عباسعلی حسین خانزاده

عباسعلی حسین خانزاده

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۹ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان خودپنداشت کم رویی لکنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۹
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنطیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا 9 سال مبتلا به اختلال لکنت مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهرستان رشت در سال تحصیلی1401- 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 22 نفر از کودکان با اختلال لکنت که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (11نفر) و گواه (11نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، بسته آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 45 دقیقه دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خودپنداشت (CSCS) پیرز _ هریس (1969) و کمرویی (RSS) چک و بریگز (1990) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودپنداشت و کمرویی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تنظیم هیجان به عنوان راهبردی موثر در جهت ارتقا خودپنداشت و کاهش کمرویی است.
۲.

تأثیر آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر بر مهارت های خواندن و انگیزش تحصیلی کودکان نارسا خوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر انگیزش تحصیلی مهارت های خواندن نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۲
مهم ترین شاخص نارساخوانی، اختلال در مهارت های خواندن است که موجب کاهش انگیزه تحصیلی می شود. این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر بر مهارت های خواندن و انگیزش تحصیلی کودکان نارسا خوان انجام شد. طرح پژوهش، شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا ۱۱ساله  نارساخوان شهر رشت بودند که در سال 1402  به مراکز اختلالات یادگیری مراجعه کردند. نمونه 30 کودک نارساخوان که با روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش  و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش برنامه آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر را طی 12 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. در طی این مدت گروه کنترل فقط ابزار ها را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل کردند. ابزار مورد استفاده شامل  آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما، مقیاس سنجش و برآورد هوش های چندگانه عابدی، و مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد؛ نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر به عنوان زبان یادگیری، باتکیه بر توانایی های هوشی، در ارتقای مهارت های خواندن و انگیزش تحصیلی کودکان نارساخوان نقش معناداری داشت؛ بنابراین استفاده از آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر پیشنهاد می شود.
۳.

اثربخشی آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی بر کنش های اجرایی دانش آموزان نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش های اجرایی مهارت های ادراکی- حرکتی نارسانویس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۹
زمینه و هدف: نارسانویسی، مهارت نوشتن را که فعالیتی انتزاعی و پیچیده تلقی می شود با مشکلاتی جدی همراه می کند. با توجه به رابطه نارسانویسی با کنش های شناختی مختلف، این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی بر کنش های اجرایی دانش آموزان نارسانویس انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان 8 تا 12 ساله با اختلال نارسانویسی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهر رشت در سال 1403-1402 تشکیل می دادند که از بین آنها 26 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی در گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13 نفر) جایدهی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای آموزش برنامه مهارت های ادراکی-حرکتی ورنر- رینی را دریافت کردند، این در حالی است که دانش آموزان گروه گواه، آموزش های معمول مرکز اختلالات یادگیری را دریافت کردند و در پایان مطالعه خلاصه ای از مداخله روی آنها اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون مهارت دست نویس مینه سوتا (1993)، مقیاس نارسایی ها در کنش های اجرایی کودک و نوجوان بارکلی (2012) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی سبب بهبود کنش های اجرایی (05/0P<، 87/28F=) و مؤلفه های خودمدیریتی زمان (05/0P<، 21/8 F=)، خودسازماندهی- حل مسئله (05/0P<، 77/5F=)، خودمهارگری- بازداری (05/0P<، 50/6F=)، خودانگیزشی (05/0P<، 04/11F=)، و خودنظم جویی هیجانی (05/0P<، 17/5 F=) در دانش آموزان نارسانویس شده است (05/0P<). نتیجه گیری: آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی با تحریک مسیرهای عصبی مغز، تحول و نمویافتگی مغز را بهبود می دهد و با افزایش عملکرد سیستم عصبی، سبب بهبود کنش های اجرایی مختلف مانند خودمدیریتی زمان، خودسازماندهی- حل مسئله، و خودمهارگری- بازداری، خودانگیزشی، و خودنظم جویی هیجانی دانش آموزان نارسانویس شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای مداخله در توان بخشی این دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

مقایسه اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنادرمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد احساس تنهایی سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
زمینه: سالمندی به عنوان پدیده طبیعی تحول، دارای جنبه های مثبت و منفی است و تغییرات جدیدی در وضعیت اجتماعی و روانی فرد ایجاد می کند. بنابراین مداخلات روانشناختی می تواند کمک شایانی به آسیب های فردی، اجتماعی و اقتصادی در سالمندان کند. در همین راستا شناسایی مداخلات کارآمدتر ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی سالمندان انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان شهر تهران در سال 1400 بود که 45 نفر از میان سالمندان به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس احساس تنهایی (دی توماسو و همکاران، 2004) استفاده شد. در پژوهش حاضر از روش های مداخله معنادرمانی (فرانکل، 1963) و روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2004) استفاده شد و درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های معنادرمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه از لحاظ احساس تنهایی در مرحله پس آزمون با تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<) و دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه، بر متغیر احساس تنهایی و مؤلفه های آن تأثیرگذار بوده اند اما اثربخشی دو گروه مداخله با هم تفاوت معناداری نداشت (05/0 P<). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی با وجود استفاده از تکنیک های منحصربه فرد خاستگاه و ویژگی های مشنرک کارآمد و کاربردی دارند که احساس تنهایی را در سالمندان به یک اندازه کاهش می دهند.
۵.

ارزیابی دیدگاه والدین برای واکسینه کردن کودکان استثنایی در برابر ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیدگاه والدین کودکان استثنایی وا کسن کووید- 19 ویروس کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۹
زمینه و هدف: با توجه به احساس نیاز به مهار و مدیریت چالش بزرگ همه گیری کووید- 19 در بهداشت عمومی اغلب کشورها و اثرات روان شناختی نامطلوب شیوع این بیماری در کودکان با نیازهای ویژه و مراقبان آنها، توجه بیشتر صاحب نظران برای وا کسیناسیون این کودکان ضرورت پیدا می کند؛ اما چون وا کسینه شدن کودکان، مشروط به رضایت والدین است، بدین ترتیب برنامه ریزی برای آماده سازی اذهان مراقبان، کمک زیادی به رفع این چالش می کند. هدف مطالعه بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و نگرش والدین به وا کسینه شدن در برابر کووید- 19 بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 187 نفر از والدین کودکان با نیازهای ویژه زیر 12 سال، به صورت آنلاین یک نظرسنجی مقطعی را در بازه زمانی سه ماهه تکمیل کردند و درنهایت ارزیابی جمعیت شناختی و ارتباط آن با دیدگاه والدین کودکان با نیازهای ویژه در مورد تزریق وا کسن با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل های توصیفی و مدل تحلیل واریانس و آزمون خی دو صورت گرفت. نتایج: نتایج نشان داد تقریباً 67 درصد از والدین قصد داشتند کودک خود را در برابر کووید- 19 وا کسینه کنند. در این مدل تحلیلی، اعتقاد مثبت به وا کسن، عدم اعتقاد به آسیب وا کسن، اعتماد به ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی و وضعیت وا کسیناسیون والدین با قصد وا کسیناسیون ارتباط عکس داشت. نتیجه گیری: علیرغم اعتماد والدین به توصیه های ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کودکان، یافته ها نشان داد که تکیه بر روابط قابل اعتماد به تنهایی ممکن است کافی نبوده و به آموزش اضافی برای تقویت اعتماد به وا کسن نیاز باشد.
۶.

اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی نگرش به باروری و فرزندآوری مادران اختلالات طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی ب ر زندگی خانوادگی می گذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیف اوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر ساری در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس نگرش به باروری و فرزندآوری سودربرگ و همکاران (2013) بود. نتایج آزمون نشان داد که واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود بر نگرش به باروری و فرزندآوری مادران فرزند با اختلالات طیف اوتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود با بهره گیری از آموزش روش های مناسب برای پذیرش واقعیت و انتخاب های اخلاقی و مسئولانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود نگرش به باروری و فرزندآوری مورداستفاده قرار گیرد.
۷.

مقایسه نشخوار فکری و اضطراب در مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه در دوران همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مادران نشخوار فکری همه گیری کووید - 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۳
زمینه و هدف: مادران دانش آموزان با نیازهای ویژه در امر مراقبت از فرزندان و تحصیل آنان، سطح بالایی از استرس و اضطراب را از خود بروز می دهند، که این موضوع در دوران همه گیری کووید- 19 بیش از پیش حائز اهمیت می باشد و نه تنها بر س المت روانی آنان آثار منفی دارد، بلکه تأثیرات مخربی بر س المت کودکان نیز می گذارد. در همین راستا، هدف مطالعه حاضر، مقایسه نشخوارفکری و اضطراب در مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه در دوران همه گیری کووید- 19 است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه ای بود که در سال تحصیلی 1401 - 1400 در مدارس ابتدایی غرب استان گی الن مشغول تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 68 نفر از مادران دانش آموزان با نیازهای ویژه )در گروه های کم توان ذهنی، اخت الل طیف اُتیسم، اخت الل یادگیری ویژه و آسیب شنوایی( و 83 نفر از مادران دانش آموزان بدون نیازهای ویژه بود که به روش نمونه گیری دردسترس و برحسب شرایط ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس پاسخ نشخواری نولن هوکسما و مارو ) 1991 ( و پرسشنامه اضطراب کتل ) 1905 ( بودند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات مؤلفه های اضطراب در گروه مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین نمرات نشخوار فکری در گروه مادران در سطح 05 / 0 تفاوت معناداری وجود دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: این پژوهش تفاوت معنادار بین نشخوارفکری در مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه در دوران همه گیری کووید 19 را نشان داد. بنابراین مربیان و معلمان مدارس استثنایی می توانند از نتایج این پژوهش در برنامه های آموزشی خود استفاده کنند.
۸.

فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل درمان اضطراب کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
۹.

تأثیر آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نافرمانی مقابله ای مدیریت خشم فرزند پروری توجه انتخابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه ۹ شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بود که از بین آنها تعداد ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از راه نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی با گروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و روان درمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.
۱۰.

مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان با دامنه سنی 3 تا 19 سال: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات اضطراب درمان کودکان و نوجوانان مطالعه مروری نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۹۳
زمینه و هدف: پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان انجام شد. روش: در پژوهش حاضر، با استفاده از جستجوی کلیدواژه های تخصصی A nxiety, Disorders, Treatment Randomized Controlled Trial, children and adolescents 3 to 19 years old در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی Google Scholar، PubMed، Scopus دربازه زمانی 2020 )از ماه ژانویه( تا 2021 )تا ماه دسامبر ( مورد جستجو قرار گرفتند. یافته ها: بررسی های انجام شده، حا کی از تأثیر درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر هدف و درمان های چهره به چهره و حضوری بر کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان با اخت اللات اضطرابی بود. همچنین درمان آموزش کنترل توجه و تعدیل سوگیری توجه در کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان مقاوم به درمان شناختی رفتاری، مؤثر بود. داروی ضدافسردگی سرترالین نیز موجب کاهش اخت الل اضطرابی نشد. روش های حواس پرتی مختلف مانند کارت های حواس پرتی، واقعیت مجازی، بازی های ویدیویی، حواس پرتی سمعی و بصری با هِد سِت، آمادگی روان شناختی قبل از عمل جراحی از طریق کتابچه و تصویر، و بازی های آموزشی و هنردرمانی مانند نقاشی و موسیقی درمانی نیز در کاهش اضطراب موقعیتی مؤثر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، درمان های متنوعی را با توجه به سن و شرایط مراجع، برای کاهش اضطراب کودکان می توان به کاربست.
۱۱.

تأثیر آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر انگیزش خواندن در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی ذهن مداخلات بازی محور نقص در کارکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: سبک اسنادی و انگیزش خواندن از جمله عوامل مهم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر آموزش سبک اسنادی مثبت بر انگیزش در دانش آموزان نارساخوان است. روش: روش این پژوهش، آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت بود که در سال تحصیلی 1399 - 1398 در مرا کز اخت الل یادگیری مشغول تحصیل بودند. از این جامعه آماری بر حسب شرایط ورود و خروج افراد نمونه، 30 دانش آموز انتخاب شده و سپس به دو گروه آزمایشی و گواه به طور تصادفی جایدهی شدند. در این مطالعه آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی ) 1387 ( جهت تشخیص نارساخوانی اجرا شد، آنگاه پرسشنامه ویگفلد و گاتری ) 1997 ( جهت اندازه گیری سطح انگیزش خواندن استفاده شد که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایشی برنامه بازآموزی سبک اسنادی مثبت را طی 11 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 6 هفته دریافت کردند. ولی گروه گواه بجز برنامه متداول آموزشگاه، برنامه دیگری دریافت نکردند. در نهایت داده های به دست آمده با روش های آماری آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مداخله بازآموزی اسنادی موجب بهبود انگیزش خواندن در دانش آموزان نارساخوان شد. یعنی نشان دهنده افزایش معنا دار انگیزش دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه است ) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: درمان بازآموزی اسنادی با ایجاد اسنادهای مثبت باعث تأمین سالمت روانی دانش آموزان نارساخوان می شود. بدین نحو می توان از هدر رفتن وقت، انرژی و هزینه های گزاف ناشی از مداخله های درمانی این گروه، تا حدودی پیشگیری کرد.
۱۲.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سوء مصرف مواد انعطاف پذیری روانشناختی درمان نگهدارنده تحمل پریشانی خودنظم جویی ارادی ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
زمینه: سوءمصرف مواد یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر بوده و تأثیر آن در ظهور سایر آسیب های اجتماعی نمود عینی دارد و بخش قابل توجهی از سرمایه ها و امور را به خود اختصاص می دهد. با این حال روش های درمانی مختلف نتایج چندان موفقی در سازه های روانشناختی اعتیاد به همراه نداشته و بازگشت به مصرف مجدد در افراد ترک کرده همچنان شیوع بالایی دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399-1400 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی ذهن آگاهی (کابات زین، 2002) قرار گرفتند. در نهایت داده ها به وسیله تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر هر سه متغیر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0/0001 p<) و میانگین گروه آزمایش، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0/0001 p<). نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان ذهن آگاهی با کمک به افراد در تمرکز بدون قضاوت روی تجربیات در زمان حال، بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است؛ بنابراین می توان از درمان ذهن آگاهی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد بهره برد.
۱۳.

تأثیر آموزش شفقت به خود برحرمت خود و تنیدگی ادراک شده مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شفقت به خود حرمت خود تنیدگی ادراک شده مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از رایج ترین اختلال های دوره کودکی با میزان شیوع نسبتاً بالا است که می تواند مشکلات فراوانی به علت رفتارهای تکانشی، فزون کنشی، و نارسایی توجه برای فرد مبتلا، همسالان، معلمان، و والدین در زمینه های مختلف آموزشی ، اجتماعی، و خانوادگی ایجاد کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر حرمت خود و تنیدگی ادراک شده مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه مورد مطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به صورت گروهی شرکت داده شدند، ولی گروه گواه در این مدت هیچ مداخله ای را دریافت نکردند و فقط جلساتی جهت پاسخدهی به برخی سوالات نامرتبط با حوزه شفقت ورزی برای آنها برگزار شد. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه حرمت خود سورنسن (2006) و پرسشنامه تنیدگی ادراک شده کوهن و همکاران (1983) ارزیابی شدند. تحلیل داده ها نیز با آزمون t مستقل با نمرات افتراقی نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج مداخله آموزش شفقت در مرحله پس آزمون حاکی از آن بود که به طور معناداری نمرات حرمت خود گروه آزمایش، افزایش (001/0 p<، 571/11-=t) و نمرات تنیدگی ادراک شده، کاهش ( 001/0p<، 642/9-=t) یافته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش شفقت با تأکید بر مؤفه هایی همچون مهربانی با خود در زمان تنش و سختی ها، اشتراکات انسانی، ذهن آگاهی و حضور در لحظه، و همچنین با قرارگیری در گروه همنوعان خود باعث بهبود سطوح حرمت خود و کاهش تنیدگی ادراک شده مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شده است. بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزش والدین، توسط متخصصان حوزه های مختلف اجرا شود.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام مردان دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان رباط کریم از اسفند 1399 تا خرداد 1400 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 71 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودتنظیمی ارادی استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت 10 جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی، و ذهن آگاهی قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت گروه آزمایش و گروه گواه در هر سه رویکرد معنادار بود و به ترتیب ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و مصاحبه انگیزشی بیشترین تأثیر را بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده داشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که افراد دارای اختلال مصرف مواد با یادگیری فنون مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و مصاحبه انگیزشی می توانند به خودتنظیمی ارادی بیشتری دست پیدا کنند، اما فنون ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیش از مصاحبه انگیزشی در این امر توفیق دارند.
۱۵.

مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلال های شایع عصبی تحولی است که تشخیص آن در فرزند، روی کیفیت زندگی والدین به ویژه مادر تأثیر منفی بسیاری دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم شهر رشت در سال 1399 بودند که برحسب شرایط ورود و خروج انتخاب شدند که در یکی از سه گروه مداخله شناختی رفتاری، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گواه جایدهی شدند. در ابتدا پرسشنامه حرمت خود (سورنسن، 2005) به عنوان پیش آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. گروه آزمایش یکم، آموزش شناختی رفتاری را در ده جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه گواه، مداخله ای را دریافت نکردند. سپس از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از سه ماه، پیگیری انجام شد. داده ها به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تی وابسته تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود، (1/318) واحد تفاوت نسبت به گروه آموزش شناختی رفتاری دارد و نتایج آزمون تی وابسته نشان داد در گروه آموزش شناختی رفتاری (491/0 P= 713/0- =(11)t) و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد (067/0 P= 028/2 =(11)t) تفاوت معناداری بین دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر حرمت خود مشاهده نشد (0/05p< ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان بیان کرد که هر دو روش آموزش شناختی رفتاری و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم را افزایش داد. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۱۶.

اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی با اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 9 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 45 نفر بر حسب شرایط ورود و خروج و نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مطالعه شده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان، مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش بازداری پاسخ بودند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه های آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری دارد (5/0>P). همچنین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی دارد (5/0>P). نتیجه گیری: بنابراین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری می تواند به عنوان روش های مداخله ای برای بهبود بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای استفاده شود.
۱۷.

تأثیرآموزش تلفیقی کنش های اجرایی گرم و سرد برتنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تنظیم هیجان کنش های اجرایی گرم و سرد کودکان والد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۰
بدکارکردی هیجانی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، سازش یافتگی آنها را به خطر می اندازد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیرآموزش تلفیقی کنش های اجرایی گرم و سرد برتنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 9 تا 12 ساله با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر رشت بودند که در سال 1400 به مراکز درمانی مراجعه کردند. نمونه پژوهش 26 کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از جامعه آماری ذکر شده بود که با روش دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. کودکان گروه آزمایش و مادران آنها هرکدام برنامه مداخله ای موردنظر را طی 10 جلسه دریافت کردند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس درجه بندی کانرز و چک لیست تنظیم هیجان بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد، آموزش تلفیقی کنش های اجرایی بر بهبود تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر بود. تلفیق آموزش کنش های اجرایی گرم و سرد و مداخله در سطوح کودک-والد، در ارتقاء تنظیم هیجان کودکان با این اختلال نقش داشت؛ بنابراین استفاده از مداخلات چندبعدی پیشنهاد می شود.
۱۸.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی کنترل بازداری توجه انتخابی اختلال نقص توجه/بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۱۳
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از نافذترین اختلالات عصبی تحولی می باشد که با نقایصی در ابعاد شناختی_رفتاری همراه بوده و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد. امروزه به دلیل عوارض جانبی داروها، از درمان های غیردارویی برای درمان این اختلال استقبال شده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی افراد بزرگسال مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر رشت بود. انتخاب نمونه (30 مرد، 15 نفر در هر گروه) به صورت هدفمند و در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی بر اساس تشخیص اولیه روان شناس، مصاحبه بالینی پژوهشگر و آزمون تشخیصی پژوهش انجام شد. مداخلات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای، و تکالیف خانگی 45 دقیقه ای و 3 روز در هفته انجام شد. پس از اتمام مداخله آموزشی (بهمن ماه 1399)، مرحله پس آزمون اجرا و در نهایت مرحله پیگیری سه ماه پس از برگزاری پس آزمون انجام شد. ابزارها شامل مقیاس غربال گری نقص توجه بزرگسالان/بیش فعالی Conners، ، و تست Go/No-Go بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود کنترل بازداری و توجه انتخابی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتیجه گیری: توصیه می شود روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کلینیک ها و مراکز خدمات روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای موثر به کار گرفته شود.
۱۹.

طراحی مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان

تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۸
زمینه و هدف: اضطراب یکی ازشایع ترین اختلالات درون نمود دوران کودکی است و می تواند زمینه ای برای رشد و تداوم اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان در مراحل دیگر زندگی گردد. لذا شناسایی و درمان کودکان مضطرب بسیار حایز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان ، اجرا گردید. روش پژوهش: پژوهش حاضر دارای دو بخش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی به منظور طراحی مداخله چند وجهی، از روش تحلیل مضامین، اساس محتوای مداخله چندوجهی شناسایی و طراحی گردید و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در مرحله کمی پژوهش اثربخشی مداخله چندوجهی در کاهش اضطراب کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش این بخش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 8-12سال مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر رشت و مادران آنها بود که به صورت تصادفی 40 کودک و مادران آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) و گروه گواه (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت درمان مداخله چندوجهی به مدت 24 جلسه (16 جلسه کودک، 8 جلسه مادر) 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه در فهرست انتظار ماند و تا زمان پس آزمون هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکرد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا گردید و بعد از 4 ماه پیگیری انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ارتقا یافته اضطراب کودکان اسپنس نسخه کوتاه (2018)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش به روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. . یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری در اضطراب تفاوت وجود دارد (05/0> P ). به عبارتی برنامه مداخله چندوجهی موجب کاهش اضطراب در کودکان مضطرب گردید و این کاهش در دوره پیگیری هم ادامه داشت . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله چندوجهی با درنظرگرفتن ابعاد مختلف کودک مداخله کارآمدی جهت کاهش اضطراب کودک می باشد.
۲۰.

اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی پریشانی روانشناختی شفقت به خود مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه، همراه با دوره پیگیری استفاده شد. نمونه شامل 28 مادر از مادران کودکان 5 تا 11 ساله پسر و دختر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی درمانی خودشفقت ورزی به صورت گروهی شرکت داده شدند و گروه گواه پس از پایان مطالعه، خلاصه ای از درمان را به طور فشرده دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نیز نشان دادند درمان خودشفقت ورزی اثر معناداری بر نمره افسردگی، اضطراب و تنیدگی دارد؛ بدین ترتیب که نمرات افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، به طور معناداری کاهش یافته است؛ این کاهش معنادار در دوره پیگیری نیز پایدار بود. نتایج نشان دادند آموزش خودشفقت ورزی نتایج بسیار مفیدی برای مادران، به ویژه برای کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی آنها دارد و می تواند به منزله یکی از آموزش های برتر در مقایسه با سایر آموزش ها اجرا شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان