آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

ظرفیتِ فعل موضوع محوری در «دستور زبان وابستگی» است؛ لیکن جایگاه آن در «دستور زبان زایشی» مبهم می نماید . دیدگاه تنییر به فعل مرکزیت ویژه می دهد و دسته هایی از ارتباطِ میان اجزاء جمله را تعیین می کند، و ظرفیت هایی آزاد حول عناصر کلیدی جمله، به خصوص فعل، در نظر می گیرد که بحث برانگیزند. دیدگاه چامسکی از ابتدا بر پایه ساختارهای ظاهری و ارتباطات ارسطویی، نهاد و گزاره، بنا شده است و به زایش لایه های دستوری نظر می کند. هدف ما در این تحقیق این است که با مقایسه کلی این دو دستور دریابیم که آیا گشتارهای دستوریِ جمله، که چامسکی بیان کرده است، تحت فرمان همان مفهوم ظرفیت ، که تنیِیر از آن یاد می کند، هستند؟ چگونه ظرفیت فعل بر تحولات ساختار پایه جمله تأثیر می گذارد و گونه خاصی از ساختار در سطح را فرمان می دهد؟ برای پاسخ، ابتدا نگاه های جدید به نظریه تنییر را با مثال هایی تفهیمی آورده ایم. سپس با روش تحلیلی آن ها را مقایسه کرده ایم و نهایتاً در بخش نتایج نشان داده ایم که جمله به سان سیستم زنده، خودبه خود ظرفیت های آزادی را حول عناصر محوری و یا در کنار گروه های سازه ای اش می آفریند که امکان برخی گشتارهای دستوری را به روشنی فراهم می آورد. این نگاه جدید به مفهوم ظرفیت، قرابت های بنیادی را میان دیدگاه های تنییر و چامسکی در موضوع تحولات ساختاری جمله آشکار می سازد.

تبلیغات