محمدرضا صادقی مقدم

محمدرضا صادقی مقدم

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۵ مورد از کل ۴۵ مورد.
۴۱.

ارزیابی بهره وری خدمات با رویکرد ترکیبی FBWM & DEA-EEP (مورد مطالعه: شرکت های توزیع نیروی برق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی بهبود بهترین بدترین فازی بهره وری خدمات تحلیل پوششی داده خدمات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: امروزه بهره وری یکی از عوامل مهم در رشد اقتصادی است. در سطح سازمان، سطح بالای بهره وری نشان دهنده عملکرد مطلوب برای کسب مزیت رقابتی است. با وجود نقش مهم ارزیابی بهره وری سازمان های خدماتی در رشد اقتصادی، مطالعات اندکی در این زمینه صورت گرفته است. هدف این پژوهش، ارزیابی بهره وری خدمات با رویکرد ترکیبی بهترین بدترین فازی و تحلیل پوششی داده است. روش: در مرحله اول با مروری جامع بر ادبیات پژوهش، به شناسایی شاخص های ارزیابی بهره وری خدمات پرداخته شد. در ادامه، شاخص های ارزیابی با استفاده از روش بهترین بدترین فازی وزن دهی شدند. پس از وزن دهی شاخص ها و تعیین میزان اهمیت هر یک از آن ها با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها، کارایی و اثربخشی و بهره وری شرکت توزیع برق مازندران، طی 5 سال متوالی از 1395 تا 1399ارزیابی شد. یافته ها: در این پژوهش با استفاده از شاخص های کمّی و کیفی مؤثر بر ارزیابی بهره وری شرکت های توزیع برق، به ارزیابی هم زمان کارایی و اثربخشی و بهره وری پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش کمک می کند تا ارزیابی بهره وری خدمات با تأکید بر هر دو جنبه کمّی و کیفی خدمات و توجه به ابعاد کارایی و اثربخشی، به طور هم زمان صورت گیرد. همچنین مبتنی بر نتایج پژوهش، استراتژی های بهبود بهره وری ارائه شد.
۴۲.

تحلیل توانمندی- جذابیت فناوری های تحول آفرین در زنجیره تأمین بشر دوستانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۹۴
هدف:  استفاده از فناوری های تحول آفرین، می تواند به بهبود زنجیره تأمین بشردوستانه برای کاهش آلام و آسیب های ناشی از حوادث کمک کند. این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویت بندی فناوری های تحول آفرین در زنجیره تأمین بشردوستانه ایران است. روش: با بررسی ادبیات، 12 فناوری تحول آفرین در حوزه زنجیره تأمین بشردوستانه شناسایی شد و پس از روایی محتوا، 8 فناوری برای بررسی بیشتر انتخاب شد. جامعه پژوهش، متخصصان زنجیره تأمین بشردوستانه و آشنا با فناوری های تحول آفرین بودند. برای سنجش دو عامل جذابیت و توانمندی، دو دسته پرسش نامه جداگانه توزیع شد. برای سنجش جذابیت از روش بهترین بدترین و برای سنجش توانمندی از مقیاس لیکرت استفاده شد. در نهایت با روش ماتریس توانمندی جذابیت فناوری ها اولویت بندی شدند. روش پژوهش کاربردی و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی تک مقطعی است. یافته ها: بر اساس یافته ها، فناوری های «ربات هوشمند، پرینتر سه بُعدی و مشاور هوشمند» با توانمندی و جذابیت زیاد، در ناحیه حفظ جایگاه و توسعه قرار گرفتند. فناوری «هوش مصنوعی» با جذابیت زیاد و توانمندی به نسبت کم، در ناحیه «بهبود» و در رده دوم توجه قرار گرفت. فناوری های «اینترنت اشیا و بازی گونه سازی» با توانمندی زیاد و جذابیت نسبی کم و فناوری های «کلان داده» و «واقعیت افزوده» با توانمندی و جذابیت کمابیش کمتر در رده های بعدی قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خوبی برای بازیگران کلیدی زنجیره تأمین بشردوستانه، به منظور بهره گیری جهت کاهش خسارات و آلام ناشی از فجایع و بحران ها در کشور باشد.
۴۳.

نوع شناسی پلتفرم های فناورانه: بررسی پویایی های پلتفرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومی سازی فناوری مدل پذیرش فناوری (TAM) شرکت های کوچک و متوسط(SMEs)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۸۸
امروزه در تحقیقات حوزه مدیریت و خصوصا مدیریت فناوری، استفاده از واژه پلتفرم در قالب استعاره و مفهوم گسترش یافته است. این واژه، مجموعه ای از اجزای یک سیستم کلی را توصیف می کند که با سایر اجزای سیستم تعامل دارند و به صورت مشترک معماری سیستم را شکل می دهند و برای توصیف پدیده های مدیریتی در سطح محصولات مجزا، سیستم های محصول، زنجیره تامین صنعت، بازارها و صنایع بکار می رود. هدف این مطالعه مروری نظام مند، طبقه بندی و ارائه ی چارچوبی از انواع پلتفرم های فناورانه، جهت بهبود درک پویایی های این نوع پلتفرمها و ارائه ی یک نوع شناسی جامع از انواع مختلف پلتفرم تحت یک منطق نظری منسجم بود تا از این طریق به جای تمرکز بر معانی متنوع، بر زمینه ای که این واژه در آن مورد استفاده قرار می-گیرد، تمرکز گردد. نتایج حاکی از وجود پنج نوع پلتفرم فناورانه شامل پلتفرم سازمانی، محصول، زنجیره تامین، بازار، و صنعتی دارند که در سه دسته پلتفرمهای داخلی، زنجیره تامین و خارجی طبقه بندی شده اند. پس از ایجاد یک طبقه بندی جامع از انواع پلتفرمها، با ارائه ی یک پیوستار پویاییهای این پلتفرم ها را در قالب افزایش اختیارات عاملان درگیر در پلتفرم، و افزایش پتانسیل نوآوری مشارکتی و رقابت میان عاملان درگیر در پلتفرم برای نوآوری نمایش داده اند.
۴۴.

ارائه مدل هماهنگی شبکه تأمین خودروسازی با به کارگیری نگاشت علّی (مطالعه موردی: شبکه تأمین خودروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هماهنگی زنجیره تأمین شبکه تأمین خودروسازی نگاشت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۱
مفهوم هماهنگی در مدیریت زنجیره تأمین، از دیدگاه نقش آفرینان این زنجیره با همدیگر متفاوت است؛ به طوری که این اختلافِ دیدگاه میان آنها، سبب ناهماهنگی بیشتر در کل زنجیره تأمین شده است. بنابراین با توجه به اهمیت این مقوله در عملکرد زنجیره تأمین، لزوم تبیین مفهوم هماهنگی در قالب مدلی علّی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با به کارگیری رویکرد نگاشت شناختی و استفاده از نرم افزار مرورگر تصمیم، به مدل کردن محتوای ذهنی خبرگان برگزیده شده در صنعت خودروسازی کشور پرداخته شده است. سپس با بهره گیری از نرم افزار یو.سی.ای.نت، همبستگی میان نقشه های خبرگان متفاوت، تحلیل شده و در صورت تأیید، نقشه های این خبرگان برای دست یابی به نقشه اجماعی صنعت خودروسازی کشور تلفیق شده اند. در ادامه نقشه های تفاوت 60، 70 و 100 درصد توافق خبرگان، به همراه تعیین میزان روابط میان آنها پرداخته شده است. در انتها آزمون های حاصل از تحلیل های بلوکی بر اعتبار این تقسیم بندی ها صحه گذاشته است.
۴۵.

بررسی تأثیر وام های خُرد بر سطح درآمد افراد و خروج از فقر: رویکرد شبیه سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقرزدایی تأمین مالی خرد شبیه سازی عامل بنیان خط فقر پس انداز خُرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۷
مقدمه و اهداف: تأمین مالی خرد به عنوان استراتژی غالب فقرزدایی با هدف ایجاد کسب و کارهای خرد و رهایی از فقر، به افراد فقیر خدمات مالی ارائه می دهد. این پژوهش تأثیر بکارگیری وام های خرد بر رشد درآمد افراد و خروج آنها از خط فقر را مورد بررسی قرار می دهد. همچنین با توجه به کمک مالی به صندوق تأمین مالی خرد، تغییر در میزان کمک مالی و تأثیر آن در خروج افراد از خط فقر مورد بحث قرار می گیرد. بعلاوه تأثیر بازاریابی و افزایش احتمال فروش به عنوان خدمات مکمل تأمین مالی خرد، در رشد درآمد مورد بررسی قرار می گیرد. لذا این پژوهش تأثیر ارائه وام های خرد صندوق تأمین مالی بر سطح درآمد افراد و خروج آنها از خط فقر را با در نظر گرفتن دو سیاست تغییر تعداد سال های کمک مالی به صندوق و افزایش احتمال فروش مورد بررسی قرار می دهد.روش ها: در صندوق های تأمین مالی خرد، نحوه تأمین منابع، شیوه اعتباردهی، شرایط متفاوت وام دهی و همچنین تعاملات بین افراد، نحوه عضویت آنها و تأثیرگذاری بر دریافت وام، فضای پیچیده ای را ایجاد می کند. ویژگی ها و رفتارهای ناهمگون افراد و همچنین تعاملات بین آنها در محیطی پویا، موجب پدید آمدن رویدادهای پیچیده ای می شود که استفاده از رویکرد شبیه سازی عامل بنیان می تواند به درک و مدل سازی آن کمک کند. مدل سازی و شبیه سازی عامل بنیان یک دیدگاه عاملی و یک رویکرد شبیه سازی از مجموعه ای از عوامل خودمختار، مستقل و تصمیم گیرنده است که به طور گسترده ای با هم در ارتباط بوده و تلاش می کند تا با مدل سازی رفتار عناصر فردی، نتایج نهایی سیستمی را بررسی کند. در این پژوهش از رویکرد شبیه سازی عامل بنیان استفاده شده است.یافته ها: نتایج شبیه سازی نشان می دهد ارائه وام خرد سبب افزایش درآمد افراد گردیده و امکان خروج از فقر مطلق را برای اکثر افراد فراهم می آورد. در این تحقیق نرخ بهره را صفر لحاظ کردیم، نتایج نشان داد که موجودی صندوق مبتنی پس انداز و بازپرداخت اقساط می تواند افزایش می یابد بطوریکه تعداد وامهای پرداخت شده حتی در سیاست 2 سال کمک مالی نیز روندی افزایشی داشته است. از این رو با ارائه وامهای خرد بدون بهره و حتی محدودیت در مدت زمان کمک، می توان صندوق تأمین مالی خرد پایدار ایجاد نمود. همچنین سیاست تغییر تعداد سالهای کمک مالی به صندوق و افزایش سالهای کمک از سه سال به چهار سال تأثیر بسزایی در افزایش درآمد افراد ندارد و صندوق بر اساس پس انداز و دریافت بازپرداخت اقساط، امکان ادامه فعالیت خواهد داشت، اما افزایش تعداد سال های کمک سبب می گردد تعداد وا م های بیشتری به افراد عضو ارائه گردد بطوریکه در سیاست 2 و 3 و 4 سال کمک مالی به صندوق تعداد وامهای پرداخت شده به ترتیب برابر با 155، 221 و 278 مورد می باشد. همچنین نتایج مدل سازی سیاست افزایش احتمال فروش در رشد درآمد و خروج از فقر نشان داد که در سناریو با احتمال فروش 80 درصد، درآمد افراد و تعداد افراد بالای خط فقر نسبت به سناریو احتمال فروش 60 درصد، بسیار بیشتر است. در مجموع بررسی سیاست های تغییر تعداد سال های کمک مالی به صندوق و تغییر احتمال فروش نشان داد که کمک مالی بیشتر به صندوق، منجر به درآمد بیشتر افراد و خروج بیشتر آنها از خط فقر نمی گردد، بلکه آنچه باعث درآمد بیشتر می گردد کمک به بازاریابی و فروش بیشتر محصول است.نتیجه گیری: کاهش تعداد سالهای کمک به صندوق و بکارگیری منابع مالی آزاد شده ناشی از آن در جهت ایجاد بازار و افزایش احتمال فروش، سبب اثربخشی بیشتر سیاستهای فقرزدایی می گردد. به عبارتی چنانچه منابع کمک های مالی در راستای ایجاد بازارهای تضمینی و یا شکل دهی بازارهای دائمی برای افراد عضو صندوق صورت پذیرد، نسبت به افزایش سالهای کمک به صندوق، اثر اهرمی بیشتری جهت درآمدزایی و افراد ایجاد می نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان