فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی بارش ماههای سرد سال های 1376 و 1379(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط شاخص نوسان قطبی با نوسان های دمایی مورد؛ ایستگاه شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسان قطبی (AO) به عنوان یکی از الگوهای پیوند از دور نیمکره شمالی، عبارت است از ناهنجاری فشار جوی در تراز دریا در عرض های قطبی شمال و عرض های میانی (عرض 45 درجه شمالی). این ناهنجاری به صورت فازهای های مثبت و منفی نشان داده می شود. الگوی نوسان قطبی، تغییرات الگوهای فشار، دما، بارش، ارتفاع ژئوپتانسیل، جهت باد و... را در دوره های خاصی از سال کنترل می کند. در این میان دما یکی از عناصر اقلیمی بسیار حساس از نظر تاثیرپذیری از سایر عوامل تاثیرگذار اقلیمی است که تحت تاثیر این الگو قرار دارد. این پژوهش با آشکارسازی پیوند بین الگوی نوسان قطبی و تغییرات الگوی دمای حداقل (یخبندان) در ایستگاه شهرکرد، زمینه را برای پیش بینی روند تغییرپذیری این الگوها در تقابل با هم، فراهم خواهد نمود. این پژوهش، نشان می دهد که یک پیوند معکوس بین AO و دماهای حداقل شهرکرد با ضریب همبستگی 0.46- وجود دارد و بین میانگین سالانه AO با دمای حداکثر، متوسط سالیانه دما و متوسط سالیانه فشار شهرکرد نیز ارتباط وجود دارد. همچنین آشکار می شود که در سال هایی که فاز مثبت AO حاکم است، با کاهش میزان AO روزانه، دماهای حداقل روزانه شهرکرد افزایش می یابد و بالعکس. لذا پیش بینی تغییرات دماهای حداقل شهرکرد و بویژه دماهای زیر صفر درجه سانتی گراد (روزهای یخبندان) در طی سال هایی که شاخص نوسان قطبی (AO) در فاز منفی به سر می برد، منطقی به نظر می رسد
محاسبه نوسانات سطح و انتقال آب ناشی از موج در اقلیم سواحل مرجانی خلیج فارس (جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جزیره کیش با اقلیم و چشم اندازهای خاص آن، که تلفیقی از ویژگیهای اقلیمی دریایی و خشکی است، ترکیب بدیعی را به وجود آورده که می توان آن را به راحتی مشاهده نمود و این موارد اهمیت خاصی را به جزیره کیش بخشیده و به خاطر موقعیت خاص اقلیمی و توپوگرافی اش دارای پتانسیل و توان بالقوه ای برای جذب گردشگران و تاسیس سازه های ساحلی و دریایی است (فصلنامه کیش، 1371، شماره 8 ص 20-27)در اینجا با توجه به اقلیم دریایی و جریانهای ساحلی یک مدل تئوری ارایه می شود که در آن پارامترهایی مثل ارتفاع آب، جریان در سواحل و انتقال جرم روی سواحل کم عمق جزایر مرجانی کیش قابل پیش بینی خواهد بود (نیلسون، 1993). پارامترهای مورد استفاده عبارتند از: پهنه ساحل یکنواخت (با عمق ثابت)، فاصله ای که موج می شکند، شیب ساحل بعد از محدوده با عمق ثابت و عمق آب هنگام شکست موج.دو ضریب پارامتری بسیار مهم در این رابطه یکی نسبت عمق ثابت ساحل به عمق آب در محل شکست موج (R1=H/hB) و دیگری نسبت پهنه ساحل (با عمق یکنواخت) به فاصله ای از ساحل که موج می شکند (R2=XR/L) است (بوون 1969).در این مطالعه در شرایط اقلیمی خاص به تعادل بین گرادیان فشار و استرس ناشی از موج که در ارتباط با جریان بر روی سنگ فرش مرجانی کم عمق است، توجه خاصی شده است (بلک وهوتون، 1990).متوسط انتقال آب در یک حالت فرضی 0.3 سوردراپ که در نواحی شمال شرق و جنوب شرق جزیره کیش مقدار انتقال بیشتر و در نواحی شمال غرب و جنوب غرب انتقال کمتر مشاهده شد و میانگین نوسان سطح آب تا 80 سانتیمتر محاسبه گردید.
شواهد ژئومورفولوژیکی تکتونیک فعال حوضه آبخیز درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازهگیریهای کمّی به ژئومورفولوژیستها اجازه میدهد تا بهطور واقعی و معقول لندفرمهای مختلف را با یگدیگر مقایسه کرده و شاخصهای مورفولوژیک را محاسبه کنند. این امر در تشخیص و توصیف خاص ناحیهای به عنوان مثال میزان فعالیت تکتونیکی مفید میباشد. شاخصهای؛ منحنی هیپسومتریک (Hc) و انتگرال هیپسومتریک (Hi ) به درجه کالبد شکافی یک چشم انداز مربوط میشوند. عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) و همچنین عکس شاخص تقارن توپوگرافی (T)، هر دو برای ارزیابی سریع حوضه زهکشی از نظر میزان کجشدگی تکتونیکی در صورت وجود استفاده میشود. شاخص شیب طولی رود (SL) یک ابزار مفید برای مطالعه تکتونیک ژئومورفولوژی می باشد. مقادیر بالای این شاخص عموماً در مناطقی که رودها سنگهای سخت یا ساختمانهای فعال را قطع کنند، پیدا شدهاند. شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) بیانگر تعادل بین نیروهای فرسایشی و تکتونیکی در جبهه کوهستان میباشد. معمولاً جبهههای کوهستانی فعال دارای مقادیر کمی از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) میباشند. شاخص نسبت عرض کف بستر دره به ارتفاع آن (Vf) عامل تفکیک درههایی با کف گسترده از درههای (V) شکل میباشد. مقادیر کم( Vf) بیانگر تکتونیک فعال در منطقه میباشد. در این تحقیق هفت شاخص ژئومورفولوژیکی برای بررسی فرایندهای پویا و دینامیک موثر در شکلدهی زمین و چشم اندازهای موجود و طبقهبندی فعالیت تکتونیکی حوضه آبخیز درکه استفاده شده است. معمولاً طبقهبندی نواحی به مناطق؛ خیلی فعال، نیمه فعال و غیرفعال مفید میباشد. چنین طبقهبندیای در تشخیص ناحیه برای تفکیک مناطق مختلف آن که احتیاج به مطالعات میدانی جزییتر جهت تشخیص ساختمانهای فعال و محاسبه نرخ فعالیت فرایندهای تکتونیک دارند، مفید خواهد بود. با بررسی شاخصهای ژئومورفولوژیک حوضه آبخیز درکه مشخص شده که، این حوضه از مناطق فعال تکتونیکی میباشد. در پایان با توجه به شاخص گرادیان طولی رود(SL) حوضه آبخیز درکه طبقهبندی شده است.
عوامل مؤثر بر گرمایش گل خانه ای زمین و نتایج آن
حوزههای تخصصی:
آثار یخچالی در حوضه ی اقلید فارس
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تعیین خشک سالی و ترسالی بر اساس نمایه ی SPI. DRI و روش نیچه در شمال غرب ایران (1)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم ، کاترینا و امنیت ملی
حوزههای تخصصی:
توفان سهمگین کاترینا دوشنبه 7 شهریور 1384 با سرعتی معادل 250 کیلومتر در ساعت سواحل جنوبی آمریکا در خلیج مکزیک را در نور دید و 3 ایالت لوئیزیانا الایاماومی سی سی پی موجب کشته شدن هزاران نفر و خسارات مالی فراوان شد. کاترینا هر چند یک بلای طبیعی بود اما ساخته دست بشری و عملکردهای نابهنجار بشر با محیط طبیعی و استفاده فراینده از گازهای گلخانه ای در کشورهای سنعتی بالاخص در آمریکا بوده است. در ادامه می توان چنین عنوان کرد که یکی از نتایج سیاسی وقوع کاترینا ایجاد اختلال در امنیت و نظم عمومی در طی وقوع این رخداد بوده است.
تأثیر مصرف فاضلاب در آبیاری گیاهان زراعی بر میزان برخی از عناصر سنگین خاک و گیاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی خشکسالی با روش ریزگردانی خروجی الگو های GCM
حوزههای تخصصی:
امروزه، استفاده از خروجی های الگوهای گردش عمومی در مطالعات هواشناسی و اقلیم شناسی، گسترش پیدا کرده و بسیاری از خلاهای محاسباتی را پوشش داده است. با توجه به این که اخیرا قدرت تفکیک الگوهای گردش عمومی و منطقه ای به شکل چشمگیری افزایش یافته است، اما هیچ یک از این الگوها قادر به پیش بینی آب و هوای واقعی در مقیاس ایستگاهی و خرد مقیاس نیست، لذا جهت به کارگیری خروجی این الگوها روش های مختلفی به کار برده می شود. این روش ها که به دو دسته آماری و دینامیکی تقسیم شده و گاهی به صورت تلفیقی از هردو به کار می روند به روش های ریزگردانی معروف اند. نوشتار حاضر می کوشد تا با انتخاب بهترین سناریوی اقلیمی، که هم خوانی مناسبی با داده های دیده بانی شده منطقه (ایستگاه های سینوپتیک استان خراسان) دارد و به کارگیری روش های آماری و دینامیکی، بهترین داده های اقلیمی را که با داده های واقعی هم خوانی داشته باشد، استخراج نماید تا با به دست آوردن ضرایب وزنی بین آنها پس از ریزگردانی، داده های پیش بینی اصلاح شده ای را استخراج نماید. در پایان با کاربرد شاخص استاندارد شده بارش، پهنه بندی مناسبی از وضعیت خشکسالی در آینده ارایه شود.
پهنهبندی خطر زمین لغزش در حوضهی صفارود با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تعیین خشک سالی و ترسالی بر اساس نمایه ی SPI. DRI و روش نیچه در شمال غرب ایران (2)
حوزههای تخصصی:
نقش تغییر کاربری اراضی بر دبی سیلاب های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناحیه بندی سوزباد در شمال غرب و غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از مقادیرمیانگین حداقل دما و میانگین سرعت باد ماهانه در 32 ایستگاه هواشناسی در شمال غرب و غرب کشور با دوره آماری 15 ساله، مقدار دمای ناشی از سوز باد از نوامبر تا آوریل محاسبه شد. پس از استخراج نتایج، نقشه پراکندگی برای هر ماه ترسیم گردید. سپس با استفاده از تحلیل خوشه ای و به کمک تکنیک گروه بندی فاصله ای، نواحی سوزباد مشخص شدن.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوزة آبخیز جلیسان با استفاده ازمدل LNRF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از سرزمین ایران را مناطق کوهستانی فرا گرفته است. یکی از مخاطراتی که همواره این مناطق را تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای است. وقوع این پدیده، هر ساله خسارات زیادی را به اراضی دامنه ای و مورد بهره برداری انسان وارد می کند. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها پدیدة لغزش می باشد. هدف بررسی علل وقوع و شیوه های پایدارسازی این فرآیند است. در این تحقیق نیز هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش به منظور به نقشه در آوردن لغزش های موجود در حوضة جلیسان (یکی از زیر حوضه های چالکرود) به عنوان مطالعة موردی است. این حوضه در استان مازندران و در غرب شهرستان تنکابن واقع شده است. شرایط خاص زمین شناسی و ژئومرفولوژیکی، اقلیمی و نوع استفاده از زمین سبب شده که این حوضه از مناطق مستعد زمین لغزش به شمار آید. تخریب جنگل ها، جاده ها، آبادی ها و از بین رفتن زمین های کشاورزی از جمله خسارت هایی هستند که در اثر وقوع این پدیده به طور مکرر مشاهده می گردد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه، ابتدا نقشة عوامل اصلی مؤثر در رخداد این پدیده تهیه و رقومی شده است. سپس با استفاده از تکنیک تفسیر عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ایETM+2002 و عملیات میدانی (GPS)کلیة لغزشهای موجود در حوضه شناسایی و در روی نقشه ثبت شده اند. سپس با تلفیق نقشه های عامل با نقشة زمین لغزش ها در قالب مدل LNRF، مقدار عددی هر یک از عوامل محاسبه و درصد وقوع لغزش در واحدهای مختلف هر نقشه بدست آمده است. در نهایت نقشة پهنه بندی خطر زمین لغزش با همپوشانی نمودن لایه های مختلف اطلاعاتی حاصل شده است. نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی بسیار خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی زمین لغزش در نواخی مرطوب تا نیمه مرطوب نشان می دهد.
نقش سنجش از دور و بررسیهای میدانی در تجزیه و تحلیلهای مورفوتکتونیکی: مطالعه موردی زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل قرارگرفتن در منطقه همگرایی صفحه عربستان در جنوب و صفحه اوراسیا در شمال، از نظر تکتونیکی یک منطقه بدون ثبات محسوب می شود. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در ایران این واقعیت را تایید کرده است. زلزله ای با بزرگی گشتاوری 6/6 در تاریخ 5 دی ماه 1382 شهر تاریخی بم را بشدت تخریب کرد. وقوع این زلزله را در ابتدا ناشی از فعالیت گسلی می دانستند؛ که تقریبا با امتداد شمال- جنوب از میان شهرهای بم و بروات عبور کرده است اما بعداّ مشخص شد عامل این زمین لرزه، فعالیت یک گسل پنهان در زیر شهر بم بوده است که یکی از انشعابات گسل بم محسوب می شود. در بررسی حاضر ضمن مروری بر کاربردهای سنجش از دور، بهویژه سنجش از دور حرارتی در مطالعات مربوط به زلزله، چگونگی واکنش سازندهای زمینشناسی منطقه بم در مقابل امواج زلزله، شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیتهای تکتونیکی منطقه در طول کواترنر، مشخصات هندسی گسل بم و آثار آن بر چشم انداز ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که سازندهای منطقه در تشدید، تداوم امواج زلزله و رساندن دامنه امواج به مرحله تخریب کامل دخیل بودهاند. به وجود آمدن تدریجی یک پرتگاه 15 - 20 متری، انحراف جریانهای سطحی، وجود آبکندهای (خندقها) عمیق و ناپایداریهای دامنهای همگی بیانگر بی ثباتی منطقه بم از نظر تکتونیکی می باشد. با توجه به این شواهد، امکان فعالیت مجدد گسلهای منطقه در آینده نیز وجود دارد.
پیش بینی زمان گلدهی سیب رقم Golden بر اساس نیازهای تجمعی سرمایی جهت جلوگیری از خسارت یخبندان در منطقه گلمکان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل فنولوژیکی بحرانی در درختان میوه ، مرحله گل دهی است که در این مرحله گیاه به تنش های محیطی به ویژه سرما و یخبندان بسیار حساس می باشد. بنابراین پیش بینی زمان مرحله گلدهی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد .چنانچه یک مدل مناسب بتواند به خوبی زمان شکوفه دهی را پیش بینی نماید می توان تاریخ پیش بینی زمان باز شدن شکوفه را با زمان وقوع آخرین یخبندان بهاره در منطقه مقایسه و در صورت همزمانی این دو رویداد، تمهیدات لازم را جهت جلوگیری سرمازدگی گلهای باز شده به عمل آورد. سیب یکی از میوه های مهم دانه دار خراسان بوده و سطح کاشت آن به 16 هزار هکتار در استان خراسان رضوی می رسد. در سرمازدگی فروردین 84 حدود 10 هزار هکتار از باغات سیب این استان آسیب دیدند و میزان خسارت حدود یکصد و هفتاد میلیارد تومان برآورد گردید. دراین پژوهش بر اساس اطلاعات اقلیمی و فنولوژیکی سیب رقم Golden طی سالهای 1378 تا 1383 و با استفاده از مدل تجمعی سرما زمان گلدهی سیب در بهار سال 1384 در منطقه گلمکان خراسان پیش بینی شده است. همچنین ریسک وقوع یخبندان دیررس بهاره نیز با استفاده از توزیع نرمال تعیین گردید. بر این اساس زمان گلدهی سیب در گلمکان روز 6 فروردین سال 84 پیش بینی شده است و با توجه به احتمال وقوع یخبندان دیررس بهاره با احتمال 67 درصد بعد از روز 4 فروردین احتمال بروز خسارت بر روی گل های درختان سیب در این منطقه بالا است و لازم است باغداران منطقه نسبت به محافظت از گل درختان سیب با روشهای مناسب اقدام نمایند
رابطه بین دانش زیستمحیطی و رفتارهای محافظت از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دانش زیست محیطی و نگرشها با رفتارهای محافظت از محیط است. برای آگاهی از این رابطه 242 دانشجو از چهار رشته بهداشت محیط، جغرافیایی طبیعی، روانشناسی و تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه، نگرشهای محیطی تامپسون و برتون با سه خرده مقیاس انسانمداری، محیط مداری و بیاعتنایی و پرسشنامه رفتار محافظت از محیط است. نتایج این مطالعه نشان داد دانشجویانی که واحدهایی در زمینه محیط زیست گذراندهاند (یعنی بهداشت محیط و جغرافیایی طبیعی) رفتارهای محافظت از محیط بیشتری در مقایسه با دانشجویانی که واحدهایی در این زمینه نگذراندهاند (یعنی روانشناسی و تاریخ) نشان میدهند. بین نگرش انسانمداری و رفتار محافظت از محیط، رابطه مثبت معنادار و با بیاعتنایی هیچ رابطه معناداری بهدست نیامد که فرضیه پژوهش را تأیید نکرد. بین نگرش محیط مداری و رفتار محافظت از محیط رابطه مثبت معنادار و با بیاعتنایی رابطه منفی معنادار مشاهده شد که فرضیه پژوهش را تأیید میکند.