مخروط های جدید روی مخروط های قدیم مشاهده می شود. منشاء بسیاری از اشکال دشت لوت (بیش از نصف آن) از نوع رسوبات آبرفتی است. در این مقاله سه فرآیند آبرفتی، بادی و تغییر مخروط ها در ارتباط با هم بررسی شده اند. فرآیندهای بادی دشت لوت منجر به کانال سازی و ترانشه کردن و دستکاری مواد آبرفتی در انتها، و مخروط ها شده است.
حوضه گاماسیاب، حوضه ای مناسب برای آموزش ها و پژوهش های میدانی ژئومورفولوژیک و هیدرولوژیک
حوزههای تخصصی:
بررسی ریشه یی نامگذاری کانی ها
حوزههای تخصصی:
ارتباط ویژگی های ژئومرفولوژیک حوضه ها و قابلیت سیل خیزی (تجزیه و تحلیل داده های سیل از طریق مقایسه ژئومرفولوژیک حوضه های فشند و بهجت آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل همه ساله در گوشه و کنار کشور خسارات زیادی را به منابع اقتصادی وارد می آورد. وقوع سیل و خسارات ناشی از آن در ایران طی سال های اخیر روند افزایشی داشته است؛ حال آن که به آن توجه زیادی نشده است. در این مقاله سعی شده تا تاثیر ویژگی های ژئومرفولوژیک در سیل خیزی از طریق مقایسه میزان تاثیرگذاری متغیرهای مؤثر در دو حوضه فشند و بهجت آباد در استان قزوین مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. ابزارهای اصلی تحقیق را سیستم اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزارهای Arcview , Arcinfoو نرم افزار Autocad تشکیل داده است. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است و تکنیک کار، کمیت پذیری هر یک از متغیرهای مؤثر در سیل خیزی (پوشش گیاهی، شیب، نوع خاک، سنگ شناسی، رتبه بندی آبراهه ها ) بوده است. این متغیر ها در قالب لایه های اطلاعاتی وارد سیستم شده و در نهایت با تلفیق لایه های مذکور و تجزیه و تحلیل آنها، نقشه نهایی پهنه بندی خطر وقوع سیل دو حوضه با پهنه های متفاوت تهیه گردیده است. جهت مقایسه سیل دو حوضه از روش تحلیلی و اختلاف متغیرهای ژئومرفولوژیکی موجود بهره گرفته شده است. با بررسی شرایط طبیعی و پهنه بندی خطر وقوع سیل در دو حوضه ملاحظه می شود که زمینه های طبیعی بسیار مساعدی برای وقوع سیل وجود دارد. با این وجود در حوضه فشند به دلیل شیب زیادتر و نیز غلبه سایر متغیر های مورد بررسی، نیروی برشی آب زیادتر شده و در نتیجه قدرت فرسایشی جریان افزایش می یابد و از اینرو سیل خیزی در این حوضه به مراتب بیشتر از حوضه بهجت آباد می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که حوضه آبخیز بهجت آباد از نظر ژئومرفولوژی نسبت به حوضه آبخیز فشند مراحل تکاملی بیشتری را طی نموده است. همچنین حوضه فشند از نظر ویژگی های مرفومتریک به شکل دایره نزدیک ترمی باشد و بدیهی است این حوضه از قابلیت سیل خیزی بیشتری نیز برخوردار است؛ در صورتی که حوضه های کشیده ای مانند حوضه بهجت آباد با نسبت انشعابات متراکم تر از زمان تأخیر بالاتری برخوردار بوده و ضریب سیل خیزی کمتری دارد. واژگان کلیدی : حوضه های آبخیز، سیل، حوضه فشند، حوضه بهجت آباد، ژئومرفولوژی، فرسایش.
فعالیت های آموزشی در تدریس درس های زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
تکامل ژئومرفولوژی دلتای رود سپیدرود درکواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلتای سپیدرود بزرگترین دلتای ایرانی در ساحل جنوبی دریای خزرکه طی دو میلیون سال گذشته شکل گرفته، دارای تاریخ تکامل پیچیدهای است و به دلیل بسته بودن دریای خزر، روند دلتا سازی آن با دریا های آزاد تفاوت دارد. جابجایی مکرر دهانه نقش مؤثری در روند تکامل دلتا داشته، اما به تدریج میزان جابجایی کمترشده است. تاکنون در مورد نقش جریان های دریایی شرقی- غربی در انتقال رسوب، در خصوص انحراف دهانه سپیدرود اغراق شده و به نقش جابجایی دهانهها در مرفولوژی دلتا توجه ای نشده است. افزایش سطح آب دریا به میزان کم به تنهایی نمیتواند مانع گسترش دلتا شود. شکل گیری زبانه های ماسه ای، جزایر سدی و تپههای زیر آبی در روند تکامل دلتای اهمیت بسزایی دارد. در این مقاله سعی شده با استفاده از منابع تاریخی، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، عکس های هوایی وتصاویر ماهواره ای لندست و در نهایت بررسی های میدانی، فرایند تکامل دلتای سپیدرود مورد بررسی قرار گیرد. واژگان کلیدی: ژئومرفولوژی، دلتا، سپیدرود، کواترنر، دریای خزر.
تغییرات مرفولوژی شهری ( مطالعه موردی شهر رشت در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری به روش کیفی (مطالعه موردی: بخشی از حوزه آبخیز کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام اقدامات حفاظت آب و خاک و آبخیزداری در راستای حذف و یا تقلیل خسارات ناشی از استفاده ناشایست انسان از محیط طبیعی از جمله مواردی است که بعضا از سالهای پیش آغاز گردیده و اکنون نیز ادامه دارد لکن ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری در راستای دستیابی به اهداف طرح های مربوطه تاکنون به طور علمی و منطقی در ایران کمتر مد نظر قرار گرفته است. از این رو در مقاله حاضر، کاربرد روشهای کیفی به عنوان یکی از ابزارهای قابل استفاده و کاربردی در کلیه مناطق، به طور موردی در ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری در بخشی از حوزه آبخیز کن (کشار) به وسعت 2840 هکتار و هزار نفر جمعیت واقع در غرب تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور ارزیابی اثر اقدامات آبخیزداری بر کاهش تعداد سیل، گل آلودگی آبها، مهاجرت، زمینهای بایر و افزایش میزان محصولات در منطقه مورد نظر از روش پرسشنامه و آزمون کای اسکوئر استفاده گردید. پرسشنامه های تهیه شده به صورت تصادفی و با توزیع سنی مناسب بین زنان و مردان در دو روستای کشار علیا و کشار سفلی توزیع گردید و از مجموع کل 100 پرسشنامه توزیع شده تنها تعداد 40 پرسشنامه جمع آوری و برای ارزیابی مناسب شناخته شد. در کاربرد آزمون کای اسکوئر، عدم تاثیر اقدامات آبخیزداری روی کاهش عامل مورد نظر به عنوان فرض صفر و تاثیر اقدامات آبخیزداری روی کاهش عامل مورد نظر به عنوان فرض یک مد نظر قرار گرفت. در صورت اثبات تاثیر اقدامات آبخیزداری بر روی عامل مورد نظر، ضریب همبستگی بین اقدامات آبخیزداری با هر کدام از عوامل مورد مطالعه نیز محاسبه گردید. نتایج به دست آمده طی ارزیابی کیفی عملکرد اقدامات آبخیزداری در منطقه کشار در حوزه آبخیز کن با استفاده از روش پرسشنامه نمایانگر کاهش تعداد سیل و میزان گل آلودگی آبها بر اثر اقدامات آبخیزداری می باشد. طبق نظر روستائیان انجام اقدامات آبخیزداری در میزان تولید محصولات زراعی، میزان مهاجرت مردم منطقه، تغییر وسعت اراضی بایر، به ترتیب 63%، 55% و 37% موثر واقع گشته است. نتایج استفاده از آزمون کای اسکوئر نیز نشان داد که عملیات انجام شده بر تقلیل فراوانی سیل و گل آلودگی آبها به ترتیب در حد 90.3% و 96% موثر بوده است. حال آنکه تاثیر اقدامات آبخیزداری بر میزان محصولات، مهاجرت مردم منطقه و تغییر وسعت اراضی بایر در منطقه مورد بررسی معنی دار نبوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، ضمن تاکید بر ارزیابی کمی و کیفی عملکرد اقدامات آبخیزداری در دستیابی به اهداف پیش بینی شده در پروژه ها، استفاده از آزمون کای اسکوئر به واسطه سهولت کاربرد و دقت قابل ملاحظه در ارزیابی کیفی پروژه های آبخیزداری انجام شده، پیشنهاد می گردد.
بررسی آثار ژئومورفولوژیکی سیلاب در حوضه رئیس کلا: البرز شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از مطالعات ژئومورفولوژی، با توجه به پیشرفتهای اخیر در هیدرولوژی دیرینه سیلاب، بهعنوان مکملی برای نگرشهای هیدرولوژیکی متداول مورد نیاز است. عوامل مؤثر در سیل خیز بودن حوضه رئیس کلا به دو دسته تقسیم میشوند: الف) عوامل مربوط به حوضه زهکشی؛ ب)عوامل مربوط به کانال رود که نقش مهمی در تغییر یا ایجاد لندفرمهای رودخانهای داشته و بیشتر تحت تأثیر لیتولوژی و تکتونیک قرار دارند. برای تخمین دبی با استفاده از شاخصهای دیرینه تراز و روشهای گیاهی از چند مقطع نقشهبرداری شد و در بازههای مختلف تنش برشی، قدرت رود و سایر پارامترهای مورد نیاز با استفاده از نرمافزار HEC-RAS محاسبه شد؛ سپس آثار فرسایشی و اشکال رسوبی ناشی از سیلاب بررسی شد. مطالعه حاضر نشان میدهد که با استفاده از شاخصهای دیرینه تراز و توانش جریان در رودخانههای پرشیب و کوچک کوهستانی، میتوان بزرگی سیلاب را با دقت بیشتری پیشبینی کرد و در طراحی سازهها و پهنهبندی خطر آن را به کاربرد.
نقش سلولهای کمفشار محلی در استقرار مجموعههای ماسهای ایران (مطالعه موردی: بندریگ کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پهنه مناطق خشک ایران، تودههای بزرگی از ماسههای بادی در نقاط مختلفی متراکم شدهاند. این تودههای ماسهای در اصطلاح محلی «ریگ» نامیده میشوند. مطالعاتی که توسط محققین تاکنون انجام شده است، دو عامل اصلی، شامل جهت وزش باد غالب و نیز عامل توپوگرافی و بادپناهی ناهمواریها را علل اصلی استقرار این تودههای ماسهای میدانند؛ اما با استناد به فرضیه تحقیق، سلولهای کم فشار محلی در طول دوره گرم سال، عامل اصلی یا مهمترین عامل تمرکز و استقرار این تودههای ماسهای میباشند. محدوده مورد مطالعه، مجموعه ماسهای بندریگ کاشان، واقع در چاله مسیله و در جنوب دریاچه نمک میباشد. متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق، شامل ویژگیهای باد منطقه، قطر ذرات رسوب و مورفولوژی تپههای ماسهای میباشد. روش تحقیق، مبتنی بر یک روش تحلیلی است. در این روش، بین متغیرهای سهگانه، از طریق روش حضور و اختلاف، همزمان ارتباط برقرار گردیده است. ابزار تحقیق، نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی بوده و تکنیک کار، مقایسه دادههای میدانی، آمار روزانه باد و دانه سنجی ذرات ماسه بوده است. نتایج نشان میدهد که یک سلول کم فشار محلی، درست در جنوب دریاچه مسیله در طول دوره گرم سال حاکمیت پیدا میکند. به همین سبب، راستای وزش بادها در تمامی چاله مسیله نسبت به این نقطه حالت همگرا دارد و بالتبع حرکت همگرای ماسههای روان موجب استقرار مجموعه ماسهای بندریگ در موقعیت کنونی شده است. بهترین شاهد این مسأله، انطباق مورفولوژی تپههای ماسهای در راستای خطوط گرادیان فشار نسبت به نقطه مرکزی میباشد.
سیل برگردان نهاوند
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات رسوب در دوره زمانی قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری : مطالعه موردی حوضه آبخیز عنبران چای نمین- اردبیل
حوزههای تخصصی:
برای بررسی و ارزشیابی عملیات آبخیزداری در یک حوضه باید کلیه عملیات اجرایی آبخیزداری اجرا شده در یک حوضه مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق ارزشیابی میزان موفقیت یا عدم موفقیت هر یک از عملیات آبخیزداری روی سه متغیر که شامل عملیات مکانیکی، بیولوژیک و مدیریتی است، انجام پذیرفته است. در اینجا برای بررسی وضعیت فعلی حوضه و مقایسه شرایط پیشین (پیش از شروع عملیات آبخیزداری) اقدام به بررسی تغییرات رسوب گردیده و نتایج حاکی از کاهش چشمگیر و معنی دار میزان رسوب بعد از اجرای عملیات آبخیزداری است، به گونه ای که در میزان رسوب و فرسایش ویژه ما شاهد کاهش 35 درصدی از سطح حوضه بوده ایم. مهمترین دلیل آن را می توان اعمال مجموعه فعالیتهای مکانیکی انجام شده در حوضه که شامل: احداث گابیون، سدهای خشکه چین و همچنین مجموعه عملیات بیولوژیک انجام شده شامل: علوفه کاری، بوته کاری، نهال کاری و بذرپاشی می باشد دانست که به تفکیک مورد ارزشیابی واقع شده و عملکرد مثبت و منفی آنها تشریح شده است.
بررسی هیدرو اقلیم حوضه آبریز رودخانه روانسر«استان کرمانشاه»
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، روش تحقیق، موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای عمومی، عوامل تعیین کننده آب و هوای حوضه، عناصر آب و هوایی و نیز طبقه بندی آب و هوایی و هیدرولوژی آبهای سطحی مورد بررسی قرار گرفته است.
در منطقه مورد مطالعه به دلیل محدودیتی که تغییرات و عناصر آب و هوایی اعمال می کند، طول فصل رشد گیاهان به پنج ماه محدود می شود. مهار سیلاب، احداث سد و انتخاب گیاهان زراعی و باغی که به آب کمتری نیاز دارند، می تواند کمبود آب موجود در منطقه مورد مطالعه را جبران کند.
تحلیل و پیش بینی تغییرات تصادفی دمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر مختلف اقلیمی دارای حرکات و نوساناتی در طول زمان هستند که باید این نوسانات بررسی و شناخته شوند بعضی از این نوسانات از الگوهای خاصی پیروی کنند و بعضی دارای الگوهای نوسانی منظم نیستند، این نوسانات نامنظم، تغییرات تصادفی نامیده می شوند. براین اساس، برای سنجش و پیش بینی تغییرات تصادفی در دمای فصلی و سالانه ایران از مدل های تغییرات تصادفی استفاده شد. با توجه به سنجش و پیش بینی مدل ها، دمای فصلی تمام ایستگاهها دارای تغییرات تصادفی بودند. دمای فصلی ایستگاههای اهواز، بندرعباس، تبریز، زاهدان، مشهد و یزد از مدلهای ثابت پیروی می کنند و دمای فصلی ایستگاههای اصفهان، بندر انزلی و خرم آباد از مدلهای متغیر پیروی می کنند. در سنجش دمای سالانه ایستگاهها، دمای سالانه ایستگاههای اهواز، بندرعباس و خرم آباد بدون تغییرات تصادفی بودند و دمای سالانه ایستگاههای دیگر تحت تاثیر تغییرات تصادفی قرار داشتند
دانستنی های بیش تر در مورد زلزله برای معلمان جغرافیا
حوزههای تخصصی: