واکاوی تجربه زنان روستایی از طلاق در بستر تغییرات فرهنگی روستا؛ مطالعه موردی سه روستا در شرق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
97 - 129
حوزههای تخصصی:
در طول دهه اخیر، نرخ طلاق در ایران، روند رشد نگران کننده ای داشته و نه تنها کلان شهرها، بلکه مناطق روستایی را نیز دربر گرفته است. در پژوهش حاضر، تجربه زنان از پدیده طلاق در سه روستای گیشی، قمشان، و قلعه بالا، واقع در شرق اصفهان بررسی شده است. روش انجام پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون است. نمونه گیری به شیوه هدفمند با ترکیب دو شیوه نمونه گیری حاد و گلوله برفی انجام شد. درمجموع، با 17 زن مطلقه یا در آستانه طلاق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها پس از پیاده سازی و تبدیل به متن، کدگذاری شدند. از مجموع مضامین اولیه و وابسته به متن، 27 مضمون فرعی، 7 مضمون اصلی، و یک مقوله اصلی استخراج شد. مقوله های اصلی پژوهش عبارت اند از: «معماری کج بنیان زندگی مشترک»، «فقدان صمیمیت پایدار و حمایتگری عاطفی زوجین»، «ازدواج نابخردانه در بستر نظام تصمیم گیری غیردموکراتیک حاکم بر خانواده»، «ازدواج، قربانی ترکیب های نگرشی نامتوازن درباره رابطه با جنس مخالف»، «آسیب های اجتماعی فرساینده زندگی خانوادگی در روستا»، «زیست تاریخی کژ دار و مریز زنان روستا با رفتارهای انحرافی همسران»، و «چالش های تشدیدکننده مشکلات نهاد خانواده در روستا». همه این مقوله ها، حول مقوله مرکزی «طلاق، زاییده زیست متناقض سوژه های شبه دموکراتیک در بستر ساختارهای سنتی» شکل می گیرند. حاکمیت ساختارهای سنتی بر روستا مانع آن می شود که زنان، زندگی مشترک خود را به عنوان سوژه و عامل آغاز کنند. زندگی مشترک، تحمیلی، و فاقد صمیمیت که زنان نوخواه روستا جویای آن هستند باعث جدایی عاطفی زوجین، شکل گیری سوژگی شبه دموکراتیک در قالب روابط فرازناشویی، و سرانجام، جدایی آن ها می شود.