نویسندگان: هاتف سیاه کوهیان

کلید واژه ها: رواداری دینی گفتمان تصوف گفتمان فقه میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۲۹ - ۱۶۰
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۹۲

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

نوسانات گفتمانی اندیشه «رواداری دینی» در دوره های مختلف تصوف تأثیر مستقیم و غیرمستقیم شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره ها را بر قبض و بسط این رویکرد در آثار صوفیه نشان می دهد. این مقاله در چهارچوب نظریه فوکو و با لحاظ ارتباط دوسویه میان استراتژی های قدرت و ایدئولوژی های حاکم بر جامعه، اندیشه رواداری دینی را نزد صوفیان مسلمان دارای سرشتی گفتمانی و مرتبط با اراده سیاسی حاکمان فرض کرده و آن را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی بررسی کرده است. مطالعات نشان می دهد که گفتمان رواداری دینی در آثار صوفیه تا پایان قرن ششم علی رغم گسترشی که در عصر آل بویه و سلجوقی داشته، همواره به دلیل ماهیت دینی حکومت ها (کنترل نهاد سیاست توسط نهاد دین) و هژمونی پایدار گفتمان فقه، کمابیش با چالش های عقیدتی روبه رو بوده است. اما در قرن هفتم روی کار آمدن حاکمان سکولار مغول و سیاست تساهل دینی آنها از یک سو، و حذف متشرعه از عرصه قدرت سیاسی از سوی دیگر، زمینه گسترش گفتمان رواداری دینی را به نحو مطلوبی برای صوفیه فراهم ساخته است. هدف این مقاله بررسی گفتمان «رواداری دینی» در تصوف اسلامی با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره های تاریخی تا سده هشتم است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.

Contraction and Expansion of “Religious Tolerance” Discourse in Islamic Sufism (up to the Eighth Century)

The discursive fluctuations of the idea of “religious tolerance” in different periods of Sufism show the direct and indirect influence of the social and political conditions of these periods on the contraction and expansion of this approach in Sufi works. This article, via deploying the framework of Foucault's theory and considering the mutual relationship between power strategies and ideologies governing the society, assumes the idea of ​​religious tolerance among Muslim Sufis as having a discursive nature related to the political will of the rulers, and studies that in the context of socio-political transformations of the historical eras. The studies show that the religious tolerance discourse in the Sufi works, until the end of the sixth century, has faced ideological challenges despite its expansion in the Buyid and Seljuk eras, due to the religious nature of the governments (the control of the political institution by the religious institution) and the stable hegemony of the jurisprudence discourse. However, in the seventh century, the rise of secular Mongol rulers and their policy of religious tolerance, on the one hand, and the removal of the religious-law enforcement from the arena of political power, on the other hand, set the ground for the expansion of the discourse of religious tolerance in a favorable way for Sufism. The purpose of this article is to examine the discourse of “religious tolerance” in Islamic Sufism with regard to the political and social developments of the historical periods up to the eighth century. The study has been conducted using a descriptive-analytical method.

تبلیغات