حسن اسماعیل زاده

حسن اسماعیل زاده

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهیدبهشتی تهران
پست الکترونیکی: Esmaeilzadeh_hassan@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۳ مورد از کل ۶۳ مورد.
۶۱.

تحلیل جامعه شناختی رمان «مرایا الجنرال» بر اساس نظریه ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناسی ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن طارق بکاری مرایا الجنرال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۵
نقد جامعه شناسی از شیوه های نقد ادبی است و نقد ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن یکی از زیر مجموعه های آن می باشد که به بررسی ارتباط و تشابه میان ساختار اثر ادبی و ساختار جامعه می پردازد. طارق بکاری، نویسنده مراکشی در رمان مرایا الجنرال با نگرشی تاریخی به مقوله های استعمار، ازخودبیگانگی فرهنگی و غرب زدگی و نفوذ نظام سرمایه داری در جهان عرب اشاره کرده است و اثرش ساختاری معنادار دارد. بنابراین پژوهش حاضر می کوشد بر اساس نظریه گلدمن، جهان بینی حاکم بر رمان مرایا الجنرال را بیان کند و تحولات سیاسی و اجتماعی بازنمایی شده مراکش را در متن این رمان نشان دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که متن رمان مرایا الجنرال بازتابی از ساختار جامعه مراکش در دهه هفتاد تا نود میلادی است که جهان بینی پنهان آن، نگرش انتقادی طبقه ای از روشنفکران چپ گرا و سوسیالیست مراکشی است که با تکیه بر آگاهی طبقاتی خود برای رسیدن به آزادی، علیه نظام استبداد در مراکش می شورند، ولی استعمار غرب و نظام سرمایه داری با ازخودبیگانگی و تفرقه میان مراکشی ها مانع از تحقق آگاهی آرمانی این طبقه می شود. در سطح فرهنگی مراکشی ها به خاطر کپی برداری از فرهنگ غربی، دچار تعارضات فرهنگی و ازخودبیگانگی شده و سبب رواج فساد اخلاقی و توسعه نفوذ بیگانگان شدند و در سطح اجتماعی؛ خفقان و نبود آزادی بیان، مراکشی ها را مأیوس و سرخورده می کند و مردم در فرایند اداره کشور به حاشیه رانده می شوند و در سطح سیاسی نیز استعمار حوزه نفوذ خود را توسعه داده و با سرنگون کردن یک دیکتاتور، دیکتاتور دست نشانده دیگری را جایگزین او می کند.
۶۲.

Evaluating role of class in neighborhood management based on good urban governance indicators (Case study: the neighborhoods of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: good urban governance class Velenjak Alestum Ismail Abad

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۲
Everyone acknowledges the fact that good management is one of the necessary and sufficient conditions for urban development programs. The theoretical pattern of urban governance that is in Endeavour to configure the best ways of urban management refers to a process that decisions and power enforcement take shape in it and is a place that the government, citizens and the private organizations interact with each other. Since the city of Tehran has different classes (affluent and poor), so it is expected that urban governance indicators be executed by the same way in the management of neighborhoods. In this respect, this paper examines the state of neighborhood management in three neighborhoods such as affluent (Velenjak), medium (Alestom), poor (Ismail Abad) neighborhoods in Tehran, to be good indicators of eight urban governance. The type of this research is descriptive- analytical and assessment and questioning tools from the group of experts. The sample size is equal to 60 questionnaires (three groups of 20 people in affluent, average and poor neighborhoods).the method of Sampling was also simple random sampling. The derived data were analyzed in SPSS software using MANOVA statistical tests, One-way ANOVA analysis within groups, post hoc LSD test and single-sample T-test. The results show that the factor of class is not affecting the good urban governance and we haven&rsquot found any significant difference among different classes of neighborhoods. The results also show that Alestom neighborhood in respect of good governance indicators is in rather medium condition, in the Velenjak neighborhood, participation, fairness and transparency indicators are low and the other indicators has been reported as moderate and, ultimately, in Ismail Abad neighborhood, all indicators except indicator of consensus (consensus) are low.
۶۳.

استراتژی بهینه تحقق عدالت فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری با استفاده از مدل ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی TOPSIS VIKOR WASPAS بناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۶
عدم دسترسی عادلانه به خدمات شهری و توزیع نامتوازن آنها، از مسائل عمده ای است که در فضاهای شهری کشور موجود است و این مساله، کیفیت زندگی ساکنین شهری را تحت تاثیر قرار داده است. هدف نوشتار حاضر، ارزیابی عدالت فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری در نواحی پنچ گانه شهر بناب از توابع استان آذربایجان شرقی می باشد. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل نواحی پنج گانه شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که از طریق چهارده شاخصِ خدمات شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده و در تحلیل داده ها از مدل های TOPSIS، VIKOR، WASPAS و روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گیری شده است. همچنین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک SOWT، عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف)، و عوامل بیرونی (فرصت و تهدید) از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود و استفاده از نظرات سه گروه (خبرگان، نخبگان و اجتماع محلی) در قالب پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تعادل فضایی بین پراکنش جمعیت و خدمات شهری در سطح نواحی بناب وجود ندارد. حدود       20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل، 20 درصد نسبتاً متعادل و تقریباً 60 درصد بقیه در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برند و با توجه به نتایج ماتریس های IFA و EFA، امتیاز عوامل درونی برابر با 607/2 و عوامل بیرونی 746/2 است که نشان می دهد برای دستیابی به تعادل فضایی، لازم است از راهبرد تهاجمی (SO) استفاده نمود. به بیان دیگر، بهره مندی حداکثر از قوت های موجود و مقابله با تهدیدهای پیشرو مناسب ترین استراتژی برای شهربناب محسوب می گردد. همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نیز نشان می دهد که بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهری، هیچ گونه رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین توسعه خدمات شهری در سطح نواحی، و توزیع متعادل این خدمات در بین نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان