اقتصاد و برنامه ریزی شهری

اقتصاد و برنامه ریزی شهری

اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره 4 پاییز 1402 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران با استفاده از روش گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمیخته بازاریابی توسعه گردشگری سیاست های دولت گردشگری سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۳
مقدمه: گردشگری به یکی از بخش های در حال رشد در جهان امروز تبدیل شده و اثر آن بسیار فراتر از جنبه های اقتصادی و کسب وکار است. با افزایش روزافزون تقاضای سفر و تبدیل شدن صنعت گردشگری به یکی از صنایع بزرگ در جهان، هر کشور به منظور جذب گردشگران بالقوه لازم است در راستای توسعه اجتماعی اقتصادی و رشد زیربنایی خویش تلاش کند. در این راستا، گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی باعث به وجود آمدن شکل جدیدی از گردشگری به نام گردشگری سلامت شده است. به بیان دیگر، ترکیب پزشکی و گردشگری امروزه به عنوان شکل جدیدی از حوزه گردشگری مطرح است [1]. در واقع، آشنایی با طب پزشکی و انتقال دانش پزشکی مناطق مختلف دنیا به یکدیگر باعث به وجود آمدن شاخه ای از صنعت گردشگری با عنوان گردشگری سلامت شده است. عواملی همچون تغییر در ارزش های مصرف کنندگان، تغییرات سازندگی، مسن تر شدن جمعیت و اقتضاهای سیستم خدمات بهداشتی را می توان از عوامل اصلی ظهور گردشگری سلامت دانست. از مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری سلامت نیز می توان به امنیت اجتماعی، برخورداری از استانداردهای جهانی در مراکز درمانی، صدور روادید درمان، توسعه استراتژی زیرساخت عمومی، استراتژی توسعه منابع انسانی، استراتژی توسعه سیستم اطلاعاتی و بازاریابی و استراتژی توسعه محصول اشاره کرد [21]. بنابراین، با توجه به اهمیت بازاریابی در گردشگری به ویژه گردشگری سلامت، پژوهشی که نشان دهنده مدلی علمی در این زمینه باشد وجود ندارد. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی بر توسعه گردشگری سلامت و ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت در شهر تهران است.مواد و روش هادر این تحقیق به ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران پرداخته شده است. با توجه به هدف، روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام تحقیق نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت است. با توجه به کیفی بودن تحقیق، ابتدا از کثرت گرایی در منابع کتابخانه ای استفاده شد. برای این منظور، از پایگاه مقالات داخلی و خارجی و پایگاه های انسانی برای دستیابی به منابع استفاده شده و در ادامه، برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه استفاده شد. به همین دلیل، از روش نمونه برداری گلوله برفی هدفمند استفاده شد. به این صورت که ابتدا، با افرادی که در زمینه موضوع مورد پژوهش از تخصص لازم برخوردار بودند، مصاحبه انجام گرفت و در انتها از آن ها خواسته شد، سایر کسانی که می توانند به محقق در امر تحقیق کمک کنند را معرفی کنند. به این منظور، با مراجعه به تعدادی از کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت نمونه اولیه انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها انجام شد. در این مرحله با پرسیدن سؤال های مصاحبه و با توجه به تخصص افراد اقدام به شروع و پیشبرد و جهت دهی به فضای مصاحبه صورت گرفت. بر همین اساس، در این پژوهش جمع آوری اطلاعات تا زمان اشباع نظری اطلاعات در زمینه موضوع و جایی که داده های جدید جمع آوری شده با داده هایی که قبلاً جمع آوری شده تفاوتی نداشت انجام شد. در نهایت، در این فاز تعداد 12 نفر به عنوان نمونه تحقیق در بخش کیفی انتخاب شد. مصاحبه به صورت رودررو، بدون سوگیری و بیشتر در محل کار مشارکت کنندگان، به تنهایی و با استفاده از ضبط صدای آن ها (با هماهنگی) انجام شد.یافته هادر تحقیق حاضر مراحل تئوری داده بنیاد در 4 مرحله به صورت: مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت؛ کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و ابعاد؛ شناسایی مؤلفه های جدید و برقراری روابط بین مؤلفه ها و ابعاد طی شد. بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در ادامه پس از کدگذاری باز 160 مفهوم حدود 760 کلمه، از دل داده ها استخراج شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت گرفت و مقوله های (مؤلفه ها) تحقیق تعیین شد. بر این اساس، 22 مؤلفه در قالب 7 بعد تعیین شد. پس از استخراج مؤلفه ها، در مرحله کدگذاری انتخابی اقدام به دسته بندی مؤلفه ها در قالب تم ها (ابعاد) شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت می گیرد. از طریق کدگذاری محوری می توان به مقوله ها (مؤلفه ها) دست پیدا کرد. پس از تعیین ابعاد، مؤلفه ها و مفاهیم، به منظور تعیین روابط بین مؤلفه ها و ابعاد شناسایی شده از چارچوبی که تئوری داده بنیاد برای مدل سازی تجویز می کند استفاده شد.نتیجه گیریتوسعه زیرساخت های گردشگری سلامت در صنعت گردشگری در عصر حاضر بسیار حیاتی و حساس خواهد بود و مسیر و چشم اندازی جدید در توسعه پژوهش های حوزه صنعت گردشگری ایجاد خواهد کرد. صنعت گردشگری همانند سایر صنایع باید این الزام را بپذیرد که باید کسب و کار خود را با دگرگونی های زیرساختی مورد نیاز مطابقت داده و چشم اندازهای آتی این حوزه را به دقت رصد کند تا بتواند پاسخ گوی نیاز بازار با توجه به شرایط جدید باشد. در بخش کیفی نتایج نشان داد مدل گردشگری سلامت دارای 5 مؤلفه علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبرد و پیامدها است.با تحلیل و تفسیر مصاحبه های انجام شده، مجموعه ای از عناصر آمیخته بازاریابی نیز به منزله عوامل علّی شناسایی شد که روی عامل محوری که قصد گردشگری سلامت است، تأثیر می گذارد. بنابراین می توان ادعا کرد که اولین عاملی که بر قصد گردشگری سلامت تأثیر گذاشته و باعث کنترل رفتاری گردشگران می شود، عناصر آمیخته بازاریابی مانند خدمات پزشکی (محصول)، هزینه درمان (قیمت)، مکان، ترویج (ترفیع)، فرایندهای پیشگیرانه و عوامل طبیعی است.عمل محوری تحقیق، قصد گردشگری سلامت بوده است. لذا طی تحلیل مصاحبه های انجام شده، قصد گردشگری به عنوان پایه و اساس جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری به ویژه شهر تهران تعیین شد. در بیشتر مصاحبه های صورت گرفته افراد مورد مصاحبه به این مسئله تأکید داشتند که جذب گردشگر سلامت مستلزم قصد گردشگری است. به بیانی، یادگیری گردشگران و ارزشیابی آن ها از سفر و شرایط مقصد، موجب پذیرفتن و باور به سفر، انگیزش درونی و انتخاب دقیق مقصد گردشگری شده که در ادامه، گردشگر را مجاب به برنامه ریزی برای سفر، استفاده از فرصت ها و منابع، هماهنگی با عوامل سفر، بلیت، رزرو هتل و...، آماده کردن طرح و برنامه سفر می کند.عوامل محیطی و سازمانی از عوامل مداخله گر مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد عوامل محیطی از جمله عوامل سیاسی- امنیتی، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی- گردشگری، از مهم ترین عوامل مداخله گر هستند که می توانند بر جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری تأثیرگذار باشند. نتایج نشان داد عوامل سیاسی- امنیتی منطقه، به ویژه مقاصد گردشگری که به شدت متأثر از اقدامات تروریستی، ربودن گردشگران، جنگ های منطقه ای، اغتشاشات داخلی و منطقه ای و شرایط تحریم ها است، باعث بی ثباتی سیاسی و تهدید امنیتی، می شود. این مسئله روی رکود اقتصادی، نوسان های ارز، نرخ بیکاری، رشد بی رویه قیمت ها، تأثیر گذاشته و مانع جذب گردشگر می شود.بهبود زیرساخت ها از عوامل زمینه ای مدل تحقیق حاضر بوده است و اثر معناداری بر جذب گردشگر سلامت دارد؛ برای جذب گردشگر سلامت به نحو مؤثر، باید بستر مناسب اتخاذ شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد زیرساخت ها، بستر را برای جذب گردشگر سلامت در تهران فراهم می آورد و مقاصد باید از این معیارها برای بهبود توانمندسازی به ویژه در حوزه انسانی و محیطی استفاده کرده و با توجه به ضعف ها و قدرت خود، استراتژی هدف داری اتخاذ کنند. نتایج نشان داد توسعه زیرساخت ها از جمله سیستم های حمل ونقل، خدمات اقامتی و بهداشتی، خدمات پذیرایی (غذا و رستوران ها) و سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان یک عامل زمینه ای روی جذب گردشگر سلامت شهر تهران مؤثرند.جذب گردشگر سلامت، عامل راهبردی مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد جذب گردشگر سلامت از طریق رضایت از سفر درمانی، مراجعه مجدد در صورت نیاز و معرفی مقصد گردشگری به دوستان و آشنایان با قصد مشابه، باعث توسعه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی در مقاصد گردشگری می شود. بنابراین، صنعت گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی است.
۲.

تحلیل فضایی توزیع پارک ها و فضاهای سبز شهری در کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پارک شهری تکنیک کریتیک تکنیک کوکوسو کلان شهرهای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۲
مقدمه: دسترسی مناسب به پارک ها و فضاهای سبز شهری معیار مهمی برای سنجش میزان زیست پذیری در شهرها است. فضاهای سبز شهری و به تبع آن، پارک های شهری سهم زیادی در سلامت و رفاه شهروندان دارد. پارک ها و فضاهای سبز شهری یکی از عناصر مهم زیرساخت های سبز شهری را تشکیل می دهند که به افزایش کیفیت زندگی شهروندان کمک می کنند و محیط شهری را با تصفیه هوا، کنترل آلودگی صوتی، کاهش اثر جزیره گرمایی و حفظ تنوع زیستی بهبود می بخشند. پارک های شهری خدمات اکولوژیکی و فرهنگی مانند گشت و گذار، زیبایی شناختی، تفریح و سرگرمی، آموزش و فرهنگ، ورزش و ارتباطات اجتماعی را برای ساکنان شهری ارائه می دهند و در نتیجه، کیفیت زندگی آن ها را بهبود می بخشند. پارک ها و فضاهای سبز شهری به عنوان مرکزی برای تعاملات اجتماعی در شهرهای امروزی نقش کلیدی در نوسازی شهری و توسعه پایدار شهری و منطقه ای ایفا می کنند. دسترسی مناسب به پارک ها و فضاهای سبز شهری با شادکامی شهروندان رابطه دارد. با توجه به کارکردهای مهم پارک ها و فضاهای سبز شهری و نقش آن ها در نیل به توسعه پایدار شهری و منطقه ای، طراحی و ساماندهی این فضاها در شهرها به ویژه در کلان شهرهای ایران به عنوان راهبردی برای حل معضلات حاد شهری و شهرنشینی شتابان و بی رویه و افزایش سطح زیست پذیری شهری است.  مواد و روش هاپژوهش حاضر با هدف تحلیل آماری توزیع فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری در کلان شهرهای ایران انجام شده است. به همین دلیل، در پژوهش کمی پیش رو با استفاده از تکنیک های کریتیک و کوکوسو به تحلیل توزیع فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری در کلان شهرهای منتخب ایران پرداخته شده است. کلان شهرهای مورد مطالعه در این پژوهش کلان شهرهای رسمی و غیررسمی ایران مانند تهران، مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، اهواز، کرمانشاه، رشت، زاهدان، همدان و کرمان بوده است. داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش از آمارنامه کلان شهرهای مورد مطالعه جمع آوری شده است. نماگرهای مورد استفاده مساحت کل فضای سبز شهری به مترمربع، مساحت فضای سبز تحت پوشش شهرداری، تعداد کل پارک ها، مساحت کل پارک ها به مترمربع، تعداد پارک های شهری، مساحت پارک های شهری، تعداد پارک های جنگلی، مساحت پارک های جنگلی و سرانه فضای سبز در کلان شهرهای مورد مطالعه ایران بوده است. وزن این نماگرها با استفاده از تکنیک کریتیک محاسبه شده و در تکنیک کوکوسو استفاده شده اند. در تکنیک کوکوسو استراتژی های سه گانه و مقدار امتیاز نهایی (K) بررسی و تحلیل شده است. یافته هادر استراتژی اول (Ka) تکنیک کوکوسو کلان شهر تهران با کسب امتیاز (114/0) دارای بیشترین امتیاز بوده است. در این استراتژی شهرهای رشت با کسب امتیاز (016/0) و همدان با کسب امتیاز (071/0) کمترین امتیازها را داشته اند. در استراتژی دوم (Kb) تکنیک کوکوسو کلان شهر تهران با کسب امتیاز (23/426) بیشترین امتیاز را از آن خود کرده است. در این استراتژی شهرهای رشت با کسب امتیاز (2) زاهدان با کسب امتیاز (76/49) و همدان با کسب امتیاز (47/61) کمترین امتیازها را به دست آوردند. در استراتژی سوم (Kc) تکنیک کوکوسو کلان شهر تهران با کسب امتیاز (1) بیشترین امتیاز را داشته است. در این استراتژی شهرهای رشت با کسب امتیاز (140/0) همدان با کسب امتیاز (619/0) کمترین امتیازها را داشته اند. میانگین نزدیک ترین همسایگی توزیع فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری در کلان شهر شیراز 721049/0 و میزانZ Score  عدد 713088/4- و میزان PValue مقدار 000002/0 به دست آمده است. براساس میانگین نزدیک ترین همسایگی الگوی توزیع فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری در کلان شهر شیراز به صورت خوشه ای بوده است. تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای نشان می دهد الگوی توزیع فضایی پارک ها و فضاهای سبز شهری در کلان شهر شیراز به صورت خوشه بندی است.  نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان می دهد کلان شهر تهران بیشترین امتیاز پارک ها و فضاهای سبز شهری را داشته است. با وجود اینکه این متروپل ملی بیشترین امتیاز پارک ها و فضاهای سبز شهری را در بین شهرهای مورد مطالعه به دست آورده است؛ ولی با توجه به میزان جمعیت متمرکزشده در این کلان شهر، این شهر با حالت مطلوب و ایده آل فاصله دارد. بررسی میزان و سطح زیست پذیری شهری فقط با استفاده از نماگرهای مربوط به میزان پارک ها و فضاهای سبز شهری امکان پذیر نیست و عوامل متعدد دیگری میزان زیست پذیری را تحت تأثیر خود قرار می دهند. بعد از کلان شهر تهران کلان شهرهای شیراز و مشهد دارای امتیازهای زیادی در زمینه پارک ها و فضاهای سبز شهری هستند. در میان کلان شهرهای مطالعه شده، شهر رشت ضعیف ترین و کمترین امتیاز را کسب کرده و این شهر در زمینه نماگرهای مورد بررسی نیازمند توجه ویژه است. 
۳.

واکاوی ارزش افزوده ایجادشده ناشی از اجرای طرح های توسعه و عمران شهری از منظر عدالت فضایی (نمونه مورد مطالعه: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش افزوده طرح تفصیلی طرح توسعه و عمران شهر عدالت فضایی معیار عدالت فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۱
مقدمه: طرح های توسعه شهری از طریق برنامه ریزی شهری و سرمایه گذاری در زیرساخت ها ارزش افزوده ایجاد می کنند. بسیاری از برنامه ریزان شهری با توجه به تغییراتی که در ارزش املاک و اراضی واقع در طرح های توسعه شهری ایجاد می شود، در صدد تنظیم و اجرای روش هایی بوده اند که در روند توسعه شهرها، بهره وران از منافع توسعه شهری را ملزم به پرداخت حداقل بخشی از این ارزش افزوده به مدیریت شهری کنند. در این خصوص توجه به مؤلفه های عدالت فضایی در جهت کاهش نابرابری ها مورد تأکید برنامه ریزان شهری است. در این پژوهش رویکردهای مختلف اخذ ارزش افزوده ناشی از اجرای طرح های توسعه شهری و جبران خسارت مالکان از منظر عدالت فضایی و روش های باز توزیع منافع خصوصی ناشی از هدایت توسعه شهرها مورد بررسی قرار گرفته است.برای دستیابی به یک برنامه ریزی صحیح در طرح های توسعه شهری باید شناخت کافی از ابعاد و میزان عوامل مؤثر بر ارزش افزوده ناشی از اجرای طرح های توسعه داشت. تحلیل ارزش افزوده اراضی شهری گویای تعدد و پیچیدگی عوامل مؤثر بر ارزش املاک و اراضی شهر از جمله سیاست های کلان مالی و پولی، سیاست های مدیریت شهری، گرایش های تورمی و میزان عرضه و موجودی مسکن و خدمات شهری و... است. در این پژوهش عوامل مؤثر بر ارزش اراضی و املاک شهری به متغیرهای درونی و بیرونی تقسیم شده است. متغیرهای درونی ارزش افزوده املاک و اراضی شهری دربرگیرنده موضوعاتی از جمله اندازه قطعات، موقعیت اراضی، وضعیت ملک و سرمایه گذاری مالک است. ارزش افزوده ناشی از اقدامات عمومی دربرگیرنده انواع طرح های توسعه شهری و ایجاد زیرساخت های شهری است. از آنجا که بررسی اثرگذاری طرح های توسعه شهری بر ارزش اراضی و املاک شهری در صورتی امکان دارد که اثر سایر عوامل بر ارزش اراضی شهری حذف شود، در این پژوهش وضعیت قیمت اراضی شهر مورد مطالعه (شهر گلپایگان در استان اصفهان) در سال تهیه طرح توسعه شهر بی وزن شده و عددی بین صفر تا یک را به خود اختصاص داد. در این روش مقایسه قیمت اراضی نسبت به سایر نقاط شهر به صورت نسبی مشخص شد. همین عملیات پس از اجرای طرح توسعه و عمران شهر و در سال تهیه طرح تفصیلی صورت گرفت. با توجه به نقشه های استانداردشده در این مرحله امکان تحلیل میزان تغییرات ارزش اراضی شهری از طریق نرم افزار GIS فراهم شد. مواد و روش هامقاله حاضر به لحاظ ماهیت و محتوا، از نوع توصیفی تحلیلی است. از طرفی، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است، زیرا می تواند برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار گرفته شود و کاربرد عملی دارد. از نظر زمان نیز از نوع مقطعی است.در این پژوهش افزایش ارزش اراضی و املاک ناشی از طرح های توسعه و عمران شهری و رویکردهای مختلف در اخذ ارزش افزوده اراضی در طرح های توسعه مورد بررسی قرار گرفته و تغییرات ارزش اراضی شهری در شهر گلپایگان طی 10 سال (در سال 1390 هنگام تهیه طرح توسعه و عمران شهر و در سال 1400 پس از اجرای طرح و تهیه طرح تفصیلی شهر) بررسی و میزان تغییرات ایجاد شده در کاربری های مختلف و پراکنش آن ها در شهر نحوه توزیع از منظر عدالت فضایی مشخص شده است. ابتدا معیار های عدالت فضایی در طرح های جامع مورد شناسایی قرار گرفت و این معیارها از دیدگاه متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری و کارشناسان و دست اندرکاران حوزه شهرسازی دخیل در تهیه طرح های جامع شهری مورد سنجش قرار گرفت و 100 نمونه پرسشنامه ها تکمیل شد. مؤلفه های عدالت فضایی با ارزیابی بیش از 100 منبع علمی که بیشترین تناسب با موضوع را داشتند انتخاب شدند. درنهایت، با استفاده از فن کدگذاری واحدهای معنایی و مقوله ها در قالب اصول و معیارهای عدالت اجتماعی و فضایی تدوین شدند.با توجه به معیارهای عدالت فضایی پرسشنامه ای در قالب 20 گویه متناسب با معیارهای و سنجه های عدالت فضایی تکمیل شد.کفایت اندازه نمونه ها با توجه به تعداد متغیرها و با استفاده از آزمون های KMO داده ها برای تحلیل عاملی برابر با 0/773 است و عددی قابل قبول است.تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از تکنیک تحلیل عامل اکتشافی انجام شده است. معیار های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مؤلفه های تنوع فضایی و برابری و عدم تبعیض، توجه به نیاز شهروندان و تفاوت به نفع محرومان، مشارکت و رعایت حقوق شهروندی و شفافیت و توافق مورد بررسی قرار گرفته است. یافته هاپس از اجرای طرح توسعه و عمران شهر گلپایگان موارد متعددی در تغییرات ارزش افزوده املاک ﺷهری ﺗأثیرگذار بوده اند که از آن جمله می توان به تعیین کاربری اراضی شهری، تعیین محدوده شهر و ایجاد شبکه معابر، ضوابط و مقررات ساخت وساز و منطقه بندی استفاده از کاربری های مختلف اشاره کرد. در نمونه مورد مطالعه تعیین و تغییر کاربری اراضی شهری به صورت انتفاعی و غیرانتفاعی به صورت مستقیم بر ارزش افزوده اراضی شهری تأثیر گذار بوده است. در قسمت هایی از شهر گلپایگان که تراکم کاربری های انتفاعی پیشنهاد شده، تغییرات ارزش اراضی مثبت و بیشتر از سایر بخش ها است. از مقایسه تغییرات نسبی ارزش زمین نسبت به کاربری های انتفاعی (تجاری) به نظر می آید پس از اجرای طرح، افزایش قیمت زمین و املاک در محورهای اصلی شهر نسبت به سایر بخش ها رشد بیشتری داشته است. البته در محورهای تجاری قدیمی به دلیل فرسودگی و بی توجهی به نوسازی شاهد کاهش ارزش افزوده نسبت به سایر بخش ها هستیم. یافته پژوهش نشان دهنده آن است که طرح های توسعه شهری در چارچوب ضوابط طرح های جامع و تفصیلی، از طریق تدوین ضوابط ساخت وساز، تعیین حداقل یا حداکثر مساحت قطعات زمین، تعیین نسبت زیربنا به مساحت زمین و سطح پوشش همکف، تراکم می تواند به تحقق عدالت فضایی کمک کند. نتیجه گیرینتایج حاصل از بررسی و تحلیل طرح نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری در سطح پایینی قرار دارند و برای درک نتایج اخذ افزایش ارزش زمین به چارچوبی برای تحلیل ارتباط بین رویکردهای برنامه ریزی و معیارهای عدالت فضایی نیاز است. همچنین ارتباط مؤلفه های ایجادکننده ارزش افزوده ناشی از اجرای طرح های توسعه شهری و معیارهای عدالت فضایی ارائه شده است.در ارتباط با شاخص های عدالت فضایی هرچند در شهر گلپایگان تفاوت چندانی وجود ندارد، اما نتایج رتبه بندی حاصل از تحلیل عاملی نشان می دهد تنوع فضایی و عدم تبعیض و برابری به عنوان شاخص هایی که رتبه اول را کسب کرده، شناخته شده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و مشکلات مربوط به توزیع خدمات در سطح شهر نشان دهنده عدم تبیین جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی جهت برنامه ریزی در شهر است. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب کننده طرح نیز به آن ها اشاره نشده است.
۴.

رویکرد تطبیقی کیفیت محیط شهری با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست پذیری شهر تهران کیفیت محیط محله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۱
مقدمه: امروزه به دلیل افزایش جمعیت، مهاجرت های بی رویه و توسعه افقی شهر و نیاز شدید شهروندان به افزایش ساخت و ساز واحدهای مسکونی، موجب بی توجهی به بعد کیفی مسکن شده است. مهم ترین مسئله ای که در مناطق مختلف شهر تهران دیده می شود، طوری که برخی مناطق محل سکونت طبقات بالای اجتماعی- اقتصادی و برخی دیگر محل سکونت قشر فقیر و کم درآمد شده است. هدف پژوهش ارزیابی زیست پذیری شهری با توجه به وضعیت متفاوت محلات، از دید شهروندان در شهر تهران است. در این راستا کیفیت زندگی و زیست پذیری شهری یکی از حوزه های مهم مطالعات شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود که مؤلفه های چندگانه اجتماعی، محیطی و اقتصادی دارد. توجه به این شاخص ها در شهرها به دلیل نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری و به طور کلی تعیین میزان قابل زیست بودن شهرها فزونی یافته است. محیط سکونت با کیفیت، پشتیبان انواع فعالیت های انسانی است. رشد سریع شهرنشینی در چند دهه اخیر موجب افول ارزش های این محیط ها در بافت های قدیمی درون شهرها شده است و این فضاها دیگر تأمین کننده نیازهای انسان و بستر مناسب برای فعالیت های او نیستند، برخی از نواحی شهری با چالش های مهمی در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، نابرابری اقتصادی، کمبود مسکن و ترافیک روبه رو هستند که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت کاهش می دهد. با این وجود سیاست گذاران و برنامه ریزان در سطوح بین المللی و ملی بر قابلیت شهرها برای بهبود کیفیت زندگی انسان ها تأکید دارند.مواد و روش هاپژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی است. بخش مبانی نظری پژوهش از طریق اطلاعات آمارهای موجود در کتابخانه و اسناد تدوین شده است؛ که شاخص ها و گویه های مؤثر بر کیفیت محیط سکونت در پژوهش حاضر با توجه به مطالعه مبانی و ادبیات پژوهش در جدول 3 ارائه شده و بخش دیگر جمع آوری داده ها از طریق مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه به دست آمده که بر اساس شاخص های پژوهش گویه های مربوط به هر شاخص طراحی شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS.22 آمار توصیفی (فراوانی ها) و آمار استنباطی (آزمون تفاوت میانگین ها شامل: T-test و F، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر) استفاده شده که از تی تک نمونه ای و F برای بررسی تفاوت ها و از تحلیل مسیر برای تعیین تأثیر عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی از دید شهروندان در سطح محلات (تجریش، نارمک شمالی و سلسبیل جنوبی) در شهر تهران استفاده شده و در پایان برای تحلیل فضایی، درون یابی و پهنه بندی محلات از نرم افزار ArcGIS10.3 استفاده شده است.یافته هایافته های پژوهش نشان داد رابطه میان سن ساکنان و میزان رضایت آن ها مثبت و مستقیم است، به گونه ای که هر چه میزان سن آن ها بالاتر برود، سطح رضایتمندی آن ها از سکونت در محله افزایش می یابد. میان جنسیت و سطح رضایت کیفیت محیط مسکونی رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی از دید شهروندان در سطح محلات (تجریش، نارمک شمالی و سلسبیل جنوبی) در شهر تهران، را نشان می دهد شاخص های اجتماعی، اقتصادی، دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، کیفیت تردد حمل و نقل عمومی، کیفیت کالبدی محلات و کیفیت بهداشت محیط به ترتیب در رتبه های اول تا ششم تأثیرگذاری قرار دارند که بیشترین تأثیر 0/43 (شاخص اجتماعی) و کمترین تأثیر را (0/06) شاخص کیفیت بهداشت محیط داشته است. با توجه به نتایج حاصل از توزیع پرسشنامه ها میان ساکنان محلات سه گانه، نتایج آمار توصیفی مربوط به پاسخ گویان به این شرح بوده که از میان سؤال جنسیت پاسخ دهندگان به سؤال ها، 41/9 درصد از جامعه آماری زنان و 58/1 درصد مردان بوده اند. در بررسی وضعیت تأهل، 23/7 درصد از پاسخ گویان مجرد و 73/3 درصد متأهل هستند. در بررسی سن پاسخ گویان 6/6 درصد از پاسخ گویان به پرسشنامه کمتر از 20 سال، 73/4 درصد 21 تا 40 سال، 14/9 درصد 41 تا 60 و 5 درصد از آن ها در گروه سنی 61 تا 80 درصد قرار دارند. در بررسی وضعیت تحصیلات پاسخ گویان، 1/2 درصد دارای سواد خواندن و نوشتن، 10/8 درصد ابتدایی، 31/9 درصد دیپلم- پیش دانشگاهی، 26/1 درصد فوق دیپلم و 27/8 درصد از پاسخ گویان دارای تحصیلات کارشناسی به بالا بوده اند. از نظر نوع شغل، 31/5 درصد از پاسخ گویان دارای شغل دولتی و 68/5 درصد دارای شغل آزاد هستند. براساس نتایج حاصل از پرسشنامه، 6/24 درصد افراد مورد پرسش قرار داده شده کمتر از 3 میلیون تومان در ماه درآمد دارند. 28/33 درصد افراد بین 3 تا 6 میلیون تومان در ماه درآمد دارند. 31/12 درصد از افراد مورد پرسش قرار داده شده، بین 6 تا 10 میلیون تومان، 16/46 درصد بین 10 تا 13 میلیون تومان، 10/95 درصد بین 13 تا 16 میلیون تومان و 6/90 درصد از افراد بالای 13 میلیون در ماه درآمد دارند. از نظر مدت زمان اقامت در محله مسکونی، 18 درصد کمتر از 10 سال، 24 درصد بین 10-15 سال و بقیه بیش از 15 سال سابقه اقامت در محله مسکونی را داشته اند.از نظر شاخص اقتصادی، بیشترین میزان میانگین مربوط به قیمت زمین و کمترین میانگین مربوط به درآمد محلات است.در شاخص اجتماعی بیشترین میانگین مربوط به مشارکت اجتماعی و کمترین میانگین مربوط به امنیت اجتماعی است.در میان متغیرهای مربوط به شاخص کیفیت کالبدی محلات، متغیر کیفیت ابنیه دارای بیشترین میانگین و کیفیت واحد مسکونی دارای کمترین میزان میانگین است.در شاخص دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، بیشترین میانگین مربوط به متغیر دسترسی به خدمات و کمترین میزان میانگین مربوط به میزان دسترسی به امکانات رفاهی است.در کیفیت تردد و حمل و نقل عمومی در سطح محلات، متغیر دسترسی به حمل و نقل عمومی بالاترین میانگین و متغیر کیفیت خیابان ها و کوچه ها دارای کمترین میانگین است.در شاخص کیفیت بهداشت محیط، میزان رضایتمندی از جمع آوری زباله بالاترین میانگین و چگونگی دفع فاضلاب دارای کمترین میزان میانگین را داشته است.نتیجه گیریافزایش جمعیت و مهاجرت های وسیع به شهرها موجب توسعه نگرش کمیت گرا به مسکن شده است، لذا این امر در نهایت باعث کاهش توجه به کیفیت محیط مسکونی شده است. این امر در کشور ما زمینه ساز ایجاد مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری شده است. بنابراین این پژوهش با تعریف شاخص های مؤثر در محیط مسکونی (محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و مدیریتی) در تلاش است تا بعد ذهنی شهروندان را از طریق پیمایش مورد سنجش قرار دهد. بررسی سنجش کیفیت محیط مسکونی از ابعاد مختلف نشان می دهد در برخی موارد میان آنچه ساکنان محیط مسکونی از محل زندگی خود درک می کنند، با آنچه که از نتایج سنجش عینی محیط به دست می آید، تفاوت هایی وجود دارد. معیارهای ارزیابی محیط مسکونی بر اساس شاخص های مورد استفاده در برنامه ریزی شهری تا حدود زیادی گویای ذهنیت شهروندان از فضا نیز است. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد میزان رضایت زنان از محلات مسکونی شان بیش از مردان است. میان مدت اقامت در محله مسکونی و سطح رضایت از کیفیت محله رابطه معناری وجود دارد. هر چه مدت اقامت افراد در محلات افزایش یابد، سطح رضایت از محله سکونتی افزوده می شود. تنها معیارهای کالبدی و فیزیکی تعیین کننده کیفیت محیط مسکونی نیستند، بلکه توجه به ایجاد بناهای پایدار و نوساز مطابق با ویژگی های اجتماعی، بومی، جوی و اقتصادی می تواند در بالا بردن سطح رضایت شهروندان از کیفیت محیط مسکونی شان بسیار مؤثر باشد. در نهایت انطباق کیفیت ذهنی و عینی محیط مسکونی در راستای یکدیگر راه حل کلیدی جهت ارتقای کیفیت کل محیط مسکونی مطرح می شود. 
۵.

شناسایی فضاهای همگانی ناامن در محله های شهری و بازطراحی آن ها با رویکرد ارتقای امنیت محیطی (مورد مطالعه: محله های نارمک، سنگلج، کارگر شمالی و باغ شاطر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CPTED امنیت محیطی جرم و جنایت فضای شهری محله سنگلج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۵
مقدمه: با افزایش جمعیت و گسترش شتابان شهرنشینی و توسعه کالبدی شهرها به ویژه در کلان شهرها بحث امنیت محیطی به ویژه در محلات شهری بسیار مورد توجه قرار گرفت. فضاهای شهری همگانی درون محلات کلان شهری نیز جزء فضاهایی هستند که بالقوه زمینه ساز روی دادن برخی جرائم و آسیب های اجتماعی مانند سرقت، درگیری، اعتیاد و... هستند به ویژه اگر در طراحی این گونه فضاها اصول طراحی محیطی رعایت نشده باشد. در کلان شهر تهران نیز مسئله کمبود و ضعف امنیت در فضاهای شهری در برخی محلات آن به شدت وجود دارد. بافت کالبدی فرسوده، منازل مخروبه و یا در حال ساخت، معابر تنگ و بن بست و سرپوشیده متعدد در محله از یک سو و تمرکز کم جمعیت به ویژه پس از تعطیلی بازار و نظارت همگانی پایین در برخی محلات تهران از سوی دیگر، زمینه را برای بروز مشکلات اجتماعی و پیدایش مکان های ناامن فراهم کرده است. نظریات و رویکردهای بسیاری برای رویارویی با این مشکل و ایجاد فضای شهری امن از سوی نظریه پردازان شهری مطرح شده است. از مهم ترین نظریات ارائه شده در این خصوص پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است. این رویکرد که در طراحی های خود هم زمان با عوامل کالبدی، عوامل اجتماعی را نیز ملاک قرار می دهد زمینه های حذف و یا تعدیل نقاط جرم خیز و کور بافت را فراهم می سازد و با افزایش سطح حمایت و نظارت اجتماعی، به افزایش سطح امنیت در محله کمک می کند. پژوهش حاضر نیز باهدف بازطراحی فضاهای همگانی ناامن شهری با تأکید بر رویکرد طراحی محیطی در محله های با امنیت پایین انجام گرفته است. مواد و روش هاتحقیق حاضر در زمره تحقیقات کمی کیفی قلمداد می شود. بر اساس نوع، جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس روش، جزء تحقیقات توصیفی تحلیلی به شمار می رود. در این تحقیق شش بعد (نظارت، مدیریت و نگهداری، حمایت از فعالیت، ساختار، دسترسی و جابه جایی و حس مالکیت) در قالب 11 شاخص در سطح محلات مورد سنجش قرار گرفته است. روش گردآوری داده ها اسنادی میدانی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، مشاهدات میدانی عمیق، مصاحبه و تصویربرداری از فضاهای شهری مورد نظر بوده است. جامعه آماری تحقیق ترکیبی از شهروندان محلات (384 نفر بر اساس فرمول کوکران) و متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری (30 نفر) بوده اند. برای وزن دهی به معیارهای پژوهش و طبقه بندی محلات از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. پس از شناسایی محله ناامن با استفاده از روش کیفی فضاهای شهری ناامن شناسایی شده و بر اساس ویژگی های طراحی محیطی از طریق، روش آنالیز و مورفولوژی (تحلیل ریخت شناسی) به بازطراحی فضاهای ناامن پرداخته شده است. یافته هااز دیدگاه جامعه خبرگانی پژوهش، معیار حمایت از فعالیت ها با نمره 0/266 بالاترین امتیاز و معیار حس مالکیت با نمره 0/085 کمترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داده است. همچنین معیارهای ساختار محلات، دسترسی و جابه جایی، نظارت و مدیریت و نگهداری به ترتیب نمره های 0/207، 0/168، 0/145 و 0/130 را به خود اختصاص داده اند. از تحلیل داده های گردآوری شده در سطح محلات نمونه مشخص شد که محله نارمک در چهار بعد ساختار محله، نظارت، حس مالکیت و مدیریت و نگهداری به ترتیب با کسب امتیاز 0/543، 0/469، 0/493 و 0/450 رتبه اول را به در موضوع امنیت محیطی فضاهای شهری کسب کرده است. در بدنه میدان های نارمک، اثری از کنج های پرت به چشم نمی خورد و بن بست های کوتاه و خوانا موجب شده تا بدنه های این فضاها، دارای قابلیت نمایانی مناسبی باشند. طبق آنچه از مدل به دست آمده است، محله های نارمک، کارگر شمالی، باغ شاطر و سنگلج به ترتیب با امتیاز 0/393، 0/330، 0/221 و 0/056 در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفته اند؛ بنابراین محله نارمک به عنوان امن ترین محله و محله سنگلج در بخش مرکزی شهر تهران به عنوان ناامن ترین محله ارزیابی شده اند. جداره های محله سنگلج، به دلیل همجواری با بازار، بسیار فعال بوده و این همجواری سبب شده تا طی روز، رفت وآمدهای غیر محلی زیادی به درون محله وجود داشته باشد و همین نکته از امنیت محله می کاهد. برای شناسایی بهتر کوچه ها و فضاهای ناامن در محله سنگلج، محدوده مورد طراحی به سه پهنه شرقی، شمال غربی و جنوب غربی تقسیم شد. در پهنه شرقی، ویژگی هایی مانند نبود نظارت روی کوچه ها، وجود انبارها، نبود سکنه و به دنبال آن نبود تعلق و مسئولیت سکنه نسبت به حضور گروه های آسیب پذیر و... دیده می شود. در پهنه شمال غربی ویژگی هایی همچون کمبود نور و روشنایی، کنج ها و تورفتگی های ناامن به وجود آمده بر اثر عقب رفتگی ساختمان ها در کوچه ها وجود داشته است. همچنین در پهنه جنوب غربی ویژگی هایی مانند افزایش حضور فروشندگان مواد مخدر در شب هنگام بازار طرخانی (هنگام تعطیلی)، استعمال مواد مخدر به صورت علنی در ابتدای کوچه ها و دیگر موارد مشابه به چشم می خورد. کوچه خلص در محدوده شماره دوم پهنه شرقی و کوچه حمامی در محدوده شماره یک پهنه شمال غربی به دلیل موقعیت قرارگیری و وجود ناامنی بیشتر جهت طراحی و تحقق ایده ها انتخاب شده اند. حفظ سردر قدیمی به عنوان ورودی مجموعه از کوچه حمامی، تبدیل کنج و پاتوق معتادان به غرفه های صنایع دستی و غرفه های فرهنگی، بهسازی سردر و جداره مغازه ها در خیابان شیشه گران و... از ایده های طراحی این فضای شهری ناامن است. ترمیم جداره ها و ساماندهی نمای ساختمان ها، حذف زوائد بصری در جداره ها جهت از بین بردن به هم ریختگی نماها در فضا، تخریب بنای فرسوده برای ایجاد گشودگی و طراحی کافه گالری فرش به سبب نزدیکی با محورهای فرش فروشی، تعبیه کیوسک نگهبانی (برای تقویت چشم ناظر) در ورودی کافه گالری و... از نکات قابل مشاهده در طراحی های پیشنهادی برای ارتقای امنیت محیطی فضای کوچه خلص است.نتیجه گیرینتایج حاصل از مقایسه تطبیقی محله های مورد مطالعه نشان داد محله نارمک در شرق تهران (منطقه 8) به عنوان امن ترین محله و محله سنگلج در بخش مرکزی تهران (منطقه 12) به عنوان ناامن ترین محله از دید ساکنان ارزیابی شده اند. درواقع این مقایسه به ما فرصتی برای بررسی و مقایسه اصول CPTED، در تمامی محلات و استفاده از نکات مثبت در محلات امن را می دهد و آموزه هایی را برای امن تر کردن محله سنگلج ارائه کرد. نتایج نشان داد حدود 20 موقعیت یا فضای ناامن در سطح محله سنگلج وجود دارد که از مهم ترین ویژگی های آن می توان به باز بودن کوچه ها و امکان راحت فرار مجرمان، کنج های ناامن به وجود آمده بر اثر عقب رفتگی ساختمان ها، کمبود نور و چراغ، کمبود خرده فروشی یا هر کاربری مرتبطی که حضورپذیری بیشتر و امنیت را به دنبال خود داشته باشد، حضور کارتن خواب ها و گروه های بزهکار و معتادان در برخی مسیرها اشاره کرد. درنهایت پژوهش حاضر نتایج پژوهش های قبلی در خصوص وجود فضاهای ناامن شهری در سطح برخی محلات و کاربرد تأثیرگذار معیارهای رویکرد پیشگیری از جرم در طراحی مجدد فضاهای ناامن شهری را تأیید می کند. علاوه بر این، ذکر این نکته ضروری است که امن کردن محلات شهری به ویژه در بخش مرکزی شهرها فقط با اقدامات کالبدی و طراحی امکان پذیر نیست، بلکه نیازمند هم زمان اقدامات اجتماعی، سیاست گذاری و مدیریتی نیز است.
۶.

بازخوانی عوامل مؤثر برافزایش حس تعلق در پیاده راه های شهری (نمونه موردی: پیاده راه شهید چمران شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده راه چمران حس تعلق شهروندان خاطره جمعی شیراز فضای شهری ماتریس برنامه ریزی استراتژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه: نیاز های فردی و اجتماعی انسان که باید مورد توجه طراحان فضاهای شهری قرار گیرد شامل مواردی همچون ارتباط عاطفی با مکان و احساس تعلق به آن است. با توجه به اهمیت شناخت عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق مکانی در طراحی فضا های شهری، هدف این پژوهش مطالعه عوامل تأثیر گذار بر ایجاد حس تعلق در یک فضای شهری و به صورت خاص پیاده راه های شهری است. حس مکان یک ساختار چندبعدی و پیچیده است که برای توصیف رابطه بین شهروندان و فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گیرد. این ویژگی توسط استفاده کنندگان از آن فضاها ادراک می شود و در نهایت، منجر به خاص و منحصربه فرد شدن یک مکان می شود. هدف این پژوهش، بازخوانی عوامل و معیارهای تأثیرگذار بر ایجاد و افزایش حس تعلق در فضای شهری و به صورت خاص در پیاده راه های شهری به عنوان یکی از فضاهای شهری مورد استفاده در شهرهای امروزی است. در این راستا با توجه به بالقوگی های پیاده راه شهید چمران شیراز در مجاورت بلوار چمران به عنوان نمونه مورد مطالعه، این پژوهش در پی آن است تا با توجه به مطالعات میدانی و مصاحبه با استفاده کنندگان آن به تحلیل یکپارچه محدوده و مجموعه ای از راهبردهای مکان محور و خردمقیاس به منظور افزایش میزان حس تعلق استفاده کنندگان از این فضای شهری دست یابد که در نهایت منجر به ایجاد خاطرات جمعی در این فضا شود.مواد و روش هااین پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی است و از رویکردهای توصیفی تحلیلی بهره می گیرد، و از روش آمیخته کمی کیفی در آن استفاده شده است. روش های گردآوری اطلاعات آن به چهار دسته اطلاعات کتابخانه ای، میدانی و تحلیل های صورت گرفته به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی است که در نهایت نیز تکمیل پرسشنامه از استفاده کنندگان پیاده راه چمران و تحلیل آن به وسیله آزمون تی در نرم افزار SPSS مورد استفاده بوده است. در خصوص گردآوری اطلاعات پژوهش مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش و پیشینه محدوده مورد پژوهی از اطلاعات کتابخانه ای و جهت جمع آوری اطلاعات به منظور شناخت و سنجش بافت از لحاظ معیارهای حس تعلق در پیاده راه شهید چمران شیراز از روش میدانی و روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، استفاده شده است. عمده ابزارهای استفاده شده در روش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد محلی، تکمیل پرسشنامه تهیه شده با توجه به شاخص های به دست آمده از مطالعات مبانی نظری، عکس برداری و مشاهده بوده است. در این پژوهش در دو بازه زمانی مختلف (صبح و عصر) که کاربران بیشتری در محدوده پژوهش حضور دارند، مصاحبه و پاسخ دهی به پرسشنامه به کمک 90 نفر از استفاده کنندگان از پیاده راه، ساکنان محدوده و شاغلان در اطراف آن صورت گرفته است.یافته هااز آنجا که این پژوهش به دنبال سنجش میزان حس تعلق در پیاده راه شهید چمران و ارائه استراتژی های مکانی برای افزایش آن است، بر همین اساس و بر مبنای معیارها و زیرمعیارهای سنجیده شده در این محدوده، براساس ابعاد کلان اصول ایجاد حس تعلق مکانی در پیاده راه های شهری منتج از چارچوب نظری، پس از شناسایی مهم ترین قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها از جدول سوات، آن ها در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی قرار گرفتند. از نتایج حاصل شده می توان دریافت که پیاده راه شهید چمران با توجه به وضعیت عوامل داخلی، در حال حاضر دارای وضعیت مناسب و قابل قبولی نبوده و عوامل ضعف این خیابان بر قوت آن غلبه دارد. از طرفی، با توجه به نمره نهایی ماتریس عوامل خارجی، این پیاده راه وضعیت نسبتاً مناسب و قابل قبولی داشته و فرصت های موجود در این محدوده از تهدیدهای احتمالی امتیاز بیشتر دارد. به این ترتیب استراتژی های محافظه کارانه انتخاب شد که با استفاده از روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، اولویت و امتیاز هر یک از استراتژی های پیشنهادی با این رویکرد در پیاده راه چمران پیشنهاد شد. جذاب ترین راهبردها به منظور جبران ضعف ها و بهره برداری از فرصت ها «بازتعریف کاربرد فضاهای موجود در طول مسیر پیاده راه به منظور تقویت فعالیت های اجتماعی»، «ترکیب عناصر فضایی و پوشش گیاهی به منظور ایجاد تعادل در تناسبات فضایی محیط»، «تقویت نورپردازی و بهبود وضعیت آن در مسیر پیاده راه»، «بهبود وضعیت دسترسی پیاده در طول مسیر و تقویت همه شمولی در طول آن»، «بازتعریف ورودی فضاها و نیز تقویت تعین فضایی در طول مسیر پیاده راه»، «تقویت خوانایی در طول مسیر پیاده راه» بوده است. در نهایت اولویت استراتژی های فضایی در پیاده راه شهید چمران مشخص شد.نتیجه گیریبی تردید یکی از عوامل تأثیرگذار بر حضور شهروندان در پیاده راه های شهری به عنوان فضایی جدید در شهرهای امروزی، میزان حس تعلق آن به این فضاست. در نتیجه اتخاذ استراتژی هایی مکان مبنا به منظور افزایش کیفیت محیطی این فضای شهری حائز اهمیت است. این پژوهش در صدد بررسی و شناخت معیارها و زیرمعیارها تأثیرگذار بر حس تعلق شهروندان در پیاده راه های شهری و ارزیابی آن ها در پیاده راه شهید چمران شیراز به منظور سنجش وضعیت آن از لحاظ میزان حس تعلق شهروندان به این فضای شهری و ارائه استراتژی هایی برای افزایش میزان حس تعلق در آن به منظور پاسخ دهی به سؤال های مطرح شده در پژوهش است. به همین منظور، پس از مرور مبانی نظری موجود در ارتباط با موضوع مورد پژوهش و استخراج چارچوب نظری، معیارها و زیرمعیارهای حس تعلق در یک پیاده راه شهری در این محدوده مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا، ابتدا به کمک برداشت های میدانی در ساعت های مختلفی از روز براساس میزان مراجعه کنندگان به این پیاده راه شهری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و گفت وگو با استفاده کنندگان از این فضا و تکمیل پرسشنامه برمبنای مبانی نظری موضوع، وضعیت موجود این پیاده راه ارزیابی شده و سپس به کمک ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، نوع استراتژی های لازم برای بهبود وضعیت این پیاده راه مشخص شده است. استراتژی های اتخاذ شده توسط ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، QSPM، در این فضای شهری براساس تحلیل های صورت گرفته از نوع محافظه کارانه بوده و در راستای بهره جستن از فرصت های بالقوه در این محدوده به منظور غلبه بر ضعف های موجود است. همچنین، استراتژی استفاده از فضاهای متنوع موجود در پیاده راه به منظور تعریف فعالیت های موقت یا دائمی در مسیر پیاده راه، بالاترین میزان جذابیت در بین سایر استراتژی های پیشنهادی را به دست آورده است و با توجه به اینکه محدوده پیاده راه شهید چمران در مجاورت با کاربری های متنوعی قرار دارد، تعریف فضاهای منعطف و گوناگون به منظور تشویق مردم به حضور در این فضای شهری و انجام فعالیت های فرهنگی اجتماعی گوناگون می تواند میزان ارتباط استفاده کنندگان با این فضا را بیش از پیش افزایش دهد و در کنار ایجاد خاطرات جمعی برای آنان به احیای حس تعلقشان نسبت به این محیط بینجامد. از جمله سایر راهکارهایی که در نهایت به منظور بهبود وضعیت فعلی پیاده راه چمران برگزیده شده اند، می توان به ترکیب عناصر فضایی و پوشش گیاهی، تقویت نورپردازی و نیز بهبود وضعیت دسترسی اشاره کرد. همان طور که پیداست راهکارهای یادشده، ماهیت خرد و مکان محور داشته و به دنبال اصلاحات کوچک در وضعیت فعلی محدوده هستند؛ که با توجه به نتایج پرسشنامه، مصاحبه ها و مشاهدات نشان از رضایت نسبی استفاده کنندگان از فضای یادشده و نیز عملکرد موفق این فضا به عنوان پیاده راه شهری است.به این ترتیب حس تعلق به مکان زندگی، یکی از مباحث مهم در حوزه مطالعات شهری است؛ به طوری که حس تعلق بالای شهروندان سبب ارتقای روحیه مشارکت پذیری آن ها و گسترش ارتباط و تعامل فرد با محیط می شود. نتایج این پژوهش قابل استفاده در طراحی پیاده راه های شهری بوده و راهگشایی برای افزایش میزان حس تعلق در پیاده راه های شهری موجود است و به کمک چارچوب پیشنهادی آن می توان در تمامی ابعاد کالبدی، عملکردی، اجتماعی اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی به منظور ایجاد یک فضای شهری با بیشترین میزان حس تعلق عمومی نسبت به آن برنامه ریزی و طراحی انجام داد.
۷.

آسیب شناسی قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران از منظر تأثیرگذاری بر کارایی و اثربخشی مدیریت محلی؛ ارائه اصلاحات قانونی و توصیه های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدیریت شهری جایگاه قانونی اختیارات تصمیم گیری قانون پژوهی قانون شوراها شورای اسلامی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۸
مقدمه: مدیریت شهری در ایران از زمان شکل گیری تا کنون، که بیش از یکصد سال از استقرار آن می گذرد، همواره با نوسان هایی هم در مفهوم و جایگاه و هم در ساختار و نحوه ارتباط با محیط داخل و خارج از خود مواجه بوده است و می توان گفت که بخش بزرگی از مشکلات امروزِ مدیریت شهری از جمله ناکارآمدی و اثربخشی پایین آن ناشی از همین نواسان ها باشد. یکی از ارکان مهم نظام مدیریت شهری یعنی شوراهای اسلامی شهر از بهترین امیدهای ایجاد ظرفیت های مشارکت شهروندی در نظام مدیریت شهری و تقویت خودگردانی محلی هستند. این رُکن اساسی مدیریت شهری نقش مهمی در گذار از مدیریت شهری غیرمشارکتی و آمرانه به حکمروایی شهری خوب داشته و ظرفیت های قانونی مناسبی برای شفاف کردن، پاسخ گو کردن و قابل اعتماد کردن سیستم مدیریت شهری دارند. با این حال، گرچه شوراهای شهر طی 20 سال اخیر به عنوان رکن مهم و لایه مشورتی و نظارتی به نظام مدیریت شهری ایران اضافه شده اند، برآیند عملکرد آن ها از منظر کارآمدی و اثربخشی بر کیفیت نظام مدیریت شهری و ارتقای آن برآیند مثبت و قابل توجهی نبوده است. هدف اصلی این مطالعه، آسیب شناسی قانون تشکیلات، وظایف و انتخاب شوراهای کشور و انتخاب شهرداران (مصوب 1375 و اصلاحات بعدی آن) با رویکردی قانون پژوهی است تا با شناخت گلوگاه های بحرانی در این قانون، ناکارآمدی ها و نارسایی های آن از منظر کارآمدی و اثربخشی شوراهای اسلامی شهر تهران (جایگاه و وظایف) و نقش آفرینی آن در نظام مدیریت شهری تهران بازشناسی و تحلیل شده و اصلاحات حقوقی مورد نیاز پیشنهاد شود.مواد و روش هابه منظور شناسایی گلوگاه های بحرانی قانون شوراها، ناکارآمدی ها و نارسایی های آن از منظر کارایی و اثربخشی شورای اسلامی شهر تهران (جایگاه و وظایف) رویکرد قانون پژوهش به عنوان روش شناسی اصلی مقاله حاضر به کار گرفته شده است. همچنین با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاری (مصاحبه حضوری) نقش شورا در نظام مدیریت شهری شهر تهران شناسایی، تحلیل و سپس اصلاحات قانونی و توصیه های سیاستی مورد نیاز ارائه شده است.یافته هانتایج مطالعه حاضر نشان می دهد از نظر قانون شوراها، عمده اختیارات شورای اسلامی شهر تهران در عزل و نصب شهردار و نظارت بر امور شهرداری است و کمترین حیطه اختیارات آن در ارتباط با نظارت و همکاری با نمایندگی های شهرستانی دولت مرکزی، که ارائه دهنده خدمات در سطح شهر هستند، است. در نتیجه یکی از دلایل اصلی اثربخشی پایین عملکرد شورای شهر، تعیین حدود اختیارات نظارتی شورا در حد همکاری با نهادهای دولتی است که آن نیز بنا به صلاح دید و بنا به درخواست سازمان های دولتی انجام می شود. در چنین محیط قانونی حتی ساز و کار برخورد قانونی با شرایط عدم همکاری دستگاه های دولتی با شورا در قانون پیش بینی نشده است. این خلأ قانونی به ویژه در تهران که تمامی وزارتخانه ها و شعبه های دولت مرکزی در آن مستقر هستند، کارآمدی و اثربخشی شورای شهر را در نظارت مؤثر بر کل جریان توسعه شهر تشدید کرده است.نتیجه گیرینتایج مقاله نشان می دهد سه گزینه سیاستی برای ارتقای نقش شورای شهر در مدیریت شهری تهران وجود دارد. 1) اصلاح قانون فعلی، 2) تدوین قانون جدید مبتنی بر استقلال مدیریت محلی و 3) اصلاح قانون فعلی مبنی بر جدایی شورای شهر تهران به عنوان شورای شهر پایتخت از سایر شورای شهر های کشور و اصلاح قانون. بر اساس این تفکیک با بررسی قوت ها و ضعف های هر یک از گزینه های ممکن برای اصلاح قانون، گزینه 3 محتمل ترین راه حل با قابلیت بالاتر برای تحقق در فضای حقوقی و ساختار حقوقی فعلی کشور است. علاوه بر این، اقبال عمومی کارشناسان مدیریت شهری در خصوص تفکیک مشکلات شهر تهران به عنوان پایتخت کشور، شانس حل شماره 3 را افزایش داده است. در واقع با توجه به اصلاحات گسترده مورد نیاز برای تغییر قانون فعلی شوراها به منظور گسترش تصمیم گیری. اختیارات و صلاحیت های شورا بر کل سازمان های شهری و نه فقط شهرداری، این توانایی و ظرفیت نسبی در شرایط فعلی تهران وجود دارد. در نهایت، همان گونه که نتایج مطالعات قبلی در موضوع تدوین قوانین جدید نظام مدیریت شهری تهران برای تفکیک و اصلاح قوانین موجود به منظور تقویت جایگاه مدیریت محلی در ساختار مدیریت ملی و منطقه ای کشور نشان می دهند، گزینه 3 کم هزینه ترین و اجرایی ترین گزینه برای رسیدن به نتیجه مطلوب به نظر می رسد.
۸.

سطح بندی و ارتقای شاخص های کمی و کارکرد سکونت در راستای برنامه ریزی راهبردی و پایداری مسکن شهری (مورد مطالعه: محله ارامنه منطقه 7 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی پایداری مسکن کارکرد سکونت محلات شهری محله ارامنه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۲
مقدمه: به دنبال گسترش شهرنشینی و سرعت زیاد تغییرات در بافت های شهری به دلایل مختلف، کیفیت محیط سکونتی در نواحی شهری به شدت تنزل یافته است. از این رو، امروزه یکی از اهداف برنامه ریزی شهری، دستیابی به بیشترین مطلوبیت کیفیت محیط شهری و رضایت شهروندان در ابعاد مختلف است. در این میان، کاربری مسکن به عنوان مهم ترین و اصلی ترین کاربری شهری، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری شهرها داشته و دارد. توجه به پایداری بخش مسکن به عنوان مهم ترین عنصر شهری در توسعه پایدار شهری، از اساسی ترین وجه آن شناخته می شود. امروزه مسکن به عنوان فضای زندگی با نیازهای گوناگون انسان در سطوح مختلف سروکار دارد و به دلیل ماهیت اقتصادی آن یکی از مقوله های اصلی جامعه شهری و روستایی به حساب می آید. در واقع مسکن در زمره حساس ترین و اساسی ترین بخش ها در برنامه ریزی توسعه اقتصادی و اجتماعی است و هرگونه تغییر در یکی از مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی، یا سیاسی روی تحولات مسکن تأثیر می گذارد. بر این اساس، ایجاد پایداری در بخش مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار شهری، گامی مهم در کاهش ناپایداری های کنونی محسوب می شود. در این راستا، با توجه به نقش و جایگاه برنامه ریزی راهبردی در توسعه مسکن و ارتقای کارکرد سکونت محلات شهری؛ پژوهش حاضر در تلاش است تا به تعیین راهبردهای توسعه مسکن و ارتقا و کارکرد سکونت در منطقه 7 شهر تهران بپردازد. مواد و روش هاپژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و روش میدانی است. روش تجزیه و تحلیل داده و اطلاعات پژوهش حاضر، از روش های آماری توصیفی، تحلیلی و تجویزی استفاده شده است. در روش تجزیه وتحلیل جهت پردازش داده ها، رتبه بندی و سطح بندی شاخص های کمی و شاخص های کارکردی سکونت از نرم افزارهای EXCELL وGIS، برای محاسبه شاخص ها و شناسایی محله هدف برنامه ریزی و در روش تحلیلی از مدل SWOT برای به دست آوردن ضعف ها و قوت ها و شناسایی فرصت ها و تهدید های محله استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل: شاخص کمی مسکن و شاخص های کارکرد سکونت است.یافته هانتایج حاصل از تحلیل بررسی و تجزیه وتحلیل شاخص های مسکن و کارکرد سکونت در محلات منطقه 7 نشان داد بیشترین مساحت مسکونی متعلق به محلات شاهد و کمترین مقدار به محله نظام آباد و محله امجدیه خاقانی، بیشترین کمبود واحد مسکونی به محله عباس آباد اندیشه و کمترین مقدار به محله بهار تعلق دارد. بیشترین تعداد ریزدانگی بافت در محله شاهد و کمترین مقدار به محله نیلوفر شهید قندی تعلق دارد. کمترین تعداد واحد مسکونی به محله نظام آباد، بیشترین تعداد خانوار به محله شاهد و کمترین تعداد به امجدیه خاقانی، بیشترین سرانه مسکونی به محله نیلوفر شهید قندی و کمترین مقدار به خواجه نظام الملک، بیشترین شدت کاربری مسکونی به محلات شاهد، خواجه نظام الملک و ارامنه و کمترین مقدار به مجیدیه دبستان، بیشترین تعداد تراکم ناخالص مسکونی به محله خواجه نظام الملک و ارامنه و کمترین تعداد به محله نیلوفر شهید قندی، بیشترین مقدار نفوذ ناپذیری به محله خواجه نظام الملک، بیشترین تعداد بافت درشت دانه به محله عباس آباد اندیشه و کمترین مقدار به محله دهقان گرگان، بیشترین تعداد مسکن ناپایدار به محله نیلوفر شهید قندی و کمترین مقدار به محله بهار، بیشترین بافت فرسوده متعلق به محله شاهد و کمترین مقدار به محله نیلوفر شهید قندی تعلق دارد. همچنین نتایج نشان داد هیچ یک از محلات منطقه به لحاظ شاخص های کارکرد سکونت، به جز در چند مورد در سطح مناسبی قرار ندارند. در ارتباط با سرانه شهری محله خواجه نظام الملک دارای بیشترین سرانه و محله کاج دارای کمترین سرانه شهری، در ارتباط با سرانه خدمات درمانی محله امجدیه خاقانی دارای بیشترین و محله ارامنه دارای کمترین سرانه شهری، در ارتباط با سرانه کاربری تجاری محله نیلوفر شهید قندی دارای بیشترین سرانه و محله ارامنه دارای کمترین سرانه، محله امجدیه خاقانی دارای بیشترین سرانه بهداشتی و محله ارامنه، مجیدیه دبستان، قصر حشمتیه دارای کمترین سرانه، محله سهروردی باغ صبا دارای بیشترین سرانه فضای سبز و محله بهار دارای کمترین سرانه، محله عباس آباد اندیشه دارای بیشترین سرانه کاربری حمل ونقل و پارکینگ و محله ارامنه دارای کمترین سرانه نسبت به سایر محلات قرار دارند. بر این اساس، چنین می توان نتیجه گرفت که قسمت های شرقی منطقه از سرانه های شهری کمتری برخوردار هستند. نتایج حاصل از رتبه بندی و سطح بندی های صورت گرفته محلات از نظر شاخص های مسکن و کارکرد سکونت نشان داد محله ارامنه در وضع نابسامانی به سر می برد.  نتیجه گیریدر پژوهش حاضر تلاش شد تا با استفاده از سطح بندی شاخص های کمی و کارکرد سکونت مسکن در منطقه 7 شهرداری تهران و محله ارامنه، وضعیت پایداری مسکن در سطح محلات مورد بررسی و سنجش قرار گیرد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش در ارتباط با بررسی شاخص های کمی مسکن محله ارامنه در میان محلات منطقه 7 نشان داد محله ارامنه از نظر مساحت مسکونی در سطح زیاد و در رتبه 3، از نظر سرانه مسکونی در رتبه 9، از نظر تراکم ناخالص مسکونی در رتبه 2، از نظر تعداد کل واحد مسکونی در رتبه 3، از نظر تعداد خانوار در رتبه 3، از نظر شدت کاربری مسکونی در رتبه 1، از نظر کمبود واحد مسکونی در رتبه 11، از نظر تعداد واحد مسکونی در رتبه 4، از نظر تراکم نفر در واحد مسکونی در رتبه 9، از نظر تعداد بافت ریزدانه در رتبه 2، از نظر تعداد بافت درشت دانه در رتبه 10، از نظر تعداد مسکن ناپایدار در رتبه 3، از نظر نفوذناپذیری با نفوذ ناپذیری صفر در رتبه 12، از نظر تعداد بافت خالی در رتبه 14 نسبت به سایر محلات منطقه 7 قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از بررسی شاخص های کارکرد سکونت محلات منطقه 7، محله ارامنه با سرانه شهری در رتبه 5، از نظر سرانه مذهبی در رتبه 10، از نظر سرانه فضای سبز در رتبه 6، از نظر سرانه خدمات درمانی در رتبه 14، از نظر سرانه آموزشی در رتبه 14، از نظر سرانه ورزشی در رتبه 14، از نظر سرانه حمل و نقل و پارکینگ در رتبه 13، از نظر سرانه تجاری در رتبه 14، از نظر سرانه بهداشتی در رتبه 12، از نظر سرانه فرهنگی در رتبه 8 نسبت به سایر محلات منطقه 7 قرار دارد. نتایج مدل وزن دهی چندمعیاره الکتره تشکیل شده از شاخص های مسکن و کارکرد سکونت نشان می دهد این محله دارای چیرگی (صفر) با وزن (111912/0) است که شاخص های نامساعد مربوط به کارکرد سکونت از قبیل کاربری مذهبی، ورزشی، حمل و نقل و پارکینگ و فضای سبز و کاربری تجاری که دارای رتبه بسیار ضعیف است و همچنین، ناپایداری مسکن، نفوذناپذیری بافت مسکونی و فرسودگی شدید در این محله باعث شده است. 
۹.

سنجش اثرگذاری توسعه گردشگری شهری بر سطح کیفیت زندگی ساکنین مناطق شهری کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه گردشگری شهری کیفیت زندگی مناطق شهری کلان شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: کیفیت زندگی مفهومی پیچیده، چندبُعدی و فرارشته ای است که از دهه 1960 به طور گسترده توسط رشته های مختلف علوم بهداشتی و علوم اقتصادی و اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. کیفیت زندگی (QOL) به رفاه عمومی زندگی افراد اشاره دارد و اساساً از طریق مفاهیم بهزیستی عینی و ذهنی ساختار یافته است. مطالعات قبلی رابطه بین کیفیت مکان و گردشگری را از دو جنبه مورد بحث قرار دادند: صحنه ها و امکانات رفاهی. نخست، سبک زندگی که توسط صحنه ها حمل می شود، جاذبه اصلی گردشگری فرهنگی است. شرکت کنندگان یا ناظران صحنه ها به عنوان گردشگر نیز شناخته می شوند و گردشگران در تجربه اصیل و منحصر به فرد خود در صحنه ها غوطه ور می شوند. دوم، امکانات رفاهی مانند کیفیت چشم انداز، تئاتر، پارک ها، موزه ها، رستوران ها و فرصت های خرید می تواند از نظر روان شناختی برای گردشگران جذاب باشد، که این نیز به دلیل سبک زندگی ارائه شده توسط امکانات رفاهی است. با مصرف امکانات، افراد سبک زندگی خود را حفظ می کنند که می تواند هویت آن ها را منعکس کند. گردشگران و ساکنان بلندمدت با انگیزه مصرف امکانات رفاهی به عنوان مهاجران رفاهی شناخته می شوند. شهرهای پر از امکانات رفاهی به «شهرهای جشنواره» و «ماشین های سرگرمی» تبدیل شده اند. این شهرها نه تنها طبقه خلّاق، بلکه گردشگران را نیز جذب می کنند. بنابراین یکی از بخش هایی که می توان گفت عامل ایجاد تغییرات اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهرها است و امروزه به عنوان یک صنعت پویای اقتصادی از آن نام برده می شود، گردشگری است؛ که نقش کلیدی در بهبود کیفیت زندگی شهروندان ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات توسعه گردشگری شهری بر سطح کیفیت زندگی شهروندان در مناطق شهری کلان شهر تبریز را است.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی همبستگی و از نظر گردآوری داده ها، رویکرد پیمایشی بود. جامعه آمار شامل کلیه ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز (برابر با 1.773.033 نفر) بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه مشخص شد. روش توزیع پرسشنامه ها به شیوه تصادفی خوشه ای بر اساس تراکم جمعیت در هر منطقه بود. برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شد. ابزار سنجش شامل دو پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربون (1992) با 25 گویه و توسعه گردشگری شهری محقق ساخته با 15 گویه بود. درخور یادآوری است که روایی پرسشنامه محقق ساخته به تأیید اساتید همکار در انجام پژوهش رسیده است. در این پژوهش، پایایی (تعیین اعتماد) پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش اندازه گیری آلفای کرونباخ که در محیط نرم افزاری SPSS نسخه 24 انجام شد. آزمون آلفای کرونباخ پرسشنامه کیفیت زندگی با 50 گویه برابر با (0/869) و آزمون آلفای کرونباخ پرسشنامه توسعه گردشگری با 23 گویه برابر با (0/876) به دست آمد که این امر نشان دهنده پایایی بسیار زیاد پرسشنامه های پژوهش بود. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار SPSS صورت گرفت. آزمون آماری شامل آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون بودند.به منظور ارزیابی مکانی توسعه گردشگری و اثرات آن بر کیفیت زندگی شهروندان تعداد 15 عامل مؤثر بر توسعه گردشگری به صورت لایه های مکانی با فرمت رستری تهیه شد، به طوری که کلیه معیارهای اسمی نام برده شده در مطالعه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به بعد مکانی تبدیل شده و نقشه های رستری هم مقیاس به منظور مدل سازی پتانسیل های گردشگری شهری تولید شدند. به منظور تحلیل داده های مکانی از روش های کمی، محاسباتی و نرم افزاری استفاده شد. با توجه به اینکه واحد سنجش هریک از لایه ها منحصربه فرد و متفاوت از هم است، برای هم مقیاس یا هم واحد کردن آن ها از فرایند استانداردسازی عوامل براساس تأثیر هر یک بر افزایش یا کاهش پتانسیل گردشگری در بازه ای بین 1 تا 5 استاندارد شدند.یافته هابر اساس یافته های پژوهش؛ ضریب همبستگی بین عوامل توسعه گردشگری شهری با کیفیت زندگی شهروندان مناطق ده گانه کلان شهر تبریز برابر با 0/235 و در سطح معنا داری (0/05 P< ) است که نشان دهنده وجود رابطه معنا دار بین این دو متغیر است. علاوه بر این، ضریب همبستگی توسعه گردشگری شهری با سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز برابر با 0/588 است که نشان دهنده وجود همبستگی بین دو متغیر یادشده است. لذا می توان گفت که با افزایش میزان توسعه گردشگری شهری، میزان سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز افزایش پیدا می کند.همچنین، نتایج نشان داد ضریب همبستگی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی توسعه گردشگری شهری با سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز به ترتیب برابر با 0/376، 0/466، 0/265 و 0/292 است که وجود همبستگی بین دو متغیر یادشده به تفکیک ابعاد را نشان می دهد. از این رو، می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان ابعاد توسعه گردشگری شهری میزان سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز افزایش پیدا می کند. در واقع، بیشترین تأثیر توسعه گردشگری شهری بر سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز ناشی از بُعد اقتصادی است.در نهایت، نتایج نشان داد ضریب همبستگی توسعه گردشگری شهری با سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق 10گانه کلان شهر تبریز به ترتیب برابر با 0/293؛ 0/376؛ 0/284؛ 0/402؛ 0/384؛ 0/102؛ 0/417؛ 0/296؛ 0/098 و 0/412 است که وجود همبستگی بین دو متغیر یادشده به تفکیک مناطق را نشان می دهد. براساس یافته های پژوهش، مناطق 6 و 9 دارای کمترین سطح کیفیت زندگی و مناطق 1 تا 5، 7، 8 و 10 دارای بیشترین سطح کیفیت زندگی در سطح مناطق 10گانه کلان شهر تبریز هستند.نتیجه گیریبی شک توسعه گردشگری باید بر اساس فرایند برنامه ریزی جامع صورت گیرد تا بتواند بر بهبود کیفیت زندگی ساکنان تأثیرگذار باشد. سیاست گذاران ملی ملزم به اجرای اقدامات و مقررات کافی برای توسعه گردشگری شهری برای بهبود خدمات و فعالیت های گردشگری هستند که در نهایت در کیفیت زندگی ساکنان محلی منعکس خواهد شد. این مطالعه اهمیت ادراک جامعه محلی، دلبستگی جامعه و کیفیت زندگی درک شده به مدیران مقصد مسئول برنامه ریزی و توسعه پروژه های گردشگری آینده را برجسته می کند. از نظر ساکنان، شاخص های مختلف کیفیت زندگی در سطح قوی و معناداری مثبت با توسعه گردشگری قرار دارند. این نشان دهنده درک زیاد شهروندان از سطح کیفیت زندگی در کلان شهر تبریز است. یافته ها نشان داد بین عوامل توسعه گردشگری شهری باکیفیت زندگی شهروندان مناطق 10گانه کلان شهر تبریز رابطه معنا دار وجود دارد. توسعه گردشگری شهری با واریانس 34/4 درصد تأثیرات مثبتی بر سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز داشته است. به نظر می رسد که بیشترین تأثیر توسعه گردشگری شهری بر سطح کیفیت زندگی ساکنان مناطق شهری کلان شهر تبریز ناشی از بُعد اقتصادی با واریانس 26/4 درصد بوده است. توسعه گردشگری شهری بر سطح کیفیت زندگی مناطق 1 تا 5، 7، 8 و 10 کلان شهر تبریز تأثیرگذار است.
۱۰.

شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رود و رودکناره های شهری با تأکید بر گردشگری پایدار (مطالعه موردی رودخانه زرجوب رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شهری رودخانه شهری ساماندهی شهر رشت گردشگری پایدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۵۶
مقدمه: امروزه رودخانه ها دیگر نقشی در تنظیم ساختار فضایی و سازمان اجتماعی شهرها ندارند و در نتیجه، رودکناره ها از شبکه فضاهای عمومی شهرها حذف شده که این روند به پدیده هایی مانند ورود زباله، فاضلاب و پساب به رودخانه ها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها منجر شده است و تاب آوری شهری را به وسیله مشکلات زیست محیطی فراوان به خطر انداخته اند. در عصری که ارزش های زیست محیطی در اولویت قرار دارند، رود و رودکناره ها از اهمیت ویژه ای در محیط شهری برخوردار هستند. شهرسازی مدرن ضمن تضمین ایمنی و رفاه در یک تجربه شهری ایده آل، دسترسی به آب را به عنوان ارزشی ویژه در نظر می گیرد که در سطح کیفیت زندگی شهری اثرگذار است. در دهه های اخیر، بازسازی رودخانه های شهری با مشکلات متعددی همراه بوده؛ اما پرورش فعالیت های مختلف در رودخانه ها، از نظر اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی، آن ها را به مکان های پویا، سرزنده و کاربردی تبدیل می کند. استفاده پایدار از رودخانه ها در توسعه گردشگری شهری به منظور حفظ تعادل زیست محیطی ضروری است که این موضوع شامل حفظ منابع آبی، حفاظت از تنوع زیستی، جلوگیری از آلودگی و استفاده درست از دانش شهرسازی است، چرا که رودخانه ها به تنهایی قادر به مقابله با آلودگی های ناشی از ناحیه شهری و تطبیق خود با دگرگونی فناوری را ندارد. به این دلیل، برای بازآفرینی رودکناره شهری نیاز به یک چارچوب مناسب راهبردهای ارتقای کیفیت محیطی و ساماندهی رودکناره شهری مطابق با انتظارات جامعه، اهداف توسعه و هماهنگ با سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی حس می شود. ایجاد تسهیلات رفاهی، ساماندهی حریم و افزایش امنیت رودخانه زرجوب به عنوان یک محور قدرتمند در فضای شهری آن، می تواند در توسعه گردشگری پایدار شهر نقش مؤثری داشته باشد و باعث رونق دوباره رودخانه ها و ایجاد ارتباط بین شهروندان و رودخانه ها شود. شهر رشت به عنوان یکی از شهرهای گردشگرپذیر کشور نیازمند توجه بیشتر به این مسئله است. در این راستا رودخانه زرجوب که محوری خطی و قدرتمند در فضای شهری رشت است، با توجه به پتانسیل خود، می تواند در توسعه گردشگری پایدار و بهبود وضعیت در شاخص های مرتبط، نقش مؤثر و حائز اهمیتی داشته باشد، با توجه به این مسئله که در حال حاضر هیچ گونه برنامه مشخصی در جهت ساماندهی و مدیریت مناسب برای این رودخانه شهری به منظور بهره وری اقتصادی پایدار وجود ندارد، لذا تحقیق در این زمینه بسیار ضروری است. به این منظور، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر رودخانه زرجوب رشت و ارائه راهبردهای متناسب در این خصوص، سعی دارد راهکارهایی برای احیای این عنصر باارزش طبیعی ارائه کرده و از پتانسیل های آن برای توسعه پایدار گردشگری استفاده کند. مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، کمی - کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و اکتشافی و به لحاظ زمان، مقطعی است. به منظور گرد آوری اطلاعات و داده ها، از دو روش مطالعه کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در وهله نخست، بر اساس مطالعات کتابخانه ای به بررسی منابع نظری مرتبط پرداخته و در قدم بعدی با استفاده از اشباع نظری و انجام ۱۵ مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با کارشناسان حوزه های مرتبط با رودخانه شهری زرجوب اعم از شهرسازی، محیط زیست و گردشگری، عوامل مؤثر بر ساماندهی رود زرجوب با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری از طریق کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا شناسایی و دسته بندی شد. در ادامه ارتباط بین مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها با استفاده از روش دیمتل شناسایی شد. به این منظور، برای نمونه گیری ماتریس ارتباط مستقیم دیمتل، با استفاده از پرسش نامه، از نظرات چهار تن از متخصصان شهرسازی استفاده شده است. بر این اساس و حسب روابط یافت شده، یک مدل مفهومی به منظور ارائه مؤلفه های مؤثر بر گردشگری پایدار رودهای شهری و روابط بین آن ها ارائه شده و در آخر بر اساس دسته بندی و تحلیل های صورت گرفته، راهبردهای ارائه شده در مصاحبه ها متناسب با ساماندهی رودخانه زرجوب نگارش شده و مورد تأیید روایی جامعه آماری قرار گرفت. همچنین، روش نمونه گیری جامعه آماری این پژوهش، گلوله برفی است.یافته هامسائل گوناگونی در یک ساماندهی مناسب بر پایه توسعه گردشگری تأثیرگذار هستند. به طور کلی، عمده نتایج حاصل از مصاحبه ها پس از کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا، در خصوص مطالعه موردی این پژوهش نشان دهنده ۲۹ زیرمؤلفه پرتکرار در بین نظرات جامعه آماری مصاحبه شوندگان در دسته بندی های مختلف است. بر این اساس، برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون اعم از امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی، کالبد و زیرساخت ها، مباحث اقتصادی، محیط زیست، حمایت نهادی و قانونی، امنیت و حفاظت، مشارکت عمومی مشخص شد. برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون مشخص شد. در ادامه با پیاده سازی روش دیمتل، طبق نتایج حاصل از آن در قسمت زیرمؤلفه ها، عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» در رتبه اول، «پوشش و تأمین نیاز تمامی گروه های سنی فارغ از جنسیت» در رتبه دوم، عامل «مشارکت جامعه» در رتبه سوم بیشترین تأثیر بر عوامل دیگر را دارند. همچنین «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری»، «حفاظت از منابع آب» و عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری از زیرمؤلفه های دیگر را دارند. طبق نتایج حاصل از روش دیمتل در بخش مؤلفه های اصلی، مباحث اقتصادی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر سایر مؤلفه ها و امنیت و حفاظت بیشترین میزان تأثیرپذیری از سایرین را دارد. در این خصوص امنیت و حفاظت در کنار مقوله محیط زیست معلول از سایر شناسایی شد و در بین کلیه مؤلفه ها «امنیت و حفاظت» بیشترین تعامل را با سایر مؤلفه ها دارد. نتایج حاصل از روابط علت و معلولی میان مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رودخانه با رویکرد گردشگری پایدار که درباره آن توضیح داده شد، به صورت گرافیکی در شکل 1 نشان داده شده است. نتیجه گیریبر اساس یافته ها در راستای ساماندهی رود/رودکناره شهری زرجوب با رویکرد گردشگری پایدار، هفت مؤلفه اصلی تأثیرگذار بر مطالعه موردی یافت شد که در این خصوص مؤلفه مباحث اقتصادی ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، بیشترین تعامل با آن ها را داشته است. این در حالی است که از مؤلفه های «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» و «امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی» تأثیر می پذیرد و به عنوان کلیدی ترین مؤلفه اصلی در ساماندهی رود و رودکناره شهری مبتنی بر توسعه پایدار گردشگری مطرح است. همچنین، مؤلفه «محیط زیست» بیشترین تأثیرپذیری از سایرین را داشته و سطح محیط زیستی رودخانه زرجوب تحت الشعاع مؤلفه های «مباحث اقتصادی»، «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» قرار می گیرد. در بخش روابط بین زیرمؤلفه ها «پایش مستمر پایداری و مباحث زیست محیطی طرح هنگام بهره برداری»، ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، در مجموع بیشترین همبستگی با آن ها را داشته و به عنوان کلیدی ترین زیرمؤلفه مطرح شده در این پژوهش، از حیث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. در ادامه نتایج زیرمؤلفه ها، «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری» به عنوان تأثیرپذیرترین زیرمؤلفه شناسایی شده و به تعبیری عوامل متعددی در تمامی سطوح بر امکان صدور مجوزهای لازم برای استفاده از بستر و حاشیه رودهای شهری تأثیرگذار است. بر اساس مدل مفهومی ارائه شده لزوم توجه به تمامی عوامل به طور همگام و هماهنگ در بین عرصه های یافت شده الزامی است، چرا که مؤلفه ها و زیرمؤلفه های یافت شده، مستقیم و غیرمستقیم بر یکدیگر تأثیرگذار بوده و نمی توان با چشم پوشی از تعدادی از آن ها به نتیجه پایدار مد نظر رسید. در آخر، از آنجا با توجه به راهبردها برای پیاده سازی رویکرد مورد نظر، برحسب مؤلفه ها و زیرمؤلفه های حاصل از یافته های پژوهش، راهبردهای متناسب در چهار مرحله شناسایی اقدامات لازم، تدوین راهبردها، الزامات اجرا و بررسی و پایش بر اساس اهداف و نظارت و بررسی بر پروژه تدوین و پاسخ سؤال پژوهش نمایان شد.
۱۱.

عوامل اثرگذار بر قیمت مسکن از دیدگاه ساکنان در محله چرنداب شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درآمد خانوار رضایت از مسکن سیاست مسکن شهر تبریز قیمت مسکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۵۴
مقدمه: نوسانات قیمت مسکن طی سال های اخیر در کشور تأثیرات منفی گسترده ای بر خانوارها و عملکرد بخش های مختلف اقتصادی داشته است. این نوسانات همواره بر تولید، سرمایه گذاری، اشتغال و سایر متغیرهای اقتصادی به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرات منفی داشته است . بنابراین، با توجه به تأثیرات اساسی قیمت مسکن در شهرهای بزرگ بر رفاه خانوارها و بخش های مختلف اقتصادی و همچنین، تأثیرات آن در ایجاد دوره های رونق و رکود در بازار مسکن ، ضرورت پژوهش در این امر نمایان می شود. تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار در تعیین قیمت مسکن و مدیریت صحیح آن ها، از بروز نوسان در بازار مسکن جلوگیری می کند و میزان موفقیت برنامه های احداث مسکن و برنامه ریزی های مطلوب مسکن را به طور قابل توجهی افزایش می دهد. در واقع ، می توان گفت که کنترل نوسانات قیمتی مسکن ، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر آن است. قیمت های بالای مسکن به طور جدی بر کیفیت زندگی ساکنان شهری، به خصوص طبقه پایین جامعه، تأثیر می گذارد. امروزه بر اثر شهرنشینی مستمر و توسعه اجتماعی و اقتصادی در شهر تبریز، مشکل قیمت مسکن به عنوان یک معضل اجتماعی پایدار همچنان باید مورد توجه و بهبود قرار گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور تحلیل عوامل اثر گذار بر قیمت مسکن از دیدگاه ساکنان شهر تبریز است. عوامل مؤثر بر قیمت مسکن توسط چند متغیر از قبل مشخص شده در مطالعات گذشته سازماندهی شده اند. با توجه به مطالب گفته شده این فرضیه به دست می آید که عوامل مختلفی بر قیمت مسکن از نظر ساکنان در محله چرنداب شهر تبریز مؤثر هستند. تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار در تعیین قیمت مسکن و مدیریت صحیح آن ها در محلات شهر تبریز، می تواند از بروز نوسان در بازار مسکن تا حدودی جلوگیری کند. در واقع، می توان گفت که کنترل نوسانات قیمتی مسکن در محلات شهری، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر آن است که یکی از این بررسی ها از دیدگاه ساکنان محلات شهری است. قیمت های بالای مسکن به طور جدی بر کیفیت زندگی ساکنان شهری به خصوص طبقه پایین جامعه تأثیر می گذارد.مواد و روش هاروش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی محسوب می شود و از نظر گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری 37532 نفر در این پژوهش ساکنان محله چرنداب شهر تبریز است. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده می شود. بعد از مراحل یادشده، اقدام به دسته بندی داده ها با تحلیل معادلات ساختاری با روش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. برای پایایی سؤال ها از آلفای کرونباخ استفاده شد. ﺑﺮای ﺗﺤﻠیﻞ دادهﻫﺎ از رویکﺮد ﻣﺪلﺳﺎزی ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺑﺎ ﺑﻪ کﺎر ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎی Spss (نسخه 19) و Mplus (ﻧﺴﺨه 7/4) و (نسخه 22) Amos اﺳﺘﻔﺎده می شود. ﻣﺪلﺳﺎزی ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری (SEM) یکی از روشﻫﺎی اصلی ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﭼﻨﺪﻣﺘﻐیﺮه اﺳﺖ کﻪ برای ﺑﺮرﺳی رواﺑﻂ ﭘیﭽیﺪه ﻣیﺎن ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی آﺷکﺎر و ﻣکﻨﻮن ﺑﻪ کﺎر ﻣیرود. از دو ﺑﺨﺶ ﻣﺪل اﻧﺪازهﮔیﺮی و ﻣﺪل ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺗﺸکیﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ایﻦ ﺗﺤﻘیﻖ اﺑﺘﺪا ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار SPSS ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی اکﺘﺸﺎﻓی ﺑﺎ کﺎرﺑﺮد روش اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی اﺻﻠی و ﭼﺮﺧﺶ واریﻤﺎکﺲ و ﺑﺎ ﻫﺪف کﺸﻒ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ قیمت مسکن از نظر ساکنان محله چرنداب شهر تبریز به کار گرفته شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار Mplus روش ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی ﺗﺄییﺪی برای ﺗأیید ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠی اکﺘﺸﺎﻓی، ﺑﻪ کﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه و از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺑﺮازش ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑﺮازش ﻣﺪل ﻧﻬﺎیی ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه از رویکﺮد ﻣﺪلﺳﺎزی ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری اﺳﺘﻔﺎده شد. از تحلیل عاملی تأییدی به دلیل اینکه بعضی از داده های مشاهده شده به طور مستقیم قابل اندازه گیری نیستند، ولی الگوهای مشابهی در مقادیر خود دارند، از این مدل استفاده شده است. همچنین برای ارزیابی سازه از این مدل استفاده شد. این نوع تحلیل عاملی به آزمون میزان انطباق و همنوایی بین سازه نظری و سازه تجربی تحقیق می پردازد. از تحلیل عاملی اکتشافی برای کاهش تعداد متغیرها و مشخص شدن عوامل اصلی مؤثر در تعیین قیمت مسکن استفاده شده است.یافته هابر پایه نتایج این مطالعه، ثابت شده که عوامل رضایتمندی سکونتی (HS) و درآمد خانوار (HI) عملاً دارای رابطه معنادار با قیمت مسکن هستند. چون مقادیر p کمتر از 0/05 بوده در ضمن، سیاست مسکن (HP) هیچ گونه اهمیت کاربردی برای قیمت خانه ها ندارد. یافته ها نشان داد از بین سه مؤلفه بررسی شده: رضایت از مسکن و درآمد خانوار بر قیمت مسکن با وزن رگرسیونی 0/799 و 0/558 در محله چرنداب شهر تبریز اثر می گذارند، اما سیاست مسکن با وزن رگرسیونی 0/252- به هیچ وجه بر قیمت مسکن اثر نمی گذارد. از میان زیرشاخص ها هم خریداران مسکن هنگام خرید مسکن، عمدتاً به امنیت محله، میزان جرم و جنایت در محله، به جامعه محله و ساختار داخلی و بیرونی خانه ها بیشتر توجه می کنند. تأمین مسکن با قیمت مناسب همواره به عنوان مهم ترین ضرورت در برنامه ریزی مسکن شهری مطرح است. مسکن از دیدگاه اقتصاد خرد نوعى کالای غیر منقول، ناهمگن و وابسته به مکان خاص به شمار مى رود که در مقایسه با سایر کالاها از متغیرهای مختلف ساختاری، مکانى و انسانى در ارزش گذاری خود تأثیر مى پذیرد. نتیجه گیریعوامل داخلی و خارجی متعددی همراه با اثرات نسبی مستقیم یا غیرمستقیم با دسترسی به قیمت مسکن مرتبط بوده است. یافته ها نشان می دهند رضایتمندی سکونتی و درآمد خانوار تأثیر معناداری بر قیمت خانه ها در محله چرنداب دارند. به همین دلیل، رضایتمندی سکونتی را می توان به عنوان عامل اثرگذار مهم بر قیمت خانه ها در محله چر نداب شهر تبریز به شمار آورد، یعنی اگر بساز و بفروش ها قصد داشته باشند ساختار، امکانات و محیط خانه ای عالی برای خریداران در محل چرنداب تبریز فراهم کنند، باید اول از همه رضایت از مسکن را در نظر بگیرند. علاوه بر این، درآمد خانوار نیز از طریق تعهد خریدار در تأمین پول مورد نیاز برای خرید خانه، بر قیمت خانه ها در محله چرنداب اثر می گذارد. به رغم عدم اثرگذاری مستقیم عوامل سیاست مسکن بر تعیین قیمت خانه ها در محله چرنداب شهر تبریز همچنان باید توسط کنشگران اصلی صنعت ساختمان سازی مورد توجه جدی قرار گیرد. برای مثال، سیاست گذاران باید مطمئن شوند که بساز و بفروش ها یک محیط مسکن مناسب، ایمن، راحت و در دسترس برای هر خانواده در کنار امکانات امنیتی، خصوصی و بهداشتی مناسب فراهم می کنند. این مطالعه می تواند تا حدی کمک راهنمای خرید خانه مورد استفاده قرار گیرد.
۱۲.

بررسی روابط مؤلفه های مدل ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری بر اساس شاخص های توسعه پایدار (مورد مطالعه: منطقه کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری رویکرد آمیخته شاخص های توسعه پایدار مدل ارزیابی مجموعه کلان شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه: یکی از مسائل مهمی که می تواند تعیین کننده وضعیت یک شهر باشد و در شاخص های کیفیت فضای آن تغییراتی ایجاد کند، سیستم حمل ونقل شهری است. راه ها و سیستم حمل ونقل از عناصر مهم موجود در هر شهر هستند که ساختار کلی شهر را شکل می دهند. امروزه با رشد روزافزون جمعیت و توسعه ناشی از اتومبیل، حمل ونقل و ترافیک یکی از مشکلات شهرها است و به ویژه در مناطق کلان شهری که متشکل از یک شهر مادر و تعدادی شهر و شهرک اقماری است، این مشکل بیشتر است، چرا که جمعیت قابل توجهی در شهرهای اقماری سکونت گزیده و به واسطه اشتغال در شهر مادر، تردد هرروزه به آن دارند و در صورت نبود یک سیستم حمل ونقل مطمئن و برنامه ریزی شده، مشکلات شهر مادر را افزایش می دهند. تا زمانی که برنامه های شهری و مناطق کلان شهری و طرح های سیستم حمل ونقل مبتنی بر رفت و آمد خودروها تهیه شوند، دستیابی به سیستم حمل ونقل پایدار ممکن نخواهد بود. لذا نظامی برای ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری مبتنی بر اصول پایداری و توسعه پایدار، متضمن بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهرهاست. مطالعه حاضر به عنوان بخشی از پژوهشی جامع تر که با هدف ارائه مدل ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری بر اساس شاخص های توسعه پایدار در منطقه کلان شهری تهران صورت پذیرفته، انجام شده است و به دنبال آن است تا به بررسی استقلال یا وابستگی مؤلفه های مدل بپردازد.  مواد و روش هاپژوهش حاضر را می توان از نظر هدف کاربردی توسعه ای و از منظر روش و دوره زمانی گردآوری داده ها، پژوهشی پیمایشی مقطعی محسوب کرد که با رویکرد آمیخته انجام شد. به این منظور، در بخش کیفی با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در بازه زمانی 2000 تا 2023، تعداد 43 مقاله در زمینه های مرتبط شناسایی شد و در نهایت، 41 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. برای شناسایی روابط بین مؤلفه های مدل ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری در منطقه کلان شهری تهران بر أساس شاخص های توسعه پایدار، از مدل سازی ساختاری تفسیری بهره برده شد که مشارکت کنندگان این بخش 28 نفر از خبرگان حوزه های شهرسازی، حمل ونقل، اقتصاد، علوم اجتماعی و محیط ز یست فعال در شهرداری تهران بوده است که به روش غیراحتمالی هدفمند و با الگوی گلوله برفی انتخاب شدند. در مرحله بعد اعتبارسنجی مدل طراحی شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با تکنیک حداقل مربعات جزئی صورت گرفت. جامعه آماری بخش کمّی شامل متخصصان حوزه های یادشده است که در منطقه کلان شهری تهران فعالیت می کنند و حجم نمونه 530 نفر است. مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها در نظر گرفته شد که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی شد. اعتبارسنجی در بخش کیفی با استفاده از الگوی CASP انجام شد. مقاله های مورد بررسی در بخش کیفی براساس ده معیار این الگو ارزیابی شد و مقالات با امتیاز بالای 25 انتخاب شد. اعتبار پرسشنامه از طریق روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) سنجیده شد که اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت. همچنین در یک مطالعه مقدماتی، آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه برابر 0/856 محاسبه شد. بعد از توزیع پرسشنامه در نمونه منتخب، بررسی روایی پرسشنامه با بهره گیری از سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا صورت پذیرفت که بر اساس منابع، مقدار روایی همگرا (AVE) برای همه متغیرها لازم است از 0/5 بزرگ تر باشد. پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل برای محاسبه پایایی تعیین شده است. میزان پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ همه ابعاد مدل باید از 0/7 بزرگ تر باشد. برای شناسایی مقوله های زیربنایی تحقیق و ارائه مدل اولیه از تحلیل فراترکیب استفاده شد. اعتبارسنجی مدل طراحی شده با روش حداقل مربعات جزئی صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده های فاز کیفی پژوهش با نرم افزار Maxqda و مرتبط با فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شد.  یافته هااز بررسی و تحلیل مقالات، تعداد 166 عدد شاخص به دست آمد که در ادامه شاخص هایی که هم معنا بوده و یا به شکل ها و عبار ت های متفاوت تکرار شده بودند، حذف شدند و در نهایت، با مقوله و دسته بندی شاخص های نهایی، 9 مؤلفه (مقوله اصلی) و 53 شاخص (مقوله فرعی) حاصل شد. یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های مدل نسبت به هم مستقل نیستند و مؤلفه های تولید آلاینده ها، منابع مصرفی، مصرف انرژی، عدالت و دسترسی، هزینه های مستقیم و غیرمستقیم در بخش سازه های مستقل و مؤلفه های رفاه اقتصادی، ایمنی سفر، بهداشت و سلامت انسانی، سازگاری زیست محیطی در بخش سازه های وابسته قرار دارند و ارتباط به صورتی است که مجموعه هزینه های مستقیم و غیرمستقیم و عدالت و دسترسی بر مصرف انرژی تأثیر می گذارند. منابع مصرفی و تولید آلاینده ها بر هم اثر گذاشته و درمجموع به سازگاری زیست محیطی منجر می شود. در نهایت از طریق بهداشت و ایمنی سفر دستیابی به رفاه اقتصادی میسر می شود. همچنین در بخش اعتبارسنجی مدل، شاخص GOF برابر 0/616 به دست آمد که از 0/36 بزرگ تر است. شاخص RMS_theta میزان 0/102 به دست آمد که از 0/12 کمتر است. شاخص SRMR نیز 0/050 محاسبه شد که از 0/08 کمتر است، بنابراین برازش مدل مطلوب است.  نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد هزینه های مستقیم و غیرمستقیم و عدالت و دسترسی بر مصرف انرژی تأثیر می گذارند. در نتایج مطالعه هیرای و کامیم (2022) نیز به تأثیرگذاری مؤلفه عدالت اشاره شده و از این منظر با نتایج پژوهش حاضر هماهنگ است. دیدگاه جامع به آن دلیل مهم است که مرزهایی را تعریف می کند که در آن همه بخش ها باید به صورت جمعی فعالیت کنند. این دیدگاه همچنین به توجه بیشتر به کیفیت زندگی دعوت می کند و تجزیه و تحلیل عدالت را دربرمی گیرد تا تأثیرات توزیعی حمل ونقل بین مناطق و کشورها را طی زمان شامل شود. در مقابل، دیدگاه حمل ونقل محور هم به دلیل در نظر داشتن اهداف خاص بخشی که تدوین سیاست ها و برنامه های حمل ونقل را هدایت می کند، مهم است. ضمن اینکه باید اذعان داشت که برخی از تصمیمات با دیدگاه حمل ونقل محور مناسب تر و مرتبط تر اتخاذ خواهند شد.همچنین، نشان داده شد منابع مصرفی و تولید آلاینده ها اثر متقابل دارد و به سازگاری زیست محیطی منجر می شود. در نتایج مطالعات پترسون و همکاران (2021) و محمدپور و همکاران (1401) نیز به مؤلفه حداقل رسانی تولید آلاینده ها اشاره شده و از این منظر با نتایج پژوهش حاضر سازگاری دارد. برخی از خروجی های کلیدی زیست محیطی (یا آلاینده و پسماند) شامل پسماندهای خطرناک ناشی از اسقاط وسایل نقلیه، انتشار سر و صدا، آلودگی هوای محلی و تغییرات آب و هوایی است. با اینکه پیشرفت قابل توجهی در نسبت پسماندهای قابل بازیافت وسیله نقلیه در پایان عمر خودروها انجام شده است، تخمین زده می شود که حدود 25 درصد از یک وسیله نقلیه غیرقابل بازیافت باقی بماند و بسیاری از این موارد می توانند خطرناک تلقی شوند. همچنین، آلودگی صوتی ناشی از ترافیک می تواند الگوی خواب را مختل کند، بر عملکرد شناختی تأثیر بگذارد و برخی از مشکلات قلبی عروقی را تشدید کند. از آنجا که آلودگی صوتی به میزان فعالیت های در حال انجام و شدت سر و صدای آن فعالیت ها مربوط می شود، تعجب آور نیست که عمدتاً یک مشکل شهری است. در نهایت دستاوردهای پژوهش نشان داد از طریق بهداشت و ایمنی سفر دستیابی به رفاه اقتصادی میسر می شود. این مهم در نتایج مطالعه مرزی و همکاران (1401) مورد تأیید قرار گرفته است. سیستم حمل ونقل علاوه بر منافع اقتصادی قابل توجه، هزینه های اقتصادی نیز ایجاد می کند. حوادث رانندگی جاده ای و کیفیت هوا هر دو منجر به از دست دادن زندگی یا کاهش کیفیت زندگی می شود که از نظر بهره وری از دست رفته و رفاه کمتر شهروندان، هزینه های مستقیم برای اقتصاد دارد. همچنین، فراهم کردن سیستم حمل ونقل و یارانه های مربوط به مسافران برای دولت هزینه هایی دارد که باید از طریق مالیات یا دریافت کرایه تأمین شوند. لذا پیاده سازی مدل ارائه شده در پژوهش حاضر، با کاهش هزینه های حاشیه ای، به افزایش رفاه اقتصادی در کشور کمک شایانی می کند.
۱۳.

شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه مدیریت شهری شهر هوشمند فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مؤلفه های شهر هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه: رشد فزاینده جمعیت شهرنشین و اسکان بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده، بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و محیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است. این موارد ضرورت استفاده از فناوری های نوین هوشمند ارتباطی به عنوان راهکار بی بدیل حل معضلات شهری مورد توجه مدیران واقع شده است. پیشرفت فناورانه و گسترش به کارگیری آن در جوامع شهری، تحولات گسترده ای را در ابعاد مفهومی، اهمیت راهبردی و تمرکز جغرافیایی خدمات شهری در پی داشته است. به منظور گریز از توسعه ناموزون و ناپایدار شهری بسیج همه عوامل و امکانات در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی امری ضروری است. امروزه طراحان، معماران و کارشناسان شهرسازی که وظیفه طراحی فضاهای شهری و فرم کالبدی شهرها را به عهده دارند، برای تحقق اهداف مد نظر فرایند دگرگونی فرم شهر بر مبنای دو فضایی شدن شهر و تغییر در ساختار فعالیت های شهری با خلق فضاهای مجازی را مطرح کرده اند. از این منظر دو فضایی شدن شهرها به عنوان یک نوع توسعه کلان فضایی شهری، به این معناست که شهر مجازی منهای شهر واقعی و شهر واقعی منهای شهر مجازی شهری ناکارآمد است. توسعه و پیشرفت سریع فناوری های نوین و استفاده گسترده از آن ها در زندگی روزمره سبب شده تا اطلاعات به عنوان اساسی ترین مفهوم شکل دهی شهرهای امروزی مطرح شود.فناوری نوین هوشمند اطلاعاتی و ارتباطی مرزهای فکری و عملی را در جامعه های سنتی شکسته است و زمینه مناسبی را برای رشد فکر و خلاقیت و پویایی بخشیدن به کسب و کار فراهم کرده است. تلاش های بشر برای بهینه کردن امور کسب و کار در همه شغل ها و فعالیت های جاری و درازمدت بدون بهره برداری از فناوری نوین هوشمند اطلاعاتی تقریباً غیرممکن شده است. گذر از عصر صنعتی و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات نتایج جالب توجه و عمیقی در سازمان ها به جای گذاشته است.ماهیت این تغییرات اعم از فیزیکی و مجازی، عینی و ذهنی بوده و تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را در بر دارد. بنابراین، تبدیل شهرهای سنتی به شهرهای مدرن که تمام فعالیت ها در آن ها به صورت الکترونیکی و هوشمند انجام می شود، اصلی ترین هدف مدیران شهری است. در همین راستا، به منظور استفاده از ابزار ارتباط الکترونیکی و فناوری اطلاعات برای رفع مشکلات شهری، نظریه شهر هوشمند بر اساس انگاره های شهرالکترونیک مطرح شد. مواد و روش هااین پژوهش بر اساس هدف، کاربردی توسعه ای است، زیرا درصدد شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی است. از سوی دیگر، بر اساس روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. همچنین، این مطالعه از منظر ماهیت داده ها، مبتنی بر رویکرد کمی است. در این بخش براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی مبادرت شده است. سپس، به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از فعالان حوزه های مدیریت شهری و مدیریت رسانه پرداخته شده است. با توجه به این مطالب، تعیین بخشیدن و محدود کردن پژوهش از سه بعد زمانی، مکانی و موضوعی، در اولویت قرار می گیرد. در روش تحقیق نوین، قلمروی هر تحقیق در سه بعد زمانی، مکانی و موضوعی محدود می شود تا به این وسیله تمرکز لازم بر موضوعات وجود داشته باشد و محقق بتواند با طرح سؤالاتی به پاسخ مورد نظرخود برسد. با توجه به موارد یادشده قلمروی زمانی، مکانی و موضوعی این پژوهش عبارت اند از:  قلمروی موضوعی؛ شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی، قلمروی مکانی؛ مدیریت شهری و مدیریت رسانه؛ و قلمروی زمانی پژوهش؛ نیمه دوم سال 1401 و نیمه اول سال 1402. همچنین در نمونه گیری در بخش کمی برای اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از دیدگاه فعالان حوزه مدیریت شهری استفاده شده است. در این پژوهش، کلیه پرسنل و مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شهرداری تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند که بر اساس استعلام از اداره کل سرمایه انسانی شهرداری تهران تعداد آن ها 72879 نفر بوده و حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 370 نفر انتخاب شده است.  یافته هابا توجه به مدل به دست آمده از روش کیفی، در این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از فعالان حوزه های مدیریت شهری و مدیریت رسانه پرداخته شده است. در پرسشنامه توزیع شده با توجه به 12 سازه با عناوین دنیای دیجیتال، تکنولوژی، جهان مجازی، فناوری های نوین، دولت ها، شهروندان، مدیریت شهری، هوشمند سازی شهر، حمل ونقل و محیط زیست هوشمند، شهر هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند و تعداد 41 سؤال مطرح و در اختیار افراد یادشده قرار داده شد. سپس، با توجه به خروجی های به دست آمده برای ارزیابی اعتبار مدل بیرونی (اندازه گیری) از سه شاخص روایی همگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شده است.نتیجه گیریبا توجه به موارد یادشده می توان به معنادار بودن روابط شهر هوشمند با حمل ونقل و محیط زیست هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند اشاره کرد. در حوزه توسعه مدیریت شهری، حمل ونقل و محیط زیست با به کارگیری از تکنولوژی متفاوت خواهند بود. می توان با توجه به توانمندسازی، پایش و مشارکت های محیط زیستی بستر مناسب برای جلب مشارکت سازمان های مردم نهاد و کانون های اجتماع محور محلی را فراهم کرده و با توجه به سیستم های حمل ونقل هوشمند نیز از مواردی همچون پارکینگ هوشمند، پرداخت عوارض به صورت الکترونیکی بهره جست که به کاهش ترافیک و آلودگی های زیست محیطی کمک شایانی می کند. همچنین، می توان با استفاده از سامانه های هوشمندی همچون کنترل چراغ قرمز، ثبت تخلفات، مشخص کرد محدوده طرح ترافیک و نیز نرم افزار مسیریابی هوشمند به کاهش ترافیک و صرفه جویی در زمان کمک کرد. از دیگر رویکرد های حمل ونقل هوشمند می توان به پلتفرم کارپولینگ (هم افزایی) به منظور کاهش مصرف سوخت و هزینه های جانبی خودرو اشاره کرد.دلیل وجود ندارد که با توجه به فناوری های نوین هوشمند دیگر نیازی به حضور فیزیکی برای انجام بسیاری از امور شهروندان وجود داشته باشد. ارائه خدمات عمومی و اجتماعی به صورت الکترونیک و غیرحضوری نه تنها باعث بهبود دسترسی شهروندان به خدمات می شود، بلکه فارغ از هر مکانی، امکان استفاده از خدمات را نیز فراهم می کند. از جمله این موارد می توان به بانکداری الکترونیک (پرداخت قبوض و...) اشاره کرد که علاوه بر صرفه جویی در زمان شهروندان باعث کاهش روند مبتنی بر کاغذ نیز می شود. از دیگر رویکردهای فناوری های نوین، می توان به ایجاد کسب وکارهای جدید، توانایی خوداشتغالی شهروندان و نیز ایجاد پارک های علمی و فناوری اشاره کرد. در اقتصاد جدید جهانی استارت آپ ها به عنوان بازیگران کلیدی توسعه اقتصادی در نظر گرفته می شوند. موفقیت کشورها در آینده به میزان و چگونگی رشد و تأثیر آن ها در مناسبات علمی، پژوهشی و محصولات راهبردی آن ها بستگی خواهد داشت. کشورها با پیشرفت مستمر در علم، فناوری و فرهنگ توانسته اند سطح استانداردها را پیوسته ارتقا دهند، تا جایی که در عرصه های ملی و فراملی، بازارهای گسترده جهانی را تحت تسلط خود و دانش و فناوری های نوین خود قرار داده اند. 
۱۴.

ارتقای امنیت بافت های فرسوده شهری بر اساس رویکرد چیدمان فضا مورد مطالعه: بافت فرسوده محله قلمستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرج قلمستان امنیت چیدمان فضا بافت فرسوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: راهکارهای طراحی شهری در کاهش جرائم، مکرر مورد آزمون قرار گرفته است، اما کمتر تلاشی برای آزمون و انطباق این نظریات با شرایط ویژه شهرهای ایران صورت گرفته است. در میان بافت های مختلف شهری، بافت های فرسوده از نظر فعالیتی و کالبدی بستر مناسب تری برای رشد و شکل گیری مکان های جرم خیز هستند. از فنون کارآمد تحلیل بافت های شهری می توان به تئوری چیدمان فضا که به دنبال کشف ارتباط میان محیط انسان ساخت و زندگی اجتماعی ساکنان است، اشاره کرد. از این رو، با استفاده از این تکنیک می توان پاره ای از الگوهای رفتاری موجود در فضاهای شهری را شناخت و طرح های شهری را سازگار با این الگوها ارائه داد. پژوهش های مربوط به امنیت با استفاده از تکنیک چیدمان فضا بر این فرض بنا شده اند که با افزایش «نظارت طبیعی» در فضاهای عمومی می توان احتمال وقوع جرم را کاهش داد. در میان کلان شهرهای ایران، کرج به واسطه رشد سریع کالبدی، دارای ضعف های جدی در ساختار شهری است. این ضعف های کالبدی و فضایی در بافت های فرسوده این شهر بیشتر به چشم می خورد. از این رو، بافت فرسوده محله قلمستان به عنوان یکی از محلات قدیمی این شهر برای مطالعه و تحلیل انتخاب شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با سنجش پیکره بندی فضایی محله قلمستان کرج و شناخت ویژگی های فضایی و کالبدی، طرح هایی برای ارتقای امنیت ارائه شود و میزان اثربخشی این طرح ها در بهبود امنیت محله نیز با استفاده از تکنیک چیدمان فضا پیش بینی شود.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها میدانی است. سنجش امنیت معابر بر اساس چک لیست، تکمیل پرسشنامه و عکس برداری صورت گرفته است. محدوده مطالعه بافت فرسوده محله قلمستان در مرکز شهر است. محله قلمستان از مناطق قدیمی شهر کرج است. تحلیل بافت فرسوده قلمستان به وسیله نرم افزار UCL.Depthmap انجام شده است. نمونه آماری در دو مرحله از پژوهش انتخاب شده است. در هر دو مرحله از فرمول کوکران با ضریب خطای 0/05 برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. پرسشنامه میان 348 نفر از اهالی قلمستان توزیع شد. تعداد کل معابر محله 102 و با همان ضریب خطا، حجم نمونه 43 محاسبه شده است. داده های چک لیست ها و پرسشنامه با استفاده از روش مُد وارد فاز تحلیل شدند. پس از حذف داده های ناسازگار به منظور تحلیل رابطه متغیرها از آزمون همبستگی در محیط نرم افزار Spss نسخه 23 استفاده شد. پس از ارائه پیشنهادهای طراحی بر اساس تحلیل های صورت گرفته و در آخر دوباره طرح های ارائه شده با روش چیدمان فضا و دوازده مؤلفه اصلی چک لیست سنجش شده است. یافته هاداده های مستخرج از پرسشنامه نشان داد وضعیت احساس امنیت شهروندان محله قلمستان معادل 57/25 درصد به دست می آید. ضریب همبستگی پیرسون میان میزان امنیت و میزان هم پیوندی 0/784 استخراج شده است، بنابراین بین درصد امنیت و میزان هم پیوندی رابطه معناداری برقرار است؛ به این معنا که با افزایش میزان هم پیوندی معابر محله قلمستان، میزان امنیت معابر نیز افزایش می یابد. همچنین بین درصد امنیت و میزان عمق رابطه معناداری برقرار است. این رابطه با توجه به میزان منفی ضریب همبستگی پیرسون به آن معناست که با افزایش میزان عمق معابر محله قلمستان، میزان امنیت معابر کاهش می یابد.نتیجه گیریتغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی در طرح های پیشنهادی، نشان دهنده تغییرات مثبت امنیت در معابر قلمستان است. اصلاحات پیشنهادی با هدف بهبود در معابر با ضعف شدید انجام گرفته و در خصوص عدم تغییر سلسله مراتب اهمیت معابر علاوه بر حفظ انسجام نسبی بافت توانسته مؤلفه های مؤثر در امنیت را بهبود بخشد. در این طرح ها میزان امنیت به صورت میانگین 22/37 افزایش پیدا کرده است. افزایش میزان امنیت پس از انجام اصلاحات کالبدی در محدوده های مشخص شده تأیید می شود و می توان با اصلاح کالبدی در فضاهای شهری در بافت فرسوده بروز ناامنی و جرم را کاهش داد. 

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶