شهناز نوحی

شهناز نوحی

مدرک تحصیلی: استادیار، گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود، سمنان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

ارزیابی مدل علی الگوی شخصیتی پدران و ناگویی خلقی دختران نوجوان: نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری ناکارآمد پدران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی شخصیتی ناگویی خلقی فرزندپروری پدران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری ناکارآمد پدران در رابطه بین الگوی شخصیتی پدران و ناگویی خلقی دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دختر مدارس شاهرود و پدران آن ها بود که تعداد 244 نفر از دختران دانش آموز مقاطع مختلف مشغول به تحصیل در مدارس شاهرود و پدرانشان به عنوان گروه نمونه به صورت دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های ، شش عاملی شخصیت هگزاکو (60 HEXACO- ) (آشتون و لی، 2001)، ناگویی خلقی ( TAS-20 ) (تورنتو، پارکر و تیلور، 1979) و سبک فرزندپروری ( BPS ) (بامریند، 1972)، بین آن ها توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار 24- Amos و روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد مسیر مستقیم سبک شخصیتی پدران بر سبک فرزندپروری مستبد پدران ( 18/1 ,T= 001/0 P= )، سبک شخصیتی پدران بر سبک فرزندپروری سهل گیر پدران ( 22/0- ,T= 001/0 P= )، سبک شخصیتی پدران بر ناگویی خلقی نوجوانان (61/0- T= , 001/0 P= ) معنی دار بود. همچنین ضرایب تأثیر غیرمستقیم سبک شخصیتی پدران بر ناگویی خلقی با میانجی گری سبک فرزندپروری مستبد پدران (40/0 ,T= 001/0 P= ) و سبک شخصیتی پدران بر ناگویی خلقی با میانجی گری سبک فرزندپروری سهل گیر پدران (06/0- ,T= 001/0 P= ) معنی دار بود. درنتیجه می توان گفت سبک فرزندپروری ناکارآمد پدران در ارتباط بین سبک شخصیتی پدران با ناگویی خلقی در نوجوانان نقش میانجی دارد. بنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده، ناگویی خلقی از دو جنبه زیستی و آموزشی برخوردار است و در نظام خانواده شکل می گیرد و برای پیشگیری از آسیب های ناشی از آن میتوان مداخلاتی برای اصلاح سبک فرزندپروری پدران طراحی و اجرا نمود.
۲۲.

اثربخشی «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر انعطاف پذیری مقابله ای و نشانگان اختلالات روانی در کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: درمان چندبعدی معنوی خداسو انعطاف پذیری مقابله ای نشانگان اختلالات روانی کارکنان هلال احمر اختلال تنیدگی پس از سانحه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر انعطاف پذیری مقابله ای و نشانگان اختلالات روانی در کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه بود. روش این پژوهش از نوع «نیمه آزمایشی» با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه در سال 1398 در شهر تهران بودند و از بین آنها با استفاده از «نمونه گیری هدفمند» 30 تن انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 تن) جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های «انعطاف پذیری مقابله ای» بونانو، نول و هورنسیک (2011) و «فهرست وارسی علائم تجدیدنظرشده 90 سؤالی» (SCL-90) دروگاتیس (1994) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس از آن «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر روی گروه آزمایش اجرا شد، پس آزمون اجرا گردید و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش «تحلیل کوواریانس» تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند: «درمان چندبعدی معنوی خداسو» موجب افزایش انعطاف پذیری مقابله ای و کاهش نشانگان اختلالات روانی و زیرمقیاس های آنها می شود (001/0P=). بنابراین می توان گفت: «درمان چندبعدی معنوی خداسو» با تنظیم عمل انسان در ابعاد گوناگون و تعادل بخشی به آن، موجب افزایش انعطاف پذیری مقابله ای و کاهش اختلالات روانی می شود و در نتیجه افراد بر مشکلات زندگی که از دید فاعلی خارج از مهار است، غلبه می کنند.
۲۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود انتقادگری و طرح واره های جنسی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت خود انتقادگری طرح واره های جنسی سرطان سینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقدمه: هدف پژوهش اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود انتقادگری و طرح واره های جنسی در زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان سینه بیمارستان امام خمینی (ره) بود که در سال های 99-1398به این بیمارستان مراجعه کردند که طبق آمار اعلام شده حدودا 250 نفر بودند و از بین آن ها با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های خودانتقادگری تامسون و زوروف (2004) و طرح واره های جنسی آندرسون و سیرانوسکی (1994) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس از آن برنامه درمان مبتنی بر شفقت بر روی گروه آزمایش اجرا شد. سپس پرسشنامه های ذکر شده در بالا مجددا توسط هر دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر خود انتقادگری و طرح واره های جنسی در زنان مبتلا به سرطان سینه معنادار بود (001/0P<). نتیجه گیری: بنابراین می-توان گفت درمان مبتنی بر شفقت یکی از درمان های گروه درمان های موج سوم روانشناختی است که توانسته است میزان خود انتقادگری و طرح واره های جنسی زنان مبتلا به سرطان سینه را بهبود ببخشد.
۲۴.

نقش واسطه ای والدگری پدر در ارتباط با روابط خانوادگی و انسجام روانی پدر با سازش یافتگی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسجام روانی روابط خانوادگی سازش یافتگی والدگری پدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۵
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطه‌ای والدگـری پـدر در رابطـۀ بیـن روابـط خانوادگـی و انسـجام روانـی پـدر بـا سـازش‌یافتگی کـودک بـود. ایـن پژوهـش از نـوع همبسـتگی و جامعـۀ آمـاری دانش‌آمـوزان دختـر دوره ابتدایـی شـهر شـاهرود در سـال تحصیلـی۱۳۹۹-۱۳۹۸ و پـدران آنهـا بـود. 240 نفـر از دانش‌آمـوزان و پـدران آنهـا بـا روش خوشـه‌ای چندمرحلـه‌ای انتخـاب شـدند و بـه مقیـاس والدگـری پـدر (دیـک، ۲۰۰۴)، مقیـاس احسـاس انسـجام (آنتونووسـکی، ۱۹۹۳)، سـیاهۀ سـازش‌یافتگی (سـینها و سـینگ، ۱۹۹۸) و شـاخص روابـط خانوادگـی (هادسـون، ۱۹۹۲) پاسـخ دادنـد. نتایـج تحلیـل مسـیر نشـان داد کـه والدگـری پـدر در رابطـۀ بیـن روابـط خانوادگـی و انسـجام روانـی پـدر بـا سـازش‌یافتگی کـودک نقـش واسـطه‌ای دارد. باتوجـه بـه نتایـج پژوهـش پیشـنهاد می‌شـود متخصصـان قلمـرو تربیـت، بـه اهمیـت و ضـرورت ارتبـاط پـدر و کـودک به‌عنـوان عامـل تعیین‌کننـده در سـازش‌یافتگی کـودکان، توجـه ویـژه‌ای داشـته باشـند.
۲۵.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن بر خودکارآمدی بدنی و خوردن هیجانی کودکان فزون وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهانه غذاخوردن خودکارآمدنی بدنی خوردن هیجانی کودکان فزون وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۶
مقدمه: اضافه وزن و چاقی مرتباً در سراسر جهان در حال افزایش می باشد. با توجه به تأثیر چشمگیر چاقی بر بیماری های حاد و مزمن، سلامت عمومی، توسعه و بهزیستی، بررسی چاقی کودکان در اولویت بهداشت جهانی قرار دارد. هدف پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن بر خودکارآمدنی بدنی و خوردن هیجانی کودکان فزون وزن بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان دارای اضافه وزن پسر مقطع دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بود که تحت هیچ مداخله کاهش وزنی قرار نداشتند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های خودکارآمدی بدنی و غذاخوردن هیجانی بین هر دو گروه توزیع شد. پس از آن برنامه آموزش سبک زندگی سالم بر روی گروه آزمایش اجرا شد. سپس پرسشنامه های ذکر شده در بالا مجدداً توسط هر دو گروه تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تأثیر آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن بر افزایش خودکارآمدنی بدنی و کاهش خوردن هیجانی کودکان فزون وزن معنادار بود (001/0 >P). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن برای بهبود و اصلاح عوامل محافظت کننده روانشناختی کودکان فزون وزن استفاده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان