دست آوردهای روان شناختی
دست آوردهای روان شناختی سال 25 بهار و تابستان 1397 شماره 1 (پیاپی 19) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی و خشونت بین فردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواری های تنظیم هیجان و صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 150 نفر از کودکان کار 12 تا 17 سال شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1395 بود که به روش نمونه برداری آسان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شناخت های خودکشی، پرسش نامه حالت- صفت بیان خشم، پرسش نامه آسیب کودکی، پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجان و پرسش نامه صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری با رویکرد سلسله مراتبی نشان داد فقدان عاطفه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و غفلت ایده پردازی خودکشی را پیش بینی می کنند. همچنین تحلیل داده ها نشان داد سنگدلی، دشواری در رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و فقدان آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی و آزار عاطفی خشونت بین فردی را پیش بینی می کنند. از این رو، پیشنهاد می شود بر محیط هایی که این کودکان در آن رشد می یابند به ویژه محیط های خانوادگی آن ها و بر تعاملات بین والدین و کودکان که احتمالاً حاکی از غفلت و توهین و بی توجهی به کودک است، تمرکز شود.
اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با شفقت بر رفتارهای خودآسیب رسان و کیفیت زندگی دانش آموزان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با شفقت بر رفتارهای خودآسیب رسان و کیفیت زندگی دانش آموزان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی انجام گردید. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش با استفاده از روش تصادفی چندمرحله ای 30 نفر از دانش آموزان دختر 17-15 سال (مقطع متوسطه دوم) شهر اهواز انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. دانش آموزان عضو گروه آزمایشی یک دوره مداخله 16 جلسه ای (هر هفته یک جلسه، به مدت 1 ساعت) دریافت کردند و اعضای گروه کنترل نیز در انتظار مداخله قرار گرفتند. آزمودنی های هر دو گروه قبل از شروع مداخله، در پایان دوره، و دو ماه پس از پایان دوره (در مرحله ی پیگیری)، به پرسشنامه رفتار خودآسیب رسان کلونسکی و گلن و شاخص کیفیت زندگی کامینز پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با شفقت باعث کاهش علائم رفتارهای خودآسیب رسان (05/64= F و 001/0p<) و ارتقای کیفیت زندگی (76/41 = Fو 001/0p<) دانش آموزان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده است و نتایج درمانی 2 ماه پس از پایان دوره در گروه آزمایشی حفظ شده است (01/0p<). این مداخله می تواند در کاهش رفتارهای خودآسیب رسان و ارتقای کیفیت زندگی دانش آموزان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی هویت اخلاقی نوجوانان بر اساس عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه مؤلفه های عملکرد خانواده (مؤلفه های همبستگی، بیانگری، تفاهم، گرایش های فکری و فرهنگی، گرایش های تفریحی و فعال، تقید مذهبی، سازماندهی، جامعه پذیری، منبع کنترل درونی، آرمان خانواد، انعطاف پذیری، سبک خانواده آزادمنش، سبک خانواده مقتدرانه، سبک خانواده مستبد، استقلال و تفرد) با هویت اخلاقی نوجوانان و ابعاد درون سازی و نمادسازی آن بود. نمونه پژوهش شامل533 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان قم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه هویت اخلاقی و عملکرد خانواده بلوم (FFS) پاسخ دادند. نتایج تحلیل داده ها با روش رگرسیون گام به گام نشان داد مؤلفه های بیانگری، سبک فرزندپروری مقتدرانه و گرایش فکری- فرهنگی خانواده به ترتیب یبشترین قدرت پیش بینی کنندگی را در مورد هویت اخلاقی دارند. همچنین مؤلفه سبک والدگری مقتدرانه، بیانگری و تقید مذهبی خانواده، قدرت پیش بینی کنندگی بعد نمادسازی هویت اخلاقی را به طور معنی دار افزایش می دهند. در نهایت مؤلفه بیانگری، انعطاف پذیری و سبک والدگری مقتدرانه در مجموع حدود 6 درصد واریانس بعد درون سازی هویت اخلاقی را تبیین می کنند.
ااثربخشی مداخله روان شناختی جامع نگر بر سلامت روان شناختی و نرخ باروری زنان با نابارور با علت نامشخص و تحت درمان IVF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مداخله روان شناختی جامع نگر برنامه درمانی نوینی است که بر اساس مشکلات و نیازهای روانی افراد نابارور طراحی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله روان شناختی جامع نگر بر سلامت روان شناختی و نرخ بارداری زنان با ناباروری نامشخص و تحت درمان لقاح آزمایشگاهی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری دردسترس از میان کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه 30 زن نابارور تحت درمان IVF که در دو حیطه از سه حیطه مقیاس21DASS- نمره متوسط به بالا داشتند، انتخاب و به شیوه تخصیص تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی تحت 11 جلسه مداخله روان شناختی جامع نگر 120 دقیقه ای قرار گرفت. گروه کنترل هیچ مداخله درمانی را دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله و در پیگیری یک ماهه، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21DASS- را تکمیل کردند. نرخ بارداری در دو گروه بر اساس نتیجه آزمایش βHCG سنجیده شد. تحلیل داده ها با روش کوواریانس چند متغیره نشان داد که مداخله روان شناختی جامع نگر در مرحله پس آزمون به طور معنی داری موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمایشی شده بود (001/0< p)، و این تأثیر در پیگیری یک ماهه همچنان تداوم داشت (001/0< p). نرخ بارداری در گروه آزمایشی 7/46% و در گروه کنترل 3/13% به دست آمد و از نظر آماری معنی دار بود (05/0>p). به عبارت دیگر مداخله روان شناختی جامع نگر در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس و افزایش سلامت روان شناختی و نرخ بارداری زنان با نابارور نامشخص تحت درمان لقاح آزمایشگاهی مؤثر است.
نقش میانجی اعتبارزدایی هیجانی در رابطه ی بین سوءاستفاده جنسی-هیجانی و نشانه های افسردگی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی اعتبارزدایی هیجانی بین سوءاستفاده جنسی-هیجانی و نشانه های افسردگی در میان دانشجویان دختر دانشگاه های پیام نور تهرانصورت گرفت. نمونه ی این پژوهش 439 دانشجوی زن (92 نفر دارای افسردگی اساسی فعلی، 347 نفر دارای سابقه افسردگی اساسی در 12 ماه گذشته) از 6 واحد دانشگاهی پیام نور استان تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش توصیفی-مقطعی، مصاحبه ی ساختاریافته، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS)، پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ) و پرسشنامه افسردگی بک-دو (BDI-II) مورد استفاده قرار گرفت. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده تحلیل مسیر ساده و آزمون سوبل انجام گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اعتبارزدایی هیجانی به صورت جزئی بین سوءاستفاده جنسی با نشانه های افسردگی (20/0-75/0=CI 95%) و سوءاستفاده هیجانی با نشانه های افسردگی (33/0-65/0=CI 95%) میانجی گری می کند. در این مطالعه داده ها از نقش میانجی اعتبارزدایی هیجانی بین تجارب اعتبارزدا و نشانه های افسردگی حمایت کرد و نتایج ضرایب مسیرهای غیرمستقیم نشان داد فرضیه های غیرمستقیم معنی دار می باشند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوارفکری و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بود. این پژوهش یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. حجم نمونه شامل 80 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی و وسواس بود که طبق تشخیص روان پزشک و برحسب ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تشخیص داده شده و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ساخته ی سگال، ویلیامز و تیزدیل، پرسشنامه ی نشخوارفکری و پرسشنامه ی نگرش های ناکارآمد بود. برای اجرا، ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس، گروه آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دیدند و بعد از اتمام جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش نشخوارفکری و نگرش های ناکارآمد در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی-جبری در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون شد (001/0p<). در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که در رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، افراد از طریق رابطه ی جدیدی که با افکار برقرار می کنند، احساس بهبودی بیشتری پیدا می کنند. به همین علت پیش بینی می گردد که بتوان از این روش درمانی هم به صورت انحصاری و هم تلفیقی در درمان اختلالات روانی و جسمی استفاده نمود.
هیجان و نگرش های تنظیم هیجان به عنوان میانجی بین تیپ های صبحگاهی- شامگاهی و صفات تاریک شخصیتی: مطالعه ای روی نمونه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری باورهای هیجانی در رابطه بین تیپ های صبحگاهی-شبانگاهی و صفات تاریک شخصیتی صورت گرفت. به این منظور 439 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس سه گانه تاریک کوتاه، پرسشنامه تیپ صبحگاهی/ شامگاهی و مقیاس نگرش های هیجانی و تنظیم هیجان پاسخ دادند . نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت در صفت خودشیفتگی تا حدودی توسط تنظیم هیجان و ارزش باور (05/0p<) و همچنین تفاوت در صفت ضداجتماعی توسط ابرازگری منفی تعدیل می گردد (05/0p<) که نشان می دهد باور ارزشمندی تنظیم هیجان تا حدی رابطه بین صبحگاهی-شبانگاهی و صفات تاریک را تعدیل می کند. بنابراین به طور خاص، افراد با تیپ صبحگاهی بالا، سطوح بالاتری از باورهای مثبت هیجانی (ارزش تنظیمی)، و صفات تاریک پایین تری را گزارش می دهند.
اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برافسردگی و اضطراب مادران کودکان اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف کلی در پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان اختلال طیف اتیسم بود. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، جامعه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از مادران مراجعه کننده به خیریه اتیسم حضرت زینب اصفهان انتخاب شد که از میان آنها تعداد20 نفر به طور تصادفی، به دو گروه10 نفری آزمایشی و گواه تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه به منظور سنجش میزان افسردگی و اضطراب مادران وهمچنین برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و افسردگی بکII استفاده شد. گروه آزمایشی تحت درمان گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، طی 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مرحله پس آزمون وپیگیری نمره های افسردگی و اضطراب در افراد گروه آزمایشی بعد از مداخله به طور معنی داری کاهش یافته است. بنابراین، نتایج این پژوهش بر اهمیت کاربرد این مداخله دردرمان افسردگی و اضطراب مادران کودکان اختلال طیف اتیسم و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این افراد تاکید دارد.