ادبیات عرفانی

ادبیات عرفانی

ادبیات عرفانی سال چهاردهم پاییز 1401 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل تطبیقی الگوی کنشگر در رسائل فارسی سهروردی از منظر گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 428 تعداد دانلود : 509
از رویکردهای مهم در شناخت ساختار روایت، تحلیل آنها براساس نظام تقابل های دوگانه گرماس است. او با بخش بندی عناصر کنشگر به سه تقابل دوتایی و تقسیم سه گانه پیرفت ها می کوشید به الگویی فراگیر در تحلیل داستان دست یابد. این پژوهش بر آن است که ساختار روایت را در سه رساله فارسی سهروردی با کاربست بن مایه نظری گرماس به صورت تطبیقی تحلیل کند. نتایج پژوهش بر عدم شکل گیری روایت کامل، براساس عناصر کنشگر الگوی گرماس، اشاره دارد. دلیل این امر، استیلای وجه معرفت افزایی به عنوان هدف اولیه بر فرم روایت پردازی به عنوان هدف ثانوی سهروردی است. از پیامدهای این استیلا می توان به تسری پیرفت انفصالی بر رسائل اشاره داشت که این امر نیز برخاسته از استیلای وجه گفتمان بر ساخت است. از دیگر نتایج پژوهش، شکل گیری فرم روایت پردازی یکسان از جهت نظام کنشگرها و نوع روایت پردازی لایه ای است. این سبک از پردازش داستان گویای نوع برداشت سهروردی از مفهوم افلاک نه گانه و ارتباط آن با نفس سلوک است. همسانی در کنشگر مفعول/هدف به عنوان امری مفهومی و همچنین ضعف در شاخصه های فرمی از یافته های دیگر این بررسی تطبیقی است.
۲.

تحلیل عناصر واژگانی ترجمان الاشواق ابن عربی بر مبنای رویکرد زبان شناسی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 642
زبان شناسی زیست محیطی از رویکردهای نوین در پژوهش های زبان شناختی است که از دریچه ای جدید به مطالعه درباره ارتباط بین زبان و محیط طبیعی- اجتماعیِ گویشوران آن می پردازد. به عقیده زبان شناسان زیست محیطی، محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی موجب تنوعات زبانی و به تبع آن، تفاوت های فکری و فرهنگی در یک محیط می شود. ترجمان الاشواق سروده محی الدین ابن عربی، از اندیشمندان و عارفان برجسته عرفان اسلامی، است که ترسیم کننده احساسات عاشقانه وی نسبت به نَظام، دختر شیخ مکین الدین، در سال های اقامت شاعر در مکه است. ابن عربی در این اثر، برای بیان حالات خویش و وصف ویژگی های معشوقش، از زبانی بهره می گیرد که دارای یک سری همبسته های معنایی متناسب با محیط مکه و شرایط زیست کاربران آن محیط است. ازمنظر زبان شناختی، این اثر تصویرگر یک جامعه زبانی و شبکه واژگانی ویژه است که می تواند معرّف گفتمان خاص زیست بوم شاعر و معشوق او باشد. در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکرد زبان شناسی زیست محیطی، این دایره واژگانی را براساس مؤلفه ها و شاخصه های جامعه زیستی، فکری و فرهنگی ابن عربی دسته بندی و تحلیل می کنیم. ازجمله نتایج این پژوهش، همبستگی محیط طبیعی با زبان و بالتبع فرهنگ و نحوه بینش و جهان بینی ابن عربی به عنوان یکی از کاربران آن محیط است.
۳.

تجلّی مضمون عشق در شعر عرفانی معاصر افغانستان با تکیه بر اشعار مجنون شاه کابلی، مستان شاه کابلی و حیدری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 196 تعداد دانلود : 54
پژوهش در ادبیات عرفانی معاصرِ افغانستان از حوزه های مغفول است، درحالی که در دوره معاصر، با وجود مسائل و مشکلات این کشور، ادبیات کم وبیش فعال بوده است. در پژوهش حاضر، سه شاعر عارف مستان شاه، مجنون شاه و حیدری وجودی که در فاصله زمانی صدواند سال اخیر می زیسته اند، اجمالاً معرفی و موضوعِ آشنا و دیرپای ادب عرفانی یعنی عشق در اشعار آنها واکاوی شده است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ این پرسش هاست که اشتراک ها و تفاوت های اشعار مجنون شاه و مستان شاه کابلی که پیرو طریقت چِشتیه اند با حیدری وجودی که پیرو طریقت نقشبندیه است، در این حوزه مفهومی چیست؟ عشق، به مثابه شرط وصول به کمال و معرفت الله، در نظام هستی شناسانه طریقت چشتیه و نقشبندیه چه جایگاهی دارد؟ و مباحث مهمی همچون تقابل عشق وعقل و نسبت عشق مجازی با حقیقی در اشعار سه شاعر نامبرده چگونه بازتاب یافته است؟ نتایج نشان می دهد هر سه شاعر، به گونه ای متأثر از وحدت وجود و وحدت شهود، عشق را منشأ جهان هستی و تعریف ناپذیر دانسته و آن را عالم وحدت و مقصود غایی سالک معرّفی کرده اند که او را از نام وننگ فارغ می سازد. در اشعار مجنون شاه و مستان شاه کابلی که شوروحال عرفانی شان تاحدی یادآور حال وهوای غزل های مولانا جلال الدین است و همچنین در اشعار حیدری وجودی که متأثر از دمسازی طولانی وی با مثنوی مولاناست، عشق حقیقی صورت تکامل یافته عشق مجازی دانسته شده و درخصوص تقابل عشق وعقل نیز هرسه شاعر عشق را بر عقل برتری داده اند.
۴.

چهره زایی و چهره زدایی در روایت های صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 262 تعداد دانلود : 456
روایت های صوفیانه به مثابه زندگی نامه دگرنوشت به دلیل متغیرهایی چون نوع رابطه روایت پرداز با سوژه ارجاعی، خوانش و مقاصد روایت پرداز و میزان تأییدپذیری داده های روایت، چهره متنی ای برای فرد تولید می کند که به تمامی نمی تواند منطبق با شخصیت واقعی (سوژه ارجاعی) صوفیان باشد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریات پل دومان در مقاله «خودزندگی نامه به مثابه چهره زدایی»، گونه های چهره سازی در روایت های صوفیانه را بررسی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که آیا همه شیوه های چهره سازی در خوانش مخاطب به چهره زایی منجر شده است؟ بررسی روایت های صوفیانه نشان می دهد، چهره صوفیان به شیوه کرامت سازی، الگوبرداری از چهره های دینی و اسطوره ای، ترسیم ابژکتیو و وجودشناسانه «منِ بی قدرشده» برمبنای اصل فنا، سخن گفتن پروسوپوپیایی در گور و نوشته های سنگ قبر پردازش می شده است. شیوه پروسوپوپیایی، ساحتی فراواقعی و متعالی به چهره روبه زوال صوفیِ مُرده می داده و چهره زاینده بوده است. در ترسیم منِ ابژکتیوِ صوفی که براساس آن، خوارداشتِ من(چهره)، عامدانه و آگاهانه صورت می گرفت، از شکست چهره، چهره ای تازه برای صوفی پدیدار شده است. با وجود این، اغراق در توصیف برخی ویژگی های صوفیانه چون بی اعتنایی به ظاهر، خلوص و یگانگی در عشق به معبود و عدم اشتغال به غیر که مصادیق آن در خرقه شپش آلود، دعای منتهی به مرگ فرزند و راندن مریدان و هواداران نمودار می شد، نتیجه عکس داشته و چهره زایی را به چهره زدایی بدل کرده است.
۵.

قبض و بسط گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در تصوف اسلامی (تا سده هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 301 تعداد دانلود : 900
نوسانات گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در دوره های مختلف تصوف تأثیر مستقیم و غیرمستقیم شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره ها را بر قبض و بسط این رویکرد در آثار صوفیه نشان می دهد. این مقاله در چهارچوب نظریه فوکو و با لحاظ ارتباط دوسویه میان استراتژی های قدرت و ایدئولوژی های حاکم بر جامعه، اندیشه رواداری دینی را نزد صوفیان مسلمان دارای سرشتی گفتمانی و مرتبط با اراده سیاسی حاکمان فرض کرده و آن را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی بررسی کرده است. مطالعات نشان می دهد که گفتمان رواداری دینی در آثار صوفیه تا پایان قرن ششم علی رغم گسترشی که در عصر آل بویه و سلجوقی داشته، همواره به دلیل ماهیت دینی حکومت ها (کنترل نهاد سیاست توسط نهاد دین) و هژمونی پایدار گفتمان فقه، کمابیش با چالش های عقیدتی روبه رو بوده است. اما در قرن هفتم روی کار آمدن حاکمان سکولار مغول و سیاست تساهل دینی آنها از یک سو، و حذف متشرعه از عرصه قدرت سیاسی از سوی دیگر، زمینه گسترش گفتمان رواداری دینی را به نحو مطلوبی برای صوفیه فراهم ساخته است. هدف این مقاله بررسی گفتمان «رواداری دینی» در تصوف اسلامی با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی تا سده هشتم است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
۶.

مکتوبی نویافته از قلندران و بحثی مختصر در لوتر قلندری (و ویرایشی تازه از مکتوبات)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 340 تعداد دانلود : 995
در ایران بسیاری از گروه ها، فرقه ها و حتی برخی از صاحبان اصناف و حِرف به مرور زمان زبانی خاص را ابداع می کردند که شناختن جزئیات و حتی درک کلی آن برای دیگران سخت و گاه غیرممکن می نمود. قلندران یکی از مهم ترین طبقات اجتماعی در ایران بودند که اندیشه و به تبع آن زبانی خاص خود داشتند و هنوز نشانه هایی روشن از آنها در فرهنگ ایران دیده می شود. به رغم همه کوشش های ارزشمندی که در شناخت قلندران انجام شده است، هنوز بسیاری از نکات پیرامون ایشان نادیده یا ناشناخته باقی مانده است. زبان ساختگی یا لوتر قلندری یکی از موضوعات شایسته تأمل است. از میان آثار به جای مانده از قلندران، نامه های آنها به یکدیگر مشحون از واژگان و اصطلاحات خاص این طبقه و نمایانگر شیوه سلوک و اندیشیدن آنهاست. مشهور ترین این نامه ها در کلیّات عبید زاکانی آمده است. برخی از پژوهشگران در انتساب این آثار به عبید تردید کرده اند. در کلیّات عبید زاکانی، نسخه کتابخانه راغب پاشا،که پیش تر مورد توجه مصححان آثار عبید نبوده است، این دو نامه همراه با نامه سومی دیده شده که بسیار به دو نامه پیشین شباهت دارد. در نوشته حاضر پس از ذکر پیشینه، متن هر سه نامه را با توجه به دستنویس ها، چاپ ها، ویژگی های سبکی و برخی منابع هم ارز بررسی می کنیم و می کوشیم در ضمنِ ارائه نامه نویافته، ویرایشی دقیق تر از دو نامه نخست به دست دهیم. درنهایت با درنگ بر بعضی از اصطلاحات و واژه ها، صورت صحیح و برخی از وجوه معنایی آن ها و خوانش خود را از پاره ای عبارات توضیح می دهیم.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳