مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
اسلام ستیزی
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین پایه های ایدئولوژیک سیاست های فرهنگی رژیم پهلوی است. مؤلف ابتدا به معرفی چهره های برجسته تجددطلبی در ایران و نوع تفکر آنان پرداخته و سپس ضمن بیان مبانی ایدئولوژیک رژیم پهلوی، تأثیر آن را بر سیاست های فرهنگی تشریح کرده است. در ادامه با تبیین سیاست های فرهنگی رژیم پهلوی، خواستگاه فکری آن را در اندیشه ها و آرمان های منورالفکران دوره مشروطه می جوید و به دنبال بیان این مسأله است که چون برداشت های اولیه فکری از دنیای مدرن، سطحی بود باعث شد که سطحی ترین و نازل ترین بخش از فرهنگ و تمدن غربی در جامعه ایران مورد تقلید قرار گیرد.
حقوق و تکالیف شهروندان غیر مسلمان در جامعة اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چندی است که غربیان، راه اسلام ستیزی را در پیش گرفته و در صدد القاء ناسازگاری دین اسلام با قواعد زندگی اجتماعی و عدم امکان همزیستی مسالمت آمیز بین مسلمانان و پیروان سایر ادیان برآمده اند.
همزیستی مسلمانان با پیروان دیگر ادیان در حیطه یک جامعه و در عرصه بین المللی، قابل بررسی است، اما بحث انگیزترین حالت آن وقتی است که عدهای غیر مسلمان، در یک جامعه اسلامی و تحت حاکمیت اسلام، زیست کنند. آیا در چنین شرایطی، اسلام از حق حاکمیت خود به نفع مسلمانان و به زیان پیروان سایر ادیان استفاده می کند و یا حضور سایر ادیان را به رسمیت می شناسد و برای آنان حق زندگی اجتماعی قائل است؟
این نوشتار با هدف پاسخگویی به این سؤال در تلاش است با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع دین اسلام، یعنی قرآن و سنت معصومین(ع)به بررسی موضوع مذکور بپردازد. برای این منظور، ابتدا منظور از شهروندان غیر مسلمان بیان شده و سپس حقوق و تکالیف آنان برشمرده شده است. حقوق غیر مسلمانان در قالب عناوین «کرامت انسانی»، «مصونیت همه جانبه»، «آزادی مذهبی»، «حقوق قضایی» و «آزادی فعالیت های اجتماعی و سیاسی» تبیین شده و وظایف آنان تحت عناوین «احترام به قوانین جامعه اسلامی»، «عمل به قرارداد با دولت اسلامی»، «همکاری نکردن با دشمنان نظام اسلامی» و «پرداخت مالیات»، مورد بررسی قرار گرفته است.
در صورت عمل به شرایط شهروندی، بین شهروندان مسلمان و غیر مسلمان هیچگونه تفاوتی در برخورداری از حقوق اجتماعی، وجود ندارد و همه به عنوان ملتی واحد و اتباع یک کشور، به زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر می پردازند.
ایران شناسی انگلیسی؛ زمینه ها و رویکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«شرق شناسی» را مجموعه ای از مطالعات و تحقیقات دانشمندان و مؤسسات کشورهای غربی در موضوعات و مسائل مختلف شرقی دانسته اند. ایران شناسی، به عنوان شاخه ای از شرق شناسی را می توان مجموعه منظمی از مطالعات و پژوهش ها دانست که از سوی دانشمندان غربی برای شناخت: زبان، ادبیات، تاریخ، متون دینی، اندیشه ها، فرهنگ ایران زمین و حوزه تمدنی ایرانی صورت گرفته است. انگیزه و اهداف این مطالعات، دهه های چندی است که در کانون مباحثه ها و مجادله ها واقع شده است. این پژوهش، با بررسی و تحلیل محتوای آثار ایران شناسی انگلیسی قرن نوزدهم و نیمه اوّل قرن بیستم و بازنمایی نسبت آن با اقتضائات سیاسی، نظامی و اقتصادی انگلیس در ایران و آسیا، این سؤال را مطرح می سازد که ارتباط بین سیاست های انگلیس در ایران و آسیا و پژوهش های ایران شناسی آن ها چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت انگلیس، از ایران شناسی به عنوان سازه ای استعماری بهره جسته است و نیز ایران شناسان انگلیسی با پژوهش های خود در ایران، به برسازی هویت خودی نیز توجه داشته اند. اسلام ستیزی، باستان گرایی و نژاد گرایی، از دیگر ویژگی های ایران شناسی انگلیسی است.
هراس اخلاقی رهیافتی برای فهم شیعه هراسی
حوزههای تخصصی:
«اسلام هراسی» و «شیعه هراسی» یکی از مهم ترین چالش های فراروی جهان اسلام است؛ این موضوع از دهه های پایانی قرن گذشته تا کنون تاثیرات عمیقی بر کشورهای اسلامی داشته است. نوشته حاضر با روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد چیستی و چگونگی توسعه ی پروژه ی شیعه هراسی را با استفاده از مفهوم کلیدی هراس اخلاقی و چارچوب نظریه ی تحلیل گفتمان به عنوان روشی در تحلیل داده های کتابخانه ای، آمار و اطلاعات کمی و کیفی رسانه ها بررسی کند. به بیان دیگر در این پژوهش از مفهوم هراس اخلاقی به منظور تبین ماهیت شیعه هراسی و از تحلیل گفتمان ارنستو لاکلا و شنتال موفه به عنوان چارچوب نظری برای تحلیل داده ها استفاده می شود.
بررسی تاریخی اوضاع اجتماعی – سیاسی مسلمانان منطقه آسیای مرکزی ( در قرن دوازدهم تا بیستم )
حوزههای تخصصی:
با پیروزی مسلمانان عرب در جنگ نهاوند به تعبیر خودشان فتح الفتوح، راه تصرف آسیای مرکزی (ماوراءالنهر) به روی مسلمانان باز شد، در واقع با ورود عرب ها به ایران و سکونت قبایل مختلف عرب در این سرزمین آنان با سرزمین های آن سوی جیحون آشنا گردیدند و به تدریج به دست سرداران مسلمان عرب به تصرف درآمدند اما طولی نکشید با پیروزی نیروهای ایوان مخوف، مسلمانان ناگزیر شدند بیش از سه قرن در حکومتی که سیاست وحشیانه ای نسبت به اسلام و مسلمانان داشت زندگی کنند، به طوری که مردم بویژه روحانیون از حقوق خود محروم، موقوفات ملغی، مساجد و مدارس اسلامی نابود یا تعطیل گردیدند. با فروپاشی سلطنت تزاری و انقلاب اکتبر 1917 و حاکمیت شوروی نه تنها وضعیت اجتماعی – سیاسی مسلمانان بهتر نشد بلکه با تسلط آنان بر جامعه، وضعیت وخیم تر گشت و با قوانین شریعت برخورد سختی شد، به نحوی که مساجد ویران، مدارس اسلامی تعطیل و قوانینی بر ضد اسلام به تصویب رسید و اسلام به سختی سرکوب شد و شالوده آن تقریبا نابود گردید؛ و سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان برنامه های نوسازی کمونیستی شرایط برای فعالیت اسلام گرایان مهیا شد و اسلام دوباره در این منطقه حیات مجدد یافت، اما طولی نکشید دوباره پس مانده های دولت های کفر و الحاد حاکمیت را مصادره کرده و قوانینی بر ضد اسلام تصویب کردند در نهایت وضعیت مسلمانان چندان بهبود نیافت ؛ در همین راستا مقاله حاضر درصدد بررسی تاریخی این مسئله است که اوضاع اجتماعی مذهبی سیاسی مسلمانان منطقه در دوران حاکمیت روسیه تزاری و شوروی چگونه بوده و آیا بعد از استقلال کشورهای اسلامی منطقه آسیای مرکزی وضعیت مسلمانان بهبود یافته است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت: گرچه با استقلال این کشورها مردم با اشتیاق تمام به تاسیس مدارس و آموزشگاه های دینی و بنای مساجد دست زدند و با شور و اشتیاق در اعیاد و مراسم دینی شرکت می کنند و گرایش به اسلام رو به فزونی یافته است اما واقعیت امر این است که با حاکمیت حاکمان سکولار و حاکمیت تفکر اسلام ستیزی و تصویب قوانین ضد اسلام نه تنها توسعه ای در آزادی بیان و عقاید برای روحانیت اصیل و روشنفکران بوجود نیامد بلکه همانند دولت های کفر و الحاد محدودیت های قانونی ایجاد کرده و مسلمانان را در انجام فرایض دینی در محدودیت قرار داده اند.
بررسی علل تشدید روند اسلام ستیزی در تاجیکستان
حوزههای تخصصی:
تشدید اسلام ستیزی در تاجیکستان، اگرچه متأثر از تربیت کمونیستی حاکمان این کشور است، از عوامل خارجی مهمی نیز تأثیر پذیرفته است. نگرانی ها از محبوبیت روزافزون نهضت اسلامی تاجیکستان، تلاش دولت دوشنبه برای سوء استفاده از فضای مقابله با داعش و افراطی گری برای حذف نهضت اسلامی به عنوان یک گروه میانه رو اسلامی، نبود تمایل هیئت حاکمه تاجیکستان به جاری و ساری شدن اسلام اصیل در سبک زندگی مردم این کشور و تحرکات عربستان سعودی و وهابی ها، عوامل اصلی پدیده اسلام ستیزی در تاجیکستان است؛ اما سیاست روسیه در تاجیکستان نیز که از قرون هجدهم و نوزدهم، اسلام را مانع اصلی استیلای سیاسی و نظامی خود بر آسیای مرکزی می دید در تشدید اسلام ستیزی در تاجیکستان تأثیر دارد. این نگرش منفی روس ها به اسلام در آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، در زمان تزارها و نظام کمونیستی و دوره پساکمونیسم حفظ شده است. در دوره پساشوروی، روسیه تنها عامل خارجی تأثیرگذار در آسیای مرکزی نیست و عوامل خارجی دیگری نظیر سیاست های آمریکا، رژیم صهیونیستی و مراکز مالی و سیاسی هدایت کننده جریان های تکفیری در اسلام ستیزی در تاجیکستان نیز نقش مهمی دارند.
«سلام» واژه ای اصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۳۰۴
79-85
در متون ادب فارسی و از جمله در آثار فردوسی، ناصر خسرو، سعدی، بیهقی و... واژه «درود» معادل و هم معنای با سلام نیست؛ بلکه هم تراز با «آفرین»، «تهنیت»، «تحیت» و «صلوات» است و صلوات را نمی توان همچون درود در جای سلام و خطاب به هرکس به کار برد. چنین به نظر می رسد که ادبا به این نکته واقف بوده و به همین دلیل نیز در آثار خود «درود» را تنها برای گرامی داشت انبیاء و اولیای الهی به کار برده اند. در فرهنگ و زبان عربی نیز «اهلاً و سهلاً مرحباً» اصلاً معادل «سلام» نیست؛ و اعراب آن را در وقت خوش آمدگویی به مهمان ادا می کنند. با این توصیف، نگارنده می پندارد که از همان روز نخست ورود اسلام به ایران زمین، می بایست مرتبه «سلام» بالاتر و والاتر از «درود» قرار گیرد و ادبای برجسته نیز به جای «درود» بر انبیاء و اولیاء «سلام» بفرستند، لذا در نوشتار حاضر به شیوه مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی به اثبات این نکات پرداخته می شود: 1. زیبایی و برتری لفظ و معنای «سلام» بر واژگان دیگر؛ 2. به کار بردن معنای «سلمنا» برای «سلام» توسط اسلام ستیزان.
اسلام هراسی و اسلام ستیزی: ده سال پس از حادثه 11 سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
995 - 1022
حوزههای تخصصی:
گرچه اسلام هراسی و ریشه های شکل گیری آن به قبل از حادثه 11 سپتامبر و حتی بیش از هزار سال پیش باز می گردد، تردیدی نیست که حادثه 11 سپتامبر و موج سیاسی، امنیتی و تبلیغاتی عظیمی که متأثر از آن ایجاد شد، تاثیرات شگرفی بر چگونگی نگرش به مسلمانان در غرب و نحوه تعامل با آنان در جوامع غربی بر جای گذاشت. موج اسلام هراسی گسترده و برنامه ریزی شده از آن پس در قالب ها و شکل های مختلف رسمی و غیررسمی بروز یافت و ضمن ترسیم چهره ای مشوّش از اسلام و مسلمانان، محدودیت ها و فشارهای روانی و قانونی بسیاری را بر اقلیت های مسلمان ساکن کشورهای غربی تحمیل نمود. ده سال پس از 11 سپتامبر، موج اسلام هراسی گسترده که در ابتدا واکنشی احساسی به حادثه 11 سپتامبر تلقی می شد، در یک پیشروی خزنده و آرام، از شاکله محدود و غیررسمی خود بیرون آمده و به شکل هدفمند در چارچوب های رسمی و قانونی نیز تجسم یافته است.
بازخوانی تحلیلی شگرد ها و روش های جریان کفر در ستیز با اسلام و مسلمین از منظر قرآن
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 25
حوزههای تخصصی:
جریان کفر پدیده ای است که از همان آغاز تاریخ اسلام تاکنون، هر جامعه ی انقلابی را از درون مورد تهدید قرار داده و می دهد، از این رو، شناسایی روش های نیروسازی این جریان در مقابل اسلام می تواند به عنوان مسئله ی روز جوامع اسلامی نیز مطرح باشد. شناخت تحلیلی شگرد ها و روش های جریان کفر در ستیز با اسلام و مسلمین و آشنایی با خطوط کلی جریان کفر و زمینه های تلاش آن ها برای نفوذ و دستیابی به درون جوامع انسانی و اسلامی، اقدامی لازم، بلکه ضروری و وظیفه ی هر مسلمان است. نوشتار حاضر که به روش کتابخانه ای و با استناد به آیات قرآن و منابع تاریخی و روایی گرد آوری شده است، در نظر دارد معنا و مفهوم کفر را تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که شگرد های متنوع جریان کفر در ستیز با اسلام و مسلمین، از منظر قرآن کریم چگونه است؟ برآیند و حاصل این تحقیق این است که در طول تاریخ جریان کفر، از شگرد ها و روش های متنوعی همچون: همانند سازی و حذف فیزیکی، بهره برداری از نقاط ضعف در جامعه ی اسلامی، اجرای سیاست گام به گام، استمرار در عرصه ی مقابله، اعمال عناد همه جانبه، شبهه افکنی، استهزاء و تمسخر، و ایجاد اختلاف و ... برای مقابله با اسلام و مسلمین، بهره جسته است.
واکاوی رویکرد انتقادی کسروی به ناسیونالیسم باستان گرا در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
شکست های متعدد از روس و انگلیس، ارتباط نابه سامان اقتصادی و سیاسی با آنها و ضعف ساختاری سلسله قاجار در مقابله با چنین مشکلاتی بسترهای فکری لازم را برای روشنفکران مهیا نمود تا به بررسی علل ضعف و عقب ماندگی ایرانیان و راه های برون رفت از آن بپردازند. از جمله عوامل مورد توجه برخی از روشنفکران پیش از مشروطه در این زمینه توجه به ناسیونالیسم باستان گرا بود. در دوران مشروطیت ناسیونالیسم بیشتر وجهه ای ضد استبدادی و ضد استعماری داشت و رویکرد باستان گرایی آن نسبت به سابق کمرنگ بود، اما با پایان گرفتن جنگ جهانی اول دوباره به آن توجه شد. با قدرت گیری پهلوی اول، ناسیونالیسم باستان گرا، به عنوان یکی از مهم ترین ایدئولوژی های ملت ساز، مورد توجه عوامل حکومتی قرار گرفت. براساس چنین گفتمانی، بر تاریخ ایران دوران باستان و برخی مؤلفه های آن از جمله نقش شاه و عرب ستیزی تأکید شد. تکوین اندیشه های کسروی در چنین زمانه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که کسروی به عنوان یک اندیشمند چه نگرشی به گفتمان ناسیونالیسم باستان گرا داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کسروی ضمن علاقه به تاریخ ایران باستان و تلاش برای احیای برخی سنت ها و آداب آن، با برخی از مؤلفه های افراطی باستان گرایان چون تازی ستیزی، ضدیت با اسلام، حمله اعراب را عامل عقب ماندگی ایرانیان دانستن و توجه به نژاد آریایی درافتاد و ترویج آنها را از عوامل تضعیف انسجام ملی دانست.