سید اسدالله حجازی

سید اسدالله حجازی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه ژئوموفولوژی، دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی، دانشگاه تبریز

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۳ مورد.
۲۱.

ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری احتمالاتی دمپستر شفر، در حوضه آبریز حاجیلرچای استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی زمین لغزش تئوری احتمالاتی دمپستر-شفر سامانه اطلاعات جغرافیایی حوضه حاجیلرچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۷۵۳
بررسی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش، تهیه نقشه آسیب پذیری و دوری جستن از مناطق مستعد وقوع زمین لغزش می تواند کمک موثری در کاهش خسارت های احتمالی و مدیریت خطر حاصل از این پدیده داشته باشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر ،ارزیابی وپهنه بندی حوضه حاجیلرچای از لحاظ خطر زمین لغزش می باشد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه ابتدا نقشه ها و لایه های اطلاعاتی عوامل اصلی موثر در رخداد این پدیده از قبیل شیب، جهت شیب، بارش، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و طبقات ارتفاعی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه گردید و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی زمین لغزش های موجود در منطقه شناسایی شد. با استفاده از تئوری دمپستر – شفر وزن هر یک از فاکتورها محاسبه شد وزن ها در نقشه های عامل وارد شده و برای هر عامل یک نقشه وزنی به دست می آید. در مرحله بعد نقشه های وزنی با هم جمع شده و در نهایت نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، در پنج رده با خطر بسیار کم تا بسیار زیاد تهیه گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در حدود 43/9 درصد از مساحت حوضه حاجیلرچای، احتمال وقوع زمین لغزش خیلی زیاد بوده، همچنین 43/22 درصد احتمال وقوع زیاد، 09/28درصد احتمال وقوع متوسط، 33/25 درصد احتمال وقوع کم و در69/14 درصد احتمال وقوع خیلی کم می باشد.  
۲۲.

ارزیابی خطر فرسایش خاک در کاربری های اراضی با استفاده از معادله اصلاح شده جهانی فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه آبریز سیکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک مدل RUSLE سنجنده Sentinel 2 حوضه آبریز سیکان دره ش‍ه‍ر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۶۰
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی وبلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. در این پژوهش با استفاده از معادله جهانی فرسایش خاک و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2، میزان فرسایش خاک در کاربری های مختلف حوضه آبریز سیکان برآورد گردید. ابتدا هر یک از لایه های R (عامل فرسایندگی بارندگی)، K (عامل فرسایش پذیری)، LS (عامل توپوگرافی) و P (عامل حفاظت خاک) و تحلیل های مرتبط با آن در نرم افزار Arc GIS تهیه شدند. از تصاویر سنجنده ماهواره Sentinel 2 نیز جهت تهیه عامل پوشش گیاهی (C) و کاربری های اراضی حوضه در محیط ENVI 5.3 استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان کل فرسایش در حوضه برابر با 12811004 تن در سال و میانگین فرسایش برابر 62/17 تن در هکتار در سال است. در بین کاربری ها، مراتع متوسط با میانگین فرسایش 98/27 تن در هکتار در سال بیشترین و مناطق کشاورزی آبی و مسکونی به ترتیب با میانگین فرسایش 43/0 و 44/0 تن در هکتار در سال کمترین فرسایش را نشان دادند. در بین عوامل تأثیر گذار در هدر رفت خاک حوضه، عامل LS با همبستگی 9/0= r بیشترین سهم به خود اختصاص داد. بر اساس طبقه بندی هدر رفت خاک، 42 درصد از حوضه با مقادیر بالاتر از 16 تن در هکتار در سال در وضعیت شدیدی از لحاظ هدر رفت خاک قرار دارند که اجرای عملیات های حفاظت خاک و آبخیزداری به منظور جلوگیری از تخریب خاک و تقویت پوشش گیاهی به ویژه در بالادست حوضه بیش از پیش ضرورت و اهمیت می یابد.
۲۳.

ارزیابی قابلیت های اکوتوریسمی با استفاده از روش FUZZY-ANP (مطالعه موردی: دهستان مرگَوَر شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکوتوریسم توسعه پایدار دهستان مرگور تحلیل شبکه مدل فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۳
اکوتوریسم عبارت است از سفر هدف دار به طبیعت برای شناخت تاریخ طبیعی و فرهنگی محیط با پرهیز از ایجاد تغییر در اکوسیستم و ایجاد فعالیت های اقتصادی که منجر به بهره برداری صحیح از منابع محیط زیست و اشتغال زایی برای اهالی بومی شود که از آن می توان به عنوان یکی از منابع جدید درآمد در راستای توسعه پایدار نام برد. دهستان مرگور در شهرستان ارومیه با تنوع جغرافیایی و فرهنگی بالا و دارا بودن چشم اندازهای خاص گردشگری از مقاصد مهم گردشگری منطقه محسوب می شود و هدف از انجام این پژوهش ارزیابی توانمندی های اکوتوریسمی دهستان مرگور است. بر این اساس ابتدا مطالعات پایه انجام گرفت و با شناسایی عوامل اکولوژیکی اعم از اقلیمی، انسانی، زمین شناختی، توپوگرافی و گردشگری که در زمینه اکوتوریسم موثرند، ﻧﻘﺸﻪﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ اﻃﻼﻋﺎت جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ با اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺒﮑﻪای پس از ساخت شبکه تحلیلی، ماتریس مقایسات زوجی تشکیل شده و وزن نسبی عناصر حاصل شد. در نهایت وزن نسبی عناصر به نقشه های مربوطه تخصیص یافته و نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسم با عملگر گامای فازی ایجاد شد. نتایج نشان داد که از کل مساحت منطقه مورد مطالعه حدود 50/14 درصد در گروه بسیار مناسب، 32/26 درصد در گروه نسبتاً مناسب، 27 درصد در گروه نسبتاً نامناسب و 15/32 درصد در گروه کاملاً نامناسب واقع شده اند با توجه به بکر بودن منطقه و لزوم ایجاد فرصت های سرمایه گذاری جدید در آن، نتایج تحقیق حاضر می تواند در زمینه شناسایی پتانسیل های منطقه و دستیابی به سطح بالاتری از توسعه اقتصادی و اجتماعی محلی مفید واقع گردد.
۲۴.

ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه گردشگری با بهره گیری از مدل تلفیقی (AHP-TOPSIS) نمونه موردی: شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری سرعین تفرج گسترده و متمرکز تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۴۴
امروزه انسان ها به دنبال مکان هایی هستند که از کیفیت محیطی بالایی برخودار باشد. انسان ها محیط جذاب، تمیز، کم جمعیت و عاری از آلودگی را دوست دارند. افزایش آگاهی، ترویج عدالت و توسعه، پیشرفت کیفی زندگی، کیفیت بالای تجربه برای بازدیدکنندگان، نگهداری کردن با کیفیت از محیط، همه این موارد از اهداف گردشگری پایدار می باشند. بر این اساس در مطالعه حاضر که با هدف تعیین مناسبترین مکان های تفرج گسترده و متمرکز در دهستان های شهرستان سرعین با بکارگیری مدل تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره و مدل اکولوژیکی ارزیابی توسعه توریسم استفاده شد. مهمترین شاخص هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت، عبارتند از: تراکم پوشش گیاهی، توپوگرافی، میزان تابش خورشید، بارش، سنگ بستر، شبکه ارتباطی و نوع خاک. با تلفیق نقشه های مناطق مستعد مبادرت به تهیه نقشه نهایی توسعه تفرج گسترده و متمرکز اکوتوریسم گردید. نهایتاً لایه های تفرجگاهی از طریق برخورد مکانی با لایه جاذبه های طبیعی و دهستانها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مساحتی حدود 26807 هکتار در پهنه مناسب گردشگری گسترده و متمرکز و 2059 هکتار ناماسب برای پهنه های گردشگری می باشند. همچنین دهستان های سبلان و آب گرم برای گردشگری بسیار مناسب و پهنه آلوارس برای فعالیت های گردشگری نیازمند ایجاد امکانات و توسعه گردشگری در این دهستان می باشند.
۲۵.

مکان یابی مناطق مستعد توسعه فیزیکی شهری با استفاده از روشهای OWA و ANP (مطالعه موردی: شهر بیجار)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی بیجار توسعه شهری ANP OWA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۸۷
امروزه بسیاری از نواحی شهری کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سبب دست اندازی به محیط های طبیعی و از بین بردن آن ها شده اند و این روند موجب حرکت به سمت پیرامون و تغییر کاربری اراضی شده است. توسعه ی فیزیکی شهر، فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهت های عمودی و افقی از حیث کمی و کیفی افزایش می یابد. با توجه به قرارگیری شهر بیجار در یک منطقه کوهستانی و وجود نواحی کوهستانی از جمله نقاره کوب و کوه نسار در محدوده شهری این شهر، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده است تا نواحی مستعد جهت اهداف توسعه شهری با استفاده از روش های میانگین گیری وزن دار ترتیبی و تحلیل شبکه ای صورت گیرد. به منظور پتانسیل سنجی منطقه موردمطالعه از معیارهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی استفاده شده است. روش کار به این صورت است که پس از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط ARCGIS، لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار IDRISI شده است و کار پهنه بندی در این نرم افزار صورت گرفته است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) لایه های اطلاعاتی وزن دهی شده اند و سپس با استفاده از روش میانگین گیری وزن دار ترتیبی (OWA) باهم تلفیق شده اند و در نتیجه مناطق مستعد جهت اهداف توسعه شهری بر مبنای مدل تلفیقی ANP و OWA در سه کلاس طبقه بندی شده اند. طبق نتایج ، کلاس مناسب شامل قسمت های شمال و شمال غربی محدوده مطالعاتی و منطبق بر جاده بیجار-زنجان و همچنین جاده بیجار-سنندج می باشد که به دلیل شیب کم، موقعیت ارتباطی مناسب، کاربری مناسب و فاصله از خط گسل دارای تناسب بالایی جهت اهداف مورد نظر هستند. اما کلاس نامناسب اغلب منطبق بر ارتفاعات و مناطق پرشیب و همچنین حریم رودخانه و خطوط گسل قرار دارند که بخش عمده ای از مناطق جنوبی محدوده مطالعاتی را دربرگرفته است.
۲۶.

ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژی نظامی منطقه جاسک و تاثیر آن برپهنه بندی دفاع سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی نظامی دفاع سرزمینی پهنه بندی دفاعی جاسک FANP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۳۶
تاریخ جنگ ها نشان داده که ژئومورفولوژی از وسیع ترین تا کوچک ترین مقیاس سرزمینی در سطح استراتژیکی و تاکتیکی، رویکردی اثرگذار بر دفاع سرزمینی به دنبال دارد. عوامل محیطی از جمله ژئومورفولوژی اساساً این الگو را ایجاد می کنند که نیروهای نظامی باید بر اساس آن بیاندیشند، طرح ریزی نمایند و تصمیم بگیرند تا بهترین استراتژی را انتخاب و اجرا نمایند. هدف این تحقیق، ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژی نظامی منطقه جاسک و تاثیر آنها بر پهنه بندی دفاع سرزمینی در آن منطقه است. در این راستا تعداد 15 عامل تاثیرگذار مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای دستیابی به اهداف تحقیق، 17 پرسشنامه تدوین و از نظر کارشناسان خبره در حوزه دفاعی و ژئومورفولوژیکی استفاده شد. برای وزن دهی عامل ها و تشکیل سوپر ماتریس ها از نرم افزار  Super Decision  و در ترسیم لایه ها و فازی سازی آنها از نرم افزار ARC GIS و مدل FANP استفاده شد. برای تهیه نقشه پهنه بندی ژئومورفولوژی دفاعی، پهنه بندی منطقه در 5 پهنه دفاعی از بسیار نامناسب تا بسیار مناسب تعریف شد. نتایج نشان داد؛ پهنه های مناسب و بسیار مناسب از شرق کوه مبارک در غرب منطقه تا لیردف و بیاهی در شرق آن، پهنه های مناسب و بسیار مناسب در امتداد ارتفاعات و مناطق کوهستانی به صورت منفرد و مجرا و مناطق بسیار نامناسب، نامناسب و نسبتا نامناسب در امتداد مسیل های طغیانی و سیلابی، مناطق هموار و سطوح عارضه دار با رخنمون های سنگی دیده می شود که فاقد هر گونه پوشش گیاهی می باشند و آسیب پذیری و افزایش دیدبانی دشمن را به دنبال دارد.
۲۷.

مدل سازی حساسیت خطر وقوع سیل در حوضه آبریز الندچای بر پایه یک رویکرد طبقه بندی ترکیبی نوین (FURIA-GA-LogitBoost)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب FURIA الگوریتم ژنتیک مدل LogitBoost حوضه آبریز الندچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۳۳
با شروع فصل بهار سیلاب ها به عنوان مهم ترین مخاطره ژئومورفیک در سطح کشور مطرح می شوند که خسارت های جانی و مالی فراوانی را به بار می آورند. حوضه آبریز الندچای واقع در شهرستان خوی و شمال غرب کشور نیز به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی جزو حوضه های با پتانسیل بالای خطر وقوع سیل شناخته می شود. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی تغییرات فضایی حساسیت خطر وقوع سیل در این حوضه با استفاده از مدل ترکیبی نوین FURIA-GA-LogitBoost می باشد. به همین منظور از 13 پارامتر مؤثر در وقوع سیل شامل لیتولوژی، گروه های هیدرولوژیکی خاک، شاخص پوشش گیاهی، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شاخص قدرت آبراهه و شاخص حمل رسوب استفاده شده است. جهت اجرای مدل تحقیق از نرم افزار WEKA استفاده شده و نقشه نهایی حساسیت خطر وقوع سیل تهیه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد مناطق پایین دست حوضه حساسیت بالایی را از نظر خطر وقوع سیل دارند. این مناطق محل تمرکز مهم ترین اجتماعات انسانی حوضه آبریز (شهر خوی) و زمین های کشاورزی و باغات است که سیلاب به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک، تهدید جدی برای این مناطق محسوب می شود. بررسی میزان دقت نقشه نهایی با استفاده از منحنی ROC و سطح زیر منحنی (AUC) نشان داد که مدل به کار رفته در تحقیق به ترتیب با ضرایب 861/0 و 895/0 از نظر داده های آموزشی و اعتبارسنجی از عملکرد خوبی در تهیه نقشه حساسیت خطر وقوع سیل برخوردار بوده است.
۲۸.

پهنه بندی احتمال وقوع زمین لغزش در پایین دست سد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی خطر زمین لغزش شبکه عصبی AHP حوزه آبریز قشلاق سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۳۳۸
هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل و شناسایی پهنه های خطر زمین لغزش در حوضه های پایین دست سد سنندج است. منطقه مورد مطالعه به مساحت 7/970 کیلومتر مربع در پایین دست سد سنندج قرار دارد و بر روی زون ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. در این مطالعه از 9 عامل موثر بر زمین لغزش، شامل شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی و بارش استفاده شد . با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 ETM ، تعداد ۲۳۷ نقطه لغزشی مشخص گردید. سپس نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه تهیه شد. همچنین 89 نقطه غیرلغزشی، به منظور استفاده در مراحل آموزش و آزمایش شبکه عصبی پرسپترون در داخل شیبهای کمتر از 5 درجه مشخص شدند. در مدل شبکه عصبی مصنوعی لایه ی میانی به صورت پیش فرض نرم افزار انتخاب شد. از 70 درصد زمین لغزشهای رخداده، جهت آموزش شبکه عصبی و از 30 درصد مابقی به عنوان داده های زمین مرجع جهت آزمایش و کالیبره کردن مدل استفاده شد. داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار نهایی شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل AHP پس از محاسبه ی وزن نهایی زیرمعیارها، وزن های محاسبه شده را به جدول توصیفی لایه های اطلاعاتی عوامل موثر اضافه نموده و در نهایت نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه بدست آمد. پس از آماده سازی مدلها، منطقه ی مورد مطالعه با 9 متغیر ورودی تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. از 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها استفاده شد . بر اساس مدل شبکه عصبی، حدود 31 درصد و مدل AHP ۳۵ درصد از منطقه در محدوده مناطق مطلوب جهت فعالیتهای انسانی قرار دارد. همچنین بر اساس مدل شبکه عصبی حدود 39 درصد و مدل AHP ۳۳ درصد از منطقه در محدوده مناطق نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار گرفته اند. مناطق مخاطره آمیز عمدتا در غرب و جنوب غرب حوزه واقع شده اند. مقایسه نتایج صحت سنجی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای دقت بهتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی است. بر اساس روش AHP پارامترهای شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش منطقه دارند.
۲۹.

توان سنجی پتانسیل های ژئو توریستی جهت توسعه پایدار گردشگری با استفاده از مدل تاپسیس فازی سلسله مراتبی (مطالعه موردی : پارک ملی کنتال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ژئو توریسم تاپسیس پارک ملی کنتال سیستم اطلاعات جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
ژئوتوریسم یکی از بخش های نوین در علوم زمین مبتنی بر شناخت ژئوفوسایت ها یا چشم اندازهای ویژه ژئومورفولوژی است که با تاکید بر تعیین لندفرم های ویژه و با ارزش گردشگری وارد ادبیات جغرافیایی و گردشگری شده است. این شاخه از گردشگری با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی پتانسیل هایی را در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند.دراین تحقیق با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) ازمجموعه منابع وجاذبه های توریستی پارک ملی کنتال،پتانسیل پهنه-های مناسب ژئوتوریستی، که شامل محدوده کوهنوردی، صخره نوردی، طبیعت گردی،پیاده روی،ورزش های زمستانی، طبیعت درمانی، تفرجگاههاییلاقی،مناظر دست نخورده،بررسی شده اند.سپس باتلفیق وهمپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط (GIS)،بااستفاده ازمدل TOPSIS فازی پهنه های هریک از موارد بررسی شده تعین گردید بر اساس مدل تاپسیس فازی که شامل کوهنوردی، دامنه نوردی، غارنوردی و صخره نوردی به علت وضعیت خاص توپوگرافی منطقه،مناطق مناسب برای کوهنوردی و صخر ه نوردی در محدوده ای مورد مطالعه گستردگی زیادی دارند بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات در نقشه ی پهنه بندی، جذاب ترین مناطق محدوده ای بیشتر در شرقی و غربی ی منطقه قرار دارند که این مناطق دارای دارای لندفرم های زیبای ژئومورفولوژیکی هستند.
۳۰.

بررسی توانمندی های ژئوتوریسمی ژئوسایت ها با استفاده از روش کامنسکو. مطالعه موردی: ژئوسایت های شهرستان بوکان

کلیدواژه‌ها: پتانسیل ژئوسایت روش کیفی و کمّی شهرستان بوکان توسعه ژئوتوریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۱۹
ژئوتوریسم نوعی گردشگری مبتنی بر طبیعت از منظر و لندفرم است که بر استفاده پایدار از ژئوسایت ها از جمله ژئومورفوسایت ها تاکید دارد. لندفرم های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی از دیدگاه انسان ارزش علمی، زیبایی شناختی، فرهنگی و اقتصادی به دست می آورند، به عنوان ژئوسایت ها در نظر گرفته می شوند. توسعه ژئوتوریسم بر روی ژئومورفوسایت ها می تواند پس از ارزیابی ژئومورفوسایت ها در یک محیط توریستی انجام شود. در این تحقیق و پژوهش شهرستان بوکان برای تعیین پتانسیل و شناسایی ژئوسایت ها برای توسعه ژئوتوریسم مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. برای دستیابی به هدف از روش کیفی برای شناخت ژئوسایت ها و مدل کامنسکو برای ارزیابی کمی ژئوسایت ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده شهرستان بوکان دارای پتانسیل بالا برای توسعه ژئوتوریسم در همه ابعاد می باشد. از میان 12ژئوسایت منتخب، سد بوکان با امتیاز70 از 100دارای بالاترین ارزش کمی بوده و پارک ساحلی با امتیاز و ارزش69 دارای پتانسیل بالا برای توجه بیشتر در برنامه ریزی در حال حاضر هستند. همچنین ارزش متوسط به بالا و پتانسیل بالقوه ژئوسایت های کیوه رش، رودخانه سیمینه رود، تپه قلایچی و دشت سوتاو حمامیان می تواند در آینده نزدیک صنعت ژئوتوریسم و گردشگری را در ناحیه به اوج برساند. بنابراین نتیجه گیری می شود که با بهره برداری مناسب، ایجاد امکانات و توسعه زیرساخت های رفاهی در مناطق ژئوتوریستی شهرستان بوکان برنامه مدون شکل گیرد و برنامه ریزی دقیق و استفاده از کارشناسان علوم جغرافیایی و محیطی برای رسیدن به این هدف اساس کار واقع شود.
۳۱.

ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: حوضه آبریز رودخانه سراجو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی فازی حوضه آبریز سراجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند اطلاعات مکانی، جهت آمادگی در برابر خطرات و کاهش روند آن ها می باشد. در این زمینه ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت و سازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ، ضروری می نماید. به دلیل کاربرد فزاینده روش های تصمیم گیری چند معیاره در بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش، در این مطالعه از مدل های فازی، در ترکیب با GIS استفاده می گردد. در راستای ارزیابی وقوع زمین لغزش، نقشه های عضویت فازی تهیه و با استفاده از ابزارهای GIS و تجزیه و تحلیل های آماری همبستگی و اهمیت هر کدام از زمین لغزش های رخداده بررسی و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش تولید گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که انطباق نقشه های گامای فازی مناطق دارای خطر زمین لغزش خیلی پر خطر، مساحتی به اندازه 2461 هکتار دارا می باشد که نیازمند مطالعات آبخیزداری و حافظت از خاک می باشند.
۳۲.

مدل سازی تغییر پوشش جنگل فندقلو با استفاده از مدل زنجیره ای CA مارکوف و GEOMOD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل سازی تغییر پوشش جنگل CA مارکوف GEOMOD فندقلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۶
 پایش و بررسی تغییرات کاربری اراضی در عرصه های جنگلی، اطلاعات قابل قبولی را به منظور مدیریت کارآمد این منابع فراهم می کند. همچنین حفاظت از منابع طبیعی نیازمند آگاهی از شرایط و نحوه تغییر کاربری های مختلف اراضی است؛ بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی روند تغییر کاربری جنگل در محدوده جنگلی فندقلو از سال 2010 تا سال 2019 با استفاده از تصاویر لندست 5، 8 و ادغام آن ها باتصاویر سنتینل2 و استر است. پس از تهیه تصاویر برای سال های 2010، 2015 و 2019، تصحیح هندسی، رادیومتریک و اتمسفری تصاویر انجام گرفت و نقشه کاربری ها با دقت کاپا به ترتیب 93، 83، 91 درصد تهیه شدند. مدل سازی تغییر کاربری برای سال 2025 با مدل GEOMOD، نیازمند تهیه نقشه تناسب منطقه است که با استفاده از روش Fuzzy ANP و ضریب ناسازگاری کمتر از 0.06 تهیه شده و برای تهیه نقشه تناسب اراضی از چهار معیار: انسانی، زیست شناختی، توپوگرافی و اقلیمی و 11 زیر معیار با توابع بولین بدست آمد و نقشه های کاربری اراضی بولین (جنگل و غیر جنگل) 2010 و 2015 مدل سازی برای سال 2019 انجام گرفت. مدل سازی کاربری برای سال ۲۰۲۵ از نقشه پایه ۲۰۱۹ و ماتریس انتقال زنجیره مارکوف کاربری اراضی ۲۰۲۵ با مدل CA- Markov صورت پذیرفت و نتیجه تغییرات مکانی برای سال ۲۰۲۵ به دست آمد. برای ارزیابی دقت مدل از میزان توافق و عدم توافق مکانی پیکسل ها با Klocation و Standard به ترتیب با دقت 98 و 95 استفاده شد. نتایج مدل سازی برای سال 2025 تغییرات به صورت کاهش پوشش جنگل بوده که از 3204.18 هکتار در سال 2010 به 3070.55 هکتار در 2019 هزار هکتار کاهش یافته است. با توجه به نتایج وزن دهی، معیار انسانی و زیرمعیارهای کاربری اراضی و فاصله از جاده وزن بالایی را به دست آوردند. علت آن می تواند پتانسیل گردشگری این منطقه در جذب گردشگران و همچنین دخالت های ساکنان محلی باشد که تأثیر مستقیمی بر روند کاهشی جنگل دارد. 
۳۳.

پهنه بندی زمانی و مکانی خطر سیل خیزی در حوضه آبریز کَرگانرود با استفاده از مدل AWBM و روش Fuzzy-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی زمانی و مکانی روش Fuzzy-ANP سیل خیزی مدل AWBM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۲
ارزیابی پتانسیل سیل خیزی حوضه های آبریز مختلف از اقدامات مهم در زمینه کاهش خسارت های ناشی از سیل بشمار می رود. حوضه آبریز کرگان رود به عنوان یکی از حوضه های سیل خیز استان گیلان، در سال های اخیر همواره خسارت های فراوانی را به ساکنین منطقه تحمیل کرده است. از همین رو تحقیق جاری به دلیل خلاء مطالعاتی در این حوضه، اقدام به پهنه بندی خطر وقوع سیل نموده و به همین منظور از مدل AWBM و روش Fuzzy-ANP استفاده شده است که مقادیر به دست آمده از مدل سازی AWBM، روند رواناب را از لحاظ زمانی در سال های 2011، 2014، 2017 و اواخر 2018 صعودی برآورد نموده و با سیل های سال 90، 93، 96 و 97 برابری می کند. در پهنه بندی مکانی خطر وقوع سیل از 10 فاکتور موثر شامل: بارش، دما، فاصله از رودخانه، شیب، جهت شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، زمین شناسی و خاک استفاده شد. در تحلیل نتایج بیش ترین خطر سیل خیزی در نواحی جنوبی و خروجی حوضه به دریای خزر برآورد شده که سکونت در حریم رودخانه، عدم توجه به آبخیزداری، تخریب جنگل و مراتع و تغییر کاربری اراضی از جمله مهم ترین عوامل موثر در این مسئله به شمار می آیند. در مجموع 90/3 درصد از مساحت حوضه دارای بیش ترین خطر وقوع سیل از نظر مکانی محاسبه شده است.
۳۴.

ارزیابی توان اکولوژیکی کشاورزی شهرستان دهگلان با رویکرد آمایش سرزمین

کلیدواژه‌ها: توان اکولوژیکی شهرستان دهگلان آمایش سرزمین فازی گاما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
ارزیابی توان اکولوژیکی بخشی از فرآیند برنامه ریزی آمایش سرزمین هر کشور و منطقه ای است که بر اساس آن ظرفیت و توانایی هر منطقه در راستای کاربری های خاصی مثل کشاورزی، توسعه ی کاربری ها و یا توسعه ی فیزیکی شهرها و غیره مورد ارزیابی و بر اساس مولفه های علمی، میزان توان منطقه تعیین و درجه بندی می-گردد. رویکرد ارزیابی توان اکولوژیکی، فعالیت های انسانی را در پهنه سرزمین و در راستای قابلیت و توانایی آن منطقه هموار می کند. از این نظر هدف این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیکی کاربری کشاورزی در شهرستان دهگلان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی – تحلیلی است. جهت انجام پژوهش با استفاده از لایه های اطلاعاتی و در محیط نرم افزار GIS عوامل موثر در ارزیابی توان اکولوژیکی نظیر: دما، بارندگی، نوع خاک، فرسایش خاک، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب و رودخانه ها تعیین، وزن دهی، ارزش گذاری و لایه های حاصل از آن با نرم افزار اکسپرت چویس اولویت گذاری شدند و با GIS ترسیم و با هم همپوشانی و تلفیق شدند و در نهایت اقدام به تهیه ی نقشه ی توان اکولوژیکی منطقه با استفاده از روش فازی گاما 7/. و 9/. گردید. نتایج حاصل که از همپوشانی لایه ها به دست آمد، بیانگر آن است، که بخش های مرکزی شهرستان وبخش های همجوار با مرکز شهرستان کشاورزی در وضعیت بسیار مناسب و مناسب البته کشاورزی زراعی دیم و بخصوص کشت گندم قرار دارد و هر چه از مرکز شهرستان به قسمت های اطراف شهرستان و ارتفاعات پیش می رویم، کشاورزی منطقه در وضعیت نامناسب قرار دارد و نشان می دهد که بخش قابل توجه کشاورزی شهرستان تحت تاثیر پتانسیل های بالقوه طبیعی منطقه قرار دارد.
۳۵.

بررسی و پهنه بندی خطر سیلاب حوضه های آبریز شهری با استفاده از مدل های فازی ویکور و روش خطی وزنی (مطالعه موردی: حوضه آبریز ایذه- خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی سیلاب حوضه آبریز ایذه مدل فازیVEKOR مدل فازی WLC

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۶۲
وقوع سیلاب یکی از فاجعه بارترین بلایای طبیعی است که از لحاظ تلفات جانی و مالی مقام اول را در میان دیگر حوادث طبیعی دارا است. پهنه بندی و پیش بینی سیلاب می تواند یکی از مؤثرترین روش های غیر سازه ای در مدیریت سیلاب جهت کاهش خطرات و خسارات ناشی از آن باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی و مقایسه خطر وقوع سیلاب در حوضه آبریز شهر ایذه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره MCDM) ( می باشد. ابتدا بر اساس عوامل موثر در وقوع سیلاب که شامل: بارش، ، شیب، جهت شیب، سازند های زمین شناسی، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی و ارتفاع می باشند در محیط ARC MAP پردازش و رقومی سازی شدند. سپس این پارامترهای طبقه بندی شده و با استفاده از روش وزن دهی سلسله مراتبی (AHP) لایه ها به صورت دو به دو توسط نرم افزار Expert Choice وزن دهی شدند. در مرحله بعد داده های مد نظر به نرم افزار Idrisi منتقل شدند پس از تغییر فرمت آن ها و استاندارد سازی آن ها بر اساس توابع فازی وارد مدل های فازی شدند؛ و در نهایت نقشه های پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده حوضه آبریزشهر ایذه با دو روش ویکور و روش خطی وزنی تهیه گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که عامل بارش، ارتفاع و شیب بیشترین تاثیر را بر ایجاد سیل در حوضه مورد مطالعه دارند و مناطق شرق و جنوب شرق بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند، همچنین بر اساس مدل های VEKOR و WLCبه ترتیب 16 و 80/13درصد از منطقه در طبقه با خطر بسیار بالا قرار دارد.لذا انجام اقدامات حفاظتی و آبخیزداری در حوضه آبریز ایذه در جهت کاهش خسارت سیلاب و مدیریت بهینه آن ضروری است
۳۶.

بررسی علل تشدید حاشیه نشینی در تبریز از منظر عوامل برنامه ریزی ناحیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت حاشیه نشینی مدل معادلات ساختاری کلان شهر تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه: تکوین و تشدید حاشیه نشینی در پیرامون شهرها تحت تأثیر روابط نابرابر سیاسی- اقتصادی در سطح جهانی، ضعف برنامه های ملّی در سطح میانی و برنامه ریزی شهری در سطح خرد شکل گرفته و در این راستا شهر تبریز نیز همانند سایر شهرهای بزرگ ایران، خیل عظیمی از جمعیت حوزه های روستایی و شهرهای کم جمعیت را به سوی خود کشانده و زمینه ساز افزایش میزان حاشیه نشینی شده است و مهمّ ترین هدف از پژوهش حاضر بررسی علل و عوامل تشدید حاشیه نشینی در شهر از منظر عوامل برنامه ریزی ناحیه ای است.داده و روش: تحقیق حاضر، از دیدگاه ماهیت روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری، ساکنان مناطق حاشیه نشین کلانشهر تبریز (مناطق قربانی، سیلاب، حیدرآباد، مارالان، ساری زمی، آخمه قیه، آخر طالقانی، قسمت های از لاله، محله غازان داغی و پاتوق) می باشند. این مناطق طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 309581 نفر جمعیت بوده و با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. افرادی به عنوان نمونه انتخاب گردید که اطلاعات کافی در این زمینه داشتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از آمارهای توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای، کندال، تحلیل عاملی و تکنیک معادلات ساختاری) استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصله نشان م ی دهد، مهمترین عوامل مؤثر در تشدید و گسترش حاشیه نشینی در کلانشهر تبریز عبارتند از؛ 1) مدیریت و برنامه ریزی و سیاست گذاری و فناوری، 2) جاذبه های اقتصادی، رشد جمعیت و بروز مخاطرات محیطی، 3) نابرابری درآمدی و دسترسی به شغل و امکانات، 4) دافعه های اقتصادی محل سکونت مبدا و اختلافات قومی، 5) دافعه های اجتماعی فرهنگی محل سکونت قبلی، 6) رشد جمعیت روستا و میل به مهاجرت و 7) یافتن شغل و مسکن. در این میان عامل های اول و دوم به ترتیب با مقدار ویژه 60/5 و 45/5 از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در این میان عامل های اول (عامل مدیریت و برنامه ریزی و سیاست گذاری و فناوری) و دوم (عامل جاذبه های اقتصادی، رشد جمعیت و بروز مخاطرات محیط) به ترتیب با مقدار ویژه 5/60 و 5/45 از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند و عامل هفتم نیز با مقدار ویژه 1/51 از کمترین اهمیت برخوردار می باشد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر، نشان دهنده تأثیر عوامل مختلف بر تکوین و تشدید حاشیه نشینی است که در این رابطه باید عوامل و فاکتورهای کمی و کیفی را در تشدید و گسترش حاشیه نشینی در کلانشهرها لحاظ کرد.
۳۷.

ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو دراستان آذربایجان شرقی با استفاده از روش پریرا وپرالونگ

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم ژئومورفوسایت روش پریرا روش پرالونگ شهرستان اسکو مقدمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
ژئوتوریسم(زمین گردشگری) از دو واژه زمین و توریسم تشکیل شده و به توریسمی اطلاق می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی باشند.استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است.در این مقاله با استفاده از مقایسه ی دو روش پرالونگ و پریرا، قابلیت های ژئوتوریستی برخی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر دو روش ابعاد متنوعی از توانمندی های ژئومورفوسایت ها را مورد ارزیابی و بهره وری غالب قرارمی دهد. در روش پریرا عیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی،و در روش پرالونگ عیار گردشگری و کیفیت بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفته است.در روش پرپرا که از میان 6 ژئومورفوسایت منتخب در منطقه مورد مطالعه، ژئوسایت کندوان بالاترین امتیاز (95/14) و قلغه آق گنبد پایین ترین امتیاز را(60/10)کسب کردند. بیشترین امتیاز در عیار مدیریتی و عیار ژئومورفولوژیکی متعلق به کندوان می باشد. علت اصلی پایین بودن امتیاز برخی از لندفرم ها طبق روش پرپرا، مناسب نبودن زیرساخت ها و نبود تجهیزات و سرویس های پشتیبانی و عدم دسترسی مناسب آن ها می باشد. و مطابق نتایج حاصل از روش پرالونگ، لندفرم کندوان با داشتن امتیاز (57/0)در عیار گردشگری و امتیاز(75/0) درکیفیت بهره وری می باشد و به عنوان با اهمیت ترین ژئوسایت شهرستان شناخته می شود. و دریاچه برکه گوگلی وقلعه اق گنبد دارای کمترین عیار گردشگری و کیفیت بهره وری می باشند.به طور کلی و بر اساس دو روش پریرا و پرالونگ که علاوه بر تفاوت های موجود از نظر شاخص ها اشتراکاتی نیز با هم دارند، ژئومورفوسایت هایی که بالاترین امتیاز را کسب نموده اند برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی جهت گردشگری مناسب ترند و ژئوسایت های با امتیاز پایین نیز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
۳۸.

کاربردمدل های آماری دو متغیره در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبریز نازلوچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل های آماری دومتغیره پهنه بندی خطر زمین لغزش سیستم اطلاعات جغرافیایی حوضه نازلوچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۹۴
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر آن جهت برنامه ریزی و انجام اقدامات کنترلی از اهداف تحقیق حاضر میباشد. شناسایی این عوامل و ارزش گذاری هر عامل می تواند به پهنه بندی مناسب خطر زمین لغزش کمک کند. بنابر این برای مدیریت خطر در حوضه نازلوچای در شمال غرب ایران، کارایی روش های آماری دو متغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا از طریق بازدیدهای میدانی و استفاده از اطلاعات محلی، عکس های هوایی، تصاویر ماهوارهای Google Earth، نقشه پراکنش زمین لغزش ها تهیه گردید. در ادامه عوامل مؤثر در زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از جاده با استفاده از نقشه توپوگرافی، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای تهیه و وارد مدل گردیدند. س پس از طری ق همپوش انی و انطب اق نقش ه های عام ل ب ا نقش ه پراکنش زمین لغزش بطور مستقل و جداگان ه، پهنه بن دی خط ر زمین لغ زش ب ا روش های آماری دو متغیره (مدل های گوپتا- جوشی و ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح) انجام شد. در نهایت نقشه پهنه بن دی خط ر زمین لغ زش با همپوشانی لایه های مختلف بدست آمده است. نتایج نشان می دهد که مدل تراکم سطح وارزش اطلاعاتی از کارایی بالایی برای پهنه بن دی خط ر زمین لغ زش در مناطق نیمه خشک و مرطوب برخوردار هستند.
۳۹.

بررسی مخاطرات معدن کاوی در مناطق فعال تکتونیکی با استفاده از روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: داشکسن آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک ناپایداری دامنه ای معدن کاری نقشه جابه جایی داشکسن آذرشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
داشکسن یکی از روستا های تاریخی استان آذربایجان شرقی است و در دهستان شیرامین بخش حومه شهرستان آذرشهر، در جنوب شهر تبریز و غرب آتشفشان سهند واقع شده است. در این نوشتار با هدف بررسی افزایش ناپایداری دامنه ای در ناحیه معدنی داشکسن آذرشهر، اقدام به بررسی های تکتونیکی نموده و بر اساس مشاهدات میدانی، گسل نرمال داشکسن منجر به جا به جایی واحد های چین خورده به اندازه 10 سانتی متر در ارتفاع 1373 متر از سطح دریا شده است لذا فعال بودن زمین ساخت به لحاظ مشاهدات میدانی کاملاً آشکار است. با انطباق گسل ها با نقشه جابه جایی منطقه موردمطالعه می توان نتیجه گرفت که بیشترین جابه جایی و به موجب آن شکستگی سنگ ها در ارتباط با گسل های نرمال فرعی با راستای شمال غرب – جنوب شرق است و با توجه به اینکه درزه های برشی نیز در راستای شمال غرب توسعه دارند؛ معادن نیز باید در بخش های مرکزی و جنوب منطقه داشکسن دارای شکستگی فراوان باشند بنابراین استخراج و کاوش در این محدوده صحیح نیست و علاوه بر این راه آهن، تونل و بخشی از جاده اصلی در معرض خطر از ناحیه گسلش نرمال فعال منطقه و ناپایداری های دامنه ای هستند. تراکم فعالیت معدنی در منطقه داشکسن بسیار بالاست و لازم است در نقاطی که شیب دامنه بسیار زیاد است، به خصوص در مناطق معدنی دارای درزه و شکستگی فراوان که در مجاورت پروژه های مهندسی از قبیل تونل و خطوط راه آهن هستند باید اقدامات لازم برای پایدار سازی دامنه ای صورت گیرد؛ بنابراین فعالیت استخراج و کاوش معادن در محیط نباید منجر به خطر افتادن جان مردم گردد.
۴۰.

ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی و تاثیر وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه در توسعه آینده شهر بانه با استفاده از مدل LCM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ب‍ان‍ه توسعه سکونتگاه ژئومورفولوژی LCM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهم ترین شهرهای غرب کشور محسوب می شود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، توسعه نواحی سکونتگاهی این شهر با محدودیت هایی مواجه است و به همین دلیل در ادامه روند توسعه این شهر، بسیاری از سکونتگاها در مناطقی استقرار می یابند که از نظر ژئومورفولوژی جزء مناطق مخاطره آفرین هستند. با توجه به موارد مذکور در این تحقیق به ارزیابی روند توسعه شهری بانه از سال 1990 تا 2020 پرداخته شده است و هدف از تحقیق حاضر این است تا روند توسعه شهری بانه در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 ارزیابی و سپس بر مبنای آن، میزان توسعه شهر بانه را تا سال 2030 پیش بینی کرد. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 و همچنین لایه های اطلاعاتی از جمله DEM 30 متر و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزار ARC GIS و IDRISI استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای کاربری اراضی محدوده مطالعاتی در طی سال های 1990 تا 2020 تهیه شده است و سپس بر مبنای این نقشه ها با مدل LCM میزان توسعه نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 وسعت نواحی سکونتگاهی از 9 کیلومترمربع به 20 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین نتایج حاصل از پیش بینی میزان توسعه نواحی سکونتگاهی نیز بیانگر این است که وسعت نواحی سکونتگاهی محدود مطالعاتی تا سال 2030 به حدود 4/27 کیلومترمربع خواهد رسید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان