شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 223
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد فزاینده جمعیت شهرنشین و اسکان بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده، بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و محیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است. این موارد ضرورت استفاده از فناوری های نوین هوشمند ارتباطی به عنوان راهکار بی بدیل حل معضلات شهری مورد توجه مدیران واقع شده است. پیشرفت فناورانه و گسترش به کارگیری آن در جوامع شهری، تحولات گسترده ای را در ابعاد مفهومی، اهمیت راهبردی و تمرکز جغرافیایی خدمات شهری در پی داشته است. به منظور گریز از توسعه ناموزون و ناپایدار شهری بسیج همه عوامل و امکانات در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی امری ضروری است. امروزه طراحان، معماران و کارشناسان شهرسازی که وظیفه طراحی فضاهای شهری و فرم کالبدی شهرها را به عهده دارند، برای تحقق اهداف مد نظر فرایند دگرگونی فرم شهر بر مبنای دو فضایی شدن شهر و تغییر در ساختار فعالیت های شهری با خلق فضاهای مجازی را مطرح کرده اند. از این منظر دو فضایی شدن شهرها به عنوان یک نوع توسعه کلان فضایی شهری، به این معناست که شهر مجازی منهای شهر واقعی و شهر واقعی منهای شهر مجازی شهری ناکارآمد است. توسعه و پیشرفت سریع فناوری های نوین و استفاده گسترده از آن ها در زندگی روزمره سبب شده تا اطلاعات به عنوان اساسی ترین مفهوم شکل دهی شهرهای امروزی مطرح شود.فناوری نوین هوشمند اطلاعاتی و ارتباطی مرزهای فکری و عملی را در جامعه های سنتی شکسته است و زمینه مناسبی را برای رشد فکر و خلاقیت و پویایی بخشیدن به کسب و کار فراهم کرده است. تلاش های بشر برای بهینه کردن امور کسب و کار در همه شغل ها و فعالیت های جاری و درازمدت بدون بهره برداری از فناوری نوین هوشمند اطلاعاتی تقریباً غیرممکن شده است. گذر از عصر صنعتی و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات نتایج جالب توجه و عمیقی در سازمان ها به جای گذاشته است.ماهیت این تغییرات اعم از فیزیکی و مجازی، عینی و ذهنی بوده و تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را در بر دارد. بنابراین، تبدیل شهرهای سنتی به شهرهای مدرن که تمام فعالیت ها در آن ها به صورت الکترونیکی و هوشمند انجام می شود، اصلی ترین هدف مدیران شهری است. در همین راستا، به منظور استفاده از ابزار ارتباط الکترونیکی و فناوری اطلاعات برای رفع مشکلات شهری، نظریه شهر هوشمند بر اساس انگاره های شهرالکترونیک مطرح شد.
مواد و روش هااین پژوهش بر اساس هدف، کاربردی توسعه ای است، زیرا درصدد شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی است. از سوی دیگر، بر اساس روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. همچنین، این مطالعه از منظر ماهیت داده ها، مبتنی بر رویکرد کمی است. در این بخش براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی مبادرت شده است. سپس، به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از فعالان حوزه های مدیریت شهری و مدیریت رسانه پرداخته شده است. با توجه به این مطالب، تعیین بخشیدن و محدود کردن پژوهش از سه بعد زمانی، مکانی و موضوعی، در اولویت قرار می گیرد. در روش تحقیق نوین، قلمروی هر تحقیق در سه بعد زمانی، مکانی و موضوعی محدود می شود تا به این وسیله تمرکز لازم بر موضوعات وجود داشته باشد و محقق بتواند با طرح سؤالاتی به پاسخ مورد نظرخود برسد. با توجه به موارد یادشده قلمروی زمانی، مکانی و موضوعی این پژوهش عبارت اند از: قلمروی موضوعی؛ شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کمی، قلمروی مکانی؛ مدیریت شهری و مدیریت رسانه؛ و قلمروی زمانی پژوهش؛ نیمه دوم سال 1401 و نیمه اول سال 1402. همچنین در نمونه گیری در بخش کمی برای اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از دیدگاه فعالان حوزه مدیریت شهری استفاده شده است. در این پژوهش، کلیه پرسنل و مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شهرداری تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند که بر اساس استعلام از اداره کل سرمایه انسانی شهرداری تهران تعداد آن ها 72879 نفر بوده و حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 370 نفر انتخاب شده است.
یافته هابا توجه به مدل به دست آمده از روش کیفی، در این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از فعالان حوزه های مدیریت شهری و مدیریت رسانه پرداخته شده است. در پرسشنامه توزیع شده با توجه به 12 سازه با عناوین دنیای دیجیتال، تکنولوژی، جهان مجازی، فناوری های نوین، دولت ها، شهروندان، مدیریت شهری، هوشمند سازی شهر، حمل ونقل و محیط زیست هوشمند، شهر هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند و تعداد 41 سؤال مطرح و در اختیار افراد یادشده قرار داده شد. سپس، با توجه به خروجی های به دست آمده برای ارزیابی اعتبار مدل بیرونی (اندازه گیری) از سه شاخص روایی همگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شده است.نتیجه گیریبا توجه به موارد یادشده می توان به معنادار بودن روابط شهر هوشمند با حمل ونقل و محیط زیست هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند اشاره کرد. در حوزه توسعه مدیریت شهری، حمل ونقل و محیط زیست با به کارگیری از تکنولوژی متفاوت خواهند بود. می توان با توجه به توانمندسازی، پایش و مشارکت های محیط زیستی بستر مناسب برای جلب مشارکت سازمان های مردم نهاد و کانون های اجتماع محور محلی را فراهم کرده و با توجه به سیستم های حمل ونقل هوشمند نیز از مواردی همچون پارکینگ هوشمند، پرداخت عوارض به صورت الکترونیکی بهره جست که به کاهش ترافیک و آلودگی های زیست محیطی کمک شایانی می کند. همچنین، می توان با استفاده از سامانه های هوشمندی همچون کنترل چراغ قرمز، ثبت تخلفات، مشخص کرد محدوده طرح ترافیک و نیز نرم افزار مسیریابی هوشمند به کاهش ترافیک و صرفه جویی در زمان کمک کرد. از دیگر رویکرد های حمل ونقل هوشمند می توان به پلتفرم کارپولینگ (هم افزایی) به منظور کاهش مصرف سوخت و هزینه های جانبی خودرو اشاره کرد.دلیل وجود ندارد که با توجه به فناوری های نوین هوشمند دیگر نیازی به حضور فیزیکی برای انجام بسیاری از امور شهروندان وجود داشته باشد. ارائه خدمات عمومی و اجتماعی به صورت الکترونیک و غیرحضوری نه تنها باعث بهبود دسترسی شهروندان به خدمات می شود، بلکه فارغ از هر مکانی، امکان استفاده از خدمات را نیز فراهم می کند. از جمله این موارد می توان به بانکداری الکترونیک (پرداخت قبوض و...) اشاره کرد که علاوه بر صرفه جویی در زمان شهروندان باعث کاهش روند مبتنی بر کاغذ نیز می شود. از دیگر رویکردهای فناوری های نوین، می توان به ایجاد کسب وکارهای جدید، توانایی خوداشتغالی شهروندان و نیز ایجاد پارک های علمی و فناوری اشاره کرد. در اقتصاد جدید جهانی استارت آپ ها به عنوان بازیگران کلیدی توسعه اقتصادی در نظر گرفته می شوند. موفقیت کشورها در آینده به میزان و چگونگی رشد و تأثیر آن ها در مناسبات علمی، پژوهشی و محصولات راهبردی آن ها بستگی خواهد داشت. کشورها با پیشرفت مستمر در علم، فناوری و فرهنگ توانسته اند سطح استانداردها را پیوسته ارتقا دهند، تا جایی که در عرصه های ملی و فراملی، بازارهای گسترده جهانی را تحت تسلط خود و دانش و فناوری های نوین خود قرار داده اند.