مقالات
حوزه های تخصصی:
وحی در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است؛ زیراساس نبوت و زیربنای اعتقادات مسلمانان و محور اصلی آموزههای دینی و معارف بلند آسمانی است. لذا هر نوع تفسیر و توجیه غلط و برخلاف واقع از وحی، سبب انحراف افکار و عقاید مسلمانان و باعث تزلزل در مبانی اسلام است، و متأسفانه در طول تاریخ، وحی همواره مورد تهاجم نااهلان و تفسیرها و توجیههای غلط و نادرست بوده است. در همین جهت، اخیراً کتابی به نام " بسط تجربه نبوی" منتشر شده و در آن، وحی امری بشری و زمینی و برخاسته از درون پیامبر )نه نازل شده از عالم بالا( معرفی شده است. با مطالعه دقیق آن کتاب و آگاهی به مضمون آن، ایرادهایی به ذهن آمد که برخی از آنها در مقالهای تحت عنوان "بسط تجربه نبوی در بوته نقد" و بعضی دیگر در این مقاله مطرح شده است.
قرآن در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
انسان کامل قرآن مجسم و تکوینی است و هموست که میتواند حقیقت قرآن را به صورت کامل معرفی کند. معصومان و یکی از آنان امیرالمؤمنین (ع) انسانهای کاملند. بنابراین امام علی (ع) سزوارترین فرد برای معرفی قرآن کریم است. در نهج البلاغه قرآن به عنوان کتابی توصیف شده که گویای نظام فاعلی و غایی جهان است. بر این اساس جهان تجلّی عینی خداست، همان طور که معرفت خدا تجلّی علمی خداست.غایت تجلّی خدا ذات اوست. از دیدگاه نهج البلاغه در تبیین قرآن باید به برخی نکات توجه کرد، از جمله: قرآن همچون جهان که قرآن تکوینی است، در عین سکوت، دارای نطق و بیان میباشد؛ اما شرط شنیدن این بیان، تفکر در قرآن و جهان و طرح درست پرسش با معیارهای اصلی نظام عینی و علمی است. روش درست تفسیر قرآن، تفسیر قرآن به قرآن است؛ امّا چون خود قرآن انسانها را به خاندان عصمت و طهارت ارجاع میدهد، رجوع به سنّت معصومان مکمل تفسیر قرآن خواهد بود.
نگرشی انتقادی بر نظریه بسط تجربه نبوی
حوزه های تخصصی:
وحی در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است؛ زیراساس نبوت و زیربنای اعتقادات مسلمانان و محور اصلی آموزههای دینی و معارف بلند آسمانی است. لذا هر نوع تفسیر و توجیه غلط و برخلاف واقع از وحی، سبب انحراف افکار و عقاید مسلمانان و باعث تزلزل در مبانی اسلام است، و متأسفانه در طول تاریخ، وحی همواره مورد تهاجم نااهلان و تفسیرها و توجیههای غلط و نادرست بوده است. در همین جهت، اخیراً کتابی به نام " بسط تجربه نبوی" منتشر شده و در آن، وحی امری بشری و زمینی و برخاسته از درون پیامبر )نه نازل شده از عالم بالا( معرفی شده است. با مطالعه دقیق آن کتاب و آگاهی به مضمون آن، ایرادهایی به ذهن آمد که برخی از آنها در مقالهای تحت عنوان "بسط تجربه نبوی در بوته نقد" و بعضی دیگر در این مقاله مطرح شده است.
خداشناسی از راه فطرت
حوزه های تخصصی:
در بحث معرفت دینی و خداشناسی یکی از بحثهای قابل توجه، شناخت فطری و راه یابی از طریق درون میباشد. در اینکه شناخت خداوند از طریق براهین قطعی عقلی و همچنین بیانات شرایع قابل اثبات میباشد جای شبهه نیست؛ در عین حال برای کسانی هم که به مبانی استدلال عقلی و اسباب درک مفاهیم مجهز نباشند، راهی روشن برای معرفت و ارتباط با ذات مقدس الهی وجود دارد که همان راه فطرت است. در مقاله حاضر برای نشان دادن معرفت فطری تنها به دو آیه از قرآن کریم استناد شده و در ذیل آیه اوّل به نکاتی اشاره شده که عمدتاً واقعگرایی انسان را در توجه به خداوند میداند که این مهم مقتضای فطرت انسان است واصل وجود این فطرت مرتبط با خداوند است. لذا اگر در مقام معرفت و ادراک و التفات به این حقیقت نرسد خطا کرده و هستی خود را نشاخته است. در بحث مربوط به آیه دوم چون بروز و فعلیّت فطرت خداشناسی در بعضی بحرانها مورد توجه قرار گرفته، این پرسش مطرح است که علت توجه خالصانه به خداوند در چنین مواردی چیست و آیا ترس و اضطراب بشر در خداشناسی نقشی دارد که انسان در مواقع ضروری به این راهکار دست میزند؟
توحید از منظر کتاب و سنت
حوزه های تخصصی:
توجه آدمی به خدا، توجه به هویّت خویش است. این توجه از حقیقتی سخن میگوید که چگونگی ربط مخلوق به خالق و فقر و نیازمندی راستین پدیدهها را به پدیدآورنده تبیین میکند. همچنین به انسان نهیب میزند که: هان! به خود آی، بدین مسأله بیندیش که اگر لحظهای لطف حق از تو دریغ گردد از عرصه هستی محو خواهی شد؛ پس غافل مباش و به منطق آسمانیِ »أنتم الفقراء الی اللّه« )فاطر، آیه 15)، دل بسپار که در این دل سپاری است که کلام امیرمؤمنان: »التوحید حیاة الناس« )غرر الحکم( تفسیر میگردد. با توجه به عمق پیوند میان انسان و خدا است که مهمترین مسایل اعتقادی بشر حل میگردد. در این مقاله برآنیم تا معلوم کنیم که اساسنامه توحید چیست و به کدامین درجه از اعتقاد دست یابیم تا یک موحد راستین بشمار آییم.
انحراف در بحث از مفهوم وصف
حوزه های تخصصی:
»مفهوم وصف« از جمله مباحث علم اصول فقه است که در بیشتر کتابهای این علم مورد بحث و گفت و گو است. در تعریف و دلایلی که برای مفهوم وصف ذکر می شود، مسامحه و غفلت صورت گرفته، به طوری که موجب شده است تا بحث در مفهوم وصف از محور اصلی منحرف شده و سمت و سوی اشتباهی پیدا کند. در بیشتر کتابهای علم اصول، این بحث با بحث انتفای حکم در صورت انتفای موضوع مورد خلط قرار گرفته است، خلطی که باعث شده است تا یکی از امور مسلم و بدیهی مورد انکار قرار گیرد و آن انتفای حکم است در فرض انتفای موضوع. چنانکه در بحث مفهوم شرط همگی پذیرفته اند که بحث مفهوم شرط در جایی نیست که موضوع منتفی شود و با آن انتفای حکم مسلم و قطعی است و جای گفت و گو نیست؛ بلکه در مفهوم شرط سخن از استفاده انحصار و علیت منحصره است، در بحث مفهوم وصف نیز باید مورد گفت و گو چنین چیزی باشد و هم کسانی که میخواهند مفهومدار بودن وصف را اثبات کنند و هم کسانی که می خواهند مفهوم دار بودن وصف را ردّ و باطل کنند، باید بحث را در دخالت انحصاری وصف در حکم یا عدم دخالت آن، متمرکز کنند؛ نه اینکه با طرح مفهوم وصف به سراغ بحث انتفای حکم یا انتفای موضوع بروند. این انحراف هم در تعریف مفهوم وصف و هم در ادلهای که برای آن آورده میشود و هم در مثالها و تطبیقات این بحث در اکثر قریب به اتفاق کتابهای اصولی مشهود می باشد.
کرامت انسان در اندیشه امام علی (ع) (اسباب و زمینه های کرامت)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسشهای مهم انسان خردمند از خود و دیگران این است که چه چیزی سبب تعالی و پیشرفت او در عرصههای مختلف زندگی میشود؟ و چه عواملی در پیشرفت انسانهای بزرگ تاریخ دخالت داشته است؟ تا اونیز با به کار بستن تجربیات انسانهای موفق به درجاتی از کمال و تعالی دست یابد؟ پرسش هایی از این قبیل در طول تاریخ بشر ذهن او را به خود مشغول داشته، تا جایی که دانشمندان بسیاری برای پاسخگویی به این پرسش، دست به کار تألیف و تحقیق شدند و هر کدام بنا به سلیقه خود با به جا گذاشتن آثاری راههای زیادی را فراروی انسان نهادهاند. اما بهترین پاسخها به این پرسش در ادیان الهی و سخنان حاملان وحی آسمانی یافت میشود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از نهج البلاغه که آیینهای از فروغ اندیشههای والای امام علی(ع) میباشد، راهکارهای مفیدی را فراروی انسانهای جویای کمال قرار دهد؛ چنانکه در مقاله دوم )آسیبشناسی کرامت انسان( سعی شده است چالشهایی را که فراروی کرامت انسان قرار دارد بررسی نموده و معرفی نماید. بدان امید که خواننده گرامی با استفاده از فرهنگ انسانساز اسلام و سخنان ارزنده امام علی(ع) گامهای مفیدی به سوی کرامت و تعالی انسانی بردارند.
مبدأ تشیع در اسلام
حوزه های تخصصی:
پس از تکوین حکومت اسلامی و یا همراه تکوین حکومت اسلامی که با حضور پیامبر و به رهبری ایشان صورت گرفت، آن حضرت علاوه بر وظیفه قانونگذاری، وظایف دیگر حکومتی از جمله رهبری سیاسی جامعه را پس از خویش به حسب زمان و مکان بیان داشت و بارها به طور شفاف و روشن حضرت علی (ع) را به عنوان ادامه دهنده خط نبوت که همان امامت و رهبری جامعه بود معرفی فرمود. در این مقاله سعی شده است از طرق شیعه و اهل سنت ثابت شود که رسول مکرم اسلام )ص( بارها پیروان علی(ع) را به عنوان شیعه معرفی نمود و در زمان حیات آن حضرت همچنان که اسلام تکون یافت شیعه هم تحقق پیدا کرد؛ یعنی پیدایش شیعه همزمان با پیدایش اسلام میباشد و این دو در واقع یک مسیر بودند.
قضاوت های انسان از دیدگاه قرآن
حوزه های تخصصی:
»قضاوت« در معنای خاص خود که توسط افراد متخصّص )قاضیان( انجام میگیرد، به دلیل نیاز مبرم دستگاههای قضایی بدان مورد بررسی بسیاری از علما قرار گرفته است؛ ولی در زمینه قضاوت به معنای عام که همواره از جانب عموم انسانها در طول زندگی انجام میشود و اهمیتش کمتر از نوع اوّل نیست، به صورت کامل و مستقل کاری انجام نگرفته است. از آن جا که قرآن کریم هدایت کننده انسان است، به این مسأله نیز که در جهت هدایت انسان نقشی عمده دارد، پرداخته است. در این مقاله این موضوع مهم از دیدگاه قرآن بررسی شده است. بدین منظور نخست کلیه آیات مربوط به آن استخراج و بررسی گردیده و در مرحله بعد با دسته بندی آنها مطابق با جنبه های خاصی که مفسران و دانشمندان اسلامی به آن پرداختهاند، ابتدا تعریف »قضاوت« و انواع آن و سپس دیگر عناوین به ترتیب بیان گردیده است. »عوامل قضاوت حق« به این نکته میپردازد که چه نکاتی را باید رعایت کنیم تا قضاوتهای ما هر چه بیشتر به حق نزدیک شود. »آفات قضاوت حق« مسائلی که پرهیز از آنها موجب نزدیکتر شدن به قضاوت حق میگردد، به ما گوشزد میکند. »پی آمدهای قضاوت« از ایک طرف با طرح آثار خوب قضاوتهای حق ما را به این نوع قضاوت تشویق میکند و از طرف دیگر با ذکر آثار بد قضاوتهای باطل به ما هشدار میدهد که از آنها بپرهیزیم.
پژوهشی درباره احادیث نهی از تفسیر به رأی در دیدگاه فریقین
حوزه های تخصصی:
فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این احادیث به دو گروه کلی تقسیم شدهاند؛ گروهی با استناد به این روایات هر نوع کوششی را برای استنباط مراد خدا از ظواهر آیات مردود و حرام میدانند و گروه غالب با ردّ این نگرش نهی از تفسیر به رأی را به معنای نفی مطلق تفسیر قلمداد نمیکنند و بر این باورند که مقصود از این روایات تفسیر بدون علم و یا تحمیل رأی بر قرآن است. برخلاف تصور برخی اختلاف نظر این دو گروه لفظی نیست؛ چه این که تقسیم این روایات به تفسیر به رأی جایز و غیر جایز بیمورد است. اکثر قرآنپژوهان فریقین معتقدند کاوش در حیطه ظواهر الفاظ قرآن برای درک مراد خدا پس از فحص و بررسی تمام شواهد و قراین درون نصی و برون نصی عنوان تفسیر دارد اما مصداق تفسیر به رأی نیست در این معنا و نیز مصادیقی که برای تفسیر به رأی ذکر کردهاند به نقاط مشترک فراوانی در بین فریقین بر میخوریم؛ از این رو هیچ کدام از دو فریق نمیتوانند یکدیگر را متهم کرده تفسیرشان را در جرگه تفسیر به رأی محسوب کنند.