احمدعلی حیدری

احمدعلی حیدری

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۶ مورد.
۲۱.

جایگاه فلسفه در تاریخ فرهنگی اجتماعی قاجار و تداوم آن در مکتب فلسفی متأخر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنت غرب حکمت و فلسفه قاجار مارتین هیدگر متجددان/ علمای قاجار مواجهه ی فرهنگی مکتب فلسفی تهران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
تعداد بازدید : ۹۶۰ تعداد دانلود : ۹۰۲
در روزگار قاجار با دو گروه از اهل معرفت مواجه می شویم، که یکی به ماده ی فرهنگی اسلامی مجال مواجهه با صورت های نوین فرهنگی را نمی دهد و مترصد است آن را در همان هویت پیشین مصون دارد؛ و دیگری، گروهی هستند که چندان دل در صورت ها و دستاوردهای درخشان تجدد دارند، که ماده ی فرهنگ بومی را برای دریافت و درک این نوظهورها حاوی هیچ استعدادی نمی یابند. مقاله، با رجوع به مبادی «هستی شناختی»، در صدد بیان این نکته است که مواجهه با دستاورهای فرهنگی تجدد، ضمن این که آشنایی مستوفایی با مبادی حکمی و نظری آن لازم دارد، تعهد و الزام ویژه ای را در قبال سنت و سابقه ی فرهنگی خود می طلبد؛ تا مجالی درخور برای برساختن ترکیبی اصیل و موافق با مقتضیات حکمت و وجود برای این دو تأمین کند و بدین ترتیب امکانی شایسته برای مشارکت فعال اهل نظر این سرزمین در فرهنگ جهانی پدید آورد.
۲۲.

معنای فردیت و تعادل تراژیک در اشعار حافظ (نگرشی به اشعار حافظ از دیدگاه امر دیونیزوسی و آپولونی در فلسفه هنر نیچه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر تراژیک امر دیونیزوسی امر آپولونی حافظ رندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۶۴۵
تعادل تراژیک در فلسفه هنر نیچه عبارت از جمع و تعادل بین امر دیونیزوسی و آپولونی است. امر دیونیزوسی نیرو و میل به یگانگی با امر خاستگاهی و آری گویی به آن و امر آپولونی همین آری گویی در قالب زندگی ا ست. حرکت به سمت یکی شدن با اراده خاستگاهی به نحو دیونیزوسی در شعر حافظ و سنت عرفانی همان حالت سکر عارفانه است که با نماد می و ساقی معین می شود. به نحو سنتی در عرفان حرکت به سمت یکی شدن با امر خاستگاهی و فنای در آن همواره ارزش مطلق است، اما امر تراژیک با این متفاوت است. امر تراژیک ضمن حفظ این میل، امر خاستگاهی را در تجلیات آن یعنی در طبیعت و زندگی و فردیت نیز جویا می شود. تعادل تراژیک را باید آری گویی به تمام ابعاد هستی دانست که این امر در شعر حافظ معادل «رضا» و حاصل «رندی» است. حافظ بر خلاف سنت عرفانی که یکسره سُکری یا صحوی یعنی در جهت فنای در خدا یا زهدِ ریایی یا آمیزه ای بیروح از آنها قرار داشت راه حلی برای ماندن در عرصه تراژیک هستی ارائه داد تا نه در فنا، بلکه در رضا بر اساس «رندی»، از سرمستی حضور وجود بهره گیرد .
۲۳.

اخلاق از منظر پدیدارشناسی با تکیه بر آرای «ماکس شلر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی پیشینی داده پدیدارشناسانه تجربه پدیدارشناختی ارزش ها احساسات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۴
موضوع اصلی این مقاله ترسیم خطوط کلی رویکرد پدیدارشناسانه شلر به اخلاق است. شلر از همان آغاز شکل گیری جنبش پدیدارشناسی تصمیم داشت تا از این رویکرد در ساحاتی مانند اخلاق و دین استفاده کند. از این رو برای دست یابی به این هدف کوشش کرد تا با نوآوری هایی در پدیدارشناسی و با تأسیس نظامی مبتنی بر ارزش های غیرصوری، هم رویکرد پدیدارشناسانه را در ساحت اخلاق به کار برد و هم در مقابل رویکردهای صورت گرایانه ای مانند رویکرد کانت به اخلاق ایستادگی کند. از نظر شلر تکیه بر این قبیل نظام های صوری در حوزه اخلاق سبب غفلت از ارزش ها به عنوان پدیدارهای مبنایی تجربه اخلاقی انسان می شوند و از آن جا که در نگاه «شلر» ارزش ها از طریق احساسات بر آدمی عیان می شوند، نپذیرفتن ارزش ها از جانب کانت و نظام های اخلاقی صورت گرا سبب می شود که احساسات نیز نادیده انگاشته شوند. شلر برای روشن تر ساختن منظور خود از نقش احساسات، تفکیکی را بین احساسات قصدی، وضعیت های احساسی و تأثرات در نظر می گیرد و احساسات قصدی را راهبر فرد به سمت ادراک ارزش ها می داند.
۲۴.

امکان خوانشی «پسا مدرن» از سنت فلسفی در عالم اسلام با تأکید بر «هستی شناسی بنیادین» هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زمان تاریخ زمان مندی دازاین حکمت و فلسفه ی اسلامی امکان های تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۴۴۸
مقاله با الهام از تلقی «پسامدرن» هیدگر در خصوص زمان مندی اکستاتیک انسان (افعال انسان همواره محفوف به مؤلفه هایی از سنخ زمان است که مجال فراروی او را فراهم می آورند) شأن تاریخی وجود او را تبیین می کند. هیدگر مرگ اندیشی را موجب رهایی انسان از بی خودی فرد منتشر و اصالت عزم وی می داند. چنین شرایطی به تنهایی متعلق عزم دازاین را با عرضه ی گزیده ای از امکانات به دست نمی دهد. برآوردن چنین مقصودی مستلزم رجوع آدمی به گذشته ی تاریخی خود است که در آن شمار قابل ملاحظه ای از امکان ها عرضه می شوند. اندیشه های فلسفی و چهره های شاخص آن نیز به میراث فرهنگی دازاین تعلق دارند. آدمی در رجوع به میراث گذشته، قهرمانان خود را تکرار می کند. «ایرانی» نیز می تواند به امکانات دازاین ایرانی در گذشته ی حکمی و فلسفی اش بنگرد. در نگاه اصیل به تاریخ، آن چه را دازاین به انجام رسانده یا نرسانده، (Wirklichkeit) مد نظر نیست بلکه امکانات (Möglichkeiten) منتخب دازاین، آن چه را که می توانست برگزیند و نکرد و سرانجام آن دسته از امکاناتی را که هنوز برجاست، پیش چشم می آوریم. بزرگان اندیشه ی میراث حکمی ما؛ ابن سینا، سهرودی، ملاصدرا، زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، ابن رشد و نظایر آن ها بر حسب مقتضیات وجودی در زمانه و تاریخی ظاهر شده اند که اینگ گذشته ی ما را ساخته است. با درک زمان و روزگار آنان می توانیم به خوبی تفاوت بین روزگارِ سنت خودمان را با شرایطِ مدرن و پسا مدرن درک کنیم. توجه و فهمی که با رجوع به امکاناتِ مکمون در آن شاید بتوان راهی به رهایی از مابعدالطبیعه ی غربی و وجوه مختلف آن که هیدگر با عنوان محتاطانه ی متفکری پسامدرن در شمار منادیان آن قرار دارد، باز کرد.
۲۵.

بررسی تطبیقی فلسفه اخلاق آلن بدیو و اندیشه های کی یر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو کی یر کگور اخلاق حقایق ساحت ایمانی تفرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۴۲۴
این مقاله در نظر دارد ابتدا توصیف مختصری از فلسفه اخلاق آلن بدیو کند و پس از آن با توجه به نکات اساسی ای که در این توصیف روشن می شود تطبیق و مقایسه ای میان آراء بدیو در زمینه اخلاق و اندیشه های کی یر کگور صورت گیرد. هر دو فیلسوف زندگی انسان را از نظر امکانی به ساحاتی مجزا تقسیم می کنند. چیستی اخلاق از نظر این دو فیلسوف و جایگاهی که برای اخلاق در ساحات مختلف زندگی در نظر گرفته اند موضوع خاص این پژوهش است.
۲۶.

تبیین اصل های باطنی و هستی شناختی آموزه های نانوشته در مکتب توبینگن و نقش آن در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزههای نانوشته افلاطون مکتب توبینگن واحد ثنائی نامتعین سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۳۱۲
  نظریه وجود آموزههای نانوشته در فلسفه افلاطون که مبتنی بر دو اصل یا مبدأ هستیشناختیِ «واحد» (The One) و «ثُنائی نامتعین» (The Indefinite Dyad) است، با پژوهشهای اخیر مکتب توبینگن قوام پیدا کرده است. آموزههای نانوشته به صورت شفاهی، در آکادمی افلاطون محل گفتوشنود بوده است و به عقیده  دانشوران مکتب توبینگن شواهد آن در آثار ارسطو و افلاطونیان موجود است. مستندات آنان نشان میدهد این دو اصل بنیادین مبدأ تبیین مسائل دیگر فلسفه افلاطونی بوده و سنگبنای مابعدالطبیعه اوست. نقش اصل «واحد» تعینبخشی به تمام چیزها و اصل «ثنائی نامتعین» منشأ تکثر و ابهام است. «واحد» یا «خیر» نه تنها یک اصل هستیشناختی بلکه علت تمام امور نیک است. به این ترتیب در آثار افلاطون «واحد-خیر» که نظامبخش عالم و الگوی عدالت است، نقشه راه پولیس (اجتماع سیاسی) و تعینبخش کثرات است. نفس و پولیس از طریق عدالت مکنون در طبیعت که از این دو اصل پیروی میکند، میتوانندآینه عالم باشند و به وحدت و عدالت نزدیک شوند.
۲۷.

شعر، رضا داوری و مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رضا داوری شعر فناوری هیدگر نجات امید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۸۲۹
این مقاله مترصد است وجوه توجه استاد برجسته ی فلسفه در ایران، رضا داوری را نسبت به شعر به عنوان عاملی برای رهایی از تنگنای مهلک اصالت سوژه ی دوره ی مدرن شرح دهد. توجه ویژه ی شاعر به زبان که آن را ورای ابزار تلقی و-بر وفق نظر هیدگر- «بنیان گذار متعهد به کلمات» می داند، شرایطی به دست می دهد که با استمداد از آن می توان به تحول روزگار عسرت زده و گرفتارآمده در قهر فناوری مدرن امید داشت. رضا داوری زبان شعر را وجه ظهور وجود می داند که نقش عمده ی آن به سبب حال و احوال شاعرانه، احاطه بر دیگر شئون انسان و شرط اساسی هرگونه نسبت تأثیر گذار در این جهان است.
۲۸.

مؤلفه های فلسفه فرهنگ در رویکرد کثرت گرای ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه فرهنگ عصبیت طبیعت جهان انسانی دین جنگ صلح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۰۱
هدف این مقاله، مقایسه آراء ابن خلدون در مقدمه با مباحث مطرح شده در حوزه فلسفه فرهنگ در دوران مدرن است. با نگاهی به کتاب مقدمه ابن خلدون از این منظر، متوجه خواهیم شد که ابن خلدون در مقدمه، از رهگذر بحث درباره مفاهیمی چون عصبیت، پادشاهی و تأثیر آب و هوا بر عمران و ... برخی از مهم ترین مؤلفه های فلسفه فرهنگ را مطرح می کند و نشان می دهد که چگونه از آدمیان از شرایطی نزدیک به طبیعت گام به گام به مرحله عصبیت و سپس به مرحله رفاه و تن آسایی صعود می کنند و به واسطه فرهنگ از طبیعت فاصله می گیرند و او نشان می دهد که برای طی این راه، جنگ و نفی دیگری امری ضروری است. او در ادامه نیز نشان می دهد که خود با اتخاذ چشم اندازی فلسفی، دیگری را به رسمیت می شناسد و بدین سان از افق های محدود به فرهنگ خود فراتر می رود و دیگری را در منطقه -الفراغی که همانا عمران است مد نظر قرار می دهد. او دین را بازاندیشی می کند تا راهی را برای کثرت انگاری فرهنگی باز کند.
۲۹.

گذر به ایده آلیسم عینی و تحقق شناخت و آگاهی در بستر پدیدارشناسی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت علم پدیدارشناسی آگاهی امر مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۲۱۱
مسئله شناخت یکی از مسائل مهمی است که فیسلوفان بر آن بوده اند تا با مواجهه به جهان واقعیت بیرون فرایند شناسایی و تعامل آن را با ذهن یا سوژه اندیشنده دریابند. در این فرایند آنچه مقدم بر شناخت است، مسئله هستی شناختی واقعیت موجود است و تعامل سوژه اندیشنده با جهان بیرون. از آنجا که فیلسوفان میان شناخت و واقعیت فاصله انداخته و ذهن را ابزار و رسانه ای به منظور دستیابی به حقیقت و واقعیت در نظر گرفته اند، هگل ضمن انتقادات جدی بر این نگرش ها بر آن بوده تا از شناخت به مثابه علم، به تعریفی نوین از آن دست یابد. از این رو، او را باید پیشگام طرح پدیدارشناسی در حوزه تفکرات فلسفی دانست. در پدیدارشناسی او پرسمان فرایند شناخت انسانی با کل تفکر فلسفی در طول تاریخ همسان انگاشته می شود. در این نوشتار، نویسندگان بر آن بوده اند تا نشان دهند هگل چگونه با رد دوپاره ساختن واقعیت موجود از سوی کانت به دو حوزه پدیداری و ناپدیداری، امکانی را فراهم می سازد که فاهمه دوباره بتواند به وسعت و گسترش خود آگاه شده و با عزیمت از آگاهی از پدیدارهای جزئی به سوی صور عالی تر هستی و در نهایت رویارویی با امر نامتناهی و مطلق دست یابد.
۳۰.

سخنوری در گزارندگی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خطابه ارسطو هرمنوتیک سده بیستم روزمرگی فهم استعاره هم بودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۰۱
گزارندگی با سنت سخنوری نسبتی نزدیک دارد. از همان روزگار افلاطون و تکوّن اندیشه فلسفی، بر تمایز و استقلال برهان و سخنوری به منزله دو صورت متفاوت از قیاس تأکید می شد. در عین حال به یمن تدقیق ارسطو در مناسبات میان این رهیافت ها، مواردی از مشابهت زمینه های قرابت این دو عرصه فراهم شد. گزارندگی فلسفی در سده بیستم ضمن توجه به اهمیت خطابه در مقوله فهم و نسبتش با زیست جهان آدمی، مترصد است سخنوری را از طریق مفهوم اصالتِ هیدگر، فراگیر بودنِ عنصرِ فهم در گادامر یا نظریه استعاره ریکور، در خود جای دهد و بدین ترتیب در کنار وجوه مشابه، نسبتِ چالش برانگیز گزارندگی و سخنوری را برجسته سازد؛ گرچه در پذیرفتن آثار و تبعات ناشی از این استقلال نسبی مردد است.
۳۱.

پدیدارشناسی و «ممنوعیت انسان شناختی» مسئله ی امکان یک انسان شناسی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فلسفی پدیدارشناسی ممنوعیت انسان شناختی هایدگر هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۳۹
گرایش به یک انسان شناسی فلسفی در اوایل قرن بیستم، وجه غالب در فضای فکر آلمانی بوده، و تأثیر آن چندان عمیق و گسترده بوده که پدیدارشناسی، از همان آغاز لازم دانسته است که موضع خود را در برابر آن روشن کند. این موضع گیری اولیه تا حد زیادی به صورت یک تعارض ذاتی نمود کرده، تا آنجا که بلومنبرگ از آن به «ممنوعیت انسان شناختی» در پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر تعبیر می کند. ما در این نوشتار به نسبت میان پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر با انسان شناسی فلسفی پرداخته ایم و کوشیده ایم نشان دهیم که برخلاف برخی اظهارات صریح این دو، این تعارض نه ذاتی است و نه مطلق. از این رو، می توانیم از امکان یک انسان شناسی فلسفی بر پایه ی پدیدارشناسی این دو سخن بگوییم. پیرنگ و مختصات کلی یک انسان شناسی پدیدارشناختی را بر وفق تحلیل اگزیستنسیال دازاین بدست داده ایم، و نشان داده ایم که انسان شناسی پدیدارشناختی از جهت اسلوب و الگو با انسان شناسی سنتی از اساس متفاوت است.
۳۲.

تبیین سوژۀ سیاسی در اندیشۀ ژیل دلوز به منزلۀ سوژۀ ستیزه جو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز نیچه آری گویی نه گویی ستیزه جویی نه گویی ناتوان از آری گویی آری گوییِ عاری از نه گویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۷۶
نیچه شرط تحقق فرااِنسان را مرگ انسان می داند و از آن با تعابیری نظیر ویرانگری کنشگرانه خود یا انسانی که می خواهد خود را نابود و ویران کند صحبت می کند. مرگ انسان به منزله شرط آفرینش فرااِنسان مدنظر است. مسئله این مقاله ارائه این مسئله نیچه ای با بیانی سیاسی است؛ با هدف تبیین سوژه سیاسی در اندیشه ژیل دلوز. محوریت بحث نیز با کتاب نیچه و فلسفه است. در ابتدا از مفهوم مرگ انسان یا به تعبیر دیگر، از مفهوم ویرانگریِ کنشگرانه خود، قرائتی سیاسی ارائه خواهد شد؛ درنتیجه این قرائت، بُعد سلبی سوژه سیاسی قابل درک می شود. در ادامه، برای درک بُعد ایجابی به مفهوم نیچه ایِ ساعت نیمروز یا استحاله رجوع خواهد شد و در اینجا نه تنها بُعد ایجابی که رابطه این بُعد با بُعد سلبی نیز آشکار می شود. یعنی سوژه موردنظر در تمامیتش تبیین می شود. در این مسیر، به آری گویی به عنوان بنیان این اندیشه می رسیم؛ اما آری گوییِ مسلّح به نه گویی. این ویژگیِ کلیدی سوژه سیاسی موردنظر است؛ سوژه آری گویی که نه گویی می داند، یعنی سوژه ستیزه جو. پس از تبیینِ تکوین این سوژه به منظور برجسته کردن ویژگی منحصربه فرد و درخورِتوجهش دربرابر دو سنخ سوژه قرار داده خواهد شد. از سویی، دربرابر سوژه انقلابی مرسوم قرار می گیرد که سوژه نه گویی است که آری گویی نمی داند. از دیگر سو، دربرابر سوژه محافظه کار قرار می گیرد؛ سوژه آری گویی که نه گویی نمی داند.
۳۳.

واکاوی خوانش تصویری خورشید از گزاره عقل فعال و نورالانور در رساله های رمزی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی خورشید تصویر عقل فعال سیمرغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۶۳
تصاویر مرکزی یا کلان استعاره ها در مقام گزاره حاوی اندیشه های نابی اند که از تجربه های شخصی عارف نشأت می گیرند. ازاین رو، رمزگشایی و تبیین معانی ثانویه آن ها جهان بینی عارف را بیش از پیش آشکار می کند. این تصاویر ایماژهایی معرفتی اند که هم در شکل تجلی سطحی و هم شهودی قابلیت بروز دارند. این جستار به بررسی پیوند خورشید از یک سو با مفاهیم فلسفی و اسطوره ای (عقل فعال و نورالانوار) و از دگر سو با ایماژهایی چون سیمرغ، درخت، کیخسرو و پیر سعی دارد کارکرد تصویر خورشید را به عنوان رمزی که با معنی به وحدت رسیده است، تبیین نماید. یکی از  دستاوردهای این پژوهشِ توصیفی و تحلیلی، تجلی شهودیِ پدیدار خورشید است که اسباب تمایز داستان های رمزی سهروردی را فراهم می کند؛ به نحوی که سبب می شود خورشید سطوح زبانی را پشت سر نهد و به یک «معنی واره» یا ادراکی مفهومی تبدیل شود. دستاورد دیگر، درهم تنیدگی تصویر و معنا در نظام فکری و زبانی سهروردی است که بیان کننده دو رهیافت محوری است: این تصاویرند که معنی را می سازند نه معانی تصاویر را. و دیگری، ایماژهای پدیداری هویت مشترکی را بین دریافت ذهنی و جسم برونی ایجاد می کنند. بنابراین چنین تصاویری علاوه بر گریزپذیری و غامض بودن، لغزان و نامشروط نیز هستند و برای معانی متعدد به کار می روند.
۳۵.

چیستی و جایگاه «پرسش» در آثار متقدم هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسش دازاین هستی پرسش هستی پدیدار هستی و زمان پرسش راهنما پرسش بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۵۲
«پرسش هستی» مشهورترین دغدغه مارتین هیدگر در سراسر دوران حیات فکری او است. این پرسش بنا بر روایت خود او، از آغازین گام ها تا لحظه مرگ پیوسته توجه فیلسوف فرایبورگ را به خود معطوف داشت و تمام آثار و نوشته های او را می توان بر زمینه این پرسش نگریست. اما فهم دامنه معنایی و ساختار صوری پرسش هستی، متوقف به درک دقیق چیستی پدیدار «پرسش» در هیدگر و نحوه ارتباط آن با هستی و انسان است. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا با طرح افق معنایی عام «پرسش» در تاریخ فلسفه، رویکرد هیدگر را به این عامل بنیادین روشن سازد تا از این طریق، در پژوهش های دیگر، نور بیشتری بر «پرسش هستی» در آثار او افکنده شود. در این مسیر، ابتدا اهمیت، چیستی و محوریت پرسش در تاریخ فلسفه به اختصار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ادامه، پس از طرح تصور هیدگر از این پدیدار در رساله هستی و زمان ، نحوه تکوین این تحلیل در آثار متقدم او در چارچوبی واحد بررسی خواهد شد. در نهایت، ارتباط پرسش هستی با انسان، و گذرناپذیری آن، به عنوان ویژگی بنیادین دازاین پایان بخش تحلیل خواهد بود.
۳۶.

تبیین اَشکال هیچ انگاری و شرط رهایی از آن در اندیشه نیچه-دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز نیچه هیچ انگاری انهدام بی کنشانه ویرانگری کنش گرانه بلا تار بکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۳
ما و جهان مان در آخرین مرحله هیچ انگاری گیر افتاده ایم و امرِ قابل توجه، تداوم این وضعیت است چنانکه مشخص نیست این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت. مساله مقاله حاضر درک هیچ انگاری است به منظور فراهم آوردن امکان اندیشیدن به شرایط رهایی و خلاصی از آن. در این مقاله متمرکز خواهیم بود بر تفسیر دلوز از نیچه درخصوص مفهوم هیچ انگاری. به این منظور باید مسیر اصلی استدلال دلوز درخصوص سنخ های مختلف هیچ انگاری را درک کنیم که سه شکل است: نه گو، واکنش گرانه و بی کنشانه. درک این سه شکل، به ویژه واپسین شکل آن؛ یعنی وضعیتی که در آن زندگی می کنیم. پس از آن تلاش خواهد شد که ابعاد عاطفی این مفهوم با رجوع به سینمای بلا تار به خواننده انتقال داده شود. به این منظور که ضرورت رهایی از هیچ انگاری موجود در وضعیت به شکل عاطفی احساس شود. در این نقطه از استدلال شرایط فراهم می شود برای اندیشیدن به گام بعد و این امر با درک تمایز واپسن مرحله هیچ انگاری و شرایط رهایی از آن ممکن خواهد شد. به منظور درک تمایز این دو وضعیت و در نهایت درک شرط رهایی از هیچ انگاری، تمایز میان دو مفهوم انهدام بی کنشانه و ویرانگری کنش گرانه مورد توجه قرار می گیرد. برای درک تمایز این دو مفهوم نیچه ای-دلوزی نیز از تمایز دو مفهوم خسته و فرسوده که دلوز در شرح بکت مطرح می کند، بهره خواهیم برد. از این رو، مسیر مقاله به این صورت خواهد بود: تحلیل اَشکال هیچ انگاری: 1- نه گو، 2- واکنش گرانه، 3- بی کنشانه و 4- شرط رهایی از هیچ انگاری.
۳۷.

Erläuterung der moralischen Grundsätze des Handelns des Propheten Muhammad (s.) in Medina aus der Sicht der existenziellen Ethik(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۴۷
Dieser Artikel möchte auf der Basis der Elemente der existenziellen Ethik die moralische Haltung von Prophet Muhammad (s) in den Jahren seines Aufenthalts in Medina analysieren. Es muß darauf hingewiesen werden, dass in dieser Ethik die existenziellen Voraussetzungen der moralischen Werte und die Art und Weise der moralischen Beurteilung des Menschen aus der Sicht der Existenzanalyse in Betracht gezogen werden. Diese Sichtweise weckt in Anlehnung an die Einheit zwischen Bewusstsein und Tugend die Aufmerksamkeit auf die enge Beziehung zwischen dem existenziellen Zugang zu Wissen und der moralischen Verpflichtung des Propheten Muhammad und stellt dar, wie die Analyse des ethischen Verhaltens des Propheten durch die kulturellen, theologischen, parteilichen und rituellen Auffassungen nur in Bezug auf ihren existenziellen Bestandteil wieder einen eigenen Sinn und Authentizität erhalten können.
۳۸.

فلسفه میان فرهنگی از دیدگاه رام ادهرمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه فلسفه میان فرهنگی رام ادهرمال فلسفه تطبیقی نگرش میان فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
مسئله این پژوهش، بررسی چیستی فلسفه میان فرهنگی با رویکردی توصیفی-تحلیلی از دیدگاه رام ادهرمال است که با پیشینه ای هندی به غرب سفر کرده و انجمن فلسفه میان فرهنگی را در آلمان تاسیس کرده است.وی با اتکا بر مبانی ای نظیر نسبت فلسفه و فرهنگ،دیگری فرهنگی، هم پوشانی ها، حقیقت، کثرت گرایی و تساهل، به بسط فلسفه میان فرهنگی با خوانشی شرقی پرداخته است که البتّه در عین آن که بر آمده از یک دارمای هندی به عنوان یک حقیقت و اسامی مختلف است؛ اما به فراروی از مکانمندی خود پرداخته است و کوشیده تا با نقد مرکزیت گرایی اروپایی و قوم گرایانه معکوس شرقی، از فلسفه سفیدی سخن گوید که ذاتاً فاقد رنگ و زبان و نژاد خاصی است و به تعداد فرهنگ های مختلف، ریشه های متنوّعی دارد که در هرمنوتیک چهار وجهی بین اروپائیان و غیر اروپائیان به تصویر کشیده می شود. بدین سان،فلسفه میان فرهنگی یک نگرش یا تعهّد اخلاقی است و منجر به یک سبک زندگی نیز می شود. روش او با تکیه بر منطق چند ارزشی جینیزمی، هرمنوتیک تناسبی و پدیدار شناسانه است که بر اساس ساختارهای مشترک و هم پوشان فرهنگها به تمایزات آنها نیز می پردازد و با طرح فلسفه رهایی بخش، به سمت یک گفتمان چند صدایی در جهان و بدون خود مطلق پنداری حرکت می کند و می کوشد تا با به بازخوانی فلسفه هندی در گفتمان جهانی بپردازد و همچنین، یک جامعه و جهان میان فرهنگی با وحدت بدون همسانی را جستجو می کند.
۳۹.

تفکر فقر خویش را بپذیرد

کلیدواژه‌ها: تفکر فقر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۳۳۵
پروفسور اتو پگلر (Otto poggler) از استادان سرشناس فلسفه آلمانی است و به عنوان یکی از مهمترین شارحان هگل و هایدگر آثار متعددی تألیف کرده که به بسیاری از زبان ها ترجمه شده است. وی در سال های اخیر به حوزه های جدیدتری نیز پرداخته است و از فلاسفه برجسته امروز آلمان محسوب می شود.
۴۰.

بازخوانی حکمت تطبیقی از دیدگاه هانری کربن و جایگاه آن در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
هانری کربن با گذر از خوانش اورسل از فلسفه تطبیقی مبتنی بر پوزیتیویسم و پدیدار شناسی هگلی ذیل سنت شرق شناسی، به نوعی معنویت ناظر به ادیان در چارچوب فلسفه و اسلام ایرانی با چشم انداز شیعی رسیده است. حکمت از دیدگاه او جامع بحث و معنویت و تطبیق، به معنای انطباق تجارب معنوی است. حکمت سهروردی به عنوان کلید فرهنگ معنوی ایران نیز مصداق سنتی این حکمت تطبیقی است. ازجمله مبانی دیدگاه او، متاتاریخ و زمان لطیف، ارض ملکوت و مکان قدسی، حکمت خالده و معرفت اشراقی و قوه خیال است. به لحاظ روشی نیز با کلید هرمنوتیک هایدگری و پدیدار شناسی تأویلی متمایز از پدیدار شناسی هوسرلی و با نظر به گفت وگو و پدیدار کتاب قدسی، به حکمت تطبیقی موردنظر خود پرداخته است. پسینه دیدگاه او در ایران معاصر، ضمن وجود جریانات تقابل و تمایز با نگرش کربنی، تداوم کار او در اندیشه ایزوتسو، داریوش شایگان و سیدحسین نصر نیز با تمایزاتی دنبال شده است؛ اما ویژگی های خاص خوانش کربنی، فلسفه تطبیقی در ایران را به سمت حکمت تطبیقی سوق داده و علی رغم گام ها و نکات مثبت خود، تنوع روشی و خوانشی فلسفه تطبیقی با رویکرد بحثی و تاریخی و متافیزیک تمایز را مورد بی مهری قرار داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان