روابط امنیتی ـ اطلاعاتی ایران و اسرائیل با تکیه بر سازمانهای ساواک و موساد
آرشیو
چکیده
برقراری ارتباط میان اسرائیل و دستگاه سلطنت پهلوی و گسترش همکاریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اطلاعاتی و نظامی این دو حکومت، انگیزه مهمی برای کوششها و حضور صهیونیستها در ایران بود. دولت شاهنشاهی ایران، در اسفندماه 1328 خورشیدی (1949م)؛ یعنی کمابیش یک سال و اندی پس از برپایی دولت اسرائیل، این رژیم را به صورت غیر رسمی و ناآشکار و بدون داشتن سفیر در اسرائیل (دوفاکتو)، رسمی دانست. اسرائیل از دید جایگاه و وضع ویژه خود، بهویژه نداشتن راهبردهای ژرف و آسیبپذیری آن از تهدیدهای امنیتی و تلاش برای تحقق برتری نظامی بر دیگر کشورهای منطقه، به ارتباطهای امنیتی و اطلاعاتی با کشوری در منطقه نیاز داشت که به پشتوانه آن بتواند خواستهها و هدفهایش را برآورد. ایران از همسایههای کشورهای عربی خاورمیانه بود که شمار فراوانی از اتباع یهودی در آن میزیستند و آزادانه در آنجا به کارهای مذهبی، فرهنگی، اقتصادی خود میپرداختند و از نفوذ و حضور در دستگاه حکومت محمدرضا پهلوی برخوردار بودند و از اینرو، مناسبترین مکان برای فعالیت اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل به انگیزه تأمین امنیت آن به شمار میرفت. بنابراین، نیاز شدید ساواک به آموزشها، ساز و برگ و کارشناسان موساد برای تقویت ساختار خود، زمینهای برای حضور و فعالیتهای گوناگون موساد در ایران فراهم آورد.متن
درآمد
گزارش درباره روابط خارجی دولتها با یکدیگر، بخش گستردهای را از تاریخ دربرمیگیرد. بنابراین، بررسی ارتباط ایران و اسرائیل در دوران محمدرضا پهلوی، به دلیل ویژگیهای این ارتباط از اهمیت بسیاری برخوردار است. هرچند با توجه به گستردگی روابط ایران و اسرائیل و پیآمدهای آن، پرسشهای فراوانی از دیدگاههای گوناگون در اینباره مطرح میشود، هدف این مقاله بررسی روابط امنیتی ـ اطلاعاتی ایران و اسرائیل است و بدین پرسشها پاسخ خواهد گفت:
آیا روابط این دو کشور از تعادل و توازن نسبی برخوردار بوده یا یکی از آنها بر دیگری برتری داشته است؟
آیا این دو کشور هدفهای خاصی را دنبال میکردهاند؟
انگیزه اسرائیل در آموزش و دادن ساز و برگ به سازمانهای اطلاعاتی ساواک، چه بود؟
چرا این آموزش در زمینههای اطلاعاتی و امنیتی و و دادن ساز و برگ به نیروهای ساواک، نزد سران حکومت اسرائیل مهم مینمود؟
آیا میتوان چنین دعوی کرد که این آموزشها، پوششی برای نفوذ اسرائیل در بدنه سازمانهای اطلاعاتی بوده است؟
آیا آموزش به ساواک و برقراری روابط با آن در این زمینه، موجب حضور و نفوذ اسرائیل در زمینههای فنی و فرهنگی نشد؟
آیا سیاست اسرائیل در وابسته کردن کشورها به ساز و برگهای خود، سران کشورها را به پذیرش و رسمی دانستن حکومت اسرائیل و برقراری رابطه رسمی با آن وانداشت؟
هر یک از این پرسشها، تنها پس از بررسی و دقت درباره برخی از انگیزههای ویژه اسرائیل در آموزش و دادن ساز و برگ به نیروهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، پاسخ خواهند یافت. این سازمان، سامانهای اطلاعاتی ـ امنیتی برای جذب منافع، اقتدار و جایگاه برای ایران نبود، بلکه هدف اصلی امریکاییان در پدید آوردن آن، حفظ مستشاران و عوامل خود و دیگر منافع و نیازهای کشورشان بود. از اینرو، ساواک، همواره در برابر مردم، منافع، اقتدار و حرمت و جایگاه ایران میایستاد و به همین دلیل، همراهیاش با امریکا و بدل شدنش به ابزاری در دست اسرائیل یا «اینتلجنت سرویس»، عادی مینمود. همکاریهای موساد و ساواک را از دیدگاههای گونانی میتوان بررسید و ارزیابی کرد، باری این مقاله، تنها به تأثیر موساد در ساختار و سازماندهی ساواک، داد و ستد اطلاعات، تقویت ساواک با آموزش و دادن ساز و برگ و ابزارهای کمک آموزشی به آن میپردازد.
روابط امنیتی ـ اطلاعاتی ایران و اسرائیل
ساواک در 1335 خورشیدی (1956م)، به انگیزه حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هر توطئه زیانآور برای منافع عمومی پاگرفت. این سازمان به اصطلاح امریکایی میبایست آمیزهای از «سیا»، «اف.بی.آی» و سازمان امنیت ملی میشد. اختیارات آن همانند سازمانهایی که در روزگار داریوش «چشم و گوش شاه» به شمار میرفتند، بسیار گسترده بود، اما وظیفه اصلی آن، پشتیبانی از شاه با کشف و ریشهکن کردن افراد مخالف با حکومت و آگاهیرسانی از وضع و حال و روز مردم به وی شمرده میشد .
مجلس شورای ملی در اسفندماه 1335، برپایی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را بر پایه قانون زیر تصویب کرد:
ماده یکم
برای حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هرگونه توطئه که مضر به مصالح عمومی است، سازمانی به نام اطلاعات و امنیت کشور وابسته به نخستوزیری تشکیل میشود و رئیس سازمان، سمت معاونت نخستوزیر را داشته و به فرمان اعلاحضرت همایونی شاهنشاهی منصوب خواهد شد .
موساد که در گذشته، مؤسسه همآهنگی و مرکزی اطلاعات و امنیت اسرائیل شناخته میشد، در آغاز آوریل 1951 (1330ش) به کوشش داوید بن گورین، نخستوزیر آن روزِ دولت صهیونیستی پدید آمد. وی هدف موساد را چنین بازگو کرد:
برای کشور ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنانش قرار داشته است، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید بهخوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه می گذرد .
الف) تأثیر موساد در ساختار و سازماندهی ساواک
زمینههای استواری پیوندهای امنیتی ـ اطلاعاتی میان ایران و اسرائیل، با گسترش روابط سیاسی دو کشور در 1339 (1960م) فراهم آمد. هم اسرائیل بر اثر گرفتار شدن به گوشهگیری در خاورمیانه و هم امریکا برای استوار کردن روابط خود با کشورهای آنجا، از گسترش روابط ایران و اسرائیل بهسختی پشتیبانی کرد.
مأموران موساد دست کم پس از کودتای 28 مرداد 1332 (1953م)، آرام آرام در ایران حضور و نفوذ فراوانی یافتند و هنگامی که روابط سیاسی غیر رسمی میان ایران و اسرائیل برقرار شد (مرداد 1339)، زمان درازی از ارتباطات مسئولان ساواک و موساد با یکدیگر میگذشت. امریکاییان در پی تأسیس ساواک که با کمک و راهنمایی مستقیم سِیا صورت پذیرفت، از اواخر 1335 (1956م) آرام آرام کوشیدند که روابط آن را با موساد گسترش دهند. ساواک و موساد در واپسین سالهای دهه 1330 و اوایل دهه 1340، ارتباط بسیار نزدیک و دوستانهای با یکدیگر برقرار کرده بودند و همکاری دوسویه آنها در کارهای امنیتی ـ اطلاعاتی و جاسوسی در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه، روندی شتابنده و فراگیر داشت. سیا در چنین وضعی اندک اندک، بخش مهمی از وظایف خود را در برابر ساواک، به موساد سپرد . سازمان اطلاعاتی حکومت صهیونیستی، برای برخوردار شدن از پشتیبانی ساواک برای عملیات بر ضد فلسطینیان در کشورهای عربی خاورمیانه، بسیار کوشید. برخی از سندهای موجود در اینباره، از این مسئله گزارش میدهند که سرویس اسرائیل در نشست (کنفرانس) سه جانبه، پیشنهادهایی درباره همکاری سرویسهای ایرانی و اسرائیلی بر ضد فلسطینیان عرضه کرد . هدف اسرائیل، بهره بردن از سرویس ایران برای رخنه کردن به سازمانهای گوناگون فلسطینی بود .
سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد)، در سالهای پادشاهی محمدرضا شاه پس از سازمانهای اطلاعاتی امریکا، شوروی و انگلستان، فعالترین شبکه اطلاعاتی در ایران به شمار میرفت و در برپایی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بسیار تأثیر گذارد. اسرائیل در ایران سه پایگاه برونمرزی در خوزستان، ایلام و کردستان و پیوندهای استواری با رؤسا و مأموران اصلی ساواک داشت. همه اطلاعات لازم درباره کشورهای عربی مانند عراق، کویت، امارات، سوریه و عربستان از این سه پایگاه گردآوری میشد . سالهای نیمه دوم دهه 1330، دوران پیدایی اتحادیههای عربی بر ضد رژیم صهیونیستی و استواری روابط راهبردی (استراتژیک) موساد با حکومت شاه در ایران بود.
شاه در اوایل 1336 (1957م) از تیمسار سرتیپ تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک خواست که انگیزه ایران را برای همکاری اطلاعاتی با اسرائیل به مقامات آن کشور اعلام کند. از اینرو، تیمسار سرتیپ تیمور بختیار، به اسرائیل رفت و در آنجا به دیدار ایسر هارل، رئیس سازمان موساد شتافت. هارل نیز یعقوب کاروز، همکار خودش و رئیس ایستگاه موساد را در پاریس، به وی شناساند. همه ارتباطات با ایران از آن پس به واسطه کاروز سامان مییافت. وی پس از دیدارهای فراوان با تیمور بختیار به تهران دعوت شد. این آمد و شدها، به برپایی مؤسسه بازرگانی وابستهای در تهران انجامید (1337ش/ 1958م) که سالها به ساماندهی همه کارهای اسرائیل در ایران میپرداخت .
نشستهای فراوانی در سالهای بعد میان مسئولان امنیتی ایران و اسرائیل، در سطحهای گوناگونی برگزار شد و روابط دوستانهای میان رئیسان ساواک و موساد پاگرفت. پیشنهادهایی درباره آغاز عملیات مشترک برای استخدام منابع در کشورهای هدف، در یکی از این نشستها (1345ش / 1966م) مطرح شد. این پیشنهادها، دربردارنده هدفها، وظیفهها، کارهای عملیاتی و استخدامی و مالی و چارچوبهای اختیارات کمیته اجرایی بود .
اوری لوبرانی، مأمور نیرومند و بلندپایه اطلاعاتی سازمان موساد برای اجرای بسیاری از مأموریتهای مهم اطلاعاتی توصیف میشد. گفتهاند که وی خطرناکترین اسرائیلی و نیروی سازمانهای وابسته به آن بوده است. افزون بر اینها، وی رابطهای بسیار استوار و دوستانه با محمدرضا داشت و از اینرو، سازمان موساد او را به ایران فرستاد. همچنین گفته میشد که وی در برپایی اتاقهای بازجویی معروف ساواک، با آن همکاری میکرد و هنگام حضورش در ایران، به نام فرستاده موساد، با یعقوب نیمرودی (تاجر اسلحه) به همکاری میپرداخت . یکی از رؤسای سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی برای مذاکره و تبادل نظر با مقامات ساواک، در 1357 خورشیدی (1978م) به تهران آمد و ساواک در نشست خود با وی، درخواست کرد که درباره مسائل خاورمیانه، شاخ آفریقا و عربستان سعودی گفتوگو شود .
این سازمان به پشتوانه موساد، کارآمدترین دستگاه سرکوب به شمار میرفت و به پشتوانه آموزههای امنیتی گوناگون کارشناسان اسرائیلی، روز به روز توانمندتر میشد؛ چنانکه حتی کشورهای خاورمیانه، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی خود را برای آموزش به تهران میفرستادند. آموزشهای اطلاعاتی و امنیتی، بیشتر با نظارت سران موساد و سیا به سرانجام میرسید. بیگمان، جایگیری کارشناسان صهیونیست در ساواک، نه تنها در چارچوب مصالح سیاسی و دیپلماتیک ملت و دولت ایران نبود، که آسیبهای فراوانی به آنان میرساند.
ب) داد و ستد اطلاعات
داد و ستد اطلاعات، از پیآمدهای مهم همکاریهای ساواک و موساد به شمار میرفت که با دستبُرد زدن به سندهای سفارتخانههای عربی و عکس گرفتن پنهانی از محتوای کیفهای دیپلماتیک به دست میآمد. پول و زن، ابزارهای رایج در بهرهبرداری از عربان در اینباره شمرده میشدند. توافق درباره این شیوههای گرفتن اطلاعات، در دیدار فردی بلندپایه از ساواک با مایر آمیت، رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل (1341ش / 1962م) تحقق یافت. مایر یک سال بعد از آن، به ریاست موساد رسید. مقامات دو سرویس، اطلاعاتی را که از راههای گوناگون به دست میآوردند و بدانها دلبسته بودند، به یکدیگر میدادند. این داد و ستد میان دو کشور، به سه شیوه سامان میگرفت :
1. پرسشهای کتبی
نیازهای اسرائیل و ایران به اطلاعاتی از فعالیتهای ارتشهای عراق و افغانستان و دیگر موضوعهای مطلوب آنها، در قالب پرسشهای کتبی مبادله میشد و چنانچه یکی از آنها پاسخی داشت، آن را برای دیگری مینوشت و میفرستاد. گاهی نماینده یکی
از سرویسها در دیدار خود با نماینده سرویس دیگر یا مسئولان آن، به طور شفاهی
یا با درخواست کتبی درباره گرفتن اطلاعات درخواست میکرد و بدین روش، هر
ماه اطلاعات فراوانی میان دو طرف داد و ستد میشد. برای نمونه، کمابیش 187
گزارش در سه ماه پایانی 1351 (1972م) میان ساواک و موساد مبادله شد. بیشتر گزارشهای فرستاده موساد برای ساواک، مطالبی درباره کارهای سازمانهای فلسطینی، روابط اعراب با یکدیگر و تجزیه و تحلیل اوضاع داخلی کشورهای عرب دربرداشت.
ایران نیز بیشتر اخباری درباره عراق، اوضاع افغانستان و دیگر کشورهای منطقه برای موساد میفرستاد.
2. دیدار مسئولان
هر دو سرویس با یکدیگر دیدار میکردند و در این دیدارها درباره موضوعهای مطلوبشان به داد و ستد اطلاعات میپرداختند.
3. سفر
گروههای اطلاعاتی هر دو سازمان، برای داد و گرفت اطلاعات، سالی چند بار به کشورهای یکدیگر سفر میکردند. نشستها (کنفرانس)های سه جانبهای نیز در اینباره هرسال با ترکیه و اتیوپی برگزار میشد و ساواک و موساد و سرویس امنیتی ترکیه یا اتیوپی، در آنها به داد و ستد اطلاعات لازم در اینباره میپرداختند.
همچنین اسرائیلیان گاهی اطلاعات خود را میفروختند. برای نمونه، باری اطلاعاتی درباره هواپیماهای میگ روسی داده شده به عراق به دست آمد که ساواک بیدرنگ آنها را به موساد و سپس به سیا سپرد. هنگامی که مقامات موساد، میخواستند همان اطلاعات را به سازمان سیا بفروشند، از این موضوع آگاه شدند که ساواک پیش از این، آنها را رایگان به سیا داده است . داد و ستد اطلاعات و همکاری ایران و اسرائیل در این زمینه، تنها در چارچوب مبارزه با دشمنان مشترکشان بیرون از مرزها نبود. برای نمونه، هنگامی که مخالفت با برنامههای شاه فزونی گرفت (اوایل1350ش/1971م)، موساد اطلاعات ارزشمندی درباره کارهای گروههای چریکی شهری مانند «مجاهدین خلق» و «فداییان خلق»، که با ساف روابطی داشتند، به ساواک داد و پیشنهادهایی درباره همکاری برای پیشگیری از کارهای آنان در میان آورد. البته این همکاری پنهان ماند تا موجب خشم مخالفان؛ یعنی خواستاران دوری ایران از اسرائیل به سود عربان، نشود. آنان همچنین، اطلاعاتی درباره کارهاهای دانشجویان ایرانی بیرون از کشور، به مسئولان عرضه کردند .
ارتباط و همکاری حکومت صهیونیستی با دولت و دربار شاهنشاهی ایران به اندازهای بود که اسرائیلیان، گستاخانه و طلبکارانه به مسئولان دولت ایران در سطحهای گوناگون فرمان میدادند. گاهی اسرائیل برای آگاهی از موضوعهایی به ساواک سفارش میداد. ساواک نیز بیهیچ درنگی در کمترین زمان، خواستههای حکومت صهیونیستی را برمیآورد. این سازمان، در خدمت هدفهای موساد و سیا بود و همه آموزشهای فنی (تکنیکی) و تخصصی اطلاعاتی و ساز و برگ خود را با نظارت و ضبط و مهار پیوسته و مستقیم موساد به دست میآورد. این وابستگی در همه جای حکومت پهلوی به چشم میخورد. طرف اسرائیلی تنها پیشنهاد فرد را با طرف ایرانی مطرح میکرد و حکومت پهلوی نیز آن را به هنگام اجرا میکرد. اسرائیل در پی این کوششها به کارهایی بر ضد برخی از کشورهای اسلامی مانند مصر، سوریه و لبنان دست میزد؛ چنانکه از راه ارتباط با ساواک، خواستار آگاهی از جزئیات سفرها و روابط ایران با سران دیگر کشورهای مسلمان شد. برای نمونه، رابط سرویس زیتون، در سفر وزیر «امور خارجه» مصر به تهران (1350ش/1971م)، درخواست کرد که اطلاعات خاصی به او بدهند. اطلاعاتی که وزارت امور خارجه از آن آگاهی داشت، از سرویس ساواک میگرفت .
همچنین، فراهم آوردن فیلم رژه نیروهای مسلح عراقی (1354ش/1975م) و نقشه شرکتی لهستانی به نام پل سرویس (Pole Service) و بررسی و عرضه نظر درباره اوضاع داخلی عراق، نمونههایی از این کوششها به شمار میرفت. نمایندگی اسرائیل در نامهای به ساواک (17/10/2535پ / 1355ش)، درباره اطلاعات درخواستی موساد از ساواک در زمینه مسائل داخلی عراق چنین نوشته است:
1. گفته میشود که دولت عراق با مشکلات زیر روبهروست:
الف) تجدید فعالیت اکراد در شمال؛
ب) فعالیت کمونیستها علیه رژیم؛
ج) اغتشاش احتمالی در ارتش.
2. در مقابل این مسائل، ترس از یک کودتای احتمالی نیز وجود دارد.
3. متشکر میشویم نظر شما را درباره موارد زیر بدانیم:
الف) تأیید قسمت «الف» و قسمت «ج»؛
ب) تا چه حد دولت عراق با مسائل ذکر شده در بالا مقابله می کند؟
ج) فعالیت اکراد در شمال تا چه حد است؟ چه کسی اکراد را تحریک میکند و تا چه حد فعالیت آنها رژیم عراق را تهدید میکند؟
د) کدام یک از محافل ارتش عراق با رژیم مخالف هستند؟ قدرت آنها تا چه حد است؟ آیا با سایر عوامل مخالف همکاری میکنند و درصورت مثبت بودن تا
چه حد؟
ه ) حداکثر اطلاعات در مورد فعالیت های ناسیونالیستها، طرفداران ناصر، کمونیستها و اخوان المسلمین علیه رژیم؛
و) آیا مخالفین دولت متشکل میباشند و درصورت مثبت بودن، کدام دستهجات سیاسی هستند و ارتش در آنها سهمی دارد یا نه؟
ز) فعالیت مخفی سوریه در عراق که هدف آنها برهم زدن رژیم عراق میباشد؛
4. اقدام فوری شما در مورد سؤالات بالا موجب تشکر فراوان است .
شبکه موساد با نفوذ گستردهاش در ساواک، به آسانی میتوانست اطلاعات مطلوبش را از آن به دست آورد. نمونههای پیشگفته، تنها بخشی از خواستههای موساد بود. گاهی ساواک همچون شعبهای از سازمانهای جاسوسی اسرائیل رفتار میکرد.
ج) توانمند سازی آموزشی ساواک
چنانچه روابط امنیتی ایران و اسرائیل بررسی شود، این واقعیت آشکار میشود
که اسرائیل، با آموزش کارکنان ساواک مؤثرترین عامل در هدایت، تقویت و گسترش
آن بود و بهترین شیوه را برای تحقق هدفهایش برگزید. هرچند امریکاییان در
برپایی ساواک بسیار تأثیر گذاردند، پس از زمانی، زمینه را برای سوق دادن آن به
سوی اسرائیل فراهم آوردند تا از آن، همچون ابزار اطلاعاتی کارآمدی برای رسیدن
به سود خود بهره گیرند. ارتشبد حسین فردوست، قائم مقام ساواک که به فرمان محمدرضا پهلوی در 1340 (1961م) مأموریت یافت تا به سازماندهی آن بپردازد،
در اینباره میگوید:
طی پنج سالی که از تأسیس ساواک میگذشت، هیئت مستشاری امریکا آموزشهایی داده بود که به هیچ وجه کفایت نمیکرد و معلوم شد که بیش از این حاضر به همکاری نیستند. اطلاع داشتم که تشکیلات اطلاعاتی اسرائیل بسیار قوی است؛ زیرا برخی افراد یهودی در کشورهای اروپا و امریکای شمالی در مشاغل حساس اطلاعاتی شاغل بودهاند و این افراد پس از تشکیل کشور اسرائیل، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آن را تشکیل دادهاند. لذا، به کمک نیمرودی آموزش ساواک را سازمان دادم. در آغاز دو یا سه تیم و هر تیم مرکب از حدود ده نفر از ادارات کلّ عملیاتی برای آموزش به اسرائیل اعزام شدند. مدّت آموزش هر تیم بین یک تا دو سال. نتیجه آموزش، عالی بود. این نشان میداد که اسرائیلیها برای دوستی با محمدرضا بهای زیادی قائلند و روی نقش ساواک در آینده منطقه، حساب جدّی بازکرده اند. هیئت مستشاری امریکا در ساواک به حدّی بیفایده شده بود که عذرشان را خواستم و آنها نیز با خوشحالی رفتند. مشخص بود که امریکاییها و انگلیسیها تعمداً امکانات خود را از ساواک دریغ میکنند و بیتفاوتی نشان میدهند تا ساواک هرچه بیشتر به سمت اسرائیل سوق یابد. چنین نیز شد .
وجود چند ویژگی در دستگاه جاسوسی اسرائیل موجب جانشینی آن شد:
1. پیشینه کارهای اطلاعاتی اسرائیل، نه به زمان پیدایی آن، که به سالها پیش از آن بازمیگشت. یهودیان در جاهای گوناگون دنیا پراکنده بودند و بسیاری از آنان در ردههای بالایی از سازمانهای اطلاعاتی شماری از کشورها کار میکردند. البته این روند پس از حاکمیت حکومت اسرائیل دنبال شد و اکنون نیز چنین است. نامهای گوناگونی از صهیونیستها در تاریخچه تشکیلات سازمانهای جاسوسی دنیا به چشم میخورد که در تصمیمگیریها بسیار تأثیرگذار بودند؛
2. سازمان اطلاعاتی اسرائیل، بر پایه ویژگیهای خود، ارتباطات تنگاتنگی با دستگاههای گوناگون جاسوسی داشتند؛ چنانکه بیشتر رؤسای دیگر دستگاهها را اسرائیلی میتوان خواند. جیمز انگلتن، معاون و رئیس بخش ضد جاسوسی سازمان سیا با توجه به روابط بسیار نزدیکش با موساد، در این جرگه جای میگیرد.وی به اندازهای به اسرائیل نزدیک بود که عامل اسرائیلیان خوانده میشد. آنان به پاس خدمات بیشمار انگلتن، بنای یادبودی از او در سرزمینهای اشغالی ساختهاند؛
3. آموزش، از تخصصهای مطلوب و چشمگیر سازمان اطلاعاتی اسرائیل بود و است. اسرائیل در راهاندازی، آموزش، سازماندهی و گرداندن دستگاههای اطلاعاتی ـ امنیتی، تخصص ویژهای داشت و دارد؛
4. این حکومت، متحدان و پوششهای مناسب را برای عملیات اطلاعاتی خود در خاورمیانه بهویژه کشورهای اسلامی میجست و از توانایی بسیاری در اجرای عملیات اطلاعاتی در این منطقه برخوردار بود .
اسرائیل بر پایه این ویژگیها، در قالب دستگاه جاسوسی جانشین گزیده شد و هدایت و آموزش نیروهای ساواک را بر عهده گرفت. چگونگی روند آموزش «خطشناسی»، از نمونههای بسیار گویایی است که از تلاش امریکا و انگلیس برای سوق دادن ساواک به سوی اسرائیل و نزدیک ساختن آن به این حکومت خبر میدهد. فردوست، این موضوع را چنین بازمیگوید:
مدّتی پس از ورود به ساواک، متوجه شدم که یکی از مسائل کوچکی که اداره کلّ سوم همیشه با آن دست به گریبان است، مسئله خطشناسی است. نامههایی به دست میآمد که فردی با تغییر خط اصلی خود نوشته بود و تشخیص اینکه این خط متعلق به اوست، غیرممکن [بود]. دریافتم که در ساواک خطشناسی وجود ندارد. از رئیس MI-6 سفارت ]انگلیس[ درخواست کمک کردم. پس از چند ماه معطلی گفت: «در سازمانهای ما چنین تخصصی وجود ندارد!» باور نکردم و به سراغ رئیس سیا در سفارت [امریکا] رفتم. ایشان نیز پس از مدتی معطلی پاسخ داد که چنین تخصصی نداریم. بعدها مدرک مستند پیدا کردم که هم MI-6و هم سیا در عالیترین سطوح، تعدادی متخصصین خطشناسی دارند. از هر دو گله کردم و بینتیجه بود. به سراغ اسرائیل رفتم. نیمرودی، یکی از بهترین خطشناسان در رده بینالمللی را به تهران اعزام داشت که شاید در جهان کم نظیر بود .
دوره «ضد اطلاعات» از دیگر دورههای آموزشی موساد برای کارکنان ساواک بود که مأمون این سازمان در آن با فنون و روشهای ضد جاسوسی و دیگر چیزهای پیوسته به آن آشنا میشدند. یکی از دورههای ضد اطلاعات که در نیمه دوم آبان ماه 1355 (1976م) برای مأموران ساواک در اسرائیل برگزار شد، موضوعات زیر را در فهرست برنامه آموزشیاش گنجاند:
1. تشکیلات سیاسی و اداری شوروی؛
2. موقعیت شوروی در چارچوب روابط داخلی کشورهای بلوک شرق؛
3. موقعیت سرویسهای امنیتی در تشکیلات سیاسی اروپای شرقی؛
4. نظریات و مطامع سرویسهای شوروی؛
5. تصویری از یک رهبر عملیات اروپای شرقی؛
6. تشکیلات سازمانهای امنیتی اروپای شرقی؛
7. اقتصاد شوروی؛
8. چین و خاورمیانه؛
9. کشمکش اعراب و اسرائیل و اثر آن در خاورمیانه؛
10. روانشناسی عملی از نقطه نظر اداره منابع؛
11. شگرد کار سرویسهای اطلاعاتی بلوک کمونیست؛
12. مارکسیسم؛ یعنی عامل اساسی ایدئولوژیک جنبشهای چپ در جهان.
13. استدلال سازمانهای تروریستی برای عملیات خرابکاری بهویژه درباره کشتارهای گروهی، تلههای انفجاری و پرتاب بمب؛
سازمانهای تروریستی بینالمللی، طبقهبندی و فعالیتهای مربوط به آنها؛
14. پوشش اساسی؛
15. سرویسهای اطلاعاتی اعراب؛
16. وسایل تکنیکی مورد استفاده خصم مخصوصاً وسایل پوششی .
سازمان موساد از اهمیت و تأثیرگذاری آموزشهای خود در ساواک برای رسیدن به هدفهای خود آگاه بود و از اینرو، میکوشید که در هر وضعی، زمینه را برای برگزاری دورههای آموزشی کارکنان ساواک، چه در ایران و چه در اسرائیل فراهم کند. دستگاه اطلاعاتی حکومت صهیونیستی، با شناسایی نیازمندیهای ساواک، شگردهای ویژهای به کار میبست و پس از شناخت آن نیازها، اطلاعاتی مبالغهآمیزی درباره امکاناتش به ساواک میداد. هنگامی که مسئولان ساواک درمییافتند که اسرائیلیان نیازهای آموزشی آنان را برمیآورند، افرادی را به انگیزه شرکت در دورهها، به اسرائیل میفرستادند یا استادان و کارشناسان اسرائیلی به ایران میآمدند و در دورهای فشرده و کوتاه، به آموزش برخی از نکتهها به شاگردانشان میپرداختند. موساد به همین دلیل امتیازهای فراوانی از ساواک میگرفت و این مسئله، ساواک و سران آن را به پرداخت هزینههای معنوی و مادی فراوانی به موساد وامیداشت. اشارتی به این موضوع در این گزارش ساواک وجود دارد:
... چنانچه ساواک تمایل داشته باشد، سرویس اسرائیل آماده است امکانات آموزشی خود را در اختیار ساواک بگذارد و در این زمینه پیشنهاد میشود یا کارمندان ساواک برای طی دوره به کشور اسرائیل اعزام گردند یا سرویس اسرائیل، استاد متخصص برای دورههای آموزشی کوتاه مدّت یا آموزش عملی هنگام کار برای مدّت طولانی به تهران اعزام دارد... .
نظر به اینکه همکاریهای آموزشی سرویس اسرائیل با ساواک همواره مؤثر و مفید بوده است، لذا پیشنهاد میشود در آینده، باتوجه به ماهیت موضوع آموزش، در مواقع لزوم از هر دو روشِ اعزام کارمندان ساواک به کشور اسرائیل و استاد متخصص از سرویس اسرائیل به تهران استفاده شود. البته اعزام یک کارمند کارشناسی آموزشی ساواک به کشور اسرائیل برای مدّت نسبتاً طولانی به منظور حفظ استمرار همکاری های آموزشی، اخذ جزئیات و بالابردن سطح تخصص که طی این مدّت به کارشناسان درجه یک آموزشی تبدیل گردد، میتواند از اولویت خاصی برخوردار باشد .
پرویز ثابتی که تا 1349 (1970م) معاون اداره کل سوم ساواک بود، از سرکردگان گروهی از مأموران ساواک به شمار میرفت که به اسرائیل فرستاده شد و به گمان
قوی، در همان مأموریت به استخدام موساد درآمد. او که در اوایل دهه پنجاه (1971م)، «سخنگوی ساواک» و «مقام امنیتی» خوانده میشد، گرداننده اصلی سازمان
ساواک شمرده میشد و به پشتوانه ارتباطاتش با «موساد» و عوامل این سازمان در
ایران، در کارهای بیرون از چارچوب اختیارات خود مانند کارهای نمایندگیهای ساواک بیرون از کشور نیز دست میبرد. اطلاعات وی بهویژه درباره کارهای گروههای رزمنده بیرون از کشور، ساواک را در مبارزه با کنفدراسیون و دیگر گروههای مخالف حکومت یاری رساند.
وی که دوره جنگها و عملیات ضد پارتیزانی و ضد چریکی [را] دیده بود، با تجهیزات و امکانات گسترده، گروهی را که در اسرائیل و دیکتاتوریهای نظامی امریکای لاتین دوره دیده بودند، برای مبارزه با سیاهکل به محاصره جنگل فرستاد .
منابع اطلاعاتی او علاوه بر مأمورین ساواک و هزاران «منبع خبری» که در تمام سازمانهای دولتی و بخش خصوصی داشت، عوامل جاسوسی اسرائیل (موساد) در ایران و افرادی از قبیل منوچهر آزمون، داریوش و هدایت الله اسلامینیا بودند که مستقیماً با او تماس داشتند و اخبار و اطلاعات دست اولی را از دستگاههای دولتی و بخش خصوصی و بازار و محافل روحانی در اختیار او میگذاشتند .
ساواک، به کارشناسان اسرائیلی فرستاده به تهران امکانات فراوانی داد و حتی زمینه را برای پذیرایی از خانوادههای آنان فراهم آورد. برای نمونه، درباره یکی از کارشناسان خطشناسی به نام هگاگ در یکی از سندهای ساواک (7/7/1349 / سیام سپتامبر1970) چنین آمده است:
... ما علاقهمندیم در صورتی که برای شما امکان داشته باشد و آقای Hagag لازم بدانند، مدّت اقامت ایشان برای شش ماه تا یک سال ادامه یابد. همچنین، خوشوقت میشویم درصورت تمایل، ایشان با خانواده خود به ایران مسافرت نموده و در اینجا اقامت نمایند. همان طوری که اطلاع دارید، سرویس ما آماده است کلیه مخارج آقای Hagag در تهران را به عهده بگیرد. این هزینهها شامل منزل، آشپز، اتومبیل، راننده و هرگونه وسایل لازم دیگری میباشد. کلیه هزینه خانواده ایشان نیز به عهده سرویس ما خواهد بود .
آموزشهای اسرائیلییان به ایرانیان، کمابیش روند مشخصی داشت. شیوه کار و عملکرد سازمان اطلاعاتی اسرائیل را در ایران، بر پایه سندهای ساواک، در چارچوبی مستدل میتوان گنجاند و دستهبندی و چکیده کرد. ارتباطات آموزشی ایران و اسرائیل، بیشتر در چهار مرحله میگنجید:
1. شناسایی نیازها
نیروهای اسرائیلی در این مرحله، بر پایه اطلاعات و عملیات آشکار و پنهان خویش، نیازها و کاستیهای اطلاعاتی ایران را شناسایی میکردند.
2. تطمیع
اسرائیل پس از شناخت نیازمندیهای ایران، درباره امکانات خود، اطلاعات مبالغهآمیزی به رؤسای ساواک میداد.
3. آموزش نابَسا
مسئولان ساواک، پس از اینکه درمییافتند نیازشان با نیروهای اسرائیلی برنمیآید، افرادی را به انگیزه آموزش دیدن، به اسرائیل میفرستادند یا برای آنان استادانی از اسرائیل دعوت میکردند. کارشناسان و مستشاران اسرائیلی، در دورهای فشرده و کوتاه، تنها به آموزش برخی از نکات به شاگردان خود میپرداختند. اسرائیلیان در این مرحله میکوشیدند که بر شوق و انگیزه آموزشیاران ساواک در اینباره بیفزایند. این شیوه بر این پایه استوار است که دو گروه خود را از خرید و دریافت اطلاعات بیشتر، بینیاز میدانند: آنان که از موضوع هیچ نمیدانند و افرادی که درباره آن اطلاعات بسندهای دارند. از سوی دیگر، گروهی که اطلاعات ناقصی درباره موضوعی دارند، شور و شوق فراوانی برای کسب آن معلومات خواهند داشت. بنابراین، برای فروختن اطلاعات، اندکی از آنها رایگان و به آسانی باید به درخواست کننده داده شود.
4. مرحله پایانی
داوطلب در این مرحله خواهان آموزش بود. از اینرو، اسرائیل با شروط ویژه و دریافت هزینه بیشتری به آموزش نیروهای ایرانی میپرداخت.
این مراحل را درباره بسیاری از دیگر زمینههای همانند با درخواست آموزش نیز میتوان اثبات کرد .
سازمان اطلاعاتی اسرائیل با این روند توانست دورههای گوناگون آموزشی را برای نیروهای ساواک برگزار کند و حتی برخی از پژوهشگران معتقدند که مأموران موساد، فنون شکنجه را نیز به پرسنل ساواک آموزش دادند. گازیوروسکی در سیاست خارجی امریکا و شاه در اینباره چنین مینویسد:
عموماً بر آنند که مأموران اطلاعاتی اسرائیل، فنون شکنجه را به پرسنل ساواک میآموختند و به آنها در بازجویی زندانیان سیاسی کمک میکردند. با اینکه شواهد مطمئنی در این باره ندیدهایم، بسیاری از مأمورین بازنشسته سیا که درباره روابط اطلاعاتی ایران و اسرائیل در این دوره اطلاع داشتند، روی هم رفته آن را رابطهای بدون ممنوعیت توصیف کردند که نشان میدهد معتقدند چنین فعالیتهایی احتمالاً انجام شده است .
بنابراین، مهمترین آموزشهای کارشناسان موساد را به پرسنل ساواک چنین میتوان برشمرد:
1. خطشناسی؛
2. ضداطلاعات؛
3. چگونگی استفاده از اسلحه و تجهیزات اطلاعاتی ـ جاسوسی الکترونیکی و...؛
4. به کارگیری وسایل و لوازم عکاسی و فیلمبرداری؛
5. تعقیب و مراقبت؛
6. فنی؛
7. شیمی؛
8. بررسی و ارزیابی اطلاعات و اخبار؛
9. گونههای تجهیزات فرستنده و گیرنده و استراق سمع؛
10. روشهای کارآمدتر شکنجههای جسمی و روحی.
آموزشها اسرائیل به کارمندان ساواک درباره شکنجه دادن، از دیگر آموزهها مهمتر مینماید. یکی از استادان سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد)، مأموران ساواک را در دوران ریاست پاکرَوان و قائم مقامی حسین فردوست، درباره «بازجویی» آموزش دادند. برآیند برگزاری این دوره آموزشی، بازجویانی کاربلد بود ، اما کاربلدی آنان در بازجویی، به معنای حذف شکنجهها در بازجوییها نبود؛ زیرا نه تنها نمونههای فراوانی از شکنجههای جسمی در این دوره در دست است، که شکنجه روحی نیز به آنها افزوده شد. موساد به آموختن شیوههای بهرهگیری از ویژگیهای روانشناختی متهمان به انگیزه تضعیف روحی و درهم شکستن ایستادگیشان، به مأموران ساواک پرداخت . منزوی کردن، تحمیل زندان انفرادی، منتظر گذاشتن متهمان در اتاق بازجویی، طرح پرسشهای مکرر و بستن چشمها، از روشهای تازهای به شمار میرفت که مأموران ساواک آنها را از موساد آموخته بودند . افزون بر این، پاکروان خود زیر دست امریکاییان، متخصص جنگهای روانی شده بود. از همین روی، بهرهگیری از فشار روانی بر متهمان در دوره ریاست او، روشی نو به شمار میآمد .
سندها و مدارک فراوان و خاطرات مبارزان و مخالفان سیاسی آن روزگار و آثار بر جای مانده در بازداشتگاهها و زندانها بهویژه پس از برپایی گروه (کمیته) مشترک
ضد خرابکاری، بر رواج یافتن شکنجههای مرگبار بسیاری گواهی میدهند که ساواکیان بدانها دست میگشادند. مهین دولتشاه فیروز، همسر مظفر فیروز در اینباره چنین
نوشته است:
آژانهای ساواک با ادواتی که از امریکا برای شکنجه دادن وارد میشد، زندانیان سیاسی را اگر به سوی مرگ نمیفرستادند، بدون تردید برای همیشه لذت زندگی را در آنها میکشتند و بسیاری از بین آنها زمینگیر و فلج، به نام زندگی نفس میکشیدند .
استفاده از شوک الکتریکی، استعمال بطری و تخم مرغ، سوزاندن بخشهای گوناگون بدن، آویزان کردن در زمانی بلند، بیخوابی دادن، استفاده از دستگاه آپولو و بستن دستها و پاها و زدن ضربههای فراوان با کابل بر کف پاها، کشیدن ناخن، فرو کردن سوزن داغ زیر ناخن، ریختن قطرههای پی در پی آب روی پیشانی متهم، بستن او به صلیب، تجاوز جنسی، آویزان کردن متهم و زدن او با کابل، مجبور کردن وی به دویدن پس از شکنجه کردن پاها و لگد کردن پاهای آسیبدیده وی، ضربه زدن بر پاها و دستهای آسیبدیده، تهدید به قتل، فحاشی و هتک حرمت متهمان در حضور خانوادههایشان، منزوی کردن متهم، نگهداری او در زندان (سلول) انفرادی، وادار کردن وی به دویدن و درآوردن صدای سگ، بستن چشمها و جای دادن متهم در کنار هشتیِ بندهای کمیته مشترک و فرو کردن سر متهمان در آب سرد در فصل سرما، از شکنجههای رایج در کمیته مشترک ضد خرابکاری بود .
بسیاری از مخالفان حکومت پهلوی، خاطرات ناخوشایندی از برخورد با ساواک داشتهاند و دارند که با روشهای گوناگون، آنان را آزار میدادند و و از دید روحی ـ روانی و جسمی شکنجه میکردند. محسن آژینی، از جوانترین مبارزان دوران انقلاب، در گفتوگوی خود با خبرگزاری فارس، از خاطرات خود در زندان چنین میگوید:
بازجوها هم برخورد تند و بعضاً فیزیکی میکردند. هم بد و بیراه میگفتند، فحش می دادند و تهدید میکردند و هم گاهی نصیحت می کردند و ملایم میشدند و وعده آزادی و... میدادند. به هر حال سیاست آنها سیاست چماق و هویج بود .
آذر یار احمدی، زنی که سالها زیر شکنجه حکومت پهلوی بود دلیل استفاده ساواک را از شکنجههای چنین بازگو میکند:
در سال 53 و 54، کسانی که دستگیر میشدند با شکنجههای زیادی روبهرو میشدند. شکنجههای بدنی زیاد بود، اما از آنجا که فعالیت من یک نوع فعالیت دانشجویی بود، موقعیت زیاد سختی نداشتم؛ یعنی از جمله کارهای زیرزمینی و تشکیل گروه نبود که شکنجهای در کار باشد و شکنجه ما در حد سلول انفرادی بود. جالب اینجاست که از سال 55 به علت بازدید صلیب سرخ از زندانها، ساواک سعی داشت برای پنهان نگاه داشتن اثر شکنجههای بدنی از شکنجههای روحی استفاده کند. به عنوان مثال، وقتی من از زندان آزاد شدم به علت شرایط بد زندان مریض شدم و تا یکی دو سال فعالیتی نداشتم .
پرداختن بیشتر به موضوع شکنجه و عملکرد ساواک در این زمینه، موجب بریدگی مطالب میشود وگرنه، دامنه سخن در اینباره بسیار گسترده است.
د) دادن ساز و برگ و افزارهای کمک آموزشی به ساواک
اداره کل آموزش در آغاز آموزش موساد به ساواک، در این سازمان برپا شد. افزون بر این، نیروهایی از ساواک در فاصلههای زمانی مشخصی، برای فراگیری آموزشهای لازم، به اسرائیل فرستاده میشدند تا در پایگاههای موساد در آن کشور دورههایی را بگذرانند. همچنین، استادان و کارشناسان موساد، در رشتههای گوناگون آموزشی به ایران فرستاده میشدند تا در مراکز ساواک در ایران به نیروها آن چیزهای لازم را بیاموزند. موساد، کتابها و ابزارهای آموزشی فراوانی در رشتههای گوناگون به ساواک داد که کمابیش همه آنها به زبان فارسی ترجمه شد تا در آن دورههای آموزشی به نیروها عرضه شوند.
ساواک، بسیاری از ابزارهای جاسوسی و کسب اطلاعات خود را از اسرائیل میخرید که ضبط صوتهای ویژه جاسوسی، مرکب نامرئی، دستگاههای اشعه ایکس و...، نمونههایی از آنهایند. بر پایه توافق گروه اطلاعاتی مشترک ایران و اسرائیل (1339ش/1960م) که در سالهای نخستین برپایی ساواک برگزار شد، دستگاه اسرائیلی موظف شد که برای تکمیل افزارهای ارتباطی مأموران دستگاه ایرانی، هر ابزاری را مانند بیسیم، مرکب نامرئی، وسایل عکاسی و مخفی کردن پیام و... برای همتای ایرانیاش فراهم کند و شیوه کاربرد آن را نیز آموزش دهد. دستگاه جاسوسی ایران بر پایه این توافق، می بایست سیاهه نیازهای خود را فراهم میکرد و به دستگاه اسرائیلی میداد .
فرستنده با فرمان از راه دور، از دیگر ابزارهای فنی بود که ساواک بدان نیاز داشت و آن را به کمک موساد از امریکا خرید. ساعدی، مدیر کلّ اداره پنجم ساواک، در نامه 10004/501 (27/10/1351)، به مدیر کلّ اداره هشتم ساواک، درباره ویژگیهای این فرستنده و دستور خرید آن چنین گزارش داده است:
حسب الأمر آن مدیریت کل در تاریخ 20/10/1351، سرکار سرهنگ کیخا در حضور آن مدیریت کل با نماینده دوستان زیتون [اسرائیل] در مورد فرستنده با فرمان دور مذاکره نمود و... ارزش آن درحدود یازده هزار دلار میباشد... دستور خرید در تاریخ 2/2/1350 به نمایندگی ساواک در امریکا داده شد و چون از نظر طبقهبندی، خروج آن و تعدادی از سایر اقلام سفارش شده از کشور امریکا مستلزم کسب اجازه از دولت امریکا بود، در این مورد اقدامات لازم به عمل آمد و بهزودی تحویل خواهد شد... . چنانچه آن مدیریت کل صلاح میدانند، از آن طریق با نماینده سرویس دوستان زیتون مذاکره شود؛ مایل هستند یک نمونه از فرستنده مورد نظر را به عنوان آزمایش، تهیه و در اختیار این اداره قرار دهند... .
نماینده اداره کل پنجم ساواک، در یکی از درخواستهای خرید ساز و برگ جاسوسی از اسرائیل، چنین پیشنهاد کرده بود:
باتوجه به برخورداری سرویس اسرائیل از وسایل ضروری در تخصص شیمی و عکاسی و کاربرد این تخصصها و مواد در ساواک، از موساد خواسته شود تا ضمن اعلام قیمت، نحوه خرید، در اختیار گذاردن دستورهای استفاده و ترتیب آموزش (در اسرائیل یا تهران) در مورد نحوه بهرهبرداری از وسایل مذکور و نیز نسبت به تجهیز یک دستگاه وانت مجهز به وسایل عکسبرداری پنهانی برای مراقبت ثابت به وسیله کارشناسان سرویس اسرائیل در تهران با اعلام هزینه تمام شده و ترتیب آموزش برای بهرهبرداری از آن، اقدام مقتضی به عمل آید .
همچنین،کارشناسان اداره کل پنجم، برای رفع مشکلات فنی خود بهویژه درباره استفاده از وسایلی خریده شده از اسرائیل، از کارشناسان آن کمک میگرفتند. ساواک در اواخر 1353 (1974م) برای خرید و فراهم آوردن شماری دستگاه اشعه از اسرائیل تلاش کرد. مدیر کل اداره ششم ساواک در نامهای به رئیس سازمان در اینباره چنین نوشت:
در نظر است پنج دستگاه اشعه x ثابت با قدرت 160 کیلووات با ملحقات مربوطه طبق نمونهای که قبلاً در استادیوم آریامهر تحویل شد، ازطریق دوستان زیتون [اسرائیل] تهیه گردد. خواهشمند است دستور فرمایید از آن طریق به روابط دوستان مذکور ابلاغ نمایند در مورد تهیه و تحویل دستگاههای منظور، اقدام و نتیجه را اعلام دارند .
افزون براین، موساد ابزارهای کمک آموزشی مانند فیلمهای حرفهای (آموزشی) و کتابها و مدارک آموزشی را به ساواک میداد. گزارشی نیز در اینباره در سندهای ساواک در دست است:
در پاسخ به درخواست نماینده اداره کلّ آموزش ساواک مبنی بر دریافت فیلمهای حرفهای (آموزشی) از سرویس اسرائیل، اظهار شد: باتوجه به اینکه سرویس اسرائیل این قبیل فیلمها را رأساً تهیه نمیکند و از سایر سرویسهای همکار دریافت مینماید، از این نظر دچار محدودیت میباشد. لکن آماده است فهرست موضوع ]موضوعی[ فیلمهای مورد استفاده در آن سرویس را در اختیار ساواک بگذارد. ]همچنین[ در پاسخ درخواست نماینده اداره کلّ آموزش ساواک مبنی بر دریافت کتب و مدارک آموزشی از اسرائیل اظهار شد: باتوجه به اینکه کلیه مدارک آموزشی سرویس اسرائیل به زبان عبری بوده و ارسال آن به ساواک مسلتزم ترجمه ]است[ و آن هم به زمان زیادی نیاز دارد. لذا، پیشنهاد میشود در هر دوره آموزشی که در آینده با همکاری دو سرویس تشکیل میشود، باتوجه به موضوع و استفاده از نتایج بحث و تبادل نظر، مدارک آموزشی لازم برای استفاده آتی آنها تهیه گردد .
مسئولان اسرائیلی همواره میکوشیدند که از فرصتهای به دست آمده برای فرستادن استاد یا کارشناس به تهران یا کشاندن کارمندان ساواک به اسرائیل، بهره ببرند. برای نمونه، ساواک در زمینه فراگیری زبان عبری با معاون دستگاه اسرائیلی برای فرستادن چند نفر از کارکنان خود به بدانجا مذاکره کرد. گاهی نیز اسرائیلیان در قالب نصب، راهاندازی و تعمیر ابزارها، کارشناسان خود را به ایران میفرستادند و بدین هدف، از دادن آموزش بسنده به نیروهای فرستاده به اسرائیل خودداری میکردند. برای نمونه، از خرید دستگاههای اشعه ایکس از اسرائیل میتوان یاد کرد. رابط دستگاه جاسوسی اسرائیل در 20/9/1354، درباره چگونگی فرستادن دستگاه، مطالبی بدین شرح نوشت:
دستگاههای سفارشی اشعه ایکس در کشور اسرائیل آماده تحویل است، ولی به علّت حساس بودن آنها لازم است به نکات زیر پاسخ داده شود تا بتوان آنها را به تهران حمل نمود:
آیا مایلید یک نفر از کارشناسان ساواک دستگاهها را از ابتدا در اسرائیل تحویل گرفته و با جزئیات کار آنها با راهنمایی کارشناسان اسرائیلی آشنا شود و بعد از بستهبندی دقیق، آنها را به وسیله هواپیما به تهران حمل و مجدداً آنها را آزمایش نماید تا چنانچه خسارتی نیز به هنگام حمل و نقل هوایی آنها وارد شود، از محل بیمه دستگاههای مورد نظر، خسارت وارده مطالبه شود؟
آیا مایلید برای حفاظت دستگاهها، شخصی را همراه آنها اعزام دارید؟
آیا برای کارکردن با این دستگاهها که فوق العاده حساس و توأم با خطر است، فرد واجد شرایط و تخصص لازم را در نظر گرفتهاید؟
باتوجه به [این] سؤالات، متمنّی است دستور فرمایند پاسخ مقتضی آنها تهیه و به این حوزه اعلام گردد تا در اختیار رابط گذاشته شود .
ثابتی، مدیرکلّ اداره سوم، در نامهای، با اشاره به این نکته بدیهی که نبود کارشناس داخلی، مشکلساز و هربار تعمیر و تنظیم دستگاههای خریده شده موجب اتلاف وقت و هزینه است، خواستار فرستادن نیرو به اسرائیل با هدف گذراندن دوره ویژه در این زمینه شد:
از آنجا که قبول سفارش و در ضمن تعمیر دستگاههای سفارشی و تعمیر دو دستگاه اشعه ایکس موجود با متخصصین فنی اداره کلّ پنجم میباشد، در این مورد اصلح است که مطابق پیشنهاد سرویس کشور اسرائیل عمل شده و دو نفر از متخصصین اداره کلّ پنجم که قبلاً نیز دورههایی را در مورد طرز کار دستگاههای اشعه ایکس در کشور اسرائیل طی نموده اند (آقایان مهندس قجهوند و میهندار) به کشور اسرائیل، اعزام شوند تا آموزشهای لازم را در مور مونتاژ و تنظیم و تعمیر دستگاههای مذکور فراگیرند. در غیر این صورت، همواره مشکل تنظیم و تعمیر دستگاههای سفارشی وجود داشته و برای هر نوبت تنظیم یا تعمیر میبایستی مبالغی بابت درخواست و اعزام متخصص اسرائیل هزینه گردد .
نامه مدیر کلّ اداره سوم ساواک، بهرغم اینکه به آموزش پیشین دو تن از کارشناسان ساواک درباره دستگاه اشعه ایکس در اسرائیل اشاره میکند، به دلیل ناقص بودن این آموزشها، مسئولان ساواک ناگزیر آنان را دوباره برای تکمیل آموزشهایشان به اسرائیل فرستادند. البته مسئولان دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، این را نیز بسنده ندانستند و در نامههای بعدیشان از پیشنهاد نخست خود (فرستادن کارشناس ساواک برای فراگیری تخصص لازم به اسرائیل) گذشتند و فرستادن مشاوران و کارشناسان اسرائیلی را همزمان با ارسال دستگاه اشعه ایکس به تهران، پیش نهادند که سرانجام ساواک به دلیل وابستگیاش به اسرائیلیان، به خواسته آنان تن داد. افزون براین، گاهی ابزارهای فروخته شده ناقص بود یا قطعات اصلی آن فرستاده نمیشد. دستگاه اشعه ایکس، بهترین گواه این دعوی است؛ زیرا موساد حتی پس از گذشت دوسال از فروختن آن به ایران، درباره ارسال برخی از قطعاتش بیاعتنایی میکرد:
به عرض میرساند: در تاریخ 3/3/35 ]2535/1355[ با آقای ماهان، رابط سرویس اسرائیل، ملاقات و نکات زیر مطرح گردید. به اطلاع رابط رسانیده شده که ساواک به هنگام برگزاری بازیهای آسیایی(1353)، دو دستگاه اشعه ایکس از اسرائیل خریداری نمود که پس از تحویل دستگاهها، سرویس اسرائیل موافقت نموده بود که دستگاههای اندازهگیری اشعه ایکس را تهیه و تحویل دهند که هنوز در این مورد اقدامی به عمل نیامده و دستگاههای مورد بحث، نیاز ساواک است .
بنابراین، روشن است که اسرائیلیان افزون بر انگیزههای پنهان خود در تقویت ساواک با ساز و برگ و ابزارهای کمک آموزشی، گاهی با آموزش نابسا به کارمندان ساواک و نیازمند کردن آنان به آموزشهای تکمیلی یا نفرستادن قطعات اصلی این ابزارها، ایرانیان را به پرداختن هزینههای گزافی وامیداشتند و از اینرو، دستگاه اطلاعات اسرائیل و کارشناسان آن به سود سرشاری میرسیدند.
اسرائیل پس از حضور در میدان آموزش و دادن ساز و برگ به ساواک، ساختار آن را همسان با سازمانهای اطلاعاتی خود سامان داد؛ یعنی «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» با برنامهریزی منظم و دقیق موساد، به نمایندهای از سازمانهای جاسوسی اسرائیل بدل شد. از اینرو، اسرائیل نیز با بهرهگیری از فرصت حضور در ایران پهلَوی که کشوری اسلامی بهویژه شیعه به شمار میرفت، از آن همچون نیرویی متحد و کارا پشت سر کشورهای اسلامی سود میبرد.
نتیجه
روابط ایران با اسرائیل با تأثیرگذاری آشکار و پنهان اسرائیل در زمینههای امنیتی ـ اطلاعاتی ایران تحقق یافت. دستیابی به متحدانی دستنشانده، از مهمترین و اصلیترین انگیزههای اسرائیل در آموزش و دادن امکانات اطلاعاتی به کشورهای گوناگون و برپایی پایگاه در جاهای مختلف جهان و برقراری و گسترش روابط رسمی دیپلماتیک با حکومتهای آنها بود. اگرچه حکومت غاصب صهیونیستی، با فرستادن ساز و برگهای فنآورانه (تسلیحات تکنولوژیک) نظامی ـ اطلاعاتی خود، به منافع فراوان مادی دست مییابد، بهراستی هدفهای خاص دیگری را دنبال میکند. صهیونیستها با وابسته کردن کشورها، آنها را به فرمان خود درمیآوردند و سرانشان را به پذیرش روابط رسمی یا «کشور» خواندن اسرائیل وامیدارند.
آموزش و دادن امکانات نیز سرفصل و آغاز ارتباط اطلاعاتی اسرائیل با دیگر کشورهاست. اسرائیل در پوشش آموزش، در بدنه سازمان اطلاعاتی برخی از کشورها نفوذ میکند و آنگاه با گسترش روابط خود، در زمینههای گوناگون فنی و فرهنگی آنها نیز
گام میگذارد.
هدفهای ایران را نیز از برقراری ارتباط با اسرائیل، چنین میتوان برشمرد:
استفاده از طراحان، کارشناسان، متخصصان و مشاوران اسرائیلی در سطحهای گوناگون؛
فرستادن نیروی انسانی به مراکز آموزشی اسرائیل برای فراگیری آموزشهای ویژه؛
آگاهی از تواناییهای اسرائیل در گردآوری اطلاعات و برپایی سامانه (سیستم) امنیتی ـ اطلاعاتی توانمند.
رابطه ساواک و موساد، بهراستی همکارانه نبود، بلکه رابطهای یک سویه به شمار میآمد؛ زیرا موساد با بهرهگیری از امکانات ساواک، به سوی هدفهای خود گام برمیداشت و این روند تا پایان دوران حکومت پهلوی دنبال میشد.
کتابشناسی
1. احمدی، عبدالرحمن (1381)، ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
2. ازغندی، علیرضا (1376)، روابط خارجی ایران، تهران، نشر قومس.
3. ایرانبرگر، هارالد (1978)، درباره ساواک، ترجمه جمعیت آزادی، تهران، جمعیت آزادی.
4. بهنود، مسعود (1377)، از سید ضیا تا بختیار، تهران، چاپ هفتم، انتشارات جاویدان.
5. دلانوآ، کریستین (1371)، ساواک، ترجمه عبدالحسین نیکشهر، تهران، طرح نو.
6. دولتشاه فیروز، مهین (1990م)، شاهزاده مظفرالدین میرزا بر پایه یادداشتهای خود او، پاریس، بینا.
7. شوکراس، ویلیام (1371)، آخرین سفر شاه؛ سرنوشت یک متحد آمریکا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، نشر البرز.
8. طلوعی، محمود (1374)، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، تهران، چاپ سوم، نشر علمی.
9. فردوست، حسین (1370)، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، انتشارات اطلاعات.
10. قانون، مرتضی (1381)، دیپلماسی پنهان، تهران، نشر طبرستان.
11. گازیوروسکی، مارک.ج (1371)، سیاست خارجی امریکا و شاه، ترجمه فریدون فاطمی، تهران، نشر مرکز.
12. نجاری راد، تقی (1381)، ساواک و موساد، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
13. ـــ (1378)، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه؛ تهران، مرکز اسناد انقلاباسلامی.
14. ولایتی، علی اکبر (1380)، ایران و تحولات فلسطین، تهران، انتشارات وزارت امورخارجه.
15. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا (1377)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357-1300، تهران، چاپ چهارم، نشر پیکان.
16. شاهدی، مظفر (25/12/1385)، «تجدید روابط سیاسی ایران و اسرائیل و آموزش ساواک»، پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
17. www.yahood.net/maghalat.
18. www.dowran.ir.
19. www.psri.ir.
20. www.farsnews.com.
21. www.old.tebyan.net.
پیوستها
سندهای یکم و دوم، تلاش سازمان اطلاعاتی حکومت صهیونیستی را برای برخوردار شدن از پشتیبانی ساواک به انگیزه سامان دادن کارهای نظامی بر ضد فلسطینیان در کشورهای عربی خاورمیانه آشکار میسازند و سندهای سوم تا پنچم، از نشستهای مشترک رئیسان سازمان اطلاعاتی ایران و اسرائیل (ساواک و موساد) گزارش میدهند.
یکم
دوم
سوم
چهارم
پنجم
ششم
سند ششم، درباره آمدن یکی از رؤسای سازمان جاسوسی حکومت صهیونیستی به تهران برای مذاکره و تبادل نظر با مقامات ساواک و سند هفتم، از تلاش موساد برای آگاهی از جزئیات سفر وزیر خارجه مصر به تهران گزارش میدهد.
هفتم