فائزه جبارپور

فائزه جبارپور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تأثیر برجسته سازی شبکه ای رسانه ها و ارتباطات بین فردی بر نگرش مردم ایران به مردم و دولت امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره های ذهنی امریکا رسانه برجسته سازی شبکهای مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف این پژوهش سنجش تأثیر رسانه ها و ارتباطات بین فردی بر نگرش مردم ایران به امریکا (به تفکیک مردم و دولت این کشور) بوده است. در این پژوهش، پاسخ دهندگان از لحاظ نوع رسانه های مصرفی و تجارب شخصی مانند ارتباط داشتن یا نداشتن با تبعه امریکایی و همچنین از نظر متغیرهایی همچون سن، عقاید مذهبی و سیاسی مقایسه شدند. روش پژوهش تلفیقی از روش کمّی (پرسش نامه) و کیفی (مصاحبه عمیق) بوده است. در تحلیل نتایج پژوهش تأکید بر نظریه های ارتباطیِ برجسته سازی شبکه ای و نظریه دریافت بوده است. نتایح حاصل از هر دو روش این پژوهش نشان می دهد که اگرچه ارتباطات و تجربه شخصی پاسخ دهندگان در نوع انگاره ذهنی آن ها در خصوص امریکا تأثیرگذار بوده، اما برداشت و ذهنیت آن ها متفاوت با خوانش رسانه های مرجع و مورداستفاده آن ها بوده است؛ به عبارت دیگر، مخاطبان رسانه های گوناگون، اعم از داخلی و خارجی، معانی آشکار و پنهان پیام های رسانه ای را دریافت کرده اند؛ اما دارای خوانشی متفاوت با خوانش رسانه های مرجع خود بوده اند. مهم ترین دلالت این پژوهش آشکارکردن ضعف سازمان های رسانه ای در استفاده از الگوهای نوین ارتباطی و اطلاع رسانی، ازجمله برجسته سازی شبکه ای، در اقناع مخاطبان است. با توجه به تحول در مفهوم و کارکرد رسانه و ازجمله نقش بیشتر مخاطب در جریان ارتباط، ماهیت ارتباط در جامعه شبکه ای امروزی بیشتر افقی و از پایین به بالاست؛ ضمن آنکه تعیین دستورکار برای بحث و گفت وگوی عمومی در رسانه های شبکه ای با تولید محتوا به سبک سنتی متفاوت است و این موضوعی است که آشکارا از آن غفلت شده است. از طرفی، نتایج این پژوهش نشان داد که در دنیای شبکه ای شده امروز، ارتباطات میان فردی و بین فرهنگی بیش از ارتباطات رسانه ای (به خصوص رسانه های رسمی) می تواند به شکل گیری باورها و ذهنیت های جدید کمک کند.
۲.

تغییرات آیین های سوگواریِ متوفی پس از کرونا و ارزیابی تاثیرات آن بر صاحبان عزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین سوگواری ارتباطات آیینی کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۲۳۷
با شیوع چشم گیر کرونا و کاهش مراسم عزاداری برای متوفی یا لغو کامل آن ها و انتقال یافتن هرچه بیشترِ این آیین های سوگواری به فضای مجازی، این مسئله برای محقق بوجود آمد که بازماندگان متوفی تا چه حد توانسته اند احساس همدردی و التیام یافتنِ غم عزیز از دست رفته شان را به واسطه ی تسلیت گفتن های مجازیِ خویشاوندان بدست آورند؛ و آیا اساسا فضای مجازی بستر مناسبی برای این نوع آیین ها است یا خیر. برای یافتن پاسخ، با تمرکز بر وجه آیینی و ارتباطاتی این پدیده، از 19 نفر از افرادی که از ابتدای شیوع کرونا تاکنون، کسی از نزدیکان خود را از دست داده اند، مصاحبه ی آنلاین انجام شد. نتایج بدست آمده، ذیل دو مقوله ی اصلی یعنی «تغییراتِ آیین های سوگواری به مثابه ی فرصت» و «تغییرات آیین های سوگواری به مثابه ی تهدید» گنجانده شدند. پررنگ تر شدن ابعاد معنویِ آیین های سوگواری برای شخص متوفی که پیش از این بسیار کمرنگ شده بود، مزیتی است که به وسیله ی تغییرات آیینی دوران کرونا، نمود یافته است؛ در کنار چنین مزیتی، افسردگیِ ناشی از تخلیه نشدن احساسات، ناباوریِ مرگ متوفی و سیطره ی حس تنهایی، علی رغم ابراز همدردی های مجازی، از جمله آسیب هایی است که در طول زمان می تواند تاثیرات شگرفی بر روح و روان صاحبان عزا باقی گذارد. بنابراین آشکار است که فضای مجازی بستری مناسب برای شریک شدن در غم صاحبان عزا نیست. براساس نظریه ی ارتباطات آیینی می توان گفت این آیین های سوگواریِ رسانه ای شده اگرچه می توانند بر بعد حضوریِ آیین غلبه ایجاد کنند و شرایطی را برای ابراز همدردی های غیرحضوری فراهم سازند، اما همچنان نمی توانند جایگزینی برای آیین های سوگواریِ حضوری باشند.
۳.

انگاره های بازنمایی شده از کشور چین: کاریکاتورهای حوزه گفتمانی غرب پس از شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین کاریکاتور کرونا بازنمایی دیگری سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۹۷
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه چگونگی بازنمایی چین و نحوه ی دیگری سازی از این کشور در کاریکاتورهای منتشر شده از سوی حوزه گفتمانی غرب در دوران بحران کرونا است. در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی، 45 کاریکاتور انتخاب شده و با توجه به سه فرانقشِ بازنمودی، تعاملی و ترکیبیِ کرس و ون لیوون مورد ارزیابی قرار گرفته اند. برای تحلیل نتایج تحقیق از نظریات برچسب زدن ادگار و سج ویک، بازنمایی استوارت هال و نظریه ی طرحواره های فرهنگی استفاده شده است. با ارزیابی کاریکاتورهای مرتبط با نقش چین در شیوع کرونا می توان سیاست های بازنمایی در این کاریکاتورها را در دو مقوله ی کلیِ «دیگریِ پست؛ بازنمایی خطر زرد» و «دیگریِ قدرت طلب؛ بازنمایی تهدید قرمز» قرار داد. در کاریکاتورهایی که ذیل مقوله ی اول قرار گرفتند، چین به عنوان دشمنی بالقوه و دیگریِ پست شناسانده شده است که نیاز به آموزش و دنباله روی از غرب دارد. در مقابل، در کاریکاتورهایی که ذیل مقوله ی دوم گنجانده شدند، چین به عنوان عامل تهدیدکننده ی جهان بازنمایی شده است که در این نوع کاریکاتورها نیز ضرورت سیاست های کنترلی در رابطه با چین و حفظ هژمونی غرب القا می شود. براین مبنا می توان گفت رسانه ها (در اینجا کاریکاتورهای منتشر شده) با بازتولید کلیشه های از پیش ساخته نسبت به چین و با هم ارز قرار دادن این کشور با خطر و تهدید، زمینه را برای باور مردم در جهت گیری منفی نسبت به مسائل پیرامون چین فراهم می کنند. این جهت گیری دیگری هراسانه می تواند به صورت کنش های نژادپرستانه در روابط بین فرهنگی نفوذ کرده و حتی زمینه را برای تقابل های نظامی احتمالی فراهم کند.
۴.

تحلیل کهن الگوییِ شخصیت مردانه در سینمای ایران؛ مطالعۀ موردی فیلم «شعله ور»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو اسطوره شینودابولن شعله ور نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۶۴
در سال ها و دهه های اخیر مطالعات زنان با هدف مقابله با نادیده گرفتن زنان در حوزه های مختلف بسیار پررنگ شد؛ تاحدی که این بار به نوعی مطالعات مردان در حاشیه قرار گرفت. این مسئله در خصوص مطالعه و تحلیل شخصیت های سینمایی مرد نیز وجود دارد. در حالی که پژوهش های مختلفی به تحلیل بازنمایی زنان در آثار سینمایی و هنری پرداخته اند، تعداد پژوهش هایی که شخصیت مردانه را تحلیل کرده باشند بسیار معدود است. رویکرد نظری در این پژوهش، مبتنی بر نظریه کهن الگویی جین شینودابولن (یکی از پیروان یونگ) بوده و فیلم سینمایی «شعله ور» به عنوان نمونه با روش نشانه شناسی فیسک مورد تحلیل قرار گرفته است. فیلم «شعله ور» به عنوان نمونه تحلیل این پژوهش، از لحاظ علمی مزیت هایی دارد که آن را به نمونه ای مناسب برای تحلیل تبدیل کرده است. فیلم، شخصیت محور است؛ به این معنا که یک شخصیت مرکزی دارد که مخاطب در طول فیلم تقریباً همه ماجراها را با ذهنیت او دنبال می کند. راوی نیز با ارائه تک گویی های درونی و سیلانات ذهنی شخصیت ها به این مسئله کمک می کند. نتایج نشان می دهد که نزدیک ترین کهن الگو به شخصیت اصلی فیلم (فرید) پوزیدون است. کارگردان فیلم با تصویرکردن فرید، شخصیت کهن الگویی پوزیدون را تداعی می کند. مهم ترین شباهت بین شخصیت مردانه فیلم و شخصیت کهن الگویی مردانه، داشتن روحیه خشم، کینه توزی و انتقام جویی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان