پژوهش حاضر با روش پدیدارشناختی، با هدف بررسی تجارب دانش آموزان دوره ابتدایی از معلمان جایگزین انجام گرفت. بدین منظور، تعداد سی و یک نفر از دانش آموزانی که حداقل به مدت یک نوبت تحصیلی معلم جایگزین داشته اند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر دانش آموز به طور میانگین حدود 30 دقیقه مصاحبه شد و داده ها، با استفاده از روش پنج مرحله ای ین مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تجارب دانش اموزان از مدیریت کلاسی و راهبردهای تدریس معلمان جایگزین، به ویژگی های معلمان جایگزین همچون میزان تجربه و دانش تربیتی و شایستگی عاطفی و اجتماعی آنان، بستگی دارد. همچنین، بیشتر دانش آموزان از قانون کاهش ساعت موظف معلمان اصلی ناراضی هستند. نتیجه این که لازم است در انتخاب معلمان جایگزین، دقت کافی صورت گیرد و با انجام تحقیقات بیشتر، لزوم تغییر در قانون کاهش ساعت موظف معلمان دوره ابتدایی بررسی شود.