مقالات
حوزه های تخصصی:
نوشتار فراروی، جستاری است درباره مرگ، از نگاه دو سخ نسرای پراوازه تازی و پارسی، ابوالطیّب متنبّی و ابوالقاسم فردوسی. هر کدام از این دو حکیم فرزانه به فراخور اندیشه و بایسته های زمانه دورنمایی از مرگ به دست داده اند، و در واکاوی باورهای این دو سراینده برجسته و بلندآوازه، فراروی مرگ با نمون ههای فراوانی از ه ماندیشی و ه مگرایی برم یخوریم. در جایگا ههایی نیز گونه نگرش شان با یکدیگر ناهمگون و دوگانه است و این دگرمانی بازم یگردد به هموار نبودن بستر بر پایه نگاه و خواسته و واداشت ههای پیرامونی.
سیمای زن و عشق در «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صرف نظر از «شاهنامه » فردوسی، کتاب «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه » هومر، از زیباترین و عظیم ترین آثار حماسی ملتهای جهان است. در این آثار مشابهت ها و همسانی هایی وجود دارد که شاید یکی از علل مهم این همسانی ها، آمیختگی اساطیر ملت های گوناگون و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر باشد. همسانی های این آثار، ما را بر آن داشت که با تأمّلی دیگر در نوع نگرش آفریدگاران حماسه به جایگاه زن و مقایسه این موضوع در این آثار بپردازیم. در این مقاله ضمن بررسی جایگاه زنان در هر دو حماسه و بیان همسانی ها و ناهمسانی، به موضوع عشق و بررسی آن در این آثار نیز پرداخته می شود.
مقایسه داستان فریدون با نمایشنامه «لیرشاه »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر داستان فریدون و لیرشاه با توجه به عناصر داستانی هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. منطق آشکاری که مقایسه این دو داستان را توجیه می کند تصمیم مشترکی است که دو پادشاه برای سرزمین خود می گیرند. در پی این تصمیم جدال ها و رویدادهایی رخ می دهد که فرجام هر یک از شخصیت های داستان را، که نکته قابل توجه و با اهمیت دو داستان است، نمایان می سازد. این بررسی مستقل از جنبه های حماسی، اساطیری، تاریخی و دیدگاه تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ادبیات ملل از یک دیگر است. رویکرد ما در مقایسه دو داستان بر اساس طرح، شخصیت ها، رویدادها و نکات برجسته آنهاست.
بررسی تطبیقی عرفان سنایی و جان دان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعر دوران ساز تاریخ ادبیات فارسی، در نقطه عطف شعر عرفانی ایرانی قرار دارد. جان دان شاعر انگلیسی زبان آمریکایی قرن هفدهم از ویژگی های شخصیتی و فکری مشابه سنایی برخوردار است. احوال متغیّر و روح ناآرام، شخصیت دوگانه و تراژیک، نبوغ تحول آفرین در عرصه اندیشه عرفانی، نوآوری و برجستگی در غزلسرایی و شریعت مداری در عرفان، از صفات بارز و همسان این دو گوینده بزرگ است. بر این اساس، موضوعات مهم عرفانی مشترک مانند خداشناسی، عشق، کشف و شهود، توبه، فنا و مرگ از دیدگاه سنایی و دان در این مقاله مطالعه می شود.
بررسی مضامین مشترک در حبسیات ابوفراس حمدانی و مسعود سعد سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندان و سروده های مربوط به آن، بخش وسیعی از ادبیات عرب و فارسی را به خود اختصاص داده است. شاعران آزاده از گذشته دور تا امروز در این زمینه معانی زیبا و مضامینی انسانی آفریده اند که مطالعه و بررسی آن خالی از لطف و فایده نیست. ابوفراس حمدانی، شاعر معروف قرن چهارم هجری از پیشگامان حبسیه سرایی در ادبیات عرب محسوب می شود که در طول اسارت خویش در قصایدی موسوم به «رومیات » مقوله زندان و متعلقات آن را به رشته نظم درآورده است. در ادبیات فارسی نیز قدیم یترین حبسیه متعلق به مسعود سعد سلمان، شاعر نامور قرن پنجم و ششم است. در این مقاله حبسیات این دو شاعر با هدف یافتن مضامین مشترک مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه دیدگاه جلال آل احمد و مصطفی لطفی منفلوطی در زمینه روشنفکری و غربزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی و تطبیق آثار مصطفی لطفی منفلوطی، شاعر و نویسنده مبارز و برجسته مصری با آثار جلال آل احمد، با تکیه بر نظریه پسا استعماری (روشنفکری و غرب زدگی) پرداخته شد؛ نیز به مقوله هایی مانند: دیدگاه های این دو نویسنده در مورد زن، هجوم غرب به زنان جامعه مصری و ایرانی، تحت شعاع قرار گرفتن حجاب و عفاف، تهاجم غرب به روستاهای این دو کشور و علت لامذهبی و دین گریزی جوانان مصری و ایرانی و بی قیدیشان نسبت به خانواده و وطن. همچنین نظر نویسنده درباره لزوم تصفیه دستاوردهای غربی، وجه اشتراک و افتراق آنها و در پایان نیز دیدگا ههای برخی از روشنفکران و متفکران معاصر این دو نویسنده آورده شده است.
بررسی تطبیقی حکمت و خرد در اشعار امرؤالقیس و رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان ادبیات جهان، دو ادب فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان می توانند سهم به سزایی را در پژوهشهای تطبیقی داشته باشند. خردورزی و عقل مداری و به تعبیر زیباتر حکمت، یکی از این وجوه مشترک و قابل مقایسه است. امرؤالقیس کندی سرآمد سخنسرایان عرب در یک کفه ترازوی این قیاس و رودکی سمرقندی، آدم الشعرای شعر فارسی در کفه دیگر جای گرفته است. امرؤالقیس، روزنه هایی از حکمت جاهلی را با استمداد از فطرت و تعالیم گذشته و تجربه زندگی در اشعارش پیاده کرده و رودکی نیز با همین مفاهیم یادشده، ولی با در دست داشتن گنجینه مهم تر، یعنی اسلام، که چشمه بینش و خردورزی است، پا به عرصه شعر نهاده است.
مدح در اشعار متنبی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه مدح در شعر عربی به عصر جاهلیت می رسد؛ ولی مدح در شعر فارسی، به تقلید از عروض عربی، از قرن سوم هجری شروع شده است. در دوران حیات متنبی و حافظ، مدح رواج فراوان یافته و شاعران بسیاری به مدیحه سرایی مشغول بود هاند. جایگاه و موقعیت مدح در دیوان متنبی و حافظ، با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد. در حالی که حدود 90 % دیوان متنبی را مدح تشکیل می دهد، تنها 7% دیوان حافظ به مدح اختصاص یافته است. این دو شاعر در شیوه ها و سبک مدیحه سرایی هم با یکدیگر متباین هستند. متنبی قریب به 50 نفر را مدح کرده؛ در حالی که ممدوحین حافظ، نیمی از این تعداد است.
تصویری از حافظ در دیوان ناری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادیبان کُرد همواره شعر فارسی را به دیده اعجاب و تحسین نگریسته و از آن متأثر بوده اند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه و صور خیال مشابه و مضامین مشترک می توان دید و از این میان، شعر حافظ بیش از دیگر اشعار مورد توجه ایشان بوده است. در این مقاله پس از مقدم های درباره تأثیرپذیری ادیبان کُرد از شعر فارسی، به ناری، شاعر عار فمسلکی که در همین سده های اخیر می زیسته، پرداخت هایم. برای ترسیم خطوط چهره حافظ در دیوان شاعر کُرد، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم مورد علاقه دو شاعر رفته و در نهایت چهار مخمس ناری، که در آنها غزلیات حافظ را، تضمین کرده است، بررسی کرد هایم.
بررسی مقایسه ای تغزّل های غاد السّمان و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، با عنوان بررسی مقایس های تغزّ لهای غادالسّمان و سیمین بهبهانی، در صدد پاس خگویی به این سؤال اصلی است که چه تفاو تها و شباه تهایی میان تغزلهای غادالسّمان و سیمین بهبهانی وجود دارد؟ غادلسّمان را نمایند هی تمام عیار جریان جدید ادبیات زنانه (الادب النسائی) و نوع خاص آن؛ یعنی ادب تغزّلی زنانه در ادبیات عرب می شناسند. سیمین بهبهانی نیز به عنوان یکی از نمایندگان این جریان نو، همچنین بانوی غزل ایران شناخته شده است. زبان و احساس خاصّ زنانه، از مهم ترین ویژگی های عاشقانه های این دو شاعر است.