مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی خود مدیریتی با تأکید بر مکتب فکری شهید حاج قاسم سلیمانی با رویکرد تحقق حاکمیت منابع انسانی می باشد که به منظور رسیدن به این هدف ابعاد خود مدیریتی از منظر اسلام و قرآن و هم چنین مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش مطالعه، در حیطه ی پژوهش های کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. داده های پژوهش، متون، یادداشت ها و پژوهش های پیشین انجام گرفته در زمینه طراحی الگوی خود مدیریتی به منظور تحقق حاکمیت منابع انسانی با تأکید بر مکتب فکری شهید قاسم سلیمانی می باشد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها به شناسایی 153 کد (شاخص)، 14 مفهوم و 5 مقوله منجر شد. با توجه به نتایج پژوهش ابعاد طراحی الگوی خودمدیریتی به منظور تحقق حاکمیت منابع انسانی با تأکید بر مکتب فکری شهید قاسم سلیمانی در پنج مقوله: مدیریت روحی- روانی (خودشناسی، خودارزیابی، خودکنترلی، خودباوری و قوه تفکر)، مدیریت فیزیکی- جسمی (تحرک جسمی، آراستگی جسمی و سلامت جسمی)، مدیریت رفتاری- شخصیتی (خصوصیات باطنی و خصوصیات ارتباطی)، مدیریت معنوی- اعتقادی (نگرش معنوی- اعتقادی و رفتار معنوی- اعتقادی) و مدیریت خودآموزی (توسعه فردی و توسعه تخصصی) تقسیم بندی شدند.
مؤلفه های اخلاق حکمرانی در مکتب شهید سلیمانی
حوزه های تخصصی:
حکمرانی، الگوهای مختلف آن و مباحث متعدد ذیل آن، از جمله موضوعات پر بحث در مدیریت دولتی عصر حاضر است. از 1980 و با ارائه مفهوم حکمرانی خوب توسط بانک جهانی تا به امروز، شاهد تلاش های فراوان و روایت های گوناگونی در رابطه با حکمرانی و الگوهای آن بوده ایم. تعدد الگوهای مختلف حکمرانی، خود در این چند سال اخیر نشان از این فضا و شرایط پیچیده دارد. به موازات بحث بر سر الگوهای حکمرانی، موضوع اخلاق حکمرانی نیز مطرح گردیده است و شاید بتوان گفت که اخلاق حکمرانی روح حاکم بر الگوهای حکمرانی و وجه تمایز آنها با هم است. پس از شهادت شهید سلیمانی بی شک، مهمترین گزاره و توصیف درباره ایشان را رهبر معظم انقلاب(مدظله) فرمودند که از ایشان به «مکتب» یاد کردند. با لحاظ این توصیف، ضروری است تا محققان ابعاد مختلف این مکتب را تبیین نمایند؛ یکی از این ابعاد اخلاق حکمرانی شهید سلیمانی است که در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های اخلاق حکمرانی در مکتب شهید سلیمانی احصاء و تدوین گردد. این مقاله، با مراجعه به مقالات و پژوهش های مختلف و نیز مبانی اندیشه اسلامی به تبیین کلی نظریات اخلاق حکمرانی پرداخته است. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مؤلفه های اخلاق حکمرانی مکتب شهید سلیمانی با استفاده از متن سخنرانی ها، مصاحبه و وصیت نامه شهید بزرگوار و سایر منابع معتبر استخراج و ارائه شده است. در این تحقیق مجموعاً 267 مفهوم پایه، 93 مفهوم سازمان دهنده و 24 مفهوم عالی شناسایی و ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که شهید سلیمانی را می توان الگو و مصداقی برای گزاره «حکمران مسلمان انقلابی» دانست و مؤلفه های اخلاق حکمرانی شهید سلیمانی که در این پژوهش ارائه شده اند از قبیل ارزش گرا و اصول مدار، استکبار ستیز، اما باور و امام یاور، پاسدار انقلاب و نظام، تواضع و احترام، خادم، شخصیت جامع، شهادت طلب، فساد ستیز و ساده زیست، شاکر، مخلص، مجاهد، مشرف و آینده نگر، مدیریت پدرانه و مشفقانه، مردم دار و مردم باور، نفوذ و محبوبیت شخصیتی، هدفمند و هدف گرا و... مؤید وجوه حکمرانی، تقید و تشرع اسلامی و دینی و روحیه انقلابی و جهادی این شهید بزرگوار می باشند.
سیاست و مسأله تکنیک حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
غایت مطلوب سیاست، به زیستی جامعه در مسیر خیر عمومی است. این به زیستی البته نیازمند صورت بندی امر اخلاقی و امر حقوقی است؛ و این امر خود محتاج «تکنیک حکمرانی» است. تفاوت بزرگی میان دوران کلاسیک، مدرن و اندیشه اسلامی در صورت بندی تکنیک حکمرانی وجود دارد. در حالی که یونانیان تکنیک (تخنه) را در ارتباط با حقیقت فوسیس درک می کردند، انسان مدرن با انقطاع از متافیزیک، خود را خالق حقیقت حاکمیت می داند. برخلاف اندیشه عرفی شده مدرن که مذهب را از دریچه سیاست می نگرد و حاکمیت را از معنای الهیاتی آن تهی می کند، نظریه سیاسی جمهوری اسلامی با احیای جایگاه متافیزیک در حاکمیت تلاش می کند که سیاست را از مسیر مذهب دنبال نماید. نتیجه آن می شود که امر دینی در تکوین امر سیاسی جایگاه پیشینی یافته و تأثیر مستقیمی بر ظهور امر حقوقی داشته باشد. مدعای این نوشتار آن است که امر سیاسی در جمهوری اسلامی تنها توانسته متافیزیک الهیات سیاسی را بازتولید کند. اما در مقام اجرا نتوانسته تکنیک حکمرانی را در فیزیک قدرت متناسب با نظریه سیاسی نوین خود به درستی صورت بندی نماید. در نبود ابزار و تکنیک متناسب با توجیهات متافیزیک حکمرانی از یکسو و ضرورت عمل در بستر یک سیاست جهانی متضاد، نتیجه آن شده که سیاست گذاری ها و عملکردها به جای ابتنای بر حقیقت الهیات سیاسی، به آشفتگی روزمره دچار شود.
ارائه الگوی حکمرانی متعالی دو وجهی مبتنی بر قدرت نرم، تغییر ساختارها و فرآیندها
حوزه های تخصصی:
با گذشت زمان و پیدایش نسل های جدید در کنار تغییرات شرایط و مقتضیات داخلی و بین المللی، بوجود آمدن پاره ای از مسائل و مشکلات در کشورها، امری بدیهی است، چرا که ساختارها، مدل ها، الگوها و فرآیندهای موجود، قادر به پاسخ مناسب به نیازها و تقاضاهای جدید نیست در این مرحله معمولاً کشورهای توسعه یافته، از تغییر ساختارها و فرآیندهای موجود که منجر به رفع بخش عظیمی از مشکلات پیش آمده می شود، استقبال کرده و آن ها را بروزرسانی می نمایند. کشور ایران نیز در دهه های اخیر با تقاضاهای جدید از سوی نسل های جدید مواجه شده است که فرسودگی ساختار موجود، واقعاً پاسخگوی آن ها نبوده و منجر به پیدایش مشکلاتی شده است. این پژوهش در پی ارائه مدلی نوین برای اداره کشور است که با تغییرات سازنده و متناسب با ریشه های دینی و قانونی کشورمان و با تکیه بر قدرت نرم بومی شده، بتواند پاسخ این پرسش را بررسی نماید: "آیا پیاده سازی مدل حکمرانی متعالی مبتنی بر قدرت نرم بومی شده، می تواند پاسخگوی همه نیازمندی های جدید باشد و مشکلات را در حوزه های مختلف کشور مرتفع نماید؟". اعتقاد این پژوهش بر این است که قدرت نرم یعنی نفوذپذیری از طریق منابع معنوی مانند رفتارها، طرز تفکرها، دیپلماسی، تصمیم گیری ها و قدرت نفوذ و تحت تأثیر قرار دادن دیگران. بنابراین این قدرت، به مثابه ی روحی است که بر کالبد ساختارها و فرآیندهای نوین، جان بخشی داشته و اثربخشی مطلوبی را ایجاد می نماید. پاسخ به پرسش مطرح شده در قالب نتایج پژوهش چنین است: "با پیاده سازی مدل ارائه شده در پژوهش حاضر، بخش عمده ای از مشکلات موجود مرتفع شده و تقلیل می یابند و بسیاری از سرمایه های معنوی کشور در کنار سرمایه های مادی، رشد یافته و موجبات پیشرفت، توسعه و قدرتمندی داخلی و بین المللی ایران را فراهم می آورد.".
ارائه الگوی حکمرانی اسلامی- ایرانی آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین مسئول تلعیم و تربیت عموی کشور وظیفه تربیت نسل آینده و دستیابی دانش آموزان به حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را بر عهده دارد. دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در جایگاه سند بالا دستی آموزش و پرورش نیاز به نقشه راهی است که متناسب با زیسب بوم و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی باشد. در سال های اخیر بعلت تصمیم گیری نادرست در آموزش و پرورش در سایه فهم غلط از حکمرانی و الگو برداری از الگوهای غربی موجب عقب ماندگی از برنامه ها و عدم عملیاتی شدن سندتحول شده است. این پژوهش با نقد الگوی حکمرانی غربی موسوم به حکمرانی خوب و معرفی درون مایه لیبرالی آن به معرفی الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت که دارای ماهیت توحیدی است پرداخته است. این الگو ضمن سازگاری با بوم کشورمان که منطبق با ایرانیت و اسلامیت مردم است، دستیابی به حیات طیبه و سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه را تضمین می کند. به همین منظور با استفاده از روشگان داده بنیاد به گردآوری، تحلیل و تبیین عوامل موثر جهت بهبود الگوی حکمرانی در بدنه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که در چارچوب مفروضات دینی، 1- خود ارزیای و پاسخ گویی مسئولانه، 2- نقش آفرینی و تعامل اثر بخش نهاد آموزش و پرورش، 3- تکلیف گرایی و امانت داری، 4- خود مراقبتی و محاسبه و 5- صداقت در کردار و گفتار در تمام سطوح از مهمترین گزاره های بهبود حکمرانی در آموزش و پرورش کشور است. در انتها نیز الگوی حکمرانی اسلامی - ایرانی آموزش و پرورش ارائه شده است.
شناسایی چالش ها و راهبردهای حکمرانی بخش معدن و زمین شناسی
حوزه های تخصصی:
وجود ظرفیت های بالقوه معدنی و بستر زمین شناسی متنوع و منحصر به فرد، از موهبت های خدادادی است که نقش بسزایی در توسعه زیرساخت، عمران، شهرسازی و معدن و صنایع معدنی کشور ایفا می-کند، لذا بررسی و واکاوی چرخه حکمرانی در این حوزه امری ضروری و انکارناپذیر است. «امور حاکمیتی» مطابق با ماده(8) قانون مدیریت خدمات کشوری، موجب اقتدار و حاکمیت کشور شده و منافع آن بدون محدودیت شامل همه اقشار جامعه می شود و پر واضح است که فعالیت های اکتشافی و زمین شناسی مستثنی از این امر نخواهد بود. در این تحقیق، با بهره گیری از روش تحلیل داده بنیاد، با تبیین چالش های اساسی که چرخه حکمرانی معدن و علوم زمین را مختل کرده است و ارائه راهبردهای پیشنهادی درصدد هستیم ضرورت تحول در این بخش را مسجل انگاریم. بدینمنظور ضمن انجام مصاحبه های عمیق با هفت نفر از خبرگان سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور و کدگذاری و طبقه بندی متن مصاحبه ها، 18 مفهوم، 6 مقوله فرعی و در نهایت چالش های شناسایی شده در دو حوزه «منابع انسانی» و «منابع معدنی» دسته بندی شد. در ادامه با احصاء دو راهبرد کلیدی «استقرار حکمرانی مشارکتی» و « بازنگری در سیاستگذاری جذب و توانمندسازی نیروی انسانی مشاغل حاکمیتی» و پیش بینی پیامدهای حاصل از آن، مدل پیشنهادی حکمرانی زمین شناسی و شناسایی ذخایر معدنی در ایران ارائه شد. نتایج حاکی از این موضوع است که همکاری و تعامل موثر نهادهای متولی اکتشاف ذخایرمعدنی و زمین شناسی در دو بخش دولتی و خصوصی، افزایش بهره وری این فرآیند و به تبع آن رشد اقتصادی، افزایش سهم معدن در تولید ناخالص ملی و پایستگی زیرساخت های عمرانی، شهری و شریان های حیاتی کشور را دربرخواهد داشت.