یکی از پرسش های دیرینه و پایدار در حوزه اندیشه سیاسی، پرسش نسبت اخلاق و سیاست است. نتیجه تأمل درباره چنین نسبتی به شکل گیری نگرش های متفاوتی انجامیده است. برخی می پندارند که کاربرد قدرت سیاسی با رعایت اصول و موازین اخلاقی سازگاری ندارد و در نتیجه هیچ آرمانی حتی عدالت، بدون اعمال قدرت محقق نخواهد شد. در مقابل گروهی بر این عقیده اند که اصول اخلاقی به خودی خود آن قدر ارجمند است که باید به صورت دائم تمایلات گسیخته قدرت سیاسی را مهار کند، وگرنه سیاست هیچ ارزشی ندارد. مقاله حاضر تلاش خواهد کرد که پرسش این نسبت را در اندیشه و عمل امام سجاد (ع) تجزیه و تحلیل کند و پاسخی درخور عرضه دارد.