محمد شریفی پیچون

محمد شریفی پیچون

مدرک تحصیلی: استادیار گروه جغرافیا، پردیس علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه یزد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
۱.

تحلیل فضایی- زمانی پویایی بستر و تغییرات نیم رخ طولی هلیل رود با استفاده سنجش از دور و برهم کنش عوامل طبیعی و بشرساخت (1984-2020 م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصاویر ماهواره ای ژئومورفولوژی رودخانه بستر رودخانه نیم رخ طولی هلیل رود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
دینامیک و تغییرات بستر رودخانه و مشخصات هندسی آن تابع عوامل طبیعی و انسانی به شکل محلی است و نه تنها از منطقه ای به منطقه دیگر، که در بخش های گوناگون یک رودخانه نیز تفاوت های چشمگیری دارد. به ویژه در چند دهه گذشته فعالیت ها و عملکردهای انسانی اثر چشمگیری بر ویژگی های هندسی بستر رودخانه بر جای گذاشته است؛ ازاین رو، این مطالعه تغییرات نیم رخ طولی و مورفولوژی رودخانه هلیل رود طی دوره زمانی 35 ساله (1984 تا 2020 م) و تأثیر عوامل گوناگون بر آن را با استفاده از تحلیل داده ها و تصاویر ماهواره لندست (5، 7 و 8) ارزیابی و تغییرات نیم رخ طولی آن را در GIS محاسبه کرده است. به دلیل طویل بودن و عبور از واحدهای ژئومورفولوژیکی گوناگون، رودخانه به 8 پاره تقسیم شده است. تحلیل داده ها از افزایش طول رودخانه در پاره های هشت گانه حکایت دارد. به طور خاص برخی پاره ها با افزایش طول  بین 2 تا 4 کیلومتر روبرو شده اند؛ درحالی که برخی پاره ها (به ویژه در بخش های میانی) به دلیل تعادل دینامیکی و تأثیرات زمین ساختی تغییرات کمتری در نیم رخ طولی خود داشته اند. مقاومت سنگ های آذرین در پاره های بالادست سبب پایداری نسبی و رسوبات آبرفتی در پاره های پایین دست سبب دینامیک بالای رودخانه و تغییرات گسترده در الگوی پیچان رودها شده است. فعالیت های زمین ساختی اغلب در بخش های میانی با ایجاد گسل ها و بالاآمدگی های زمین شناختی، انحرافات قابل توجهی در مسیر رودخانه ایجاد کرده است. فعالیت های انسانی همچون ساخت سد، تغییرات چشمگیر در دبی آب و رسوب گذاری در پایین دست سد (پاره های ۵ و ۶) به افزایش طول رودخانه و پیچان رودهای آن و همچنین تغییر الگوی جریان منجر شده و تغییر کاربری اراضی به شکل تخریب پوشش گیاهی و گسترش کشاورزی در پاره های پایانی باعث افزایش فرسایش و تغییرات مورفولوژیکی شده است. ازنظر الگوی زمانی نیز بستر رودخانه در بیشتر پاره های هشت گانه طی سال های 1996 تا 2008 تغییرات نسبتاً کمی داشته است؛ اما پس از آن با تشدید فعالیت های انسانی همچون ساخت سد این تغییرات افزایش یافته است.
۲.

بررسی عوامل موثر بر سیل خیزی حوضه آبریز هر رود لرستان و تعیین مناطق پر ریسک با استفاده از مدل Fuzzy-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوضه آبریز هر رود سیل خیزی منطق فازی تابع عضویت تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
مطالعات سیل خیزی و ارزیابی میزان خطرات آن امروزه به دلیل افزایش فراوانی و شدت آن از یک سو و اثرگذاری و پیامدهای خسارت بار مالی و جانی آن از سوی دیگر، مورد توجه علوم مختلف قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال بررسی اثرات عوامل مهم ایجاد سیل، تعیین اهمیت آنها و شدت اثرات هر عامل در بخشهای مختلف حوضه آبریز هر رود در استان لرستان است. برای این مهم از روش فازی-تاپسیس استفاده شده است. در ابتدا مهمترین شاخص ها بر حسب مطالعات قبلی و تجربه شامل بارش، جنس زمین، خاک، کاربری اراضی، شبکه زهکشی، ارتفاع، شیب و جهت شیب مشخص شدند. سپس، این شاخصها به شکل لایه های اطلاعاتی درآمده و بازطبقه بندی گردیدند. به منظور فازی سازی لایه ها، برای هر یک از آنها بر حسب نوع اثرگذاری، توابع عضویت خاصی تعریف گردید. یافته ها نشان داد که توابع عضویت خطی شامل مثلثی و ذوذنقه ای عملکرد بهتری در فازی سازی داده ها داشته اند و عملگر فازی گامای 0.9 همبستگی بالاتری را بین مؤلفه های تعریف شده در سیل خیزی نشان داد. بر اساس این نقشه، شیب های 0-10 درصد، جهت شیب 315-360 درجه، طبقات ارتفاعی 1500-1800 متر، خاک های گروه هیدرولوژیکی D، کاربری اراضی کشت دیم، سنگهای کنگلومرا، فاصله 300 متری آّبراهه های اصلی و بارش های 500-800 میلی متر مهمترین سطوح در ایجاد پهنه های سیل خیز حوضه بوده اند. نتیجه نقشه حاصله از مدل فازی- تاپسیس نشان داد که جنس زمین و کاربری زمین بویژه در ساحل رودخانه اصلی در مناطق میانی حوضه، مهمترین عوامل تعیین کننده سیل خیزی از نظر فراوانی و شدت است که با واقعیت های حوضه مطابقت دارد.
۳.

دیرینه زیستی و قبض و بسط جوامع باستان بر اساس زمین اسطوره شناسی (مورد مطالعه: ایران باستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی زمین اسطوره شناسی باستان شناسی ایران باستان آناهیتا میترا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف: هدف این پژوهش تحلیل زمین اسطوره های کهن ایرانیان به منظور به چالش کشیدن مطالعات گسترده مختلف قبلی در حوزه های باستان شناسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در مورد ایران باستان از یک سو و گشایش چارچوب های نظری دیگر برای مطالعات حوزه های مختلف مذکور از دیگر سو جهت آشکار ساختن وضعیت دیرینه زیستی و همچنین تحلیل ایران باستان از نظر محل جغرافیایی، زمان شکل گیری، فرهنگ دیرینه و جابه جایی استقرارگاهی آنان است. روش و داده: مبنای مطالعه، نمادشناسی و تحلیل نمادهای مطرح در روایت های اسطوره ای یا آنچه به شکل نثر و نظم در کتب دینی، آئینی و یا متون کهن برجای مانده و انطباق آن با یافته های دیرینه جغرافیایی عصر حاضر بوده است. یافته ها: بر پایه زمین اسطوره های رایج ایرانی، زمان شکل گیری جوامع ایرانی دست کم به کواترنر پایانی و پس از افزایش دما در حدود ۱۹۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در ایران مرکزی، شرق و جنوب شرق کنونی ساکن و توسعه پیدا کرده اند. نتیجه گیری: سرمای یانگر دریاس در حدود ۱۳۰۰۰ سال پیش آن ها را به سکونتگاه های زیرزمینی کشانده است. شرایطی که سبب شکل گیری میترائیسم و بعدتر ستایش آتش شده است. خشکی اولیه هولوسن نیز سبب انقباض جوامع ایرانی و خشکی حدود ۴۰۰۰ سال پیش با شدت بیشتر، آن ها را پراکنده و مجبور به کوچ به عرض های جغرافیایی بالاتر از جمله آسیای میانه و سرزمین های دوردست تر در جست وجوی آب نموده است. همین دوران، ایرانیان را به پرستش ایزدبانوی آب، آناهیتا یا تیشتر، سوق داده که همواره در حال مبارزه با اپوشه و اژی دهاک، اهریمنان خشکی، بوده است. شکل گیری این دو ایزد، حاکی از تغییرات شدید آب و هوایی و خشک شدن کره زمین در زمانی بوده است که جوامع متمدن ایرانی شکل گرفته و توسعه زیاد پیدا کرده بودند. بر اساس روایت ها احتمالاً قبل از یانگر دریاس و در هولوسن میانی، جوامع ایران باستان شرایط بهینه زیستی را تجربه کرده و دامنه های جنوبی البرز، احتمالاً سواحل دریاچه های ایران مرکزی ناحیه ثقل جوامع ایران باستان بوده است. نوآوری: این مقاله چارچوب جدیدی در حوزه علوم زمین فرهنگی می گشاید و به بیان یک نظریه جدید در ارتباط با جوامع باستانی ایران مبتنی بر اسطوره های مرتبط با زمین، به ویژه آن هایی که در آثار کتب و متون اولیه بر جای مانده آمده است، می پردازد.
۴.

تعیین مکان های بهینه دفن نخاله های ساختمانی در شهرهای هموار و بیابانی با استفاه از سیستم اطلاعات مکانی و تکنیک شباهت به گزینه ایدئال (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکانیابی نخالههای ساختمانی ساختوساز محیط زیست یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
نخاله های ساختمانی یا زباله های ساخت و ساز و تخریب به عنوان زباله های جامد تعریف می شود که بر اثر ساختمان سازی، بازسازی، تخریب ساختمان های مسکونی و غیرمسکونی و زیرساخت هایی از قبیل جاده ها، پل ها و غیره به وجود آمده و به عنوان یکی از موضوعات مهم و حیاتی در سطح جهانی شناخته شده است. این نخاله ها از وجوه مختلف اقتصادی، محیط زیستی و تکنولوژیکی نیازمند ملاحظات بیشتری است. هدف از پژوهش حاضر مکان یابی دفن ضایعات ساختمانی در شهر هموار و بیابانی یزد (شهری که با سرعت در حال توسعه کالبدی و بازسازی و نوسازی بافت های قدیمی آن است) با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و تکنیک شباهت به گزینه ایدئال است. به علاوه، وجود صنایع کاشی و سرامیک، کوره های آجرپزی و سفال سازی، معادن متعدّد شن و ماسه، سنگ های ساختمانی و موارد متعدّد دیگر سبب تولید حجم انبوهی از ضایعات ساختمانی شهری در سال های اخیر شده است که این ضایعات به شکل قانونی و غیرقانونی در مناطق پیرامونی شهر یزد تخلیه و رها شده و علاوه بر ایجاد مناظر بسیار زشت و ناپسند در حومه شهر آثار و پیامدهای زیست محیطی زیادی را بر جای گذاشته است. از جمله پیامد های زیست محیطی می توان به وارد شدن حجم زیادی از این رسوبات به معابر شهری پس از بارندگی های رگباری دو-سه سال اخیر و یا ایجاد گردو غبار و آلودگی هوا اشاره کرد. برای انجام دادن این پژوهش در ابتدا شاخص های بیست گانه ای بر پایه نظر های کارشناسان (ارتفاع، شیب، پوشش گیاهی، مرتع، منابع آب های سطحی، آب های زیرزمینی چشمه، چاه، قنات، خاک، مناطق شهری و روستایی، مراکز فرهنگی، فرودگاه، راه آهن، خطوط انتقال آب، گاز و برق، راه های ارتباطی و مناطق صنعتی و معادن) انتخاب و سپس این داده ها در سامانه اطلاعات جغرافیایی به شکل لایه های اطلاعاتی در آمد و در نهایت، هر یک از این شاخص ها بر پایه نظر متخصصان حریم و چارچوب لحاظ شد. در پایان، همه لایه ها روی هم گذاری شد تا نقشه مکان های بهینه برای دفن ضایعات ساختمانی مشخص شود. در ادامه، مناطق پیرامونی شهر یزد که شهرداری آنها را به عنوان مکان های مجاز دفن نخاله ها معین کرده بود، بر اساس تکنیک چند شاخصه تاپسیس ارزیابی و به دنبال آن مکان های بهینه دفن ضایعات ساختمانی اولویت بندی شد. بر اساس نتایج حاصل از روش شباهت به گزینه ایدئال چهار منطقه مجاز تعیین شده شهرداری شامل شحنه، خلدبرین، گود محمودی و محدوده پارک کوهستان به ترتیب 402/0، 612/0، 403/0 و 443/0 امتیاز گرفتند. بدین ترتیب، بر مبنای همه شاخص های زیست محیطی، اقتصادی و زیبایی شناسی منظر مناطق شمال شرق شهر یزد برای دفن نخاله های ساختمانی شهری بر سایر گزینه ها ارجحیت دارد.
۵.

ارزیابی هوازدگی سنگ ها در محیط های شهری با استفاده از سنگ قبر مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پتروگرافی چکش اشمیت سنگ قبر شهر یزد هوازدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
هوازدگی شهری شامل سست شدن، پوسیدگی و در نهایت تخریب مواد و مصالح به کار گرفته شده در انواع ساخت وسازهای شهری است. این نوشتار سعی در بررسی مقادیر هوازدگی انواع مختلف سنگ های قبر قبرستان های جوی هرهر و خلدبرین در شهر یزد را دارد. برای این هدف، ضمن مطالعه میکروسکوپی سنگ ها، تغییرات مقادیر واجهشی چکش اشمیت صدها سنگ قبر با گذشت زمان تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که علاوه بر ویژگی های پتروگرافی سنگ از قبیل ترکیب و تنوع کانی شناسی، ساخت و بافت سنگ، شرایط آب وهوای محلی نیز در هوازدگی و تخریب سنگ ها نقش داشته است. فرایندهایی از قبیل نوسانات دمایی و انقباض و انبساط های ناشی از آن، ویژگی آلبدو سنگ، چرخه های تر و خشک به همراه تبلور و انحلال کانی های ثانویه کلسیت و ژیپس در کاهش مقاومت سنگ قبرها اهمیت دارند. سنگ قبرهای از جنس تراورتن و مرمر با توجه به چیرگی کانی کلسیت و رنگ روشن به شرط دوری از منابع رطوبتی و شستشوی زیاد، مقاومت بیشتری نسبت به سنگ های دیگر نشان می دهند و در مقابل سنگ های دگرگونه درجه پایین اسلیت- فیلیت نامناسب ترین نوع سنگ قبر به دلیل وفور شکستگی ها و کلیواژها هستند. سنگ های آذرین عمدتاً تیره رنگ، به دلیل داشتن چند نوع کانی در زمینه و واکنش های انقباض – انبساطی متفاوت هر کانی نسبت به تغییر دما، در مدت زمان کمی دچار کاهش مقاومت می شوند.
۶.

بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی بر توسعه فیزیکی شهر شهرضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه فیزیکی ژئومورفولوژی شهرضا TOPSIS AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف: در فرایند مدیریت شهری، شناخت بسترهای مناسب توسعه فیزیکی شهرها را می توان امری اجتناب ناپذیر به حساب آورد. با توجه به اهمیت نقش مولفه های ژئومورفولوژی در تعیین مکان های مطلوب توسعه شهری، در پژوهش حاضر، محدوده های مناسب توسعه فیزیکی شهر شهرضا در محدوده و در قالب شهرستان شهرضا از نظر تأثیر عوامل ژئومورفولوژیکی بررسی شده است.روش و داده: در این تحقیق عوامل ژئومورفولوژیکی از قبیل شیب، جهت شیب، ارتفاع، موقعیت گسل ها، کاربری اراضی، لیتولوژی و فاصله از آبراهه و رودخانه شناسایی شده است؛ بنابراین، جهت بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی در توسعه فیزیکی شهر شهرضا، از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (TOPSIS)، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد.یافته ها: در این پژوهش عوامل ژئومورفولوژیکی، شامل شیب، گسل، لیتولوژی، ارتفاع، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه ها و جهت شیب بررسی شده که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه مربوط به هر یک از این معیارها تهیه شده و از سوی دیگر جهت های محتمل توسعه در قالب ۸ جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته. در مرحله بعد، ضریب اهمیت و وزن نسبی آن ها با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی (AHP) دو به دو مقایسه و سپس توسط روش تصمیم گیری چندمعیاره (TOPSIS) رتبه بندی و ارزیابی شد.نتیجه گیری: بررسی این عوامل ژئومورفولوژیکی در راستای شهرسازی از اهمیت بالایی برخوردار است و ضرورت دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در میان عامل های ژئومورفولوژیک مورد مطالعه، دو عامل شیب و موقعیت گسل بالاترین ضریب اهمیت را دارند و جهت های شمال شرق، شرق، جنوب شرق و شمال به ترتیب در AHP با کسب امتیازهای  ۰/۱۹۸، ۰/۱۸۶، ۰/۱۷۹، ۰/۱۳۴ و در TOPSIS با رتبه های 1، 2، 3، و ۴ به عنوان اولویت محورهای توسعه کاربری مشخص شدند.نوآوری، کاربرد نتایج: مطالعه حاضر از معدود مطالعاتی است که در حوزه ارزیابی تاثیرات ژئومورفولوژیکی بر توسعه فیزیکی شهر انجام شده و امید می رود که سرآغازی برای پژوهش های بیشتر در این حوزه مطالعاتی باشد.
۷.

نقش عوامل ژئومورفولوژی و تغییر سیستم های مورفوکلیماتیک در شکل گیری و تحول الگوی سکونتگاه های انسانی در ایران مرکزی (پیرامون شیرکوه- یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونتگاه ژئومورفولوژی سیرک یخچالی شیرکوه یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۷
چکیده طرح مسئله: امروزه افزایش جمعیت انسانی ضرورت روزافزونی برای اشغال زمین های پیرامون مناطق سکونتگاهی را به وجود آورده است که این نیاز با شاخص های ژئومورفیک هر منطقه ارتباط تنگاتنگی دارد. اگر روند ایجاد سکونتگاه های جدید بدون تناسب با ظرفیت ها و امکانات طبیعی شکل بگیرد، آثار و نتایج نامناسبی در فضای کالبدی-زیستی درون شهری از قبیل بروز مخاطرات طبیعی، برهم زدن تعادل محیط زیست و اختلال در امر خدمت رسانی را به وجود می آورد. براساس مطالعات مختلف، بین مؤلفه های ژئومورفولوژی و سکونتگاه های انسانی ارتباط نزدیکی وجود دارد. این مؤلفه ها گاهی سبب رشد و تبلور کانون های مدنی و پیدایش و گسترش سکونتگاه ها شده و گاهی نیز برای این کانون ها پرمخاطره جلوه و دافعه ایجاد کرده اند؛ بنابراین شناخت ویژگی های محیط طبیعی و توانمندی های لندفرم هایی سطح زمین برای تمیز و تشخیص نقاط مناسب و پایدار به منظور ایجاد و توسعه استقرارگاه انسانی اهمیت و ضرورت دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل نقش عوامل و مؤلفه های ژئومورفیک در شکل گیری، توسعه، تحول و الگوی استقرار سکونتگاه های پیرامون کوه بزرگ شیرکوه در منطقه خشک و گرم ایران مرکزی است. روش: برای انجام این پژوهش از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر گوگل ارث و مهم تر از همه مطالعات و مشاهدات میدانی بهره گرفته شد. روش انجام کار نیز پدیدارشناسی توصیفی بوده است. نتایج: نتایج این پژوهش، حاکی از الگوی متفاوت سکونتگاه ها در دامنه های شمالی و جنوبی و همچنین غربی و شرقی شیرکوه است به گونه ای که اغلب سکونتگاه های واقع در ارتفاعات بالای دامنه های جنوبی در خط تعادل آب و یخ، در محدوده ارتفاعی 2450-2550 متر و در دامنه های شمالی، این محدوده ارتفاعی بین 1700 تا 1650 متر متغیر است. تحلیل ها نشان دهنده آن بود که مهم ترین عامل ایجاد سکونتگاه ها در وهله نخست، لندفرم های یخچالی و در وهله بعد دریاچه های کواترنری (چاله های کویری کنونی) و سواحل آنها بوده است؛ در حالی که لندفرم های جریانی ازجمله تراس های رودخانه ای، مخروط های افکنه و دشت سرها، حتی با داشتن منابع آب به نسبت خوب، برخلاف اغلب مناطق دیگر ایران و جهان، نقشی در به وجود آمدن این سکونتگاه ها نداشته اند. استقرار بر روی لندفرم های یخچالی در ارتفاعات بالای 2000 متر به احتمال به دوره های بسیار خشک و گرم و استقرار در حاشیه چاله های کویری کنونی به دوره های سرد کواترنر پایانی برمی گردد. نوآوری: این پژوهش نشان دهنده آن بود که اگرچه براساس مطالعات قبلی اغلب مراکز سکونتگاهی ایران اعم از شهری یا روستایی، به ویژه در بخش های مرکزی و شرقی بر روی مخروط افکنه ها استقرار یافته اند (حتی برای سکونتگاه های پیش از تاریخ)، مخروط افکنه ها به دلیل بارش های شدید رگباری و شدت سیلاب ها در هیچ جای منطقه موردمطالعه، تا قبل از سه دهه گذشته، هرگز مورداستفاده برای ایجاد سکونتگاه قرار نگرفته است؛ همچنین مطالعه نشان دهنده آن بود که لندفرم های یخچالی ارتفاعات بالا، بنا بر دلایل خاص اقلیمی، مطلوب ترین مکان برای ایجاد و تحول سکونتگاه بوده است.
۸.

ارزیابی زمانی – مکانی روند خشکسالی و اثرات آن بر تغییرات پوشش گیاهی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی استان فارس شاخص PNPI شاخص SPI شاخص NDVI

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف از این مقاله ارزیابی وضعیت خشکسالی استان فارس طی سه دهه اخیر است. استان فارس به دلیل وسعت زیاد، تفاوت در موقعیت جغرافیایی و ویژگی های توپوگرافیکی نواحی مختلف آن از یک سو و موقعیت قرارگیری این نواحی در برابر توده های آب و هوایی مختلف، منطقه ای بسیار مناسب جهت ارزیابی تغییرات اقلیمی، به ویژه خشکسالی است. به همین دلیل، در این پژوهش استان مذکور جهت بررسی خشکسالی از نظر فراوانی، شدت و گستره مناطق مختلف آن در طول یک دوره ی آماری 28ساله (1994-2021) انتخاب شده است. برای انجام این امر از دو شاخص SPI و PNPI و جهت صحت سنجی این شاخص ها و پیامدهای خشکسالی در این استان از شاخص NDVI استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله از هر دو شاخص فوق، خشکسالی های اقلیمی در طول سه دهه گذشته تداوم داشته و شدت و فراوانی آن ها نیز افزایش پیدا کرده است. با این تفاوت که شاخص (SPI) شدت خشکسالی را بهتر نمایش می دهد و بر روی گستره های حداقلی تاکید دارد، اما شاخص PNPI ضمن ارائه طبقه بندی بهتر از شدت خشکسالی، گستره های سرزمینی حداکثری را برای نمایش خشکسالی در یک منطقه ارائه می کند. به علاوه، بر اساس نتایج حاصله از این دو شاخص نه تنها گستره، شدت و فراوانی خشکسالی ها افزایش قابل توجهی پیدا کرده است، بلکه جابه جایی مکانی در شدت و فراوانی خشکسالی ها نیز در محدوده استان فارس روی داده است. دلیل آن به نظر در ارتباط با تغییر در ویژگی توده های هوای مرطوب وارده به ایران است.
۹.

ارزیابی قابلیت های زمین گردشگری سایت های ژئومورفولوژیکی کویری بر اساس روش کامنسکوی اصلاح شده (مطالعه موردی کویرهای استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم ژئوسایت روش کامنسکو استان یزد ک‍وی‍ر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۸۲
هدف این پژوهش بررسی توانمندیها و قابیلت های گردشگری کویرهای استان یزد جهت ارائه آنها برای برنامه ریزی، مدیریت و ارائه خدمات است. به دلیل قرار گرفتن 15 کویر نسبتا وسیع و بزرگ با اشکال متنوع ژئومورفیکی در بخشهای مختلف استان یزد، این استان را به یکی از استانهای بی بدیل و کم نظیر در سطح کشور تبدیل نموده است. برای ارزیابی قابیلت های گردشگری کویرهای استان مدل کامنسکوی اصلاح شده ارائه شده است. در مدل کامنسکو، که بر اساس نظر برخی محققین از کارامدترین مدل برای ارزیابی ژئومورفوسایت های ایران است، بیشتر بر وضعیت موجود مانند ارزشهای اقتصادی، زیبایی شناختی و علمی تاکید می شود. در حالی که هدف اصلی بسیاری از مطالعات ارزیابی ژئومورفوسایت ها در ایران، بررسی و شناسایی توانمندیهای بالقوه جهت برنامه ریزی، مدیریت و ارائه خدمات است. از ان رو، شاخص جذابیت و سرگرمی با زیرشاخصهایی چون جذابیت برای یک گروه سنی یا برای همه گروههای سنی یا تیپ خاصی از گردشگران، مدت اقامت و ماندگاری در این ژئوسایت ها، ایجاد حس آرامش و تمدد اعصاب و روان، قابلیت های بازی و سرگرمی بویژه برای کودکان و نوجوانان و ویژگیهای درمانی و پزشکی، به عنوان مهمترین شاخص به شاخص های قبلی کامنسکو افزوده گردید. نتایج حاصل از بررسی ها و ارزیابی سایت های کویری استان یزد بر اساس مدل کامنسکوی اصلاح شده نشان می دهد که از میان 15 کویر و دق شاخص این استان بیشترین قابلیت برای توسعه ژئوتوریسم در کویر بافق با 76 امتیاز وجود دارد. بعد از آن به ترتیب کویرهای اردکان با 67، ساغند با 62 و ابرکوه با 57 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند
۱۰.

اولویت بندی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی حساسیت آن با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره ی خطی مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز وهرگان-غرب استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش رگرسیون چندمتغیره ی خطی وهرگان اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
کشور ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی، تنوع اقلیمی و زمین شناسی شرایط طبیعی مستعدی را برای طیف وسیعی از زمین لغزش داراست. هدف این پژوهش بررسی رخداد زمین لغزش ، اولویت بندی فاکتورهای موثر بر آن و پهنه بندی خطر آن در حوضه آبریز وهرگان واقع در پیشکوه های زاگرس است. منطقه ای که به شکل طبیعی و با داشتن لیتولوژی نامقاوم، خاک ضخیم، شیب و بارش نسبتا زیاد از پتانسیل بالایی برای وقوع زمین لغزش برخوردار بوده و دخالت های انسانی به عنوان عامل تحریک کننده نقش پررنگی در تشدید آن ایفا نموده است. ویژگی های مستعد طبیعی و دخالت نابجای انسانی سبب رخداد دست کم 140 زمین لغزش جدید در منطقه ی مورد مطالعه شده است. برای انجام این تحقیق از روش رگرسیون چندمتغیره خطی استفاده گردید. بنابراین، نقشه ی پراکندگی زمین لغزش های رخ داده به عنوان متغیر وابسته و دوازه عامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، گسل، بارش، آبراهه ، جاده های ارتباطی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، TWI و SPI به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ایجاد راه های ارتباطی بر روی دامنه های پرشیب با خاک سست و ضخیم، با ضریب استاندارد 0.411 مهمترین عامل در ایجاد زمین لغزش بوده است. همچنین، عوامل طبیعی شامل لیتولوژی و بارش با ضریب تأثیر 0.362 و 0.299 و کاربری اراضی با ضریب 0.286 بیشترین نقش و عوامل پوشش گیاهی و شاخص TWI هر کدام با ضریب تأثیر 0.103 و 0.127 کمترین نقش را در وقع زمین لغزش های منطقه ایفا کرده اند. نتایج نهایی حاصله از پهنه بندی حوضه بر اساس شاخص های به کار گرفته شده نشان داد که بخش عمده حوضه در محدوده ی خطر بسیار زیاد و زیاد رخداد زمین لغزش قرار دارد. بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد می گردد که با توجه به حساسیت بسیار بالای بخش های زیادی از حوضه به زمین لغزش، همه فعالیت ها و کاربری های زمین متناسب با ویژگی های سنگ شناسی و خاک شناسی و همچنین شیب دامنه در نظر گرفته شود.
۱۱.

ارزیابی تغییرات زمانی - مکانی ریگزارها با استفاده از سری های زمانی تصاویر ماهواره لندست منطقه مورد مطالعه: ریگ زرین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باد محلی تپه ماسه ای مناطق خشک تغییر سطح ریگ ریگ زرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۶۸۱
تپه های ماسه ای بادی متأثر از متغیرهای مختلفی مانند باد، اندازه دانه های رسوبی، رطوبت، توپوگرافی منطقه، مورفولوژی تپه ها و پوشش گیاهی مدام در حال حرکت . هدف پژهش حاضر بررسی مقدار جابجایی سطح زیربنای ریگ زرین در شمال غرب شهر یزد است. برای ارزیابی تغییر سطح ریگ زرین از تصاویر TM، ETM+ و OLI لندست طی دوره 40 ساله (1977-2017) استفاده شد. ابتدا به منظور استخراج اطلاعات از تصاویر چند باندی از روش طبقه بندی نظارت نشده و سپس نظارت شده استفاده گردید. جهت تبدیل تصاویر به نقشه از فیلترگذاری، ادغام و غربال نمودن کلاس ها استفاده شد. یافته ها نشان داد ریگ زرین در بازه زمانی مورد مطالعه نوسان داشته است؛ روند کلی تغییرات افزایشی بوده و طی این مدت سطح ریگ حدود 60 کیلومتر مربع توسعه پیدا کرده است. اما در دو دوره زمانی، یعنی از 1987 تا 1993 و همچنین از 1998 تا 2002 سطح ریگ زرین کاهش پیدا کرده است. بعلاوه، گرادیان افزایش سطح ریگ نیز یکسان نبوده و در برخی بازه های زمانی میزان افزایش بسیار چشمگیرتر بوده است. به طوریکه در سالهای 2002 تا 2008 مقدار افزایش کمتر از 2 کیلومتر مربع و در سالهای 1977 تا 1987 مساحت ریگ بیش از 40 کیلومتر مربع افزایش یافته است. بررسی نتایج با میزان خشکسالی ها در سالهای مورد نظر نشان داد که این فراز و فرودها با افزایش یا کاهش رطوبت مرتبط است به نحوی که در سالهای مرطوب امکان توسعه نبوده و سطح آن کاهش و در خشکسالی ها، بویژه در 10 سال اخیر میزان توسعه سطح ریگ زرین بسیار چشمگیر (حدود 30 کیلومتر مربع). بوده است.
۱۲.

بررسی تغییرات ارتفاعی ریگ زرین با استفاده از سری های زمانی تصاویر ماهواره ای (طی دوره 2017-1977)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریگ زرین تغییرات ارتفاعی سری زمانی تپه ماسه ای مناطق خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۳۵
تپه های ماسه ای به عنوان مهمترین برآیند فرایندهای بادی مناطق خشک و نیمه خشک، همواره در حال حرکت و جابجایی هستند که مقدار حرکت آنها تحت تأثیر پارمترهایی چون جهت و شدت باد، توپوگرافی محل، رطوبت منطقه، پوشش گیاهی، مواد رسوبی در دسترس، توپوگرافی و در عصر حاضر عملکردهای انسانی می باشد. هدف این پژوهش، بررسی تغییرات ارتفاعی تپه های ماسه ای ریگ زرین طی بازه زمانی 40 ساله است. برای انجام این پژوهش از سری های زمانی تصاویر لندست TM و ETM، نقشه رقومی ارتفاعی و تصاویر گوگل ارث استفاده شد. بررسیها نشان داد که از 1977 تا حال حاضر ریگ زرین افزایش ارتفاع داشته است. میانگین بیشترین تغییرات ارتفاعی در بخشهای میانی ریگ زرین صورت گرفته که حدود 4 متر بوده است. اما بخش های ابتدایی و انتهایی ریگ زرین حدود 1متر افزایش ارتفاع پیدا کرده است. همچنین، مقدار تغییرات ارتفاعی ریگ در طول دوره آماری مورد بررسی با نوسانات زیادی همراه بوده است. در برخی نقاط میانی تپه ها در حدود 8متر در گستره زمانی کمتر از 10 سال افزایش ارتفاع داشته است. بر این اساس، حداکثر ارتفاع و افزایش ارتفاعی تپه ها بین سالهای 1977-1987 صورت گرفته و طی بازه های زمانی 1987-1993 و 1998-2002 و همچنین 2008-2013 از ارتفاع تپه ها کاسته شده است. نتایج نهایی نشان داد که ریگ زرین تحت تاثیر بادهای غالب منطقه ای (شمال غرب-جنوب شرق) در حال حرکت به سمت شرق و جنوب شرق است؛ اما بادهای همگرا و متقابل محلی سبب شکل گیری هرم های ماسه ای شده و به دلیل تداوم این بادها بر حجم و ارتفاع تپه های ماسه ای بخش های مرکزی ریگ افزوده شده است.
۱۳.

بررسی مورفولوژی تپه های ماسه ای و انطباق آن با داده های باد در منطقه ریگ زرین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریگ زرین مورفولوژی برخان باد تپه ماسه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف از این پژوهش، بررسی مورفولوژی تپه های ماسه ای واقع در ریگ زرین در شمال شرق شهر یزد و انطباق آن با داده های باد منطقه است. برای انجام این پژوهش، پس از ترسیم نقشه انواع اشکال تپه های ماسه ای، مورفولوژی آن ها با جهت باد غالب ایستگاه های پیرامون ریگ تطبیق داده شد. نتایج نشان داد که تپه های ریگ زرین، مورفولوژی متنوعی داشته و بیشتر انواع تپه ها شامل تپه های ساده، سیف، برخان، هرم، تپه های مرکب و پیچیده را شامل می شود. تنوع و پیچیدگی این تپه ها نشان دهنده تغییرپذیری شدید بادها به شکل فصلی، سالانه و دوره ای است و با داده های باد هیچ کدام از ایستگاه های پیرامون ریگ مطابقت ندارد. درواقع، به دلیل اختلاف ارتفاع کویرهای ایران مرکزی با مناطق کوهستانی بالادست، مناطق کویری ایران اغلب به عنوان مراکز کم فشار حرارتی در سطح زمین عمل می کنند. تجمع حجم زیادی از ماسه در بخش جنوب شرقی ریگ و شکل گیری تپه های ستاره ای مرتفع در آن نشان دهنده دخالت بادهای غالب شمال غربی در فصل گرم، بادهای فرعی جنوب شرقی منطقه و هم افزایی نیروی باد همگرای محلی است.
۱۴.

بررسی اثرات جهت جغرافیایی دامنه ها بر حجم مخروط افکنه (مطالعه موردی: شیرکوه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخروط افکنه حجم مورفومتری حوضه همبستگی شیرکوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۳۹۶
مشخصات مخروط افکنه از جمله حجم آنها در ارتباط با عوامل و پارامترهای مختلف و متعددی است که می توان آنها را در شش گروه عمده شامل عوامل اقلیمی و تغییرات آن، ویژگیهای هندسی حوضه های بالادست مخروط افکنه، لیتولوژی حوضه ها، تغییرات تکتونیکی بویژه تغییرات سطح اساس حوضه ها، تغییرات کاربری زمین و جهت جغرافیایی دامنه ها دسته بندی نمود. هدف این پژوهش بررسی نقش جهات جغرافیایی بر حجم مخروط افکنه ها در کوه بزرگ شیرکوه از کوههای پراکنده ایران مرکزی است. برای انجام این کار از تصاویر ماهواره ای، نقشه رقومی ارتفاعی با قدرت تفکیک 5 متر و همچنین نقشه های توپوگرافی  برای مشخص نمودن محدوده مخروط افکنه ها و همچنین حوضه های آبریز بالادست استفاده گردید. بدین ترتیب، 24 مخروط افکنه بزرگ و قابل ملاحظه با محدوده حوضه های آبریز بالادست مشخص گردیدند. با استفاده از مدل کمی در سیستم اطلاعات جغرافیایی حجم مخروط افکنه ها محاسبه و میزان همبستگی آنها در SPSS با 8 پارامتر هندسی اندازه گیری شده حوضه های آبریز بالادست تعیین گردید. سپس، در مدل رگرسیون ضریب تعیین و سطح معناداری آنها نیز مشخص گردید. نتایج حاکی از آن است که در دامنه های جنوبی ضلع شرقی شیرکوه همبستگی بالایی بین حجم مخروط افکنه ها با عوامل هندسی بویژه مساحت(0.99)، محیط(0.98)، طول حوضه(0.95) و شیب متوسط حوضه(0.55) با سطح معنی داری صفر و نزدیک به صفر وجود دارد. این امر برای دامنه های غربی شیرکوه نیز صدق نموده و عوامل هندسی به ترتیب شامل مساحت، محیط و ضریب شکل(با همبستگی 0.99) طول حوضه(0.94)، شیب و ارتفاع متوسط(0.85) مهمترین عوامل تعیین کننده حجم مخروط های افکنه بوده اند. اما برای دامنه های شرقی با ضلع شمالی تنها شیب(0.64) و ضریب شکل(0.59) و برای دامنه های شمالی شیرکوه، ضریب گراویلیوس(0.43) و طول حوضه(0.37) همبستگی متوسطی را نشان می دهند که آن هم از سطح معنی داری قابل قبولی برخوردار نمی باشند. بنابراین در این دامنه ها عوامل هندسی حوضه ها کمترین نقش را در حجم مخروط افکنه ها ایفا کرده اند.
۱۵.

بررسی تغییرات ژئومورفولوژیکی مئاندرهای رودخانه ای با استفاده از تصاویر ماهواره ای در بازه زمانی 1990 تا 2018 (مطالعه موردی: رودخانه بشار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدروژئومورفولوژی مئاندر یاسوج رودخانه بشار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۵۲۲
رودخانه ها به عنوان مهم ترین عامل موثر در تنوع ژئومورفولوژیکی عوارض سطح زمین به شمار آمده و تحت تاثیر عوامل و متغیرهای مختلف پیوسته در حال تغییر می باشند. در این پژوهش تغییرات هیدروژئومورفولوژی رودخانه بشار از منظر مئاندرشدگی آن مورد بررسی واقع شده که برای این منظور ابتدا با استفاده از فاکتورهای هندسی و زاویه مرکزی، مئاندرهای رودخانه مشخص و مورد بررسی قرار گرفته. در شناسایی تنوع سیستم مئاندری مسیر رودخانه بشار، انواع مئاندرها تقسیم بندی شد که 20 درصد از مئاندرهای این رودخانه از نوع مرکب، 15 درصد از نوع شریانی، 15 درصد مستقیم و 50 درصد از نوع ساده تشکیل شده اند. در این تحقیق از روش سنجش از دور برای نمایش تغییرات 28 ساله رودخانه استفاده شده است در ادامه با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست مرز حوضه آبخیز بشار جدا و طی سال های 1990 و 2018 در نرم افزار ENVI به صورت طبقه بندی نظارت شده به روش Maximum likelihood یا حداکثر احتمال طبقه بندی صورت گرفت. سپس مسیر رودخانه رقومی گردید و تغییرات در هر دو دوره به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که 62 درصد مسیر رودخانه از سال 1990 تا 2018 جابجایی داشته است و 38 درصد دیگر بدون تغییر باقی مانده است. بنا به نتایج بدست آمده میزان تغییرات در سال 1990 حاکی از فعال بودن عوامل تغییرات هیدرولیکی رودخانه مانند حجم دبی، سرعت جریان و... در این بازه زمانی بوده است ولی با این وجود فعالیت های انسانی عامل اصلی تغییرات تا سال 2018 به حساب می آیند.
۱۶.

تحلیل مورفوتکتونیکی شکل گیری چاله های کویری دامنه های جنوبی و جنوب شرقی شیرکوه در پلیو - کواترنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاله ساختمانی مورفوتکتونیک گنبدهای داسیتی گسل دهشیر ارنان یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۴۲۰
اشکال مورفوتکتونیکی متعدد و متنوعی براثر فعالیت گسل دهشیر و گسل های ریدل درجه 2 و 3 منشعب از آن و در امتداد آنها، در پلیو - کواترنری به وجود آمده است. مهم ترین آنها، چاله های ساختمانی ابرقو و تاغستان در امتداد گسل های مشتق شده از گسل دهشیر در ناحیه غربی و چاله های کوچک تر و متعدد دیگری چون رشکوییه، ارنان، چاه شیر و چاه ترش در امتداد گسل های بخش شرقی گسل دهشیر است. هدف این پژوهش، بررسی چاله های ناحیه شرقی گسل دهشیر در جنوب و جنوب شرق شیرکوه در جنوب شهر یزد است. نتایج نشان داد این چاله ها مانند بسیاری دیگر از چاله های بسته ایران مرکزی ازجمله گاوخونی، به دلیل تراکشش یک حوضه کشیده - جداشده به وجود آمده اند. منطقه مطالعه شده در یک زون برشی میان دو گسل راستبر فعال دهشیر - بافت و رفسنجان - انار قرار دارد. چرخش پادساعتگرد بلوک گسله بین دو گسل یادشده، مناطق کششی محلی را ایجاد کرده و کاهش ضخامت پوسته را سبب شده است. این امر موجب بالاآمدگی منحنی زمین گرمایی و ذوب بخشی شده و ولکانیسم محلی پلیوسن به بعد را به وجود آورده است. در پی این پدیده، گنبدهای داسیتی متعددی در امتداد و تقاطع گسل ها در جنوب و جنوب شرق شیرکوه و چین خوردگی رسوبات میوسن شکل گرفته است. فعالیت گسل ها همراه با بالاآمدگی گنبدها به تقطیع سطح هموار پیشین انجامیده و در بعضی نقاط فرونشینی بخش هایی از منطقه را سبب شده و چاله های ساختمانی متعددی را به وجود آورده است.
۱۷.

استفاده از روش تحلیل خوشه ای و رگرسیون چند متغیره در ارزیابی پتانسیل سنجی سیلاب با تاکید بر پارامترهای هیدروژئومورفولوژیکی (مورد مطالعه: حوضه آبخیز رودخانه مارون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل خوشه ای سیل خیزی حوضه آبخیز مارون رگرسیون هیدروژئومورفولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۴۴۶
هدف این پژوهش، بررسی سیل خیزی حوضه آبخیز مارون بوده که در طول سال های گذشته سیلاب های نسبتا شدیدی در آن رخ داده است. در ابتدا دبی حداکثر لحظه ای زیر حوضه ها تعیین و با کمک نرم افزار P10 و تحلیل فراوانی سیلاب و مشخص کردن توزیع لوگ نرمال، دبی با دوره بازگشت های مختلف برآورد شد. در ادامه 18 متغیر مختلف هیدروژئومورفولوژیکی اثرگذار بر سیل خیزی حوضه آبریز مارون انتخاب شد. برای تعیین مناطق همگن سیلاب و کاهش خطا در مدل سازی از روش تحلیل خوشه ای استفاده گردید. سپس با استفاده از نرم افزارSPSS و رگرسیون چند متغیره مدل های هیدروژئومورفولوژیکی سیلاب مناطق همگن در دوره های بازگشت مختلف تدوین گردیدند. پارامترهای موثر و مهم در مدل های رگرسیونی این مناطق در قالب 6 عامل خلاصه و بر مبنای آنها نقشه پتانسیل سنجی سیلاب حوضه ترسیم گردید. بر اساس این نقشه، زیرحوضه های همگن 1( 1، 2، 3 ، 4 ، 7، 8، 9 ، 10،17 ،20) با سیل خیزی زیاد، زیرحوضه های همگن 2( 5 ، 6 ، 11، 14 ، 16) با سیل خیزی متوسط، زیرحوضه های همگن3( 12 ، 13 ، 15 ،19 ) با سیل خیزی کم و زیرحوضه همگن 4( 18) با حساسیت و سیل خیزی بسیار زیاد مشخص شدند.
۱۸.

کرایوپدیمنت ها و کرایوپلانیشن ها میراث برجای مانده از شرایط جنب یخچالی (مطالعه موردی: بخشی از دامنه های شرقی شیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنب یخچالی ژلی فلوکسیون فراسایی دامنه کرایوپدیمنت کرایوپلانیشن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۵۰۵
کرایوپدیمنت و کرایوپلانیشن دو لندفرم مرتبط با قلمروهای مورفوژنتیک جنب یخچالی اند که تحت تأثیر فرایندهای یخبندان و ذوب یخ به وجود می آیند. در این پژوهش به نحوه شکل گیری و توسعه این عوارض در حوضه آبریز تنگ چنار (جنوب شهر مهریز) در ایران مرکزی پرداخته شده است. کرایوپلانیشن ها به شکل تراس های پلکانی بر روی برخی دامنه های منطقه مورد مطالعه با عرض 5 تا 100 متر و در ارتفاع بالای 2000 متر با شیب کمتر از 5 درجه قابل مشاهده اند. کرایوپدیمنت، از نظر مورفولوژی، نوعی پدیمنت اما با ژنتیک متفاوت و غیر جریانی است که بر اثر تخریب فیزیکی سنگ های دانه ای، گرانیت، و کنگلومرای حاشیه درّه و توسعه جانبی درّه ایجاد شده است. نتایج نشان می دهد که عوامل فرسایشی جنب یخچالی مانند تخریب سنگ ها به شکل فیزیکی و انتقال آن ها به شکل خزش یخی، پف کردگی سطح زمین بر اثر یخ، حرکات توده ای قشر سطحی ذوب شده، فرسایش ریلی، ایجاد و توسعه آبراهه های کوچک ناشی از ذوب یخ، و در نهایت فراسایی دامنه ها در به وجودآوردن این عارضه ها نقش داشته اند. بر مبنای نقشه هم دمای گذشته، این لندفرم ها در دوره پلیستوسن تحت قلمرو جنب یخچالی ایجاد شده اند و بر اساس نقشه هم دمای حداقل دوره سرد سال در حال حاضر این عارضه ها هنوز در حال توسعه اند.
۱۹.

بررسی شکل گیری و توسعه کوه ریگ ها مورد مطالعه: دشت ابراهیم آباد-مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت ابراهیم آباد کوهریگ فرایند بادی کنگلومرای کرمان رسوب گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۱ تعداد دانلود : ۵۸۱
کوه ریگ یکی از انواع تجمع رسوبات ماسه ای ریز دانه است که در دامنه برخی کوه ها و تپه های نواحی خشک و نیمه خشک قرار گرفته است. این لندفرم ها برخلاف تپه های ماسه ای، لندفرم های پیچیده ای هستند که تحت تأثیر فرایندهای مختلف به وجود آمده و توسعه پیدا می کنند. این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی پیدایش، تحول و دخالت فرایندهای مختلف کوه ریگ واقع بر دامنه کوه های شرقی دشت ابراهیم آباد در غرب شهر مهریز است. برای انجام این مهم، به بررسی جهت و شدت بادهای غالب و فرعی منطقه، همچنین پارامترهای هندسی 11 نمونه رسوبی برداشت شده در امتداد نیمرخ طولی و عمقی کوه ریگ ها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد که جهت و سرعت بادهای غالب به تنهایی سبب شکل گیری و بالارفتن دانه های ماسه برروی دامنه کوه نشده است؛ چراکه در برخی نمونه ها حدود 30 درصد گراول وجود دارد که باد در هیچ شرایطی قادر به جابه جایی آن ها نیست. بررسی جهت بادهای غالب و حتی فرعی نیز با نحوه استقرار و ته نشست کوه ریگ ها، نشان داد که کوه ریگ ها با جهت هیچ کدام از بادها قابل توجیه نیست؛ ازسوی دیگر، این تجمع ماسه ها در پای صخره های سنگی کنگلومرای کرمان قرار گرفته که به سادگی تخریب فیزیکی به شکل دانه ای، به ویژه در آب و هوای سرد پیدا می کند. ازاین نظر، شاکله اصلی کوه ریگ های دشت ابراهیم آباد حاصل فرایند پایین آمدن دانه های ماسه پس از تخریب به شکل هوازدگی فیزیکی کنگلومرای کرمان در دوره های سرد گذشته تحت تأثیر نیروی ثقل است. پس از شکل گیری شاکله اصلی کوه ریگ برروی دامنه، بادها نیز اثرگذار بوده و دانه های ریزتر را از بخش دشت و از داخل رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه ای به داخل کوه ریگ ها منتقل کرده و پس از برخورد با دامنه کوه، رسوب پیدا کرده است.
۲۰.

ارزیابی و تحلیل فضایی سیل گیری رودخانه قره سو با استفاده از منطق فازی در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی مخاطرات طبیعی سیل گیری رودخانه قره سو تابع فازی منطق فازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۱۲۸۳ تعداد دانلود : ۹۵۰
سیل یکی از انواع مخاطرات طبیعی است که همه ساله خسارات زیانباری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود می آورد. برای جلوگیری از رخداد سیلاب، باید مناطق دارای پتانسیل بالا و همچنین مولفه های اصلی و تاثیرگذار در ایجاد آن را شناسایی نمود. به این منظور، این پژوهش با استفاده از پارامترهای شیب، ارتفاع، فاصله از رود، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، لیتولوژی، انحنای پروفیل، انحنای پلانیمتری و بارش در چارچوب منطق فازی به تحلیل سیلاب در رودخانه قره سو با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی می پردازد. مقادیر عضویت هر یک از این پارامترها با توجه به نوع روابط شان با سیل گیری و بر حسب توابع فازی تعیین شدند. یافته ها نشان می دهد که در حوضه رودخانه قره سو اغلب توابع عضویت بین پارامترهای مؤثر در سیل گیری، خطی و به شکل مستقیم می باشد. بر این اساس، بیشترین میزان سیل گیری در بخش های شمال غربی و در بالا دست حوضه در حوالی شهر روانسر و همچنین در شهر کرمانشاه وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که کم ترین میزان سیل گیری در ارتفاعات و نیز در نواحی با شیب بیشتر و جایی که فاصله بیشتری از مسیر رودخانه دارد دیده می شود. بر اساس نتایج خروجی مدل فازی و همپوشانی نقشه سیل گیری، مؤثرترین سطوح در ایجاد پهنه های سیل گیر اغلب شیب بین 0 تا 5 درجه، خاک های گروه هیدرولوژیکیD، سطوح ارتفاعی 1240 تا 1250، تراکم زهکشی4/0 تا 1، بارش 650 تا 700 میلی متر، انحنای پروفیل 4/0، انحنای پلانیمتری6/0 و کاربری اراضی شهری و فاصله 500 تا 1500 متری از آبراهه می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان