مسئله چگونگی نسبت فاعلیت انسان با فاعلیت الهی همواره یکی از دغدغه آمیزترین مسائل در اندیشه بشری، بویژه دانشمندان الهی بوده است. اهّم آراء اندیشمندان مسلمان در این زمینه به سه نظریه جبر، تفویض و امر بین الا مرین بر میگردد. نظریه جبر برخلا ف دریافت وجدانی هر فرد، و نظریه تفویض مستلزم فاعلیت مستقل انسان از خداوند است. نظریه امربین الامرین که نخستین بار از سوی امامان معصوم (علیهم السلام) ارائه شده برنفی جبر و تفویض و اثبات حقیقتی میان آن دو دلالت دارد. فهم و دریافت حقیقت امر بین الامرین بحکم عقل و نقل خالی از دشواری نیست. از همین رو دانشمندان در تفسیر این حقیقت به تقریرات گوناگون با رویکردهای کلامی، فلسفی و عرفانی روی آوردند و برای تصویرسازی هر یک از آن تقریرات از تمثیلات متناظر با آن استفاده کردند. نقد و بررسی مجموعه این تقریرات و تمثیلات که مهمترین آنها به شش تقریر میرسد، حاکی از آنست که بیشتر آنها از ارائه تصویری جامع و واضح ناتوانند. در این میان یک تقریر، یعنی تقریر ظهور فاعلیت الهی در مظاهر خلقی با تمثیل متناظر با آن یعنی تمثیل فاعلیت نفس در قوایش، بویژه با تلقی تمثیلی علامه طباطبایی و نیز لحاظ فاعلیت انسان در مجموعه نظاممند آفرینش، بر دیگر تقریرات و تمثیلات ترجیح دارد.