احمد غضنفری

احمد غضنفری

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: عضو هیأت علمی تمام وقت دانشگاه امام حسین (ع) و مدرس مدعوّ دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹۵ مورد.
۴۱.

مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزه های روان شناختی اسلامی برنامه سازی زندگی زناشویی زوجین کیفیت زندگی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۶۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که 120 نفر از ایشان به روش هدفمند انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه های آزمایش تحت مداخله آموزش سطوح مختلف برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی (در سه سطح کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت) قرار گرفتند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی زناشویی قبل و بعد از مداخله و سه ماه بعد (در مرحله پیگیری) از گروه های آزمایش و گواه جمع آوری و داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین کیفیت زندگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین برنامه مداخله میان مدت در مقایسه با دو مداخله دیگر اثربخشی بیشتری داشت. ماندگاری برنامه مداخله در مرحله پیگیری نیز پابرجا بود و در این مرحله نیز اثربخشی برنامه میان مدت بالاتر از دیگر مداخله ها بود. براین اساس، می توان گفت که سطوح مختلف آموزش برنامه مذکور، به ویژه سطح میان مدت، مداخله ای مؤثر در بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین است.
۴۲.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و واقعیت درمانی بر سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روان شناختی طرح واره درمانی واقعیت درمانی مربیان پیش دبستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۸۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و واقعیت درمانی  بر سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی شهرستان شهرکرد اجرا شد. روش: جامعه آماری کلیه مربیان پیش دبستانی شهرستان شهرکرد بودند که از بین آن ها تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر کدام 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بود که طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو روش طرح واره درمانی و واقعیت درمانی  بر روی میانگین نمرات کل سرمایه روان شناختی و مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی به یک اندازه تأثیر پایدار داشته اند (05/0 >P). ضرایب اتا نیز برای سرمایه روان شناختی برابر با 432/0و برای خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی به ترتیب برابر با 265/0، 207/0 و 151/0 به دست آمد.  نتیجه گیری: نتیجه گیری شد که هر دو روش طرح واره درمانی و واقعیت درمانی برای بهبود سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی موثرند و می توان آن ها را مورد استفاده قرار داد.
۴۳.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی، آموزش شناختی- رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال کاستی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ترکیبی آموزش شناختی - رفتاری اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تنظیم هیجانی ذهن آگاهی کارکردهای اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۲۴۹
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آ گاهی، آموزش شناختی-رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. روش: پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با سه گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری کلیه کودکان پسر پایه های اول تا سوم دوره اول ابتدایی دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. حجم نمونه شامل 60 نفر ) 15 نفر در گروه آموزش ذهن آ گاهی، 15 نفر در گروه آموزش شناختی-رفتاری، 15 نفر در گروه آموزش ترکیبی و 15 نفر در گروه کنترل( که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مادران آنها تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی 20 سؤالی تنظیم هیجانی هافمن و همکاران ) 2016 ( و پرسشنامه ی 63 سؤالی کارکردهای اجرایی جیو ) 2000 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج: نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمره های 3 مرحله ی پیش آزمون-پس آزمون و آزمون پیگیری متغیرهای کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی فرزندان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به دو روش آموزشی ذهن آ گاهی و شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی، تأثیر بیشتری داشت.
۴۴.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی های مبتنی بر ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحمل پریشانی خودکارآمدی درد گروه درمانی ذهن آگاهی گروه درمانی مصاحبه انگیزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۳۰۲
زمینه : کیفیت زندگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحت تأثیر بیماری آنها قرار می گیرد زیرا با مشکلات عصبی بی شماری همراه است، حالی که در بررسی اثربخشی آموزش این نوع از برنامه ها برخودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه درمانی مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان بروجن بود که به مرکز شهید وفایی تا سال 1398 مراجعه کرده بودند. از بین 138 نفر بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، 36 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین و همکاران، 1992) در 12 جلسه 90 دقیقه ای وگروه درمانی مصاحبه انگیزشی (دیوید روزن گرین، 2005) در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی درد (نیکولاس، 2007) و تحمل پریشانی (سیمونز و گهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی درد (0/002 = p ) تأثیر معناداری داشت، همچنین، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی نیز بر افزایش تحمل پریشانی (0/001 = p ) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت. پژوهش حاضر نشان داد گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، میزان خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را بهبود می بخشد. بر این اساس، بیماران در فرآیند گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، یاد می گیرند به فرآیند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان تحمل پریشانی و خودکارآمدی درد را بهبود می دهند. نتیجه گیری: اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد، تاب آوری، تحمل پریشانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است .
۴۵.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار درمانی شناختی مداخله مختصر مداخله ترکیبی افسردگی و بهبودیافتگان ویروس کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید -19 شهر اندیمشک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از بهبودیافتگان ویروس کووید-19 که تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر اندیمشک بودند که به روش هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) بطور تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هفته یک بار تحت مداخلات رفتار درمانی شناختی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران استفاده شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میانگین نمرات حمایت اجتماعی در درمان شناختی رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادار داشته است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده نتیجه گیری می شود که درمان شناختی رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید 19 شهر اندیمشک موثر بوده است و بین اثربخشی این سه رویکرد درمانی تفاوت وجود دارد.
۴۶.

اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعامل والد کودک خودکنترلی رفتارهای اجتماعیt کارکردهای اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
مشکلات رفتاری همچون خودکنترلی پایین سبب بروز آسیب های ارتباطی و روان شناختی در کودکان می شود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دارای خودکنترلی پایین شهر اصفهان در سال تحصیلی 400-1399 بود. در این پژوهش تعداد 40 کودک با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 کودک). گروه آزمایش مداخله کارکردهای اجرایی (فیشر و همکاران، 2005) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. در این بین در گروه آزمایش 3 کودک و در گروه گواه گواه نیز 2 کودک ریزش داشتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کودکان (کندال و ویلکاکس، 1979)، پرسشنامه رابطه والد- کودک (پیانتا، 1994) و پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، روتیتوری و هلسل، 1983) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهره گیری از فنونی همانند افزایش تمرکز و دقت، سازماندهی فعالیت ها، بازداری پاسخ، کنترل تکانشگری و آموزش برنامه ریزی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین مورد استفاده گیرد.
۴۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد گروهی بر افکار خودآیند منفی و انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: افسردگی افکار خودآیند منفی انعطاف پذیری روان شناختی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد گروهی بر افکار خودآیند منفی و انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مراجعان دارای اختلال افسردگی بودند که در فصول پاییز و زمستان سال 1398 به مراکز مشاوره شهر اهواز مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 40 فرد دارای افسردگی از بین جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (در هر گروه 20 فرد). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه افکارخودآیند منفی (کندال و هولون، 1980) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افکار خودآیند منفی و انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بدین صورت که این درمان توانسته بود منجر به بهبود کاهش افکار خودآیند منفی و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی و تصریح ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش افکار خودآیند منفی و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی افراد دارای افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.
۴۸.

Relationship between procrastination as one of the personality traits and disaster preparedness in Tehran, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۱۷۷
Introduction: Disaster preparedness is one of the most important components of reducing vulnerability, which is poorly considered in Tehran, Iran. Several factors and personality traits are involved in this negligence. This study aimed to investigate the procrastination trait and its relationship with disaster preparedness levels in Tehran, Iran. Method: This descriptive-correlational study was conducted between 2018 and 2021 using structural equation modeling. The statistical population of this study was citizens in Tehran, Iran. A sample size of 419 cases was included in this study. Standard tests have also been utilized to investigate the variables. Findings: Based on the obtained results, according to the coefficients reported in the model, it can be observed that procrastination has no significant effect on disaster preparedness Conclusion: Procrastination and experiences gained affect people's preparedness for disaster. According to the results, the preparedness of the people of Tehran for accidents is very low.
۴۹.

ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه اعتمادبه نفس ملی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه اعتمادبه نفس ملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود. جامعه ی آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد بودند. براساس بررسی متون و ادبیات مربوط به اعتمادبه نفس ملی یک پرسشنامه 110 گویه ای تنظیم شد و سپس در اختیار 10 نفر از کارشناسان حوزه ی روان شناسی، جامعه شناسی، مدیریت و علوم سیاسی قرار گرفت و روایی صوری و محتوایی آن تأیید شد. سپس پرسشنامه 110 گویه ای روی نمونه ی 484 نفری از دانشجویان که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، اجرا شد. با بررسی تعیین سهم هر گویه در نمره کل، گویه هایی که پایین تر از 30/0 بودند، حذف شدند و تعداد گویه ها به 98 گویه رسید. نتایج نشان داد که ضریب پایایی پرسشنامه اعتمادبه نفس ملی با روش آلفای کرونباخ (964/0)، روش دونیمه کردن (956/0) و روش گاتمن (956/0) به دست آمد که حاکی است پرسشنامه در نمونه ی دانشجویی از ضرایب پایایی خوبی برخوردار است؛ بنابراین، پرسشنامه اعتمادبه نفس ملی ابزار مناسبی برای سنجش اعتمادبه نفس ملی است و از آن می توان برای اندازه گیری استفاده کرد.
۵۰.

نقش میانجی ادراک شایستگی در ارتباط بین ادراک حمایت والدین و پایگاه اجتماعی-اقتصادی با انگیزه تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه تحصیلی ادراک حمایت والدین پایگاه اقتصادی - اجتماعی ادراک شایستگی دانش آموزان نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای ادراک شایستگی در ارتباط بین، ادراک حمایت والدین و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با انگیزه تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این میان، 421 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جهت انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر (1981)، ادراک حمایت خانواده پروسیدانو و هلر (1983)، شایستگی ادراک شده هارتر (1989) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی سیلوان (2007) بود. مدل نهایی برازندگی مناسبی نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که ادراک حمایت والدین به صورت غیرمستقیم و از طریق ادراک شایستگی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان اثر معناداری دارد. بر طبق یافته های پژوهش، افزایش ادراک حمایت والدین در دانش آموزان، می تواند انگیزه تحصیلی آنها را به صورت غیر مستقیم از طریق ادراک شایستگی کاهش دهد.
۵۱.

مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمند سازی روانی- اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت خشم توانمندسازی روانی - اجتماعی رفتارهای جامعه پسند سازگاری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگ ها دﯾﺪه می شود و از شایع ترین ﻣﺸﮑﻼت در دانش آموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ می کنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 125110 نفر دختر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه (هر گروه 30 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت هر کدام 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت خشم و آموزش توانمندسازی روانی-اجتماعی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان اعمال کردند (05/0>P). افزون بر این نتایج نشان دهنده آن بود که آموزش گروهی مدیریت خشم اثربخش تر از گروه توانمندی روانی-اجتماعی در کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی بود(05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که، آموزش مدیریت خشم و توانمندی روانی-اجتماعی را به عنوان ابزارهای حمایتی و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی به شمار آورد و از آن به ویژه برای نوجوانان سود جست.
۵۲.

مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روانشناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلزدگی زناشویی زوجین آموزه های روان شناختی اسلام غنی سازی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۴۰۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روان شناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین، به روش نیمه آزمایشی (با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که تعداد 120 نفر از ایشان به روش در دسترس انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس دلزدگی زناشویی بر روی تمام گروه ها اجرا شد و گروه های آزمایش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس آموزه های روان شناختی اسلامی را دریافت نمودند. پس از آخرین جلسه مداخله و همچنین در مرحله پیگیری سه ماهه، پس آزمون بر روی همه گروه ها اجرا شد. داده های به دست آمده بااستفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و با گروه گواه تفاوت وجود دارد. بنابراین می توان گفت که میان تأثیر سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر دلزدگی تفاوت وجود دارد. همچنین میان  سطوح دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با گروه گواه نیز تفاوت معنادار وجود دارد و ماندگاری برنامه مداخله نیز پس از سه ماه پابرجا بود.
۵۳.

مقایسه اثر بخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش متقابل چرخه تفکر دانش فراشناختی خودپنداره آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۳۱۳
تحول برخی از ویژگی هایی شخصیتی و تربیتی در دوره ابتدایی پایه ریزی می شود. از جمله ویژگی هایی شخصیتی و تربیتی که نیاز مبرم جهت بهبود آنان وجود دارد، دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان می باشد. در پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی است، که از جامعه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز، 34 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزارSPSS-22  انجام شد. نتایج نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش دانش فراشناختی (61/0=Partial ŋ2، 001/0=p ، 73/106=F) تأثیر معناداری داشت، همچنین، آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش خودپنداره آموزشی (57/0=Partial ŋ2، 001/0=p ، 81/100=F) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). پژوهش حاضر نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر میزان دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان را بهبود می بخشد. بر این اساس، دانش آموزان در فرایند آموزش متقابل و چرخه تفکر، یاد می گیرند به فرایند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی را بهبود می دهند.
۵۴.

اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر داغ اجتماعی و تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودشفقت ورزی داغ اجتماعی تحمل پریشانی فلج مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۴۰۱
زمینه: داشتن فرزند مبتلا به فلج مغزی، آسیب های روانشناختی و هیجانی فراوانی برای مادران ایجاد می کند که ضروری است با بکارگیری درمان های روانشناختی مناسب نسبت به کاهش این آسیب ها اقدام نمود. اما آیا آموزش خودشفقت ورزی بر کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی کمک می کند؟ هدف: بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مادران دارای فرزندان مبتلا به فلج مغزی شهرستان شهرکرد در سه ماهه اول سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 مادر دارای فرزند مبتلا به فلج مغزی با روش نمونه گیری غیرتصادفی داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 مادر در گروه آزمایش و 15 مادر در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش خودشفقت ورزی (نف، 2009) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه داغ اجتماعی (مک و ووک، 2010) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان آموزش خودشفقت ورزی بر داغ اجتماعی و تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی تأثیر معنادار دارد (001/0 p< ). چنانکه این درمان باعث کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش خودشفقت ورزی با بهره گیری از فنونی همانند آموزش آگاهی از تجربیات مثبت و منفی، ایجاد تجربه های مثبت از طریق تجسم ذهنی، آموزش ابراز شفقت و اصلاح رفتار از طریق تقویت کننده های محیطی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی مورد استفاده قرار گیرد.
۵۵.

تأثیر مداخلات بهنگام آموزشی خانواده محور بر کارکردهای شناختی کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مداخلات بهنگام کارکردهای شناختی پیش بستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۳۶۱
زمینه و هدف: دوران پیش از دبستان نقش اساسی در رشد و تحول کارکردهای شناختی هر فردی دارد، بنابراین هدف پژوهش حاضر تأثیر مداخلات بهنگام آموزشی خانواده محور بر کارکردهای شناختی کودکان ۳ تا ۶ سال بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را، کلیه کودکان ۳ تا ۶ ساله ی شهر یاسوج، تشکیل می داد؛ به همین منظور تعداد ۹۰ کودک (۴۵ نفر در گروه آزمایش و ۴۵ نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و در دو گروه به تصادف جایابی شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، مقیاس هوشی وکسلر کودکان پیش دبستانی (ویرایش سوم) بود. پس از انجام پیش آزمون، مداخلات آموزشی خانواده محور در ۲۰ جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ صورت گرفت. یافته ها: نتایج آماری نشان داد آموزش مداخلات آموزشی خانواده محور بر کارکردهای شناختی کودکان ۳ تا ۶ ساله شهر یاسوج مؤثر بود. به عبارت دیگر بین گروه های آزمایش و کنترل به لحاظ خرده مقیاس کلامی، خرده مقیاس عملی و مقیاس کل، تفاوت معنی داری وجود داشت (۰۰۱/۰ ≥ P ) . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش مداخلات آموزشی خانواده محور بر کارکردهای شناختی ، پیشنهاد می شود از این روش به منظور بهبود کارکردهای شناختی کودکان ۳ تا ۶ سال استفاده گردد.
۵۶.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی: دانشآموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد فراشناخت آموزش هم شاگردی خودکارآمدی تحصیلی انگیزش تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۶۷۷
هدف تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر آموزش گروهی راهبردهای فراشناخت و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش و پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری پس از 3 ماه بود و از نظر نوع تحقیق نیز کاربردی است. جامعه تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم متوسطه دوم شهر دهلران به تعداد 300 نفر بودند که ابتدا از بین آنها 75 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در بین گروه ها قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر(1981) و خودکارآمدی جنیگ و مورگان(1999) بودند که پایایی آن نیز با آزمون کرونباخ(89/0) حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون های تحلیل کوواریانس و پیش فرض های آن برای بررسی تفاوت میانگین های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر معناداری دارند. همچنین میانگین نمرات روش آموزش با راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و انگیزش در مقایسه با روش هم شاگردی بالاتر بود. بنابراین تأثیرگذاری روش آموزش مبتنی بر راهبردهای فراشناختی به طور معناداری بیش تر از روش آموزش هم شاگردی است(05/0>p).
۵۷.

نقش ایجاد الگوهای منعطف رفتار از طریق مواجهه ارزش محور در فرآیند روان درمانگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد درمانگری متمرکز بر شفقت اضطراب دردهای مزمن لوپوس سیستمیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف مطالعه حاضر تعیین نقش ایجاد الگوهای منعطف رفتار از طریق مواجهه ارزشمحور، در فرآیند رواندرمانگری بر کاهش دردهای مزمن و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال خودایمنی بود. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون) با دوره پیگیری سه ماهه و یک گروه کنترل بود. به همین منظور 60 آزمودنی بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به روش نمونهگیری دردسترس در دو گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (20نفر)، درمان متمرکز بر شفقت (20نفر) و یک گروه کنترل (20نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب زونگ (SAS) و پرسشنامه دردهای مزمن استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمونهای ناپارامتریک تعقیبی بونفرونی، کالموگراف- اسمیرنوف و کرویت ماچلی استفاده شد. نتایج نشانگر آن بود که بین دو گروه مداخله ای درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری متمرکز بر شفقت بر اضطراب و درد های مزمن و گروه کنترل در نمره های پیش آزمون- پس آزمون تفاوت معنیداری وجود دارد (0/001>p). در مجموع نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب و دردهای مزمن بیماران لوپوس تأثیر دارد.
۵۸.

اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی انعطاف پذیری روان شناختی بهزیستی روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p < 0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد.
۵۹.

مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودشفقت ورزی آموزش سرمایه روان شناختی تحمل پریشانی خودتنظیمی فلج مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۷۸
زمینه و هدف: فلج مغزی به اختلال غیر پیش رونده در حرکت و وضعیت اطلاق می شود که به دنبال ضایعه عصبی در سال های اولیه روی می دهد و سبب بروز ناتوانایی های حرکتی و نورولوژیک می گردد. اختلال در انجام فعالیت های روزمره زندگی، هزینه های درمانی سنگین و وابستگی شدید به اطرافیان بر کارکرد خانواده و به ویژه مادران اثر می گذارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراکز توان بخشی تحت نظر بهزیستی شهرکرد در سال ۱۳۹۸ بود (۲۷۰ نفر) که از این تعداد، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. افراد دو گروه آزمایش در دوره های خودشفقت ورزی و سرمایه ی روان شناختی در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. شرکت کنندگان در سه مرحله به پرسشنامه های تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (۲۰۱۰) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی به طور یکسان و مؤثری سبب افزایش تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی شده است (۰۵/۰> p ) و از بین دو شیوه مداخله ای، تنها آموزش سرمایه روان شناختی توانسته منجر به بهبود خودتنظیمی هیجانی مادران شود (۰۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که دو شیوه مداخله آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی می تواند به عنوان گزینه های مداخله ای مؤثر به منظور بهبود تحمل پریشانی و خودتنظیمی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورداستفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان