در بحث معرفت دینی و خداشناسی یکی از بحثهای قابل توجه، شناخت فطری و راه یابی از طریق درون میباشد. در اینکه شناخت خداوند از طریق براهین قطعی عقلی و همچنین بیانات شرایع قابل اثبات میباشد جای شبهه نیست؛ در عین حال برای کسانی هم که به مبانی استدلال عقلی و اسباب درک مفاهیم مجهز نباشند، راهی روشن برای معرفت و ارتباط با ذات مقدس الهی وجود دارد که همان راه فطرت است. در مقاله حاضر برای نشان دادن معرفت فطری تنها به دو آیه از قرآن کریم استناد شده و در ذیل آیه اوّل به نکاتی اشاره شده که عمدتاً واقعگرایی انسان را در توجه به خداوند میداند که این مهم مقتضای فطرت انسان است واصل وجود این فطرت مرتبط با خداوند است. لذا اگر در مقام معرفت و ادراک و التفات به این حقیقت نرسد خطا کرده و هستی خود را نشاخته است. در بحث مربوط به آیه دوم چون بروز و فعلیّت فطرت خداشناسی در بعضی بحرانها مورد توجه قرار گرفته، این پرسش مطرح است که علت توجه خالصانه به خداوند در چنین مواردی چیست و آیا ترس و اضطراب بشر در خداشناسی نقشی دارد که انسان در مواقع ضروری به این راهکار دست میزند؟