این مطالعه الگوها و منابع خودهمبستگی مقطعی، در بازده و نوسان سهام را در بورس اوراق بهادار تهران از آغار سال 1382 تا پایان سال 1386 مورد مطالعه قرار میدهد. مدل به کار گرفته شده در این مطالعه، مدل اقتصاد سنجی GARCH است. اولاً نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که با کنترل اندازه شرکت در شرایط رکود و در کوتاهمدت، بازده پرتفویهای با حجم معامله بالا بازده پرتفویهای با حجم معامله پایین را پیشبینی میکند. ثانیاً این مطالعه نشان میدهد که تسری نوسان بین بازده پرتفویها از پرتفویهای با حجم معامله پایین به سمت پرتفویهای با حجم معامله بالا است. این نتایج با یافتههای بارتوسوز گبکا متناقض است.