حدود سه دهه است که از طرح اصطلاح قدرت نرم توسط جوزف نای می گذرد. وی در این مفهوم، فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی را به عنوان منابع قدرت نرم و توان نظامی و مشوق های اقتصادی را در طیف قدرت سخت و نقطه مقابل قدرت نرم قرار می دهد. این در حالی است که شواهد و مستندات علمی حاکی از این دارند که برخلاف دیدگاه رایج، ظرفیت نظامی نیز می تواند به شرط تبعیت از هستی شناسی قدرت نرم، در این قدرت ایفای نقش نماید. به همین منظور این پژوهش با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این مسئله پاسخ دهد که توانمندی نظامی یک کشور چگونه و بر اساس چه مولفه هایی می تواند بر قدرت نرم کشور موثر باشد. در همین راستا یافته های پژوهش حاکی از این دارد با توجه به اینکه ماهیت قدرت نرم بر بنیاد جذابیت استوار می باشد لذا منابع مختلفی از یک دولت-ملت، قادر به نقش آفرینی در این شیوه قدرت خواهند بود. از همین رو ظرفیت نظامی یک کشور نیز می تواند به کمک شیوه هایی چون: کمک به آموزش نیروهای نظامی کشورهای خارجی، مشارکت در اعزام نیروهای حافظ صلح در مناطق تحت درگیری و منازعه، کمک به حفظ امنیت بین الملل در چارچوب چند جانبه گرایی، برگزاری یا حضور موثر در آخرین نمایشگاه های تجهیزات نظامی، حفظ و ارتقا روابط نظامی صلح آمیز با کشورهای نظام بین الملل و.. در قدرت نرم نقش فعالی را ایفا نماید.