محمود شهبازی

محمود شهبازی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

جادوی مجاورت در گفتارهایی چند از خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جادوی مجاورت موسیقی درونی تکرار نهج البلاغه خطبه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۲۲۸
بارزترین ویژگی نهج البلاغه،عبارت پردازی زیبا، آرایش لفظی و روح و آهنگ حماسی آن است. کمتر جمله و عبارتی در سخنان امیرالمونین علی (ع) به چشم می خورد که مسجع و موزون نباشد. از این رو کلام ایشان عرصه گاه پیدا و پنهان «جادوی مجاورت» است. ﺟﺎﺩﻭی ﻣﺠﺎﻭﺭﺕآن گونه که شفیعی کدکنی می گوید به معنایﺗﮑﺮﺍﺭهایﺁﻭﺍیی است کهﮐﺎﺭﮐﺮﺩیﻣﻌﻨ ﺎییﺩﺭﻣ ﺘﻦﺍیﺠ ﺎﺩﮐﻨﻨﺪ. ﻣﻨﻈﻮﺭﺍﺯﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎیﻣﻌﻨﺎیی؛ﺍﻧﺴﺠﺎﻡﻭﺍﺗﺤاﺩﻣﻌﻨﺎییﺑﺨﺸیﺪﻥﺑﻪﻭﺍﮊﮔﺎﻧیﺍﺳﺖﮐﻪﺍﺯﻟﺤﺎﻅﻣﻌﻨﺎییﺍﺯﻫﻢﺩﻭﺭﻧﺪﻭ یﺎﺁﻓﺮیﻨﺶﻣﻌﻨﺎیﺗﺎﺯﻩﺍﺯﻭﺭﺍیﺗﺸ ﺎﺑﻪﺻ ﻮﺭیﺩﻭﻭﺍﮊﻩ یﻣﺘﺒ ﺎیﻦﺩﺭ مجاورت هم. این پژوهش با تحلیل جادوی مجاورت در دو محور هم نشینی و جانشینی، هنرسازه هایی که در فرآیند انتخاب و ترکیب واژگان بر این دو محور، دست به آشنایی زدایی در بافت معمول کلام می زند را بازمی شناساند و معانی تازه ای که از این رهگذر در اسلوب و ساختاری نو خلق می شود را به مخاطب می نمایاند. آن چه از این پژوهش بدست آمد به ما نشان می دهد جادوی مجاورت در کلام امیرمومنان(ع) در همگونی و هم آوایی الفاظ و کلمات منحصر نمی شود و حضرت بی نیاز از صنایع بدیع و در درونی ترین لایه های بافت کلام که همان موسیقی معنوی است نیز دست به آفرینش معانی می زند. جادوی مجاورت در این عرصه با ایجاد تناسب های پنهانی میان اجزاء سخن، نقش خود را به عنوان عنصری بی بدیل در اعجاز کلام حضرتعلی(ع) نشان می دهد.
۲۲.

ارتباط و پیوند شرط و جواب شرط در اسالیب شرطی زبان عربی با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم علم نحو اسلوب های شرطی رابطه سبب و مسبب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۰
  در اسلوب های شرط باید بین شرط و جواب تناسب برقرار باشد به عبارت دقیق تر جمله شرط باید سبب برای جواب شرط باشد؛  یعنی اولی مقدمه برای دومی باشد، همانند ارتباط مقدمه با نتیجه، یا ارتباط مسبب با سبب، اما در قرآن کریم مواردی وجود دارد که به ظاهر شرط سبب جواب نیست، که باید مورد کنکاش قرار گیرد و دلیل آن مشخص گردد. برخی معتقدند در جملههای شرطی وقوع جواب شرط متوقف بر وقوع فعل شرط است و این یک اصل است و گاهی اسلوب های شرطی از این اصل خارج میشوند؛ به طوری که جواب شرط مسبب از فعل شرط نیست.  ما در این مقاله در پی آن هستیم که با بهره گیری از آیات قرآن ثابت کنیم در اسلوبهای شرطی بین شرط و جواب تناسب و ارتباط وجود دارد و جواب شرط مسبب از فعل شرط است و در آیاتی از قرآن که به ظاهر فعل شرط سبب جواب شرط نیست ممکن است جواب شرط در تقدیر باشد یا آنکه چنین آیاتی نیاز به تحلیل و بررسی دقیق دارند. یافتههای این تحقیق حاکی است که در اسلوب های شرط حتما باید بین شرط و جواب تناسب برقرار باشد و نظر برخی نحویان مبنی بر این که گاهی شرط از این اصل خارج می شود بدون توجه به معناشناسی است. در آیاتی از قرآن که به ظاهر فعل شرط، سبب جواب شرط نیست ممکن است جواب شرط در تقدیر باشد و به قصد ایجاز حذف شده است، و در برخی آیات جمله ای که به جای جواب شرط قرار گرفته جمله تعلیلیه (بیان علت) است.    
۲۳.

تحلیل کاربست گفتمان سکوت در سوره مبارکه یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم سوره یوسف گفتمان سکوت سکوت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۱۸
سکوت به مثابه یک کنش ارتباطی، نقش مهمی در انواع گفتمان ایفا می کند. سکوت شالوده زبان، فکر و شناخت است. سکوت متمم گفتار و یا بیش تر از آن است. وجود عناصر غایب در گفتمان، با حضور معنادار خود تأثیر بسزایی بر مخاطب می گذارند و او را به اندیشه فرا می خوانند. قرآن کریم به عنوان یک اثر بلاغی و ادبی دارای عناصر غایب و مسکوت بسیاری است که پژوهشگران را برای واکاوی آیات الهی برمی انگیزد تا دیگر نکات بلاغی آن را  آشکار سازند. در جستار حاضر برآنیم به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه گفتمان سکوتِ روایی و با استناد به تفاسیر قرآنی معتبر، سوره یوسف را در سه سطح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی واکاوی کنیم. در این راستا به دنبال پاسخی روشن به این سوال هستیم که سکوت چه تأثیری در چندمعنایی و خوانش سوره مذکور دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سوره یوسف از سه سبک سکوت برخوردار است که نشان از انسجام ساختاری و معنایی این آیات الهی دارد. سکوت ساختاری ضمن موجز ساختن کلام، گره افکنی و تعویق معنا، در کنار سکوت معنایی به تصویرسازی پرداخته و فضا را ملموس تر کرده است. سکوت کاربردشناختی با بسامد بالای خود، مؤید عفت و معصومیت حضرت یوسف است. کامل شدن شکاف های موجود به کمک دانش پیشین مخاطب و بافت، سبب بازاجرایی و خوانش معانی می شود و زمینه تفاسیر متعدد برای آیات الهی را فراهم می سازد.  
۲۴.

تبیین کارکرد استدلالی- اقناعی فن بدیعی «اقتباس» براساس تکنیک احتجاجی «حجت سلطه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتباس حجت سلطه نظریه احتجاج پرلمان و تیتکا کارکرد استدلالی - اقناعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
فن بدیعی اقتباسْ فرایند ستاندن کلام مقدس (کلام الهی/ کلام بزرگان دینی) و کاربست آن در کلام بشری است. این فن مانند بسیاری دیگر از فنون بدیعی به سبب سیطره رویکرد زینت انگارانه نسبت به علم بدیع، عموماً ابزاری تزیینی تلقی می شود و درباره کارکردهای اساسی آن غفلت شده است. پژوهش حاضر کوشیده است تا با روشی توصیفی تحلیلی، در مقام نظری و نیز در مقام عملی، از این رویکرد فاصله بگیرد. بدین منظور، ازسویی با طرح و بررسی اندیشه های بلاغیان درباره فن اقتباس و ازسوی دیگر با ارائه و تحلیل نمونه هایی بلیغ از دو زبان عربی و فارسی کوشش شده است تا کارکرد استدلالی اقناعی این فن برجسته شود؛ به همین سبب براساس یکی از حجت های مطرح شده در نظریه «احتجاجِ» پرلمان و تیتکا، تحت عنوان حجت «سلطه»، تصویری روشن از اینگونه کارکرد فن اقتباس ارائه خواهد شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در فرایند فن اقتباس می توان آیات قرآن کریم و احادیث و روایات را حجت و دلیلی موثق و معتبر برای تأیید و تقویت ادعای خود دانست و با استفاده از سلطه و نفوذ این متون مقدس اسلامی، مخاطبِ معتقد را به اقناع واداشت. گفتنی است چنین اقتباسی بهترین راه مقابله با فردی است که با تضمین کلام بشری درپی تأیید و تقویت ادعای خود برآمده است. همچنین بهترین راه مقابله با ادعای فردی که به سلطه متون مقدس متمسک شده، تمسک به همین نوع مرجع مقدس است. البته باید در نظر داشت همه اینها تنها زمانی میسر خواهد بود که طرفین فهم مشترکی از متون مقدس داشته باشند؛ در غیر این صورت، این سازوکار احتجاجی راه به جایی نخواهد برد. ارائه الگویی فراگیر از کارکرد استدلالی اقناعی فن اقتباس برای حجت سلطه یکی دیگر از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر است.
۲۵.

الصعاليک؛ من النرجسيه إلي اليوتوبيا في ضوء نظريه هاينزکوهت وجورج فلز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النرجسیه الصعالیک هاینزکوهت جورج فلز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
تلعب النرجسیّه دوراً مهماً فی تحدید هویه المرء وتدلّ علی الخصائص المتمثلّه بحبّ الذات والتفرّد، ویری بعض الباحثین أنَّها ناجمه عن خلل نفسی أسهم المجتمع فی ظهوره وانتشاره علی نحو واسع. والیوتوبیا منسوبه إلی «طوبی» و«طوباویّه» فی الحیاه الدنیا وتدلّ علی المدینه الفاضله علی ضوء نظریه المحلّل النفسی، «جورج فلز». یتبع هذا البحث دراسه سیکولوجیّه لمعالجه النرجسیّه والیوتوبیا فی شخصیّه الصعالیک فی ضوء آراء «هاینزکوهت» و«جورج فلز» اعتمادا علی المنهج الوصفیّ- التحلیلیّ.من نتائج البحث أنّ الصعالیک کانوا نرجسیین معتدین بأنفسهم معجبین بها بإفراط  وأسباب ذلک یمکن أن تکون الحقاره وطردهم من القبیله والتمییز اللونی وضیم القبیله وحیاتهم الخاصّه ولجوئهم إلی البیداء والوحوش، ولکن لا یدلّ هذا العصیان الروحیّ علی التوحّش المحض فی الصعالیک کما یری بعض الباحثین، بل إنّ أعمالهم الأدبیّه أدّت إلی نشر فکره الیوتوبیا فی المجتمع وهی تدور حول المفاهیم الّتی یؤکد الإسلام علیها کالخروج علی الظلم الاجتماعیّ وبثّ فکره الوحده الاجتماعیّه والمساواه، مقارناً بما قال جورج فلز الانجلیزیّ فی الیوتوبیا.
۲۶.

دراسه الحال وواوها من منطلق معاني النحو للجرجاني(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النحو معانی النحو واو الحال صور الحال الفروق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
ما تتجرّد عنها وجوبا أو جوازا. ویبدو فی بادیء النظر أن هذه الصور مترادفه یمکن إحلال بعضها للآخر. والحقیقه لیس کذلک، بل کل صوره منها تمثل معنیً لطیفاً ودلاله دقیقه تُدرس علی ضوء معانی النحو التی تَمّ تأسیسها بید عبد القاهر الجرجانی، والتی تکشف عن الفروق بین مختلف التعبیرات فی اللغه. هذه المقاله ترید أن تدرس الفرق بین ضروب الحال ترکیزاً علی الحال التی تقترن بالواو أو تتجرد عنها بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی وتمخضت عن هذه لنتائج: اقتران الحال بالواو فیما یجب یعود إلی صیاغه اللغه وفیما یجوز یعود إلی دلاله اللغه ونظم الکلام فی رأی الجرجانی. یحصل الفعل المضارع حالا متلبسا مع عامله؛ وإن دخلت علیه الواو تدل علی استمرار الفعل المضارع إلی زمن التکلم. الحال المفرده تمثل الاهتمام بالحال، وما یقابلها من الحال الجمله الاسمیه المتصدره بضمیر ذی الحال تمثل الاهتمام بالفاعل. تفید الجمله الاسمیه حالا أن الحال کانت أصلا ثابتا مستقرا، إن اقرنت بالواو؛ وإن سقطت الواو منها تلازم العامل والأولی آکد من الثانیه. تدل الجمله الفعلیه المتصدره بالفعل الماضی حالا علی أن الحال حصلت قبل عاملها وانتهت عند اقترانها بالواو، وسقوط الواو منها یدلّ علی التلازم والتزامن بین الحال وعاملها کأن الحال هی العامل وعلی العکس. تلعب الواو الحالیه مع "لم" و"لما" نفس الدور الذی لعبت مع الفعل الماضی حالا لقلبهما المضارع ماضیا.
۲۷.

آشنایی زدایی در تضمین های نحوی افعال آیات سوره بقره قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم تضمین نحوی آشنایی زدایی افعال لازم افعال متعدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۷
آشنایی زدایی یکی از روش های برجسته سازی در یک اثر ادبی است که خروج از زبان معمول و معیار نامیده می شود. استفاده از این روش علمی - ادبی به زیبایی و پویایی کلام، منجر و موجب می شود شنونده و خواننده متن، به آن توجه ویژه ای داشته باشد. همچنین، تضمین نحوی این است که یک فعل به وسیله حرف جر غیرمعمول، متضمن معنای فعل دیگری باشد. درواقع یک فعل دارای دو معنا شود؛ یعنی فعل مذکور یک معنا داشته باشد و حرف جر آن، معنای دیگری به فعل بدهد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی، تضمین های نحوی به کاررفته در آیات سوره بقره را از منظر آشنایی زدایی بررسی کند و میزان توجه قرآن، به استفاده از امکانات زبانی و شگردهای زیباسازی کلمات قرآنی را آشکار سازد. همچنین، بر آن است که تضمین های نحوی به کاررفته در قرآن را با نظریه صورت گرایان در آیات سوره بقره تطبیق دهد. این مقاله با استفاده از کتاب های ادبی، نحوی، لُغوی و تفسیری، تأثیر تضمین نحوی را در فهم معانی کلمات قرآنی بررسی می کند و دشواری های نحوی آیات را با بهره گیری از صنعت تضمین نحوی و تأثیر آن را در بهتر فهماندن معانی قرآن بیان می کند و درصدد بررسی معنای تضمین نحوی افعال در آیات قرآن است.
۲۸.

دراسة النرجسيّة الأدبيّة في تقديم النماذج التربويّة - الأخلاقيّة في أشعار الشعراء العرب المعاصرين بالاعتماد على نظریة «الذات» لهاينز کوهوت (محمود سامي البارودي انموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النرجسیه الأدبیه هاینزکوهت البارودی النموذج الأخلاقی - التربوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۵
الیوم إذ یلقی الإهمال والغزو الثقافی فی إطار عوامل جذب افتراضیه، بظلاله على أفکار الناس، تتخذ المهمه الأخلاقیه - التربویه للشعر فی میدان الأدب، دوراً أکثر أهمیه، رغم اختلاف آراء النقاد والأدباء بهذا الشأن، إلا أنه یجب القول بأن الشعر لیس مجرد حفنه من التشبیهات والاستعارات والصور، ولا شک أنّه یحمل معه رساله أخلاقیه وعاطفیه. یتمثل هدف الکاتب، إلى جانب تأکیده على وجود التفاعل بین الفن والأخلاق، بدراسه دور النرجسیه فی تقدیم النماذج السلوکیه - الأخلاقیه فی الأدب العربی المعاصر، وفقاً لمنهج تحلیل المحتوى ووصفه استناداً إلى شعر محمود سامی البارودی. تشیر نتائج البحث إلى أن ذلک التطور الضخم الذی حدث فی الأدب العربی المعاصر، شق طریقه إلى مجال النرجسیه أیضاً، فأبعده عن الترکیز على النرجسیّه والتعطش لحب الظهور، وأدخله إلى الحدود الطوباویه وتصویر مدینه فاضله، ولذلک ومع استعراض أشعار محمود سامی البارودی، الشاعر العربی النرجسی المعاصر الکبیر، اتّضح أن مفاهیم مثل الإشاده بالشجاعه والبطولات، ومقارعه الفقر، وامتلاک الروح الجهادیه والاستشهادیه، وعدم التعلق بالدنیا وملذاتها، والعفه والحشمه، وتجنب النمیمه والکذب والإسراف، والوفاء بالعهد، والصبر والجلد، والسخاء والکرم، هی من جمله أهم مکاسب النرجسیه الأدبیه الصحیه فی شخصیه الشاعر.
۲۹.

خوانشی کاربردشناختی از فن بدیعی «مبالغه» بر اساس «اصل همکاری» گرایس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع مبالغه کاربردشناسی گرایس اصل همکاری قاعده کیفیت تضمن های مکالمه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
مبالغه ازجمله برجسته ترین شگردهای کلامی است که از دیرباز توجه بسیاری از زبان پژوهان را به خود جلب کرده و به گونه ای ویژه در ذیل علم بدیع طرح یافته است. آنچه درباره این فن بدیعی، مانند هر فن بدیعی دیگری، مهم است آنکه طی چه فرایندی آفرینش یافته و چگونه دریافت و خوانش شده است. پژوهش حاضر برای پاسخ به چنین پرسش بنیادینی، روش توصیفی تحلیلی را در پیش گرفته و با بهره مندی از نظریه کاربردشناختی «اصل همکاری گرایس» به تجزیه و تحلیل فرایند ساختی- معنایی این فن بدیعی پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که آفرینش فن بدیعی مبالغه در اساس بر رعایت نکردن آنچه گرایس قاعده «کیفیت» می نامند، استوار است؛ چراکه در روند آفرینش این فن، متکلم از اینکه اطلاعاتی درست و استدلال پذیر در اختیار مخاطب قرار دهد، خودداری کرده و بدین گونه قاعده کیفیت را رعایت نمی کند؛ البته باید توجه داشت که رعایت نکردن قاعده کیفیت در این فرایند عامدانه و به گونه ای آشکار و تشخیص پذیر بوده [= نقض قاعده کیفیت] و متلکم نه با هدف فریب دادن یا گمراه ساختن مخاطب [= تخطی از قاعده کیفیت]، بلکه با هدف رهنمون ساختن وی به «تضمن مکالمه ای» دست به چنین کاری می زند. این مطلب می تواند معیاری دقیق برای تمییز مبالغه از سخن دروغین قلمداد شود.
۳۰.

دراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التغریب الأثریه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی نبیل یاسین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۲۰
یعدّ الإنزیاح من مصطلحات النظریات النقدیه من قبل الشکلانیین الروسیین. وهذه العملیه إحدی طرق أثریّه النص الأدبی الذی یمکن أن نعدّه الخروجَ من اللغه القیاسیه والعادیه. ویعتقد لیتش اللغوی الإنجلیزی أن أثریّه النص تنجز فی قسمین: «الإنزیاح» و«زیاده القاعده». وإنه عرّف ثمانیه أقسام من الإنزیاح. قد بحثت هذه الدراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین الشاعر العراقی بالمنهج التوصیفی التحلیلی. أبدع الشعراء المعاصرون فی اللغه والمفاهیم الشعریه عبر الإتّجاه الحداثی ونبیل یاسین واحد منهم. ونتائج الدراسه تشیر إلی أنّ الإنزیاح وزیاده القاعده أدّیا إلی الأثریّه فی أشعار نبیل یاسین. وقد تجلّی الإنزیاح الإیقاعی فی إطار الإشباع والتشدید والسکون فی شعره. ویستطیع الشاعر إنتقال المفاهیم والمشاعر إلی المخاطب عبر إختیار خاص للکلمات بسبب مشابهتها وتناغمها الأکبر مع أجزاء الکلام الأخری. وطرق الإنزیاح الکتابی فی شعره هی: إستخدام الأشکال والفصل بین حروف الکلمات والتقطیع الکلامی وإستخدام علامه التنقیط وإستخدام علامه الکتابه فی أمکنه غیر مناسبه وإستخدام الأعداد والإضافه. ولقد تمکّن إیجاد علاقه مستمره بین الکلمات والمعنی عبر الإنزیاح الکتابی. وقد تجلّی زیاده القاعده فی إطار تکرار الإسم والحرف والفعل والجمله والعبارات. وإستعمال الإنزیاح وزیاده القاعده فی شعره بهدف الأثریّه وإنعکاس الأزمات والظروف المتوتره فی العراق؛ لذلک تمتّع من هذه العملیات من أجل الإبتکار فی بنیه اشعاره ولغتها وخلق معان جدیده.
۳۱.

واکاوی معنای معنا در خطبهل شقشقیه، بر اساس نظریه نظم جرجانی (مطالعه موردی استعاره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای معنا استعاره نظریه نظم نهج البلاغه جرجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۴
کشف لایه های نهفته وپنهان یک متن که با مشارکت پویا ونگرش خلاقانه خواننده حاصل می گردد، موجب ارزشمند شدن وبازتولید معانی مبهم و دورازذهن می گردد؛ ادیب ونویسنده حاذق وخلاق، از طریق شیوه غیرمستقیم کلام، خواننده را به تلاش فکری وا می دارد واینگونه میزان اثرگذاری سخن خویش به مخاطب را افزایش می دهد. جرجانی بین نظم ومعنا ارتباط مستحکمی برقرار می کند. وی با پایه گذاری نظریه نظم خود، مسئله معنای معنا را مطرح نمود ومتون را از یک ساختار ثابت وساکن به فرایندی زنده وپویا تغییر داد. در این میان استعاره به عنوان یکی از مهمترین نمودهای معنای معنا، نقش به سزائی در این فراگرد ایفا می کند. پژوهش پیش رو در پی بررسی معنای معنا در خطبه شقشقیه، بر اساس نظریه نظم جرجانی است که استعاره به عنوان محور اصلی آن مورد کنکاش قرار گرفته است. پی بردن به مقصود ومراد اصلی امام علی(ع)، در جمله هایی که دارای لایه های چندگانه می باشند، از جمله اهداف این پژوهش است؛ نتایج این مقاله که به روش تحلیلی – توصیفی انجام شده، حاکی از آن است که امیرمؤمنان (ع) در جای جای این خطبه، امور انتزاعی وغیرقابل فهم را در قالب استعاره و به طور ملموس تبیین نموده است. وجود عناصر انسجام بخش و نظم آفرین در عبارات، از جمله: نوع جملات به کار رفته، نحوه استفاده از اصطلاحات و واژگان، ارجاع و جایگزینی، حذف، ادات ربط و... منجر به ایجاد بافتی منسجم و روابطی متقابل در خطبه گردیده که در نتیجه آن معنا غنا یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان